معتضد عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - ' ق.)' به 'ق)')
خط ۳۰: خط ۳۰:
گروه دوم کسانی هستند که معتقدند [[امامت]] پس از امام صادق{{ع}} [[حق]] فرزندش اسماعیل بود؛ اما چون وی پیش از [[رحلت]] پدر درگذشت، حق امامت از وی به فرزندش، محمد، رسید؛ بنابراین، محمد امام هفتم آنان است<ref>فرق الشیعة، ص۶۹.</ref>. این گروه را به نام [[مبارک]]، یکی از [[رهبران]] فعال آنان، [[مبارکه]] نامیده‌اند<ref>فرق الشیعة، ص۶۹؛ و قس: سیر الملوک، ص۲۸۲-۲۸۳ و نیز قس: فرهاد دفتری که مبارک را لقب محمد بن اسماعیل دانسته است (تاریخ عقاید اسماعیلیه، ص۱۱۵).</ref>.
گروه دوم کسانی هستند که معتقدند [[امامت]] پس از امام صادق{{ع}} [[حق]] فرزندش اسماعیل بود؛ اما چون وی پیش از [[رحلت]] پدر درگذشت، حق امامت از وی به فرزندش، محمد، رسید؛ بنابراین، محمد امام هفتم آنان است<ref>فرق الشیعة، ص۶۹.</ref>. این گروه را به نام [[مبارک]]، یکی از [[رهبران]] فعال آنان، [[مبارکه]] نامیده‌اند<ref>فرق الشیعة، ص۶۹؛ و قس: سیر الملوک، ص۲۸۲-۲۸۳ و نیز قس: فرهاد دفتری که مبارک را لقب محمد بن اسماعیل دانسته است (تاریخ عقاید اسماعیلیه، ص۱۱۵).</ref>.


محمد بن اسماعیل به علت فعالیت بر [[ضد]] [[دستگاه خلافت]] [[عباسی]] مورد تعقیب قرار گرفت؛ از این‌رو، وی و [[یاران]] نزدیکش برای [[رهایی]] از دست تعقیب کنندگان در مکان‌های مختلف پنهان شدند که نام و محل اقامت [[امامان]] [[اسماعیلی]]، از اواسط [[قرن دوم]] تا اوایل [[قرن چهارم]] ق، فقط برای تعداد معدودی از [[پیروان]] [[وفادار]] معلوم بود و دیگر پیروان اسماعیلی از این موضوع بی‌خبر بودند. متأسفانه، [[روایات]] مربوط به این دوره، که دوره ستر نام دارد، به‌سختی آشفته است و محققان را از دستیابی به [[حقیقت]] باز داشته است<ref>برتلس، آ.ی.، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ص۷۸-۷۹؛ پطروشفسکی، ایلیا پاولویچ، اسلام در ایران، ترجمه کریم کشاورز، ص۲۹۷.</ref>. امامان مستور یک دستگاه [[تبلیغی]] نیرومند و پنهان به وجود آوردند و با ارسال [[مبلغان]] و داعیان جدی خویش، [[دعوت اسماعیلی]] را به طور گسترده‌ای رواج دادند<ref>موسوعة الملل والنحل، ص۸۱-۸۵.</ref>. این، در حالی بود که زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، به چند دلیل، برای [[قیام]] [[اسماعیلیان]] به‌خوبی فراهم بود:
محمد بن اسماعیل به علت فعالیت بر [[ضد]] [[دستگاه خلافت عباسی]] مورد تعقیب قرار گرفت؛ از این‌رو، وی و [[یاران]] نزدیکش برای [[رهایی]] از دست تعقیب کنندگان در مکان‌های مختلف پنهان شدند که نام و محل اقامت [[امامان]] [[اسماعیلی]]، از اواسط [[قرن دوم]] تا اوایل [[قرن چهارم]] ق، فقط برای تعداد معدودی از [[پیروان]] [[وفادار]] معلوم بود و دیگر پیروان اسماعیلی از این موضوع بی‌خبر بودند. متأسفانه، [[روایات]] مربوط به این دوره، که دوره ستر نام دارد، به‌سختی آشفته است و محققان را از دستیابی به [[حقیقت]] باز داشته است<ref>برتلس، آ.ی.، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ص۷۸-۷۹؛ پطروشفسکی، ایلیا پاولویچ، اسلام در ایران، ترجمه کریم کشاورز، ص۲۹۷.</ref>. امامان مستور یک دستگاه [[تبلیغی]] نیرومند و پنهان به وجود آوردند و با ارسال [[مبلغان]] و داعیان جدی خویش، [[دعوت اسماعیلی]] را به طور گسترده‌ای رواج دادند<ref>موسوعة الملل والنحل، ص۸۱-۸۵.</ref>. این، در حالی بود که زمینه‌های [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، به چند دلیل، برای [[قیام]] [[اسماعیلیان]] به‌خوبی فراهم بود:
#شورش‌های پی در پی خرمدینان و صفاریان و زنگیان و [[خوارج]]، [[نیروی نظامی]] [[خلافت عباسی]] را به‌شدت [[ضعیف]] کرده بود.
#شورش‌های پی در پی خرمدینان و صفاریان و زنگیان و [[خوارج]]، [[نیروی نظامی]] [[خلافت عباسی]] را به‌شدت [[ضعیف]] کرده بود.
# [[سلطه]] جابرانه [[ترکان]] بر دستگاه خلافت عباسی، [[قدرت]] [[واقعی]] را از دست [[خلفا]] بیرون آورده بود.
# [[سلطه]] جابرانه [[ترکان]] بر دستگاه خلافت عباسی، [[قدرت]] [[واقعی]] را از دست [[خلفا]] بیرون آورده بود.
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش