ویژگی‌های منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۷۶: خط ۷۶:


«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمی‌‏رسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی [[راستین]] نمی‌‏توان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی می‏‌ماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته‏‌ایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد.
«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمی‌‏رسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی [[راستین]] نمی‌‏توان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی می‏‌ماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته‏‌ایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد.
:::::*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:‏''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن می‏‌شود:
*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:‏''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن می‏‌شود:
:::::*'''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلف‏ناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم.
*'''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلف‏ناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم.
:::::*'''امر دوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز در آن روز [[موعود]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏باشد، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] [[شیعه]] و [[سنی]] در این مورد به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه بیش از حد [[تواتر]] است. و دانستیم که ثبوت مفهوم [[روایت]] [[متواتر]] بدیهی و ضروری است.
*'''امر دوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز در آن روز [[موعود]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏باشد، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] [[شیعه]] و [[سنی]] در این مورد به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه بیش از حد [[تواتر]] است. و دانستیم که ثبوت مفهوم [[روایت]] [[متواتر]] بدیهی و ضروری است.
:::::*'''امر سوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز، [[حضرت محمد بن الحسن العسکری]] {{ع}} است که [[اعتقاد]] به او از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، و [[اخبار]] و [[روایات]] فراوانی در مجموعه‌‏های خبری و روائی [[شیعه]] در این باره [[نقل]] شده است، وعده زیادی از متفکران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اهل سنت]]، همچون ابن [[عربی]] در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در [[فرائد السمطین]]، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم [[عقیده]] می‏‌باشند. کسانی که به این امور سه‌‏گانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامه‏ریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو امر اول به امر سوم برمی‏‌گردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان امر سوم خواهد شد. بنابراین می‌‏شود بدون هیچ‏گونه [[اختلاف]] و تضادی به هر سه امر [[معتقد]] شد و آنها را باور داشت.
*'''امر سوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز، [[حضرت محمد بن الحسن العسکری]] {{ع}} است که [[اعتقاد]] به او از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، و [[اخبار]] و [[روایات]] فراوانی در مجموعه‌‏های خبری و روائی [[شیعه]] در این باره [[نقل]] شده است، وعده زیادی از متفکران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اهل سنت]]، همچون ابن [[عربی]] در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در [[فرائد السمطین]]، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم [[عقیده]] می‏‌باشند. کسانی که به این امور سه‌‏گانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامه‏ریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو امر اول به امر سوم برمی‏‌گردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان امر سوم خواهد شد. بنابراین می‌‏شود بدون هیچ‏گونه [[اختلاف]] و تضادی به هر سه امر [[معتقد]] شد و آنها را باور داشت.
:::::*'''عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی [[انتظار]]:''' این مطلب از دو امر اصلی و اساسی تشکیل می‌‏شود:
*'''عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی [[انتظار]]:''' این مطلب از دو امر اصلی و اساسی تشکیل می‌‏شود:
:::::*'''امر اول:''' استعداد و [[آمادگی]] کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن [[عدالت]] کامل، به طوری که اگر هم جزء [[دعوت]] کنندگان و [[ایثارگران]] در راه آن [[حضرت]] نیست، ولی حد اقل فردی [[شایسته]] برای پذیرش [[دعوت]] آن [[حضرت]] باشد.
*'''امر اول:''' استعداد و [[آمادگی]] کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن [[عدالت]] کامل، به طوری که اگر هم جزء [[دعوت]] کنندگان و [[ایثارگران]] در راه آن [[حضرت]] نیست، ولی حد اقل فردی [[شایسته]] برای پذیرش [[دعوت]] آن [[حضرت]] باشد.
:::::*'''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] [[حضرت]] به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمی‌‏تواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن [[حضرت]] ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.)  این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سه‏‌گانه‌‏ای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] می‌‏بیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی [[حضرت]]، از لابلای مشکلات و سختی‌ها و [[ستم‌ها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوه‏گری می‏‌کند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی می‌‏تواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد.
*'''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] [[حضرت]] به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمی‌‏تواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن [[حضرت]] ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.)  این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سه‏‌گانه‌‏ای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] می‌‏بیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی [[حضرت]]، از لابلای مشکلات و سختی‌ها و [[ستم‌ها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوه‏گری می‏‌کند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی می‌‏تواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد.
:::::*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقه‏‌های فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او اراده‏ای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور [[حضرت]] و پذیرش پاره‏‌ای از مسئولیت‌های روز [[موعود]] می‌‏نماید.
*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقه‏‌های فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او اراده‏ای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور [[حضرت]] و پذیرش پاره‏‌ای از مسئولیت‌های روز [[موعود]] می‌‏نماید.


این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایه‏ریزی خواهد کرد.
این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایه‏ریزی خواهد کرد.
خط ۹۶: خط ۹۶:


«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':  
*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':  
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.


خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:


نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:
*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:


'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقل‌ها می‌اندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمی‌شود.
'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقل‌ها می‌اندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمی‌شود.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:


بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق می‌‌دهد.
بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق می‌‌دهد.
:::::*‌'''نکته سوم: آسیب‌ شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی می‌دانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشت‌های سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالی‌که این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر می‌رسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئه‌هایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است.
*‌'''نکته سوم: آسیب‌ شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی می‌دانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشت‌های سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالی‌که این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر می‌رسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئه‌هایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است.


بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بوده‌اند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی می‌دانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند.
بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بوده‌اند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی می‌دانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند.
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از:
*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از:


'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
::::::'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] [[حضرت]] [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] [[حضرت]] [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند.
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند.
:::::*'''‌نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر می‌شود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. هم‌چنان‌که در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگی‌هایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از:
*'''‌نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر می‌شود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. هم‌چنان‌که در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگی‌هایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از:


'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و می‌فرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی‌ مِنْ‌ وُلْدِی‌ تَکونُ‌ لَهُ‌ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref>
'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و می‌فرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی‌ مِنْ‌ وُلْدِی‌ تَکونُ‌ لَهُ‌ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref>
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
| پاسخ‌دهنده = محمد مهدی آصفی
| پاسخ‌دهنده = محمد مهدی آصفی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''گروه محکم و [[استوار]]''': نخستین چیزی که در این قشر جلب نظر می‌کند، [[صلابت]]، [[نیرومندی]] و [[استواری]] آنان است. بنابراین آنان [[قوی]] و نیرومند هستند و [[زمین]] را برای [[ظهور امام]] {{ع}} آماده می‌سازند. [[محمد بن یعقوب کلینی]] ذیل آیه‌ {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> آورده که: [[امام صادق]] {{ع}} "[[بندگان]] سخت نیرومند" را به همین قشر [[تفسیر]] کرده است. در روایتی از این گروه، با عنوان {{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ}}<ref>دل‌هایشان همچون پاره‌های آهن است که طوفان‌ها آنان را نلرزاند.</ref> توصیف شده است.
*«'''گروه محکم و [[استوار]]''': نخستین چیزی که در این قشر جلب نظر می‌کند، [[صلابت]]، [[نیرومندی]] و [[استواری]] آنان است. بنابراین آنان [[قوی]] و نیرومند هستند و [[زمین]] را برای [[ظهور امام]] {{ع}} آماده می‌سازند. [[محمد بن یعقوب کلینی]] ذیل آیه‌ {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> آورده که: [[امام صادق]] {{ع}} "[[بندگان]] سخت نیرومند" را به همین قشر [[تفسیر]] کرده است. در روایتی از این گروه، با عنوان {{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ}}<ref>دل‌هایشان همچون پاره‌های آهن است که طوفان‌ها آنان را نلرزاند.</ref> توصیف شده است.


ایشان با آنکه دارای "[[دل]]" هستند و [[طبیعت]] [[دل]]، [[نرمی]] و [[رأفت]] است؛ لیکن این [[دل‌ها]] در رویارویی با [[طاغوت‌ها]] و [[ستمگران]]، به تکه‌های آهن بدل می‌شوند که دیگر [[نرمی]] و رقت نمی‌شناسند. [[صلابت]] و [[نیرومندی]]، از ویژگی‌های نسل‌هایی است که خدای تعالی‌ [[مسؤولیت]] تغییر [نظام‌های اجتماعی‌] و ایجاد [[انقلاب]] را به دوش آنان گذاشته است. همچنین این دو صفت از ویژگی نسل‌هایی است که [[خدای تعالی]]، آنان را در گردنه‌های بزرگ [[تاریخ]] برای انتقال [[مردم]] از مرحله‌ای به مرحله دیگر، [[برگزیده]] و گروه [[زمینه‌سازان]]، دارای این ویژگی‌ها است.
ایشان با آنکه دارای "[[دل]]" هستند و [[طبیعت]] [[دل]]، [[نرمی]] و [[رأفت]] است؛ لیکن این [[دل‌ها]] در رویارویی با [[طاغوت‌ها]] و [[ستمگران]]، به تکه‌های آهن بدل می‌شوند که دیگر [[نرمی]] و رقت نمی‌شناسند. [[صلابت]] و [[نیرومندی]]، از ویژگی‌های نسل‌هایی است که خدای تعالی‌ [[مسؤولیت]] تغییر [نظام‌های اجتماعی‌] و ایجاد [[انقلاب]] را به دوش آنان گذاشته است. همچنین این دو صفت از ویژگی نسل‌هایی است که [[خدای تعالی]]، آنان را در گردنه‌های بزرگ [[تاریخ]] برای انتقال [[مردم]] از مرحله‌ای به مرحله دیگر، [[برگزیده]] و گروه [[زمینه‌سازان]]، دارای این ویژگی‌ها است.
:::::*'''گروه [[مبارز]]''': [[وظیفه]] این گروه، [[مبارزه]] با [[نظام جهانی]] و [[عصیان]] علیه آن است. اینکه [[نظام جهانی]] چیست و چگونه این [[نظام]] در [[خدمت]] به ابرقدرت‌ها و [[هم‌پیمانان]] آنها و حفظ مراکز [[قدرت]] و [[موقعیت]] استراتژیکی‌شان در مناطق مختلف [[دنیا]] عمل می‌کند، یک پرسش جدی است. [[مسؤولیت]] حفظ این مراکز [[قدرت]]، مسؤولیتی بسیار دشوار و [[ظریف]] است که [[نظام جهانی]] در تمام سطوح [[دنیا]]- نه تنها در سطوح منطقه‌ای یا کشوری- بدان پایبند است.
*'''گروه [[مبارز]]''': [[وظیفه]] این گروه، [[مبارزه]] با [[نظام جهانی]] و [[عصیان]] علیه آن است. اینکه [[نظام جهانی]] چیست و چگونه این [[نظام]] در [[خدمت]] به ابرقدرت‌ها و [[هم‌پیمانان]] آنها و حفظ مراکز [[قدرت]] و [[موقعیت]] استراتژیکی‌شان در مناطق مختلف [[دنیا]] عمل می‌کند، یک پرسش جدی است. [[مسؤولیت]] حفظ این مراکز [[قدرت]]، مسؤولیتی بسیار دشوار و [[ظریف]] است که [[نظام جهانی]] در تمام سطوح [[دنیا]]- نه تنها در سطوح منطقه‌ای یا کشوری- بدان پایبند است.


این [[نظام]]، از یک سری معادلات و موازنه‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و خبری دقیق شکل گرفته است. همچنین این [[نظام]] از رژیم‌های [[سیاسی]] تشکیل یافته که به عنوان عضو یک [[خانواده]] جهانی محسوب می‌شوند و مجموعه‌ای از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقش‌ها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع [[ثروت]] و مناطق نفوذ وجود دارد.
این [[نظام]]، از یک سری معادلات و موازنه‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و خبری دقیق شکل گرفته است. همچنین این [[نظام]] از رژیم‌های [[سیاسی]] تشکیل یافته که به عنوان عضو یک [[خانواده]] جهانی محسوب می‌شوند و مجموعه‌ای از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقش‌ها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع [[ثروت]] و مناطق نفوذ وجود دارد.
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:


'''۱. ویژگی‌های [[اعتقادی]]:'''
'''۱. ویژگی‌های [[اعتقادی]]:'''
:::::*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسان‌ها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید می‌آید که [[شناخت]] [[انسان‌ها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف می‌شود. [[زمینه‌سازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است می‌شناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناخته‌اند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلب‌های این گروه را بسان پولاد دانسته، می‌فرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانی‌اند که [[دل]] هایشان گویا [[پاره‌های آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است.
*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسان‌ها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید می‌آید که [[شناخت]] [[انسان‌ها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف می‌شود. [[زمینه‌سازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است می‌شناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناخته‌اند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلب‌های این گروه را بسان پولاد دانسته، می‌فرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانی‌اند که [[دل]] هایشان گویا [[پاره‌های آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است.
:::::*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگی‌های مهم [[زمینه‌سازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار می‌سازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه می‌شناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینه‌سازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمی‌رساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسان‌های [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] می‌کردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوه‌های [[آفرینش]] نمی‌بردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجت‌های الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمی‌شناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمی‌شناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شده‌ام.
*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگی‌های مهم [[زمینه‌سازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار می‌سازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه می‌شناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینه‌سازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمی‌رساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسان‌های [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] می‌کردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوه‌های [[آفرینش]] نمی‌بردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجت‌های الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمی‌شناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمی‌شناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شده‌ام.


'''۲. ویژگی‌های [[رفتاری]]:''' در این بخش به اموری اشاره می‌شود که نمادهای [[رفتاری]] یک [[منتظر]] [[توانمند]] است. این ویژگی‌ها به طور عمده تحت عنوان "[[اطاعت]] محض از [[خداوند]] و اولیای او" گرد می‌آیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]]{{ع}} و [[اعتقاد]] به آنان، باید عملی شود و تبلور [[حقیقی]] آن در [[اطاعت]] محض از آن [[انوار]] [[پاک]] ظاهر گردد. همسو کردن رفتارها، نیت‌ها و جهت گیری‌ها، طبق خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهم‌ترین ویژگی‌های رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[یاران امام مهدی]]{{ع}} وجود دارد. اگر کسی در مرحله [[شناخت]]، در حد ممکن [[معرفت]] کسب کرد، در مرحله [[اطاعت]] دچار [[تردید]] نخواهد شد. اگر کسی در آن مرحله دچار [[تردید]] و یا نقصان معرفتی باشد، در مرحله [[اطاعت]] هرگز پیرو خوبی نخواهد بود. امروزه که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در پس پرده [[غیبت]] است، باید به [[اراده]] و فرمانش گردن نهاد و اگر کسی اکنون از [[دستورات]] آن [[حضرت]] [[اطاعت]] کند، در [[زمان ظهور]] نیز چنین خواهد بود. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|"طوُبی لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَیْتی وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیامِهِ یَتَولی وَلیهُ وَیَتَبرأُ مِنْ عَدُوهِ وَیَتَوَلی الاَئِمهَ الهادِیَهَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائی وَ ذَوُو وُدی وَ مَوَدتی وَاَکْرَمُ اُمتی عَلَی"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>؛ خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایتگر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و [[گرامی‌ترین امت]] من، در نزد من هستند.  
'''۲. ویژگی‌های [[رفتاری]]:''' در این بخش به اموری اشاره می‌شود که نمادهای [[رفتاری]] یک [[منتظر]] [[توانمند]] است. این ویژگی‌ها به طور عمده تحت عنوان "[[اطاعت]] محض از [[خداوند]] و اولیای او" گرد می‌آیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]]{{ع}} و [[اعتقاد]] به آنان، باید عملی شود و تبلور [[حقیقی]] آن در [[اطاعت]] محض از آن [[انوار]] [[پاک]] ظاهر گردد. همسو کردن رفتارها، نیت‌ها و جهت گیری‌ها، طبق خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهم‌ترین ویژگی‌های رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[یاران امام مهدی]]{{ع}} وجود دارد. اگر کسی در مرحله [[شناخت]]، در حد ممکن [[معرفت]] کسب کرد، در مرحله [[اطاعت]] دچار [[تردید]] نخواهد شد. اگر کسی در آن مرحله دچار [[تردید]] و یا نقصان معرفتی باشد، در مرحله [[اطاعت]] هرگز پیرو خوبی نخواهد بود. امروزه که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در پس پرده [[غیبت]] است، باید به [[اراده]] و فرمانش گردن نهاد و اگر کسی اکنون از [[دستورات]] آن [[حضرت]] [[اطاعت]] کند، در [[زمان ظهور]] نیز چنین خواهد بود. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|"طوُبی لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَیْتی وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیامِهِ یَتَولی وَلیهُ وَیَتَبرأُ مِنْ عَدُوهِ وَیَتَوَلی الاَئِمهَ الهادِیَهَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائی وَ ذَوُو وُدی وَ مَوَدتی وَاَکْرَمُ اُمتی عَلَی"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>؛ خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایتگر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و [[گرامی‌ترین امت]] من، در نزد من هستند.  
::::::[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است:
::::::[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است:
:::::*'''[[آمادگی]] روحی و روانی:''' اساسی‌ترین ویژگی در بخش [[رفتار]] ایجاد "[[آمادگی]] روحی و روانی" در خود است. برای [[درک]] [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}. این امرِ مهم، فقط با عمل به [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] حاصل می‌شود. [[زمینه‌ساز]] [[راستین]] به خوبی می‌داند که محبوب‌ترین [[کارها]] نزد [[امام زمان]]، "انجام [[واجبات]] [[دینی]]" و "ترک [[محرمات]]" است. او به درجه‌ای از [[ایمان]] می‌رسد که [[توفیق]] در عمل به [[واجبات]] و ترک [[کارهای حرام]] را [[بهترین]] لذت‌های [[زندگی]] می‌داند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} نیز هرگاه از حالت انسان‌های دوران غیبتت یاد می‌کردند، به مناسبت، از انجام [[واجبات]] و [[پروای الهی]] سخن می‌گفتند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"إِن لِصَاحِبِ هَذَا الأَمرِ غَیبَه فَلیتقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیتَمَسک بِدِینِهِ…"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۱.</ref>؛ همانا برای صاحبِ این امر، غیبتی است؛ پس باید [[انسان]] [[تقوا]] پیشه نماید و به [[دین]] خود چنگ زند…. کسانی که [[صاحب]] [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمی‌توانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که برایشان وارد می‌شود، عرصه را خالی می‌کنند. بی‌گمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[قوت]] و [[قدرت]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره شوند. لازم به یادآوری است که افزون بر انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] "رعایت [[آموزه‌های اخلاقی]]" نیز اهمیت والایی دارد، [[امام صادق]]{{ع}} در این‌باره می‌فرماید: {{متن حدیث|"… مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.</ref>؛ هر کسی که شادمان می‌شود از اینکه از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[منتظر]] باشد، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و نیکویی‌های [[اخلاق]] را انجام دهد؛ در حالی که [[منتظر]] است…. [[پروای الهی]] در همه زمان‌ها [[واجب]] است؛ اما به [[دلیل]] شرایط خاص، در [[دوران غیبت]] اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این زمان عوامل فراوانی دست به دست هم داده تا [[انسان‌ها]] را به [[بیراهه]] بکشاند و [[گمراه]] سازد.
*'''[[آمادگی]] روحی و روانی:''' اساسی‌ترین ویژگی در بخش [[رفتار]] ایجاد "[[آمادگی]] روحی و روانی" در خود است. برای [[درک]] [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}. این امرِ مهم، فقط با عمل به [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] حاصل می‌شود. [[زمینه‌ساز]] [[راستین]] به خوبی می‌داند که محبوب‌ترین [[کارها]] نزد [[امام زمان]]، "انجام [[واجبات]] [[دینی]]" و "ترک [[محرمات]]" است. او به درجه‌ای از [[ایمان]] می‌رسد که [[توفیق]] در عمل به [[واجبات]] و ترک [[کارهای حرام]] را [[بهترین]] لذت‌های [[زندگی]] می‌داند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} نیز هرگاه از حالت انسان‌های دوران غیبتت یاد می‌کردند، به مناسبت، از انجام [[واجبات]] و [[پروای الهی]] سخن می‌گفتند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"إِن لِصَاحِبِ هَذَا الأَمرِ غَیبَه فَلیتقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیتَمَسک بِدِینِهِ…"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۱.</ref>؛ همانا برای صاحبِ این امر، غیبتی است؛ پس باید [[انسان]] [[تقوا]] پیشه نماید و به [[دین]] خود چنگ زند…. کسانی که [[صاحب]] [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمی‌توانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که برایشان وارد می‌شود، عرصه را خالی می‌کنند. بی‌گمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[قوت]] و [[قدرت]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره شوند. لازم به یادآوری است که افزون بر انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] "رعایت [[آموزه‌های اخلاقی]]" نیز اهمیت والایی دارد، [[امام صادق]]{{ع}} در این‌باره می‌فرماید: {{متن حدیث|"… مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.</ref>؛ هر کسی که شادمان می‌شود از اینکه از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[منتظر]] باشد، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و نیکویی‌های [[اخلاق]] را انجام دهد؛ در حالی که [[منتظر]] است…. [[پروای الهی]] در همه زمان‌ها [[واجب]] است؛ اما به [[دلیل]] شرایط خاص، در [[دوران غیبت]] اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این زمان عوامل فراوانی دست به دست هم داده تا [[انسان‌ها]] را به [[بیراهه]] بکشاند و [[گمراه]] سازد.
:::::*'''[[آمادگی]] [[اقتصادی]]:''' [[آمادگی]] [[اقتصادی]] به عنوان یکی از مؤلفه‌های [[زمینه‌سازی]] به دو گونه قابل [[تفسیر]] است:
*'''[[آمادگی]] [[اقتصادی]]:''' [[آمادگی]] [[اقتصادی]] به عنوان یکی از مؤلفه‌های [[زمینه‌سازی]] به دو گونه قابل [[تفسیر]] است:
:::::الف) یکی از ویژگی‌های "[[عصر ظهور]]" [[رفاه عمومی]] در همه ابعاد [[زندگی]] است. اما این [[رفاه]] و [[آسایش]]، با تلاش و کوشش فراوان [[انسان‌ها]] و آباد کردن [[زمین]] به دست می‌آید<ref>به یاری خداوند در جلد پایانی این مجموعه، به طور مفصل به این بحث می‌پردازیم.</ref>. کسانی که در [[اندیشه]] [[زمینه‌سازی]] برای آن دوران هستند، می‌بایست در [[عصر غیبت]] نیز با تلاش فراوان مواهب [[الهی]] را برای [[خدمت]] به [[بندگان خدا]] به استخدام در آورند. کوشش برای [[فتح]] قله‌های [[دانش]] و [[کشف]] ناشناخته‌های [[جهان هستی]]، یکی از نمونه‌های روشن فعالیت‌های [[نسل]] [[زمینه‌ساز]] است. عقب ماندن از کاروان [[علم]] و [[دانش]]، در همه عرصه‌ها، نه فقط باعث سرشکستگی [[نسل]] [[منتظر]] و [[زمینه‌ساز]] در برابر جهانیان است که خود عاملی برای [[استثمار]] [[بندگان]] [[مستضعف]] و تأمین اهداف [[دشمنان اسلام]] است. از این‌رو [[شایسته]] است [[منتظران]] برای رشد [[توانمندی]] خود، هر چه بیشتر برای کسب [[دانش]] و بهره مندی از [[موهبت‌های الهی]] کوشش کنند.
:::::الف) یکی از ویژگی‌های "[[عصر ظهور]]" [[رفاه عمومی]] در همه ابعاد [[زندگی]] است. اما این [[رفاه]] و [[آسایش]]، با تلاش و کوشش فراوان [[انسان‌ها]] و آباد کردن [[زمین]] به دست می‌آید<ref>به یاری خداوند در جلد پایانی این مجموعه، به طور مفصل به این بحث می‌پردازیم.</ref>. کسانی که در [[اندیشه]] [[زمینه‌سازی]] برای آن دوران هستند، می‌بایست در [[عصر غیبت]] نیز با تلاش فراوان مواهب [[الهی]] را برای [[خدمت]] به [[بندگان خدا]] به استخدام در آورند. کوشش برای [[فتح]] قله‌های [[دانش]] و [[کشف]] ناشناخته‌های [[جهان هستی]]، یکی از نمونه‌های روشن فعالیت‌های [[نسل]] [[زمینه‌ساز]] است. عقب ماندن از کاروان [[علم]] و [[دانش]]، در همه عرصه‌ها، نه فقط باعث سرشکستگی [[نسل]] [[منتظر]] و [[زمینه‌ساز]] در برابر جهانیان است که خود عاملی برای [[استثمار]] [[بندگان]] [[مستضعف]] و تأمین اهداف [[دشمنان اسلام]] است. از این‌رو [[شایسته]] است [[منتظران]] برای رشد [[توانمندی]] خود، هر چه بیشتر برای کسب [[دانش]] و بهره مندی از [[موهبت‌های الهی]] کوشش کنند.
:::::ب) از آنجایی که مهم‌ترین و متعالی‌ترین [[هدف]] [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، [[اقامه قسط]] و [[عدل]] است و آن هم ارتباط مستقیمی با جنبه‌های [[اقتصادی]] [[زندگی]] دارد، [[منتظر]] او با [[تأسی]] به آن [[امام]] بزرگوار، نه فقط به [[اجرای عدالت]] و [[قسط]] در تمام زوایای [[زندگی]] می‌اندیشد که [[مال]] و [[ثروت]] خود را به گونه‌ای که مورد [[رضایت]] [[امام]] است، صرف می‌کند.
:::::ب) از آنجایی که مهم‌ترین و متعالی‌ترین [[هدف]] [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}}، [[اقامه قسط]] و [[عدل]] است و آن هم ارتباط مستقیمی با جنبه‌های [[اقتصادی]] [[زندگی]] دارد، [[منتظر]] او با [[تأسی]] به آن [[امام]] بزرگوار، نه فقط به [[اجرای عدالت]] و [[قسط]] در تمام زوایای [[زندگی]] می‌اندیشد که [[مال]] و [[ثروت]] خود را به گونه‌ای که مورد [[رضایت]] [[امام]] است، صرف می‌کند.
:::::*[[آمادگی نظامی]]: کسب [[قدرت]] و [[قوت]] برای مقابله با تهدیدهای [[دشمنان]]، همواره مورد تأکید [[آموزه‌های دینی]] بوده است. [[قرآن کریم]] با صراحت تمام بر این مهم تأکید می‌کند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ}}<ref>انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ و در برابر آنها تا می‌توانید نیرو و اسب‌های سواری آماده کنید تا [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] خود و جز آنها که شما نمی‌شناسید و [[خدا]] می‌شناسد را بترسانید. این آموزه اگر چه مربوط به همگان و همه دوران هاست؛ اما با توجه به حساسیت [[دوران غیبت]] و آستانه [[ظهور]]، این [[آمادگی]] اهمیت فراوانی دارد. یکی از نمودهای [[زمینه‌سازی]] [[توانمند]]، [[آمادگی]] جسمانی برای حضور در [[زمان ظهور]] است. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"… فَإِن الرجُلَ مِنهُم یعطَی قُوهَ أَربَعینَ رَجُلاً وَ إِن قَلبَهُ لَأشَد مِن زُبَرِ الحَدِیدِ وَ لَو مَروا بِجِبَالِ لَقَطَعُوهَا لَا یکُونَ سُیوفَهُم حَتی یرضَی اللهُ عَزوَجَل"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۶۷۳، ح ۲۶.</ref>؛ مردی از [[اصحاب]] او [[توانایی]] [[چهل]] مرد را دارد و [[قلب]] او از پاره آهن استوارتر است و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را بر کنند و شمشیرهای خود را در نیام نکنند تا آنکه [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد. این [[روایت]] بیانگر این مطلب است که افرادی که ادعای [[انتظار]] و [[زمینه‌سازی]] دارند، هرگز نباید دچار تن پروری و [[سستی]] شوند. [[حضرت مهدی]]{{ع}} پس از [[اتمام حجت]] با جهانیان به ناگزیر با [[معاندان]] و [[دشمنان]]، [[جنگ]] خونینی کرده و همانند جد بزرگوار خود، برخورد شدیدی با آنان خواهد داشت. از [[روایات]] استقاده می‌شود که او در این مواجهه از [[یاران]] خود نیز [[استمداد]] می‌طلبد و آنان نیز در نهایت [[شجاعت]] به صف [[مبارزه]] خواهند پیوست. حال چنین یارانی، می‌بایست [[پیش از ظهور]] فراهم آیند و این ممکن نیست مگر با افزایش [[توان]] و [[قدرت جسمانی]] در [[عصر انتظار]]. چنانچه تمامی [[منتظران]] به این امور مهم و اساسی توجه لازم را داشته باشند، بدون [[تردید]] نقش مؤثری برای [[درک]] [[دوران ظهور]] ایفا خواهند کرد. سخن را در این بخش با [[کلامی]] [[نورانی]] از [[امام صادق]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به پایان می‌بریم: مردانی که گویی [[قلب]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. هیچ چیز نتواند دل‌های آنان را نسبت به [[ذات خداوند]] گرفتار [[شک]] سازد. سخت‌تر از سنگ هستند. اگر بر کوه‌ها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید… گویی که بر اسبان خود، مانند [[عقاب]] هستند. بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و از این کار [[برکت]] طلب می‌کنند. گرد [[امام]] خویش می‌چرخند و در [[جنگ‌ها]] [[جان]] خود را سپر او می‌سازند و هر چه او بخواهد، برایش انجام می‌دهند. مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند؛ در نمازشان همهمه‌ای چون صدای [[زنبور عسل]] دارند. شب‌ها بر پای خویش [[ایستاده]] و صبح بر مرکب‌های خود سوارند. [[پارسایان]] شب‌اند و [[شیران روز]]. [[اطاعت]] آنان در برابر امامشان، از [[اطاعت]] کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغ‌ها هستند… گویی که [[دل]] هایشان قندیل است. از [[ترس]] [[خدا]] بیمناک و خواهان شهادت‌اند. تمنایشان [[شهید]] شدن در راه خداست. شعارشان این است: "ای [[مردم]]! برای [[خون خواهی]] [[حسین]] به پا خیزید." وقتی حرکت می‌کنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه [[ترس]] و [[وحشت]] حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا می‌روند. [[خدا]] به وسیله آنان، [[امام]] [[راستین]] را [[یاری]] می‌فرماید<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۵۴-۶۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۹۹- ۲۱۲.</ref>.
*[[آمادگی نظامی]]: کسب [[قدرت]] و [[قوت]] برای مقابله با تهدیدهای [[دشمنان]]، همواره مورد تأکید [[آموزه‌های دینی]] بوده است. [[قرآن کریم]] با صراحت تمام بر این مهم تأکید می‌کند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ}}<ref>انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ و در برابر آنها تا می‌توانید نیرو و اسب‌های سواری آماده کنید تا [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] خود و جز آنها که شما نمی‌شناسید و [[خدا]] می‌شناسد را بترسانید. این آموزه اگر چه مربوط به همگان و همه دوران هاست؛ اما با توجه به حساسیت [[دوران غیبت]] و آستانه [[ظهور]]، این [[آمادگی]] اهمیت فراوانی دارد. یکی از نمودهای [[زمینه‌سازی]] [[توانمند]]، [[آمادگی]] جسمانی برای حضور در [[زمان ظهور]] است. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|"… فَإِن الرجُلَ مِنهُم یعطَی قُوهَ أَربَعینَ رَجُلاً وَ إِن قَلبَهُ لَأشَد مِن زُبَرِ الحَدِیدِ وَ لَو مَروا بِجِبَالِ لَقَطَعُوهَا لَا یکُونَ سُیوفَهُم حَتی یرضَی اللهُ عَزوَجَل"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۶۷۳، ح ۲۶.</ref>؛ مردی از [[اصحاب]] او [[توانایی]] [[چهل]] مرد را دارد و [[قلب]] او از پاره آهن استوارتر است و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را بر کنند و شمشیرهای خود را در نیام نکنند تا آنکه [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد. این [[روایت]] بیانگر این مطلب است که افرادی که ادعای [[انتظار]] و [[زمینه‌سازی]] دارند، هرگز نباید دچار تن پروری و [[سستی]] شوند. [[حضرت مهدی]]{{ع}} پس از [[اتمام حجت]] با جهانیان به ناگزیر با [[معاندان]] و [[دشمنان]]، [[جنگ]] خونینی کرده و همانند جد بزرگوار خود، برخورد شدیدی با آنان خواهد داشت. از [[روایات]] استقاده می‌شود که او در این مواجهه از [[یاران]] خود نیز [[استمداد]] می‌طلبد و آنان نیز در نهایت [[شجاعت]] به صف [[مبارزه]] خواهند پیوست. حال چنین یارانی، می‌بایست [[پیش از ظهور]] فراهم آیند و این ممکن نیست مگر با افزایش [[توان]] و [[قدرت جسمانی]] در [[عصر انتظار]]. چنانچه تمامی [[منتظران]] به این امور مهم و اساسی توجه لازم را داشته باشند، بدون [[تردید]] نقش مؤثری برای [[درک]] [[دوران ظهور]] ایفا خواهند کرد. سخن را در این بخش با [[کلامی]] [[نورانی]] از [[امام صادق]]{{ع}} در [[وصف]] [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به پایان می‌بریم: مردانی که گویی [[قلب]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. هیچ چیز نتواند دل‌های آنان را نسبت به [[ذات خداوند]] گرفتار [[شک]] سازد. سخت‌تر از سنگ هستند. اگر بر کوه‌ها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید… گویی که بر اسبان خود، مانند [[عقاب]] هستند. بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و از این کار [[برکت]] طلب می‌کنند. گرد [[امام]] خویش می‌چرخند و در [[جنگ‌ها]] [[جان]] خود را سپر او می‌سازند و هر چه او بخواهد، برایش انجام می‌دهند. مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند؛ در نمازشان همهمه‌ای چون صدای [[زنبور عسل]] دارند. شب‌ها بر پای خویش [[ایستاده]] و صبح بر مرکب‌های خود سوارند. [[پارسایان]] شب‌اند و [[شیران روز]]. [[اطاعت]] آنان در برابر امامشان، از [[اطاعت]] کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغ‌ها هستند… گویی که [[دل]] هایشان قندیل است. از [[ترس]] [[خدا]] بیمناک و خواهان شهادت‌اند. تمنایشان [[شهید]] شدن در راه خداست. شعارشان این است: "ای [[مردم]]! برای [[خون خواهی]] [[حسین]] به پا خیزید." وقتی حرکت می‌کنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه [[ترس]] و [[وحشت]] حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا می‌روند. [[خدا]] به وسیله آنان، [[امام]] [[راستین]] را [[یاری]] می‌فرماید<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۵۴-۶۱.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۹۹- ۲۱۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۵۰: خط ۳۵۰:


«در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]].  
«در بحث [[انتظار]] معیارهای بزرگ و اصول گوناگون [[مکتب]] ([[دین]]) وجود دارد، هم اصول و معیارهای فردی و هم اصول و معیارهای [[اجتماعی]].  
:::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستی‌هاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجات‌بخش]] و فرج‌رسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است.  
*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستی‌هاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجات‌بخش]] و فرج‌رسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است.  
::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرف‌نگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگی‌ناپذیری]]، هدف‌گرایی، دین‌باوری، انسان‌دوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، می‌تواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بی‌کم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسان‌های [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است.
::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان می‌باشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرف‌نگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگی‌ناپذیری]]، هدف‌گرایی، دین‌باوری، انسان‌دوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، می‌تواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بی‌کم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسان‌های [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است.


خط ۳۶۰: خط ۳۶۰:
::::::جهت سوم: اینکه [[ظهور مهدی]]{{ع}} از شرایط و نشانه‌های حتمیِ قیامِ [[قیامت]] است. او قبل از [[رستاخیز]] می‌آید و تا او نیاید و [[حکومت عدل]] را برپا ندارد [[قیامت]] برپا نمی‌گردد.  
::::::جهت سوم: اینکه [[ظهور مهدی]]{{ع}} از شرایط و نشانه‌های حتمیِ قیامِ [[قیامت]] است. او قبل از [[رستاخیز]] می‌آید و تا او نیاید و [[حکومت عدل]] را برپا ندارد [[قیامت]] برپا نمی‌گردد.  
::::::و این است رابطه عمیق میان [[انتظار]] و ابعاد فردی ([[عقیدتی]]) [[مکتب]].  
::::::و این است رابطه عمیق میان [[انتظار]] و ابعاد فردی ([[عقیدتی]]) [[مکتب]].  
:::::*'''معیارهای [[اجتماعی]]''': از ویژگی‌های [[انسان]] [[منتظر]]، گرایش اصولی به [[دینداری]] و دین‌باوری است. [[انسان]] در [[دوران غیبت]]، در [[اندیشه]] [[نگهداری دین]] خویش است و با کوششی ژرف در [[اعمال]] و [[رفتار]] خود پاسدار [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود می‌باشد و حل همه مشکلات را از [[دین]] می‌جوید و راه و روش زیست فردی و [[خانوادگی]] و گروهی را از مرام و [[مکتب]] خود می‌طلبد. از این رو، همواره و با توجه و [[توسل]] به [[امام]] و مقتدای خود، خود را از [[انحراف]] و کج‌روی و [[کج‌اندیشی]] نگاه می‌دارد.  
*'''معیارهای [[اجتماعی]]''': از ویژگی‌های [[انسان]] [[منتظر]]، گرایش اصولی به [[دینداری]] و دین‌باوری است. [[انسان]] در [[دوران غیبت]]، در [[اندیشه]] [[نگهداری دین]] خویش است و با کوششی ژرف در [[اعمال]] و [[رفتار]] خود پاسدار [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود می‌باشد و حل همه مشکلات را از [[دین]] می‌جوید و راه و روش زیست فردی و [[خانوادگی]] و گروهی را از مرام و [[مکتب]] خود می‌طلبد. از این رو، همواره و با توجه و [[توسل]] به [[امام]] و مقتدای خود، خود را از [[انحراف]] و کج‌روی و [[کج‌اندیشی]] نگاه می‌دارد.  
::::::یکی از ویژگی‌های برجسته در [[تشیع]] و [[انتظار]] [[شیعه]]، [[مقید]] بودن به [[مکتب]] و خط [[مکتب]] است. در مکتبی که با [[خون]] سرخ [[شهیدان]] [[استوار]] گشته است، هیچ خراشی و رگه غیراصیلی پذیرفته نیست و [[دوست]] داشتن [[امامان]] ([[تولی]]) و دوری جستن از [[دشمنان]] آنان ([[تبری]])، چیزی جُز متابعت عاشقانه از [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] و [[مخالفت]] خصمانه با ناحق و [[رهبر]] ناحق نیست.  
::::::یکی از ویژگی‌های برجسته در [[تشیع]] و [[انتظار]] [[شیعه]]، [[مقید]] بودن به [[مکتب]] و خط [[مکتب]] است. در مکتبی که با [[خون]] سرخ [[شهیدان]] [[استوار]] گشته است، هیچ خراشی و رگه غیراصیلی پذیرفته نیست و [[دوست]] داشتن [[امامان]] ([[تولی]]) و دوری جستن از [[دشمنان]] آنان ([[تبری]])، چیزی جُز متابعت عاشقانه از [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] و [[مخالفت]] خصمانه با ناحق و [[رهبر]] ناحق نیست.  
::::::این تقید مکتبی و [[استواری]] [[اعتقادی]] و [[سازش‌ناپذیری]] خطی، از ویژگی‌های رهروان راهِ سرخِ [[تشیع]] [[علوی]] در تمامی دوران‌ها و در طول اعصار و قرون بوده است. زیرا [[دوستی]] [[علی]] و [[خاندان]] ایشان، [[دوستی]] [[انسان]] و [[انسانیت]] است و [[دشمنی]] با [[علی]] و [[آل علی]]، [[دشمنی]] با [[انسان]] و [[انسانیت]] است. و [[انسان]] [[منتظر]] در خط [[رهبران]] [[راستین]] [[بشریت]] است و دشمنِ هر راه و خط دیگر با هر نام و ادعا<ref>رجوع شود به فصل نخست (مفهوم انتظار)، سخن پیامبر اکرم{{صل}}.</ref>.  
::::::این تقید مکتبی و [[استواری]] [[اعتقادی]] و [[سازش‌ناپذیری]] خطی، از ویژگی‌های رهروان راهِ سرخِ [[تشیع]] [[علوی]] در تمامی دوران‌ها و در طول اعصار و قرون بوده است. زیرا [[دوستی]] [[علی]] و [[خاندان]] ایشان، [[دوستی]] [[انسان]] و [[انسانیت]] است و [[دشمنی]] با [[علی]] و [[آل علی]]، [[دشمنی]] با [[انسان]] و [[انسانیت]] است. و [[انسان]] [[منتظر]] در خط [[رهبران]] [[راستین]] [[بشریت]] است و دشمنِ هر راه و خط دیگر با هر نام و ادعا<ref>رجوع شود به فصل نخست (مفهوم انتظار)، سخن پیامبر اکرم{{صل}}.</ref>.  
خط ۳۷۴: خط ۳۷۴:
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر احمدی
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر احمدی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی اصغر احمدی]]'''، در مقاله ''«[[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی اصغر احمدی]]'''، در مقاله ''«[[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''اندیشیدن به آینده‌''': یکی از ویژگی‌های [[انسان]] [[منتظر]] این است که به واقعه‌ای که در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، [[ایمان]] دارد. این موضوع را اگر شما با این رویکرد ملاحظه کنید که‌ اگر در وجود [[انسان]] این قابلیت بود که بتواند وقایع [[آینده]] را [[پیش‌بینی]] کند، چه می‌شد. یا مثلا در [[آمریکا]] اگر عده‌ای می‌دانستند چنین اتفاقی خواهد افتاد، خودشان را آماده این اتفاق می‌کردند.<ref>منظور، وقایع بیستم شهریور ۱۳۸۰ ه.ش (یازدهم سپتامبر در آمریکا) است.</ref> [[خداوند]] دو هدیه بزرگ به ما [[کرامت]] فرموده است؛ نخست اینکه [[قیامت]] را [[وعده]] داده است و در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، دوم اینکه، موعودگرا است. آینده‌ای را به نام [[عصر ظهور]] [[پیش‌بینی]] کنیم که در آن، [[شیعیان]] [[منتظر]] دوازدهمین [[حجت الهی]]، [[حضرت]] مهدی‌اند. بنابراین یکی از [[ویژگی‌های تربیتی]] [[انسان]] [[منتظر]] این است که به آینده‌ای با وقایع و ویژگی‌های خاص می‌اندیشد.
*«'''اندیشیدن به آینده‌''': یکی از ویژگی‌های [[انسان]] [[منتظر]] این است که به واقعه‌ای که در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، [[ایمان]] دارد. این موضوع را اگر شما با این رویکرد ملاحظه کنید که‌ اگر در وجود [[انسان]] این قابلیت بود که بتواند وقایع [[آینده]] را [[پیش‌بینی]] کند، چه می‌شد. یا مثلا در [[آمریکا]] اگر عده‌ای می‌دانستند چنین اتفاقی خواهد افتاد، خودشان را آماده این اتفاق می‌کردند.<ref>منظور، وقایع بیستم شهریور ۱۳۸۰ ه.ش (یازدهم سپتامبر در آمریکا) است.</ref> [[خداوند]] دو هدیه بزرگ به ما [[کرامت]] فرموده است؛ نخست اینکه [[قیامت]] را [[وعده]] داده است و در [[آینده]] اتفاق خواهد افتاد، دوم اینکه، موعودگرا است. آینده‌ای را به نام [[عصر ظهور]] [[پیش‌بینی]] کنیم که در آن، [[شیعیان]] [[منتظر]] دوازدهمین [[حجت الهی]]، [[حضرت]] مهدی‌اند. بنابراین یکی از [[ویژگی‌های تربیتی]] [[انسان]] [[منتظر]] این است که به آینده‌ای با وقایع و ویژگی‌های خاص می‌اندیشد.
:::::*'''آمادگی‌''': دومین ویژگی [[انسان]] [[منتظر]]، [[آمادگی]] است؛ یعنی [[نسل]] [[منتظر]]، [[کودک]] و نوجوان و [[جوان]] ما باید بداند که در [[عصر ظهور]] چه کاره است و دارای چه نقشی است. [[انسان]] [[منتظر]] باید [[آمادگی]] کارگزاری [[حکومت جهانی]] داشته باشد. [[امام زمان]]{{ع}} به نیرو و [[آدمی]] [[نیاز]] دارد که بتواند با پدیده‌ها و شرایط مواجه شود. این امر که افراد، در [[دوران غیبت]] قابلیت‌ها و تخصص‌های خودشان را گسترش ندهند، با مفهوم [[انتظار]]، تطابق ندارد.
*'''آمادگی‌''': دومین ویژگی [[انسان]] [[منتظر]]، [[آمادگی]] است؛ یعنی [[نسل]] [[منتظر]]، [[کودک]] و نوجوان و [[جوان]] ما باید بداند که در [[عصر ظهور]] چه کاره است و دارای چه نقشی است. [[انسان]] [[منتظر]] باید [[آمادگی]] کارگزاری [[حکومت جهانی]] داشته باشد. [[امام زمان]]{{ع}} به نیرو و [[آدمی]] [[نیاز]] دارد که بتواند با پدیده‌ها و شرایط مواجه شود. این امر که افراد، در [[دوران غیبت]] قابلیت‌ها و تخصص‌های خودشان را گسترش ندهند، با مفهوم [[انتظار]]، تطابق ندارد.
:::::*'''[[امید]] به [[آینده]] جهان‌''': یکی دیگر از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم، تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و عدل‌گستر [[جهان]] هستیم، در راستای این اهداف تلاش خواهیم کرد. ادیانی که موعودگرا نیستند، یک نگرش کاملا منفی و یأس‌آور نسبت به [[جهان]] دارند. اگر [[امید]] به [[آینده]] نباشد، [[انسان]] دچار افسردگی خواهد شد. اگر به [[آینده]] جهانی بیندیشیم که به دست بوش‌<ref>رئیس جمهور فعلی آمریکا(۱۳۸۰ ه.ش).</ref> و امثال او [[اداره]] می‌شود، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. [[سرنوشت]] [[جهان]] را بسیار تأسف‌آور و نگران‌کننده خواهیم دید.
*'''[[امید]] به [[آینده]] جهان‌''': یکی دیگر از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم، تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و عدل‌گستر [[جهان]] هستیم، در راستای این اهداف تلاش خواهیم کرد. ادیانی که موعودگرا نیستند، یک نگرش کاملا منفی و یأس‌آور نسبت به [[جهان]] دارند. اگر [[امید]] به [[آینده]] نباشد، [[انسان]] دچار افسردگی خواهد شد. اگر به [[آینده]] جهانی بیندیشیم که به دست بوش‌<ref>رئیس جمهور فعلی آمریکا(۱۳۸۰ ه.ش).</ref> و امثال او [[اداره]] می‌شود، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. [[سرنوشت]] [[جهان]] را بسیار تأسف‌آور و نگران‌کننده خواهیم دید.
:::::*'''جهانی شدن‌''': چهارمین ویژگی که برای [[نسل]] [[منتظر]] می‌توان در نظر گرفت، این است که [[انسان]] از خویشتن و از خودش بیرون بیاید و جهانی شود. اصلا یکی از [[ویژگی‌های انتظار]] این است که [[انسان‌ها]] را از درون خودشان بیرون بیاورد و از اینکه به مسائل جزئی و [[زندگی]] خودشان بپردازند، دروی کنند. خودمحوری برای [[جامعه]] بسیار خطرناک است. کسی که درخت را از خیابان می‌کند و در منزل خویش می‌کارد، [[اندیشه]] این [[آدم]] در [[حقیقت]]، از خودش و خانه خودش فراتر نمی‌رود. و خودمحوری یعنی اینکه خود را در حد خودش و خانه خودش ببیند. هر چیزی، در خانه او معنا دارد؛ در درون خانه او [[ارزش]] دارد؛ فراتر از خانه خودش نمی‌اندیشد؛ به [[شهر]] نمی‌اندیشد؛ به [[کشور]] نمی‌اندیشد؛ انگار فقط همین [[نسل]] است و بس. [[انتظار]]، [[انسان]] را از خانه خود بیرون می‌آورد و جهانی می‌کند.(...)
*'''جهانی شدن‌''': چهارمین ویژگی که برای [[نسل]] [[منتظر]] می‌توان در نظر گرفت، این است که [[انسان]] از خویشتن و از خودش بیرون بیاید و جهانی شود. اصلا یکی از [[ویژگی‌های انتظار]] این است که [[انسان‌ها]] را از درون خودشان بیرون بیاورد و از اینکه به مسائل جزئی و [[زندگی]] خودشان بپردازند، دروی کنند. خودمحوری برای [[جامعه]] بسیار خطرناک است. کسی که درخت را از خیابان می‌کند و در منزل خویش می‌کارد، [[اندیشه]] این [[آدم]] در [[حقیقت]]، از خودش و خانه خودش فراتر نمی‌رود. و خودمحوری یعنی اینکه خود را در حد خودش و خانه خودش ببیند. هر چیزی، در خانه او معنا دارد؛ در درون خانه او [[ارزش]] دارد؛ فراتر از خانه خودش نمی‌اندیشد؛ به [[شهر]] نمی‌اندیشد؛ به [[کشور]] نمی‌اندیشد؛ انگار فقط همین [[نسل]] است و بس. [[انتظار]]، [[انسان]] را از خانه خود بیرون می‌آورد و جهانی می‌کند.(...)
:::::*'''زیستن با یاد او''': ما باید این [[آرزو]] را داشته باشیم که اگر [[توفیق]] [[زیارت]] ایشان حاصل شد، چگونه زیستن و چگونه مردن را از او بپرسیم. [[نسل]] [[منتظر]] باید [[منتظر]] لحظه‌ای باشد که وقتی امامش را می‌بیند، [[صراط مستقیم]] را با تمام اجزای آن از [[امام]] بخواهد؛ منتها این کار احتیاج به [[آمادگی]] دارد. {{متن حدیث|... فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ....}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۲:... به خدای کعبه رستگار شدم....</ref>. جمله‌ای نبود که [[علی]]{{ع}} در هنگام ضربت خوردن به ذهنشان رسیده باشد؛ [[امام]] سراسر عمرشان با این جمله زیسته بودند و [[منتظر]] این لحظه بودند؛ لحظه رهایی از دنیای تنگ و تاریک به سوی جوار [[الهی]]. ما باید به [[نسل]] [[منتظر]] بیاموزیم، از امامی که در پس پرده [[غیبت]] است چگونه استفاده کند. [[نوجوانان]] ما باید لحظه‌به‌لحظه از [[امام زمان]]{{ع}} بهره بگیرند. من در تمامی مراحل درس و زندگی‌ام هرگاه [[توکل]] به [[خدا]] کردم و پشت سرش {{متن حدیث| يَا مَهْدِيّ أَدْرِكْنِي }}<ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۱۸۴.</ref> را گفتم، یعنی از او هم به عنوان ولی و امامم [[کمک]] خواستم، راه‌هایی را در مقابلم باز کرد. هر نعمتی که نصیب همه ما و [[بنده]] شده، از [[برکت]] یاری‌طلبیدن از [[امام زمان]]{{ع}} است. این را من به [[نوجوانان]] و [[جوانان]] منتقل می‌کنم. لحظه‌ای نباشد که از یاد امام‌شان غافل باشند»<ref>[[علی اصغر احمدی|احمدی، علی اصغر]]، [[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>.
*'''زیستن با یاد او''': ما باید این [[آرزو]] را داشته باشیم که اگر [[توفیق]] [[زیارت]] ایشان حاصل شد، چگونه زیستن و چگونه مردن را از او بپرسیم. [[نسل]] [[منتظر]] باید [[منتظر]] لحظه‌ای باشد که وقتی امامش را می‌بیند، [[صراط مستقیم]] را با تمام اجزای آن از [[امام]] بخواهد؛ منتها این کار احتیاج به [[آمادگی]] دارد. {{متن حدیث|... فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ....}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۲:... به خدای کعبه رستگار شدم....</ref>. جمله‌ای نبود که [[علی]]{{ع}} در هنگام ضربت خوردن به ذهنشان رسیده باشد؛ [[امام]] سراسر عمرشان با این جمله زیسته بودند و [[منتظر]] این لحظه بودند؛ لحظه رهایی از دنیای تنگ و تاریک به سوی جوار [[الهی]]. ما باید به [[نسل]] [[منتظر]] بیاموزیم، از امامی که در پس پرده [[غیبت]] است چگونه استفاده کند. [[نوجوانان]] ما باید لحظه‌به‌لحظه از [[امام زمان]]{{ع}} بهره بگیرند. من در تمامی مراحل درس و زندگی‌ام هرگاه [[توکل]] به [[خدا]] کردم و پشت سرش {{متن حدیث| يَا مَهْدِيّ أَدْرِكْنِي }}<ref>وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۱۸۴.</ref> را گفتم، یعنی از او هم به عنوان ولی و امامم [[کمک]] خواستم، راه‌هایی را در مقابلم باز کرد. هر نعمتی که نصیب همه ما و [[بنده]] شده، از [[برکت]] یاری‌طلبیدن از [[امام زمان]]{{ع}} است. این را من به [[نوجوانان]] و [[جوانان]] منتقل می‌کنم. لحظه‌ای نباشد که از یاد امام‌شان غافل باشند»<ref>[[علی اصغر احمدی|احمدی، علی اصغر]]، [[شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان (مقاله)|شیوه‌های ایجاد انس در کودکان نوجوانان و جوانان با وجود مبارک امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۴۹-۱۵۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:


«در بیان [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} از دو جهت باید تقسیم‌بندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار می‌گیرد:
«در بیان [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} از دو جهت باید تقسیم‌بندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار می‌گیرد:
:::::*'''ویژگی‌های [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>:
*'''ویژگی‌های [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>:
:::::#'''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفت‌الله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روان‌شان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]]{{ع}} هستند، [[مهدی]]{{ع}} [[بنده]] [[خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]]{{ع}} را باید تحقق‌بخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] [[حضرت]] باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دل‌هایشان [[پاره‌های آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... همانند چراغ‌های فروزانند. گویا دل‌هایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفت‌الله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگی‌های یاران حضرت مهدی]]{{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روان‌شان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]]{{ع}} هستند، [[مهدی]]{{ع}} [[بنده]] [[خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]]{{ع}} را باید تحقق‌بخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] [[حضرت]] باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دل‌هایشان [[پاره‌های آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... همانند چراغ‌های فروزانند. گویا دل‌هایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[نبوت]]''': از خصوصیات دیگر [[یاران]] [[حضرت]]، توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] [[پیامبران]] و [[تجدید عهد]] با آنان است. [[منتظران]]، چشم به راه کسی هستند که اوصاف و آثار [[پیامبران]] در او گرد آمده است و وقتی بیاید آثار [[انبیاء]] را می‌توان در او دید. مثلاً اگر کسی می‌خواهد [[حضرت آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[یوسف]] و.... و [[محمد]]{{صل}} را بیند می‌تواند آن را در [[حضرت مهدی]]{{ع}} ببینند. به سراسر [[جهان]] است. [[یاران]] [[حضرت]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[اهل‌بیت]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[فرزند فاطمه]]{{س}}، [[فرزند علی]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} است. او دوازدهمین [[وصی]] و [[جانشین پیامبر]] است و وقتی ظاهر شود [[پرچم پیامبر]] در دست اوست و عمل‌کننده به [[سنت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌باشد.
:::::#'''[[نبوت]]''': از خصوصیات دیگر [[یاران]] [[حضرت]]، توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] [[پیامبران]] و [[تجدید عهد]] با آنان است. [[منتظران]]، چشم به راه کسی هستند که اوصاف و آثار [[پیامبران]] در او گرد آمده است و وقتی بیاید آثار [[انبیاء]] را می‌توان در او دید. مثلاً اگر کسی می‌خواهد [[حضرت آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[یوسف]] و.... و [[محمد]]{{صل}} را بیند می‌تواند آن را در [[حضرت مهدی]]{{ع}} ببینند. به سراسر [[جهان]] است. [[یاران]] [[حضرت]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[اهل‌بیت]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[فرزند فاطمه]]{{س}}، [[فرزند علی]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} است. او دوازدهمین [[وصی]] و [[جانشین پیامبر]] است و وقتی ظاهر شود [[پرچم پیامبر]] در دست اوست و عمل‌کننده به [[سنت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌باشد.
خط ۳۹۷: خط ۳۹۷:
:::::##در [[وقت ظهور مهدی]]{{ع}} عده‌ای از ناپاکان و پلیدان به [[جهان]] باز می‌گردند.
:::::##در [[وقت ظهور مهدی]]{{ع}} عده‌ای از ناپاکان و پلیدان به [[جهان]] باز می‌گردند.
:::::##از [[نشانه‌های قیامت]]، آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. یعنی قبل از [[قیامت]] [[مهدی]]{{ع}} خواهد آمد. او باید بیاید و [[حکومت عدل]] را برپا کند و بعد [[عمر]] [[جهان]] به سر آید و [[قیامت]] برپا گردد.
:::::##از [[نشانه‌های قیامت]]، آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. یعنی قبل از [[قیامت]] [[مهدی]]{{ع}} خواهد آمد. او باید بیاید و [[حکومت عدل]] را برپا کند و بعد [[عمر]] [[جهان]] به سر آید و [[قیامت]] برپا گردد.
:::::*'''ویژگی‌های عملی [[منتظران]]''': [[منتظران]] علاوه بر [[حافظ]] بودن ویژگی‌ها و [[صفات ]] [[اعتقادی]] و نظری [[مکتب]]، باید [[حافظ]] ویژگی‌های عملی [[مکتب]] نیز باشند که در چند نکته اشاره می‌گردد:
*'''ویژگی‌های عملی [[منتظران]]''': [[منتظران]] علاوه بر [[حافظ]] بودن ویژگی‌ها و [[صفات ]] [[اعتقادی]] و نظری [[مکتب]]، باید [[حافظ]] ویژگی‌های عملی [[مکتب]] نیز باشند که در چند نکته اشاره می‌گردد:
:::::#'''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': از ویژگی‌های همراهان [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} داشتن چراغ [[بصیرت]] و [[شناخت]] مقصد می‌باشد. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] راه را برای رونده راه [[آشکار]] و آسان می‌سازد. در وقت گرفتاری در سر دو راهی، راه را به او می‌نمایاند. [[منتظران]] با [[بصیر]]، از دوری راه، مأیوس و [[ناامید]] نمی‌گردند و در بحران‌ها کمرشان [[خم]] نمی‌گردد. پیچ و خم‌های [[زندگی]] و کژی‌ها، آنان را به [[بیراهه]] نمی‌کشاند. چراغی در مسیر دارند که بردبارانه آنها را به سوی آن راه می‌کشاند<ref>به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۴۳.</ref>. [[منتظر]] با [[بصیرت]] از ورای همه موانع، پایان راه را می‌بیند و [[اسلام ناب]] را از [[اسلام]] متحجرانه تشخیص می‌دهد. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باید در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمد همه باشند. در فتنه‌هایی که خیلی‌ها در آن باز می‌مانند، او هوشیارانه از آن می‌گذرند و راه می‌جویند و [[حق]] را از [[باطل]] می‌شناسند. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] عمیق از [[هدف‌ها]] و راه‌ها و [[شناخت]] [[دوستان]] و [[دشمنان اسلام]]، سبب می‌شود که [[منتظران]] در احیای [[سنت]] و [[مبارزه]] با [[بدعت]] درنگ نکنند و در پی [[رسالت]] به همراه [[امام]] خود اسلحه بر می‌دارند و [[بت‌شکنی]] می‌کنند و پیرایه‌هایی که به اسم [[دین]] در ذهن‌ها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته‌اند نابود سازند و [[اسلام]] را در [[صفا]] و [[خلوص]] ابتدایی خود عرضه می‌دارند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ}}<ref>مراجعه به نهج البلاغه فیض، خطبه ۸۶.</ref>. "بر [[امامت]] و [[عقیده]] به او [[استوار]] نمی‌ماند، مگر کسی که [[یقین]] او [[قوی]] و معرفتش درست باشد".
:::::#'''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': از ویژگی‌های همراهان [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} داشتن چراغ [[بصیرت]] و [[شناخت]] مقصد می‌باشد. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] راه را برای رونده راه [[آشکار]] و آسان می‌سازد. در وقت گرفتاری در سر دو راهی، راه را به او می‌نمایاند. [[منتظران]] با [[بصیر]]، از دوری راه، مأیوس و [[ناامید]] نمی‌گردند و در بحران‌ها کمرشان [[خم]] نمی‌گردد. پیچ و خم‌های [[زندگی]] و کژی‌ها، آنان را به [[بیراهه]] نمی‌کشاند. چراغی در مسیر دارند که بردبارانه آنها را به سوی آن راه می‌کشاند<ref>به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۴۳.</ref>. [[منتظر]] با [[بصیرت]] از ورای همه موانع، پایان راه را می‌بیند و [[اسلام ناب]] را از [[اسلام]] متحجرانه تشخیص می‌دهد. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باید در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمد همه باشند. در فتنه‌هایی که خیلی‌ها در آن باز می‌مانند، او هوشیارانه از آن می‌گذرند و راه می‌جویند و [[حق]] را از [[باطل]] می‌شناسند. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] عمیق از [[هدف‌ها]] و راه‌ها و [[شناخت]] [[دوستان]] و [[دشمنان اسلام]]، سبب می‌شود که [[منتظران]] در احیای [[سنت]] و [[مبارزه]] با [[بدعت]] درنگ نکنند و در پی [[رسالت]] به همراه [[امام]] خود اسلحه بر می‌دارند و [[بت‌شکنی]] می‌کنند و پیرایه‌هایی که به اسم [[دین]] در ذهن‌ها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته‌اند نابود سازند و [[اسلام]] را در [[صفا]] و [[خلوص]] ابتدایی خود عرضه می‌دارند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ}}<ref>مراجعه به نهج البلاغه فیض، خطبه ۸۶.</ref>. "بر [[امامت]] و [[عقیده]] به او [[استوار]] نمی‌ماند، مگر کسی که [[یقین]] او [[قوی]] و معرفتش درست باشد".
:::::#'''[[دین‌داری]]''': از خصوصیات یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[دین‌داری]] و [[دیانت]] پیشگی اوست. یک [[انسان]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] باید با مواظبت بیشتر به امر [[دین]] خود، و [[دین‌داری]] و صحت [[اعمال]] خود بپردازد و از هر گونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند و در کمترین [[انحراف]] باز گردد و در مسیر صحیح قرار گیرد و به امامش [[توسل]] جوید. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب الامر]] غیبتی طولانی است، در این دوران هر کسی باید [[تقوی]] پیشه سازد، و به [[دین]] خود چنگ زند"<ref>طبسی، نجم‌الدین، چشم به حکومت مهدی{{ع}}، ص</ref>.
:::::#'''[[دین‌داری]]''': از خصوصیات یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[دین‌داری]] و [[دیانت]] پیشگی اوست. یک [[انسان]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] باید با مواظبت بیشتر به امر [[دین]] خود، و [[دین‌داری]] و صحت [[اعمال]] خود بپردازد و از هر گونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند و در کمترین [[انحراف]] باز گردد و در مسیر صحیح قرار گیرد و به امامش [[توسل]] جوید. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب الامر]] غیبتی طولانی است، در این دوران هر کسی باید [[تقوی]] پیشه سازد، و به [[دین]] خود چنگ زند"<ref>طبسی، نجم‌الدین، چشم به حکومت مهدی{{ع}}، ص</ref>.
خط ۴۱۸: خط ۴۱۸:
| پاسخ‌دهنده = سید علی موسوی
| پاسخ‌دهنده = سید علی موسوی
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''[[ثبات]] قدم و [[اعتقاد]] [[راسخ]]''': از [[ویژگی‌های منتظران]] واقعی ویژگی [[ثبات]] قدم آنان بر [[ولایت]] است. [[منتظران حقیقی]] در [[زمان غیبت]] به لحاظ [[اعتقادی]] و عملی‌ به ویژگی‌های ممتازی در [[روایات]] توصیف شده‌اند، به گونه‌ای که آنان در اوج [[اعتقادات]] [[دینی]] قرار داشته و [[ثبات]] قدم آنها بر [[ولایت]] و [[اهل بیت]] مثال زدنی است. در‌ روایتی‌، [[پیامبر اکرم]] به [[حضرت علی]] درباره [[اعتقادات]] [[منتظران واقعی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ يَقِيناً، قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِي بَيَاضٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۵.</ref>؛ [[یا علی]]! بدان باعظمت‌ترین [[انسان‌ها]] به لحاظ [[یقین]] کسانی هستند که در [[آخرالزمان]] می‌آیند که‌ پیامبری‌ ندیده‌اند و [[حجت]] از آنها‌ غایب‌ است. آنان به سیاهی‌های روی سفیدی (نوشته‌های [[قرآن]] و [[حدیث]]) [[ایمان]] می‌آورند. در این [[حدیث شریف]]، [[منتظران]] [[زمان غیبت]] در اوج [[یقین]] در مقایسه‌ با‌ همه [[انسان‌ها]] قرار‌ دارند‌. این در حالی است که [[پیامبر]] را ندیده‌اند و امام‌شان نیز در پس پرده [[غیبت]] به سر می‌برد، و تنها چیزی که در اختیارشان است احادیثی است که از حجج‌ الهی‌ به جا مانده است.
*«'''[[ثبات]] قدم و [[اعتقاد]] [[راسخ]]''': از [[ویژگی‌های منتظران]] واقعی ویژگی [[ثبات]] قدم آنان بر [[ولایت]] است. [[منتظران حقیقی]] در [[زمان غیبت]] به لحاظ [[اعتقادی]] و عملی‌ به ویژگی‌های ممتازی در [[روایات]] توصیف شده‌اند، به گونه‌ای که آنان در اوج [[اعتقادات]] [[دینی]] قرار داشته و [[ثبات]] قدم آنها بر [[ولایت]] و [[اهل بیت]] مثال زدنی است. در‌ روایتی‌، [[پیامبر اکرم]] به [[حضرت علی]] درباره [[اعتقادات]] [[منتظران واقعی]] می‌فرماید: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ يَقِيناً، قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِي بَيَاضٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۵.</ref>؛ [[یا علی]]! بدان باعظمت‌ترین [[انسان‌ها]] به لحاظ [[یقین]] کسانی هستند که در [[آخرالزمان]] می‌آیند که‌ پیامبری‌ ندیده‌اند و [[حجت]] از آنها‌ غایب‌ است. آنان به سیاهی‌های روی سفیدی (نوشته‌های [[قرآن]] و [[حدیث]]) [[ایمان]] می‌آورند. در این [[حدیث شریف]]، [[منتظران]] [[زمان غیبت]] در اوج [[یقین]] در مقایسه‌ با‌ همه [[انسان‌ها]] قرار‌ دارند‌. این در حالی است که [[پیامبر]] را ندیده‌اند و امام‌شان نیز در پس پرده [[غیبت]] به سر می‌برد، و تنها چیزی که در اختیارشان است احادیثی است که از حجج‌ الهی‌ به جا مانده است.
:::::*'''[[برتری]] در [[ایمان]]''': دومین ویژگی [[منتظران]] واقعی‌ برتری‌ آنان‌ در [[ایمان]] است. در [[حدیثی]] دیگر، [[پیامبر اکرم]] [[منتظران]] در [[زمان غیبت]] را [[برادران]] خود نامیده و [[آرزوی دیدار]] ‌‌آنان‌ را کرده است، عنوانی که بسیار حایز اهمیت است و موجب شد که [[اصحاب]] آن‌ حضرت‌ به این عنوان [[غبطه]] بخورند و بگویند: "یا [[رسول الله]]! مگر ما [[برادر]] شما نیستیم". و حضرت‌ بفرماید: "شما [[اصحاب]] من هستید ولی برادرانم کسانی‌اند که در [[آخرالزمان]] در حالی‌ که مرا ندیده‌اند به‌ من [[ایمان]] آورده‌اند"<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴؛ صفار، بصائرالدرجات، ج ١، ص ٨۴.</ref>. در این فرمایش [[پیامبر اکرم]]، [[برتری]] ایمانی [[منتظران]] بر [[اصحاب]] خود آن [[حضرت]] کاملاً مشهود است.
*'''[[برتری]] در [[ایمان]]''': دومین ویژگی [[منتظران]] واقعی‌ برتری‌ آنان‌ در [[ایمان]] است. در [[حدیثی]] دیگر، [[پیامبر اکرم]] [[منتظران]] در [[زمان غیبت]] را [[برادران]] خود نامیده و [[آرزوی دیدار]] ‌‌آنان‌ را کرده است، عنوانی که بسیار حایز اهمیت است و موجب شد که [[اصحاب]] آن‌ حضرت‌ به این عنوان [[غبطه]] بخورند و بگویند: "یا [[رسول الله]]! مگر ما [[برادر]] شما نیستیم". و حضرت‌ بفرماید: "شما [[اصحاب]] من هستید ولی برادرانم کسانی‌اند که در [[آخرالزمان]] در حالی‌ که مرا ندیده‌اند به‌ من [[ایمان]] آورده‌اند"<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴؛ صفار، بصائرالدرجات، ج ١، ص ٨۴.</ref>. در این فرمایش [[پیامبر اکرم]]، [[برتری]] ایمانی [[منتظران]] بر [[اصحاب]] خود آن [[حضرت]] کاملاً مشهود است.
:::::*'''نقش [[هدایت‌گری]] [[منتظران]]''': مطلب دیگر‌ [[ثبات]] قدم [[منتظران]] در اعتقادات‌شان، به خصوص به [[ولایت]] [[اهل بیت]] در [[زمان غیبت]] می‌باشد. این امر به حدی دشوار است که به بالا رفتن از درخت پر از تیغ‌ در‌ شب تاریک و یا [[آتش]] در دست گرفتن [[تشبیه]] شده است: {{متن حدیث| لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴.</ref>؛ در این [[حدیث شریف]] به یکی دیگر از [[ویژگی‌های منتظران]] اشاره شده است که آنان چراغ‌های [[هدایت]] در ظلمات‌ و تاریکی‌اند‌. به عبارت دیگر، آنان همچون مشعلی فروزان در زمان غیبت‌اند که باعث [[هدایت]] دیگران می‌شوند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۲.</ref>.
*'''نقش [[هدایت‌گری]] [[منتظران]]''': مطلب دیگر‌ [[ثبات]] قدم [[منتظران]] در اعتقادات‌شان، به خصوص به [[ولایت]] [[اهل بیت]] در [[زمان غیبت]] می‌باشد. این امر به حدی دشوار است که به بالا رفتن از درخت پر از تیغ‌ در‌ شب تاریک و یا [[آتش]] در دست گرفتن [[تشبیه]] شده است: {{متن حدیث| لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢۴.</ref>؛ در این [[حدیث شریف]] به یکی دیگر از [[ویژگی‌های منتظران]] اشاره شده است که آنان چراغ‌های [[هدایت]] در ظلمات‌ و تاریکی‌اند‌. به عبارت دیگر، آنان همچون مشعلی فروزان در زمان غیبت‌اند که باعث [[هدایت]] دیگران می‌شوند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۵۳: خط ۴۵۳:


«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او به‌درستی شناخته شود، ویژگی‌های [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته [[حضرت]] است و ظهورش را به تأخیر می‌اندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین روی‌دادی، باید در مجموعه‌هایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] [[مهدوی]] کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبه‌کاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و هم‌سویی با چنین جریان‌هایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگی‌های [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است:
«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او به‌درستی شناخته شود، ویژگی‌های [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته [[حضرت]] است و ظهورش را به تأخیر می‌اندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین روی‌دادی، باید در مجموعه‌هایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] [[مهدوی]] کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبه‌کاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و هم‌سویی با چنین جریان‌هایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگی‌های [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است:
:::::*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را به‌درستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛
*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را به‌درستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛
:::::*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روش‌های او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتب‌ها، ایسم‌های انحرافی و گروه‌های [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛
*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روش‌های او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتب‌ها، ایسم‌های انحرافی و گروه‌های [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛
:::::*'''[[یاد امام عصر]] {{ع}}''': [[منتظر]] واقعی در پرتو یاد زلال او، [[دل]] و [[جان]] را از بدی‌ها [[پاک]] می‌کند و به عنصری ارزشی و آماده [[ظهور]] خوبی‌ها تبدیل می‌شود؛
*'''[[یاد امام عصر]] {{ع}}''': [[منتظر]] واقعی در پرتو یاد زلال او، [[دل]] و [[جان]] را از بدی‌ها [[پاک]] می‌کند و به عنصری ارزشی و آماده [[ظهور]] خوبی‌ها تبدیل می‌شود؛
:::::*'''[[خودسازی]]''': [[منتظر]] واقعی برای قرار گرفتن در زمره [[یاران مهدی]] {{ع}} خود را از [[گناهان]] و آلودگی‌ها [[پاک]] نگه می‌دارد و به [[فضیلت‌ها]] و [[ارزش‌ها]] می‌آراید؛ چون یاور [[مهدی]] {{ع}} باید به آن [[حضرت]] شباهت داشته باشد؛
*'''[[خودسازی]]''': [[منتظر]] واقعی برای قرار گرفتن در زمره [[یاران مهدی]] {{ع}} خود را از [[گناهان]] و آلودگی‌ها [[پاک]] نگه می‌دارد و به [[فضیلت‌ها]] و [[ارزش‌ها]] می‌آراید؛ چون یاور [[مهدی]] {{ع}} باید به آن [[حضرت]] شباهت داشته باشد؛
:::::*'''[[اثرگذاری بر محیط]]''': [[منتظر]] واقعی، مانند چراغی درخشنده به محیط اطراف خود [[نور]] می‌دهد و در همه‌جا و در برابر همه بدی‌ها واکنش مناسب نشان می‌دهد. او هم‌چنانکه در ترویج خوبی‌ها و انتشار [[ارزش‌ها]] می‌کوشد، در [[کسادی]] بازار بدی‌ها و [[ضد ارزش‌ها]] هم [[تلاش]] می‌کند [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۸.</ref>.
*'''[[اثرگذاری بر محیط]]''': [[منتظر]] واقعی، مانند چراغی درخشنده به محیط اطراف خود [[نور]] می‌دهد و در همه‌جا و در برابر همه بدی‌ها واکنش مناسب نشان می‌دهد. او هم‌چنانکه در ترویج خوبی‌ها و انتشار [[ارزش‌ها]] می‌کوشد، در [[کسادی]] بازار بدی‌ها و [[ضد ارزش‌ها]] هم [[تلاش]] می‌کند [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۸.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش