ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۳
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد صدر | | پاسخدهنده = سید محمد صدر | ||
| پاسخ = [[آیت الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیت الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمیرسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی [[راستین]] نمیتوان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی میماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشستهایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد. | |||
:::::*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن میشود: | :::::*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن میشود: | ||
:::::*'''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلفناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم. | :::::*'''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلفناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۴: | ||
| پاسخدهنده = محمد جواد فاضل لنکرانی | | پاسخدهنده = محمد جواد فاضل لنکرانی | ||
| پاسخ = [[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورتهای ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد. | |||
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''': | :::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''': | ||
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | ::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۴: | ||
نتیجه اینکه، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیقترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیقترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمیتوان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد. | نتیجه اینکه، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیقترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیقترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمیتوان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد. | ||
:::::*'''نکته دوم: بایستههای [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آنطور که از [[روایات]] برداشت میشود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون اینکه [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی: | :::::*'''نکته دوم: بایستههای [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آنطور که از [[روایات]] برداشت میشود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون اینکه [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی: | ||
'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | |||
ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': اینگونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] میکند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمانها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] میپردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش میشود و هرگز او را آرام نمیگذارد. | ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': اینگونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] میکند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمانها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] میپردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش میشود و هرگز او را آرام نمیگذارد. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۵: | ||
بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بودهاند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی میدانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند. | بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بودهاند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی میدانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند. | ||
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | :::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | ||
'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | |||
::::::'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ::::::'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
::::::'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ::::::'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۳۲: | ||
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند. | ::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند. | ||
:::::*'''نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر میشود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. همچنانکه در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگیهایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از: | :::::*'''نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر میشود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. همچنانکه در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگیهایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از: | ||
'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | |||
::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۵۳: | ||
| پاسخدهنده = لطفالله صافی گلپایگانی | | پاسخدهنده = لطفالله صافی گلپایگانی | ||
| پاسخ = آیت الله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]'''، به نقل از کتاب ''«[[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیت الله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]'''، به نقل از کتاب ''«[[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[جامعه منتظر]]، تمدنش [[اسلامی]] و برگرفته از [[قرآن مجید]] و براساس: {{متن قرآن|تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و {{متن حدیث|...لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِي...}}<ref>ابو الفتح کراجکی، معدن الجواهر، ص ۲۱:... عربی بر عجمی برتری ندارد....</ref> و هدایتهای وحیانی و [[قرآنی]] است. | |||
[[جامعه منتظر]]، زنده، [[قوی]] و قدرتمند، [[شجاع]]، [[صادق]]، خودکفاء {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند..». سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> در [[جامعه منتظر]]، [[زن]] و مرد، [[مسلم]] و مسلمه، [[مؤمن]] و مؤمنه، [[منتظر]] و منتظره باهم در تشکل [[هویت اسلامی]] تشریک مساعی دارند. در این [[جامعه]]، بانوان [[کرامت]] ویژه و خاص دارند و با مردان بیگانه اختلاط ندارند. [[جامعه منتظر]]، [[جامعه]] [[حجاب]] و [[عفت]] و [[پارسایی]] و پرهیز از ملاهی و مناهی است. اینها و دهها ویژگی [[پسندیده]] دیگر از امتیازات [[جامعه منتظر]] [[ظهور]] است. البته هرچه [[روح]] [[انتظار]] در [[جامعه]] بیشتر دمیده شده باشد، این امتیازات در آن ظاهرتر است»<ref>[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]، ص ۱۵.</ref>. | [[جامعه منتظر]]، زنده، [[قوی]] و قدرتمند، [[شجاع]]، [[صادق]]، خودکفاء {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند..». سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> در [[جامعه منتظر]]، [[زن]] و مرد، [[مسلم]] و مسلمه، [[مؤمن]] و مؤمنه، [[منتظر]] و منتظره باهم در تشکل [[هویت اسلامی]] تشریک مساعی دارند. در این [[جامعه]]، بانوان [[کرامت]] ویژه و خاص دارند و با مردان بیگانه اختلاط ندارند. [[جامعه منتظر]]، [[جامعه]] [[حجاب]] و [[عفت]] و [[پارسایی]] و پرهیز از ملاهی و مناهی است. اینها و دهها ویژگی [[پسندیده]] دیگر از امتیازات [[جامعه منتظر]] [[ظهور]] است. البته هرچه [[روح]] [[انتظار]] در [[جامعه]] بیشتر دمیده شده باشد، این امتیازات در آن ظاهرتر است»<ref>[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]، ص ۱۵.</ref>. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۶۳: | ||
| پاسخدهنده = محسن اراکی | | پاسخدهنده = محسن اراکی | ||
| پاسخ = آیت الله '''[[محسن اراکی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به رسالت و امامت (کتاب)|نگاهی به رسالت و امامت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیت الله '''[[محسن اراکی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به رسالت و امامت (کتاب)|نگاهی به رسالت و امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برای پاسخ به این سؤال لازم است به موارد زیر توجه شود: | |||
:::::#[[مأموریت]] [[امام زمان]] {{ع}} ایجاد [[حکومت عدل جهانی]] و برچیدن بساط [[ظلم]] و [[بیعدالتی]]، در سراسر [[جهان]] است. | :::::#[[مأموریت]] [[امام زمان]] {{ع}} ایجاد [[حکومت عدل جهانی]] و برچیدن بساط [[ظلم]] و [[بیعدالتی]]، در سراسر [[جهان]] است. | ||
:::::#این [[مأموریت]]، تنها به وسیله شخص [[امام زمان]] تحقق نمیپذیرد، بلکه [[یاری]] و [[نصرت]] [[مؤمنین]] نیز لازم است. | :::::#این [[مأموریت]]، تنها به وسیله شخص [[امام زمان]] تحقق نمیپذیرد، بلکه [[یاری]] و [[نصرت]] [[مؤمنین]] نیز لازم است. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۷: | ||
| پاسخدهنده = عبدالله جوادی آملی | | پاسخدهنده = عبدالله جوادی آملی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه (مقاله)|ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه (مقاله)|ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[منتظران راستین]]، کسانیاند که هماره در قلمرو اندیشههای نظری، در مدار [[تعلیم]] کتاب و [[حکمت]] سِیر کنند و در منطقه انگیزههای عملی در محور [[تزکیه]] و [[تطهیر]] [[روح]] از یک سو و تحصیل حبّ آل [[عصمت]] و [[مودّت]] اهل [[طهارت]]{{عم}} از سوی دیگر، سفر نمایند تا به [[هجرت]] از [[جهل]] [[علمی]] و [[جهالت]] عملی کامیاب گردند. غرض آنکه کسی میتواند [[منتظر]] لبریز شدن مرز و بوم [[زندگی]] [[جامعه]] از [[عدل و قسط]] باشد که [[جان]] وی، مملو از دادخواهی و [[روح]] او مشحون از [[عدل]] پروری باشد. به طوری که نه سلطهگر باشد، نه سلطهپذیر؛ نهادینه نمودن چنین فرشتهخویی، مرهون جزم [[علمی]] و [[عزم]] عملی مستمر است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه (مقاله)|ویژگی انتظار فرهیختگان حوزه و دانشگاه]].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۷: | خط ۲۰۵: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«از [[روایات]] به روشنی به دست میآید کسانی که برای آن [[انقلاب]] بزرگ تلاش میکنند، دارای صفات و ویژگیهایی هستند<ref>از یک نگاه این ویژگیها همان صفات منتظران است.</ref> که در دو بخش قابل بررسی است: | |||
'''۱. ویژگیهای [[اعتقادی]]:''' | |||
:::::*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسانها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید میآید که [[شناخت]] [[انسانها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف میشود. [[زمینهسازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است میشناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناختهاند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلبهای این گروه را بسان پولاد دانسته، میفرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانیاند که [[دل]] هایشان گویا [[پارههای آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است. | :::::*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسانها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید میآید که [[شناخت]] [[انسانها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف میشود. [[زمینهسازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است میشناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناختهاند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلبهای این گروه را بسان پولاد دانسته، میفرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانیاند که [[دل]] هایشان گویا [[پارههای آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است. | ||
:::::*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگیهای مهم [[زمینهسازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار میسازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه میشناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمیرساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسانهای [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] میکردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوههای [[آفرینش]] نمیبردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجتهای الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمیشناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شدهام. | :::::*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگیهای مهم [[زمینهسازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار میسازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه میشناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمیرساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسانهای [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] میکردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوههای [[آفرینش]] نمیبردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجتهای الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمیشناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شدهام. | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۲۵: | ||
| پاسخدهنده = عبدالرحمن انصاری | | پاسخدهنده = عبدالرحمن انصاری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالرحمن انصاری]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالرحمن انصاری]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«بر اساس [[بینش]] [[الهی]]، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه خود را از نظر [[فکری]]، [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[اصلاح]] میکنند و [[قلب]] و [[دل]] خود را به صفات [[پسندیده]] زینت میدهند، در برابر نابسامانیهای [[اجتماعی]] نیز [[ایستادگی]] میکنند و به امر معروف و [[نهی از منکر]] به عنوان یک فریضه مهم [[الهی]] که تحقق سایر [[دستورات]] [[خدا]] به آن بستگی دارد، مینگرند و معتقدند که باید در راه [[اصلاح جامعه]] [[تلاش]] کرد، چون [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] هر چند به صورت جزئی و آرام آرام صورت گیرد، به نوبه خود در [[پیروزی]] به نظر نهایی [[حق]] مؤثر است و حرکت [[تاریخ]] را به سود طرفداران [[حق]]، جهت میدهد. به نظر آنها [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای مبارزه [[حق]] بر علیه [[باطل]] که در طول [[تاریخ]] استمرار داشته و این آخرین حلقه آن [[مبارزه]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[حق]] میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این کار بزرگ بستگی به این دارد که وی در عمل جزو گروه [[حق طلبان]] باشد و بر ضد [[باطل]] با نهایت [[تلاش]]، [[ستیز]] کند. | |||
::::::بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | ::::::بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۳۸: | ||
| پاسخدهنده = میرزا عباس مهدویفرد | | پاسخدهنده = میرزا عباس مهدویفرد | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[ویژگیهای منتظران]] واقعی عبارتند از: | |||
:::::#شخص [[منتظر]] در [[فراق]] [[محبوب]] خویش [[غمگین]] باشد، همانگونه که در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}<ref>(برای من [[دیدار]] [[مردم]] بدون دیدن تو گران است)؛ منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۵۲، تا ص ۸۷۲.</ref>. | :::::#شخص [[منتظر]] در [[فراق]] [[محبوب]] خویش [[غمگین]] باشد، همانگونه که در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}<ref>(برای من [[دیدار]] [[مردم]] بدون دیدن تو گران است)؛ منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۵۲، تا ص ۸۷۲.</ref>. | ||
:::::#[[انتظار فرج]]، در این رابطه [[پیامبر]]{{صل}} میفرمایند: "[[بهترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است". | :::::#[[انتظار فرج]]، در این رابطه [[پیامبر]]{{صل}} میفرمایند: "[[بهترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است". | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۵۶: | ||
| پاسخدهنده = ابراهیم کوثری | | پاسخدهنده = ابراهیم کوثری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[جامعه منتظر]] در عصر [[غیبت کبری]]، با [[شناخت]] از [[وظایف]] خود، از امتحانات سر بلند و موفق بیرون میآید. [[امام سجاد]] {{ع}} در روایتی، سه اصل را برای [[منتظران]] [[مهدی]] در [[عصر غیبت]] بیان فرموده است: {{متن حدیث| إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ... الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}<ref>محمد باقر مجلسی،پیشین،ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>. | |||
[[جامعه منتظر]] [[مهدی]] {{ع}}، در [[زمان غیبت]] سه اصل را [[باور]] دارند: | [[جامعه منتظر]] [[مهدی]] {{ع}}، در [[زمان غیبت]] سه اصل را [[باور]] دارند: | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۶۵: | ||
بنابراین، [[انتظار ظهور]] به معنای رفع [[مسئولیت]] شخصی و [[اجتماعی]] نیست، بلکه اهتمام به انجام [[مسئولیت]] است. آشفتگیهای [[دوران غیبت]] و مشکلات [[جامعه بشری]]، [[امتحان]] بزرگ است که [[دینداران]] در این دوره در بوته [[آزمایش]] گذاشته میشود؛ زیرا مسلمانی، ادّعای [[پیروی]] از [[مهدی]]{{عج}} و [[انتظار ظهور]] [[حکومت جهانی]] او، با زبان نیست؛ باید دوستداران [[مهدی]]{{عج}} در این راستا آزمایشهای [[سختی]] را- طبق [[سنّت الهی]] که [[قرآن]] میفرماید- سپری کنند. [[قرآن]] در این خصوص میفرماید: «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟»<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.[[آزمون]] الهی، شرط بالندگی و [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] است؛ از این رو، صرف [[شعار]] مسلمانی و [[شیعه]] زبانی، کافی نیست؛ بلکه عمل خوب، [[انسان]] را [[الهی]] میسازد. در روایتی، [[امام صادق]] {{ع}}، دوره [[غیبت]] کبرای [[مهدی]]{{ع}} را دوره [[آزمایش]] و [[امتحان]] برای [[شیعیان]] دانسته میفرماید: | بنابراین، [[انتظار ظهور]] به معنای رفع [[مسئولیت]] شخصی و [[اجتماعی]] نیست، بلکه اهتمام به انجام [[مسئولیت]] است. آشفتگیهای [[دوران غیبت]] و مشکلات [[جامعه بشری]]، [[امتحان]] بزرگ است که [[دینداران]] در این دوره در بوته [[آزمایش]] گذاشته میشود؛ زیرا مسلمانی، ادّعای [[پیروی]] از [[مهدی]]{{عج}} و [[انتظار ظهور]] [[حکومت جهانی]] او، با زبان نیست؛ باید دوستداران [[مهدی]]{{عج}} در این راستا آزمایشهای [[سختی]] را- طبق [[سنّت الهی]] که [[قرآن]] میفرماید- سپری کنند. [[قرآن]] در این خصوص میفرماید: «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟»<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.[[آزمون]] الهی، شرط بالندگی و [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] است؛ از این رو، صرف [[شعار]] مسلمانی و [[شیعه]] زبانی، کافی نیست؛ بلکه عمل خوب، [[انسان]] را [[الهی]] میسازد. در روایتی، [[امام صادق]] {{ع}}، دوره [[غیبت]] کبرای [[مهدی]]{{ع}} را دوره [[آزمایش]] و [[امتحان]] برای [[شیعیان]] دانسته میفرماید: | ||
{{متن حدیث| إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ: إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ: مَاتَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: قُتِلَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: ذَهَبَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ}}<ref>ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه نعمانی، ترجمه: محمد جواد غفاری، تهران، کتابخانه صدوق،۱۳۶۳ش، ص۱۷۱.</ref>؛ برای وجود [[مبارک]] [[حجّت]] [[خدا]] دو [[غیبت]] است: یکی از آن به اندازه طولانی میشود که [[انسانها]] درباره او به تردید قرار گیرد. برخی گوید: [[مهدی]] از [[دنیا]] رفته، عدهای دیگر، گوید: کشته شده؛ اما دستهای هم گوید: [[غیبت]] او گذشته و گروه اندکی درباره [[مهدی]] ثابت و [[معتقد]] میماند. | |||
پس، دوره [[غیبت]] برای [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، دوره [[امتحان]] است. در آن دوره بر [[جامعه]]، اوضاعی [[حاکم]] میشود که [[نگهداری دین]]، بسیار مشکل میشود. بسیاری از [[مردم]] در اثر [[ترس]]، یا [[طمع]] [[قدرت]] و [[دنیا]]، [[دین]] و [[ایمان]] خود را از دست میدهند یا [[دین]]، لقلقه زبان آنها می شود یا اینکه [[دین]] را [[مانع]] [[ریاستطلبی]] خود دانسته، کنار میگذارد و میگوید: دین، نمیتواند [[زندگی]] [[بشر]] را [[مدیریت]] کند و نقش [[دین]]، بر قراری رابطه شخصی [[انسان]] با [[خدا]] است»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 11و12.</ref>. | پس، دوره [[غیبت]] برای [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، دوره [[امتحان]] است. در آن دوره بر [[جامعه]]، اوضاعی [[حاکم]] میشود که [[نگهداری دین]]، بسیار مشکل میشود. بسیاری از [[مردم]] در اثر [[ترس]]، یا [[طمع]] [[قدرت]] و [[دنیا]]، [[دین]] و [[ایمان]] خود را از دست میدهند یا [[دین]]، لقلقه زبان آنها می شود یا اینکه [[دین]] را [[مانع]] [[ریاستطلبی]] خود دانسته، کنار میگذارد و میگوید: دین، نمیتواند [[زندگی]] [[بشر]] را [[مدیریت]] کند و نقش [[دین]]، بر قراری رابطه شخصی [[انسان]] با [[خدا]] است»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 11و12.</ref>. | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۷۵: | ||
| پاسخدهنده = عسکر دیرباز | | پاسخدهنده = عسکر دیرباز | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عسکر دیرباز ]]'''، در مقاله ''«[[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عسکر دیرباز ]]'''، در مقاله ''«[[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برای [[جامعه منتظر]] که در [[انتظار]] آمدن و [[ظهور]] [[رهبری الهی]] به سر میبرد، رهبری که در قید حیات است و در حیات [[اجتماعی]] [[انسانها]] حضور دارد -گرچه بهصورت ناشناخته- [[حجت الهی]] بر انسانهاست، [[واسطه فیض]] و برکات و هدایتهای [[الهی]] برای [[انسانها]]، بلکه سراسر هستی است، چند ویژگی آشکار قابل ذکر است: | |||
۱. '''ایجاد و تعمیق روابط متقابل بین [[رهبر]] و [[مردم]]:''' بین [[رهبری]] [[جامعه]] در [[انتظار]] و [[مردم]]، روابط گسترده و عمیقی وجود دارد. در وجهی کلی، نوعی [[عشق]]، [[محبت]] و [[احترام]] عمیق از طرف [[جامعه]] نسبت به [[رهبر]] و متقابلاً نوعی [[صمیمیت]]، شفقت و [[عنایت]] از طرف [[رهبر]] نسبت به [[جامعه]] ابراز میشود. | |||
[[رهبر]] [[جامعه منتظر]]، [[حضرت حجت]]{{ع}}: | [[رهبر]] [[جامعه منتظر]]، [[حضرت حجت]]{{ع}}: | ||
خط ۳۲۰: | خط ۳۳۶: | ||
| پاسخدهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی | | پاسخدهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«"[[پرهیزکاران]]، که به [[امام غایب]] میگروند، [[نماز]] به پا میدارند و از [[دارایی]] خود میبخشند، به [[قرآن]] و [[کتابهای آسمانی]] پیش، [[ایمان]] آورده، و به [[جهان]] ابدی [[یقین]] دارند<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۱، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم.</ref>. | |||
[[مردمان]] فرمانبردار، اخلاصکیش، [[نیکوکار]]، عزّتمند، [[قناعتپیشه]]، [[دینباور]]، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیکسرشت، [[پاکدل]]، و خوشقلب (میباشند)<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۱۸۸- ۱۸۹.</ref> که دلهایی سختتر از پولاد دارند، و اگر بر کوهساری آهنین بگذرند از هم میپاشد<ref>الزام الناصب، ج۱، ص۶۷.</ref>، همچون مشک، همواره خوشبویند، و همچون [[ماه]] تابان، پیوسته فروزان<ref>کمال الدین، باب ۲۴، ح۱۱، با ترجمه فارسی، ج۱، ص۳۸۴. و عربی، ج۱، باب ۲۴، ص۲۶۸، ح۱۲.</ref>، از سر نیزه تیزترند، و از شیر بیشه دلیرتر<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۸، ح۱۸، باب ۲۷.</ref>. آری! آنان، [[پارسایان]] شب و شیرمردان روزند<ref>منتخب الاثر، ص۴۹۰، ح۱.</ref>. | [[مردمان]] فرمانبردار، اخلاصکیش، [[نیکوکار]]، عزّتمند، [[قناعتپیشه]]، [[دینباور]]، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیکسرشت، [[پاکدل]]، و خوشقلب (میباشند)<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۱۸۸- ۱۸۹.</ref> که دلهایی سختتر از پولاد دارند، و اگر بر کوهساری آهنین بگذرند از هم میپاشد<ref>الزام الناصب، ج۱، ص۶۷.</ref>، همچون مشک، همواره خوشبویند، و همچون [[ماه]] تابان، پیوسته فروزان<ref>کمال الدین، باب ۲۴، ح۱۱، با ترجمه فارسی، ج۱، ص۳۸۴. و عربی، ج۱، باب ۲۴، ص۲۶۸، ح۱۲.</ref>، از سر نیزه تیزترند، و از شیر بیشه دلیرتر<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۸، ح۱۸، باب ۲۷.</ref>. آری! آنان، [[پارسایان]] شب و شیرمردان روزند<ref>منتخب الاثر، ص۴۹۰، ح۱.</ref>. | ||
خط ۳۳۱: | خط ۳۴۸: | ||
| پاسخدهنده = امیر مهدی حکیمی | | پاسخدهنده = امیر مهدی حکیمی | ||
| پاسخ = آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]]. | |||
:::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستیهاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجاتبخش]] و فرجرسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است. | :::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستیهاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجاتبخش]] و فرجرسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است. | ||
::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | ::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | ||
خط ۳۶۷: | خط ۳۸۵: | ||
| پاسخدهنده = منصور هرنجی | | پاسخدهنده = منصور هرنجی | ||
| پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در بیان [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} از دو جهت باید تقسیمبندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد: | |||
:::::*'''ویژگیهای [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>: | :::::*'''ویژگیهای [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>: | ||
:::::#'''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفتالله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روانشان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]]{{ع}} هستند، [[مهدی]]{{ع}} [[بنده]] [[خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]]{{ع}} را باید تحققبخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] [[حضرت]] باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دلهایشان [[پارههای آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمیآلاید... همانند چراغهای فروزانند. گویا دلهایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. | :::::#'''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفتالله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روانشان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]]{{ع}} هستند، [[مهدی]]{{ع}} [[بنده]] [[خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]]{{ع}} را باید تحققبخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] [[حضرت]] باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دلهایشان [[پارههای آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمیآلاید... همانند چراغهای فروزانند. گویا دلهایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۲۷: | ||
| پاسخدهنده = یوسف مدن | | پاسخدهنده = یوسف مدن | ||
| پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«منظور ما از [[منتظران]] مجموعه افرادی هستند که به [[امام]] [[مهدی منتظر]]{{ع}} و متولد شده و موجود بالفعل، زنده و [[غایب]] [[ایمان]] دارند. کسی که در میان ما در [[زمین]] پهناور [[خداوند]] [[پنهان]] از چشم [[مردم]] [[زندگی]] میکند. | |||
این افراد در زمان [[پیامبر]] حضور نداشتند و او را ندیدند و [[حجت]] نیز از ایشان [[پنهان]] است؛ اما آنها با سیاهی مرکب روی کاغذ سفید [[ایمان]] آوردند یعنی با [[روایات]] و سخنانی که [[بشارت]] [[مهدی]] را دادهاند؛ همچنین به [[اصول اسلام]] و ارکان و [[فروع]] آن [[ایمان]] آوردند و در [[انتظار امام]] [[غایب]] خود هستند که نام، صفات و نشانههای مشخص دارد؛ در دوره [[غیبت طولانی]] او صبوری میکنند و به [[علت]] ایمانشان به [[غیب]] بر [[محبت]] و [[ولایت]] او باقی و به [[عدالت]] او علاقهمند هستند. همانا ایشان کسانی هستند که [[خداوند]] در کتاب خود آنها را توصیف کرده است هنگامی که فرمود: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}<ref>«... رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۲-۳.</ref><ref>ینابیع الموده، قندوزی، ج۳، ص۱۰۱؛ المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، فقیه بزرگ بحرین علامه سید هاشم توبلانی، ص۱۶-۱۷.</ref>»<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۷۰.</ref>. | این افراد در زمان [[پیامبر]] حضور نداشتند و او را ندیدند و [[حجت]] نیز از ایشان [[پنهان]] است؛ اما آنها با سیاهی مرکب روی کاغذ سفید [[ایمان]] آوردند یعنی با [[روایات]] و سخنانی که [[بشارت]] [[مهدی]] را دادهاند؛ همچنین به [[اصول اسلام]] و ارکان و [[فروع]] آن [[ایمان]] آوردند و در [[انتظار امام]] [[غایب]] خود هستند که نام، صفات و نشانههای مشخص دارد؛ در دوره [[غیبت طولانی]] او صبوری میکنند و به [[علت]] ایمانشان به [[غیب]] بر [[محبت]] و [[ولایت]] او باقی و به [[عدالت]] او علاقهمند هستند. همانا ایشان کسانی هستند که [[خداوند]] در کتاب خود آنها را توصیف کرده است هنگامی که فرمود: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}<ref>«... رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۲-۳.</ref><ref>ینابیع الموده، قندوزی، ج۳، ص۱۰۱؛ المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، فقیه بزرگ بحرین علامه سید هاشم توبلانی، ص۱۶-۱۷.</ref>»<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۷۰.</ref>. | ||
خط ۴۱۷: | خط ۴۳۷: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«ایجاد حالت [[انتظار]] در [[انسان]] و [[منتظر]] نامیده شدن او، مستلزم تحقق مقدماتی است که با فراهم شدن آنها [[انتظار]] حاصل شدنی است و فرد به عنوان [[منتظر حقیقی]] شناخته میشود. مهمترین مقدمات چهار عامل ذیل هستند: | |||
:::::#[[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]]{{ع}} عمیقتر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است و با وجود [[شک]] در اصل وقوع و یا [[سست]] بودن [[عقیده]] نسبت به [[ظهور]]، [[انتظار]] هم به صفر نزدیکتر میشود؛ زیرا [[یقین]] [[قوی]] و محکم در مورد این مسأله ارتباطی مستقیم با [[اعتقاد]] فرد به [[وعدههای قرآن]] و [[سنت]] داشته و وجود [[عقیده]] [[راسخ]] بر شدت [[انتظار]] میافزاید | :::::#[[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]]{{ع}} عمیقتر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است و با وجود [[شک]] در اصل وقوع و یا [[سست]] بودن [[عقیده]] نسبت به [[ظهور]]، [[انتظار]] هم به صفر نزدیکتر میشود؛ زیرا [[یقین]] [[قوی]] و محکم در مورد این مسأله ارتباطی مستقیم با [[اعتقاد]] فرد به [[وعدههای قرآن]] و [[سنت]] داشته و وجود [[عقیده]] [[راسخ]] بر شدت [[انتظار]] میافزاید | ||
:::::#نزدیک دانستن امر [[ظهور]]: [[یقین]] داشتن [[انسان]] به اصل [[ظهور]] کافی نیست؛ بلکه اگر وقوع آن را در آیندهای نزدیک ببیند، [[انتظار]] بیشتر شده و تا در [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} آمده امر [[ظهور]] را دور نپندارید، تا [[انتظار]] شدیدتر شود. اینکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم"<ref>بحارالانوار، ج ۹۹، ب ۷، ص ۱۱۲، ح ۲: قال الصادق{{ع}}: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا}} آنان آن (روز) را دور میبینند * و ما آن را نزدیک میبینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.</ref>. برای تشدید حالت [[انتظار]] در [[مؤمنان]] است هر چند که زودتر دانستن امر [[ظهور]] با "[[استعجال]]" که امر مذموم شمرده شده متفاوت است. | :::::#نزدیک دانستن امر [[ظهور]]: [[یقین]] داشتن [[انسان]] به اصل [[ظهور]] کافی نیست؛ بلکه اگر وقوع آن را در آیندهای نزدیک ببیند، [[انتظار]] بیشتر شده و تا در [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} آمده امر [[ظهور]] را دور نپندارید، تا [[انتظار]] شدیدتر شود. اینکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم"<ref>بحارالانوار، ج ۹۹، ب ۷، ص ۱۱۲، ح ۲: قال الصادق{{ع}}: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا}} آنان آن (روز) را دور میبینند * و ما آن را نزدیک میبینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.</ref>. برای تشدید حالت [[انتظار]] در [[مؤمنان]] است هر چند که زودتر دانستن امر [[ظهور]] با "[[استعجال]]" که امر مذموم شمرده شده متفاوت است. | ||
خط ۴۳۰: | خط ۴۵۱: | ||
| پاسخدهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | | پاسخدهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | ||
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او بهدرستی شناخته شود، ویژگیهای [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمانهای او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته [[حضرت]] است و ظهورش را به تأخیر میاندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین رویدادی، باید در مجموعههایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] [[مهدوی]] کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبهکاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و همسویی با چنین جریانهایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگیهای [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است: | |||
:::::*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را بهدرستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛ | :::::*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را بهدرستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛ | ||
:::::*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روشهای او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتبها، ایسمهای انحرافی و گروههای [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛ | :::::*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روشهای او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتبها، ایسمهای انحرافی و گروههای [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛ |