خارجی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - '{{امامت}} ==مقدمه==' به '{{امامت}} ==مقدمه==') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
عنوانی که از سوی [[یزید]] و [[ابن زیاد]] به [[امام حسین]]{{ع}} داده شد. اصل معنای آن به معنای [[شورشی]] و [[یاغی]] است؛ نه [[اتباع]] کشورهای [[بیگانه]]. این اصطلاح به زمان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر میگردد. به نوشته یکی از محقّقان: [[خروج]]، صرفا ترک [[مکّه]] از سوی [[امام حسین]]{{ع}} به سوی [[کوفه]] نبود، بلکه از زمانی که در [[جنگ صفّین]]، عدّهای بعنوان [[سرپیچی]] و [[تمرّد]] از [[فرمان]] [[علی]]{{ع}} [[شورش]] کردند (و بعدا [[خوارج]] نام گرفتند) بوی خاصّی پیدا کرد و این عنوان، بهویژه در [[عراق]] مفهومی [[ناپسند]] یافت. [[سلطه]] [[ابن زیاد]] هم از آغاز، [[نهضت حسینی]] را بعنوان “خروج” قلمداد کرد<ref>انصار الحسین، ص ۲۷ (پاورقی).</ref>. البته [[خروج]] و سر بر تافتن از [[حکومت]] و [[شورش]] کردن، اگر بر ضدّ [[حکومت مشروع]] [[اسلامی]] باشد، شورشگران بعنوان “فئه باغیه” مهدور الدّم هستند و [[مبارزه]] با آنان بعنوان [[جنگ]] با متجاوزین داخلی لازم است. ولی اگر این [[عصیان]]، بر ضد [[ستم]] و [[طغیان]] باشد، یک [[وظیفه]] است و شورشگران، مجاهدانی ارزشمندند. [[امام حسین]]{{ع}} نیز درباره [[امتناع]] از [[بیعت]] با [[یزید]] و بیرون آمدن از [[مدینه]] و عزیمت به [[مکّه]]، از واژه [[خروج]] استفاده کرده است {{متن حدیث|أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً... إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاَحِ}} و [[خروج]] خود را بعنوان [[اصلاحطلبی]] در [[امّت]] [[پیامبر]] معرّفی کرده است. | عنوانی که از سوی [[یزید]] و [[ابن زیاد]] به [[امام حسین]]{{ع}} داده شد. اصل معنای آن به معنای [[شورشی]] و [[یاغی]] است؛ نه [[اتباع]] کشورهای [[بیگانه]]. این اصطلاح به زمان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر میگردد. به نوشته یکی از محقّقان: [[خروج]]، صرفا ترک [[مکّه]] از سوی [[امام حسین]]{{ع}} به سوی [[کوفه]] نبود، بلکه از زمانی که در [[جنگ صفّین]]، عدّهای بعنوان [[سرپیچی]] و [[تمرّد]] از [[فرمان]] [[علی]]{{ع}} [[شورش]] کردند (و بعدا [[خوارج]] نام گرفتند) بوی خاصّی پیدا کرد و این عنوان، بهویژه در [[عراق]] مفهومی [[ناپسند]] یافت. [[سلطه]] [[ابن زیاد]] هم از آغاز، [[نهضت حسینی]] را بعنوان “خروج” قلمداد کرد<ref>انصار الحسین، ص ۲۷ (پاورقی).</ref>. البته [[خروج]] و سر بر تافتن از [[حکومت]] و [[شورش]] کردن، اگر بر ضدّ [[حکومت مشروع]] [[اسلامی]] باشد، شورشگران بعنوان “فئه باغیه” مهدور الدّم هستند و [[مبارزه]] با آنان بعنوان [[جنگ]] با متجاوزین داخلی لازم است. ولی اگر این [[عصیان]]، بر ضد [[ستم]] و [[طغیان]] باشد، یک [[وظیفه]] است و شورشگران، مجاهدانی ارزشمندند. [[امام حسین]]{{ع}} نیز درباره [[امتناع]] از [[بیعت]] با [[یزید]] و بیرون آمدن از [[مدینه]] و عزیمت به [[مکّه]]، از واژه [[خروج]] استفاده کرده است {{متن حدیث|أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً... إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاَحِ}} و [[خروج]] خود را بعنوان [[اصلاحطلبی]] در [[امّت]] [[پیامبر]] معرّفی کرده است. |
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۰
مقدمه
عنوانی که از سوی یزید و ابن زیاد به امام حسین(ع) داده شد. اصل معنای آن به معنای شورشی و یاغی است؛ نه اتباع کشورهای بیگانه. این اصطلاح به زمان امیرالمؤمنین(ع) بر میگردد. به نوشته یکی از محقّقان: خروج، صرفا ترک مکّه از سوی امام حسین(ع) به سوی کوفه نبود، بلکه از زمانی که در جنگ صفّین، عدّهای بعنوان سرپیچی و تمرّد از فرمان علی(ع) شورش کردند (و بعدا خوارج نام گرفتند) بوی خاصّی پیدا کرد و این عنوان، بهویژه در عراق مفهومی ناپسند یافت. سلطه ابن زیاد هم از آغاز، نهضت حسینی را بعنوان “خروج” قلمداد کرد[۱]. البته خروج و سر بر تافتن از حکومت و شورش کردن، اگر بر ضدّ حکومت مشروع اسلامی باشد، شورشگران بعنوان “فئه باغیه” مهدور الدّم هستند و مبارزه با آنان بعنوان جنگ با متجاوزین داخلی لازم است. ولی اگر این عصیان، بر ضد ستم و طغیان باشد، یک وظیفه است و شورشگران، مجاهدانی ارزشمندند. امام حسین(ع) نیز درباره امتناع از بیعت با یزید و بیرون آمدن از مدینه و عزیمت به مکّه، از واژه خروج استفاده کرده است «أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً... إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلاَحِ» و خروج خود را بعنوان اصلاحطلبی در امّت پیامبر معرّفی کرده است. یزید، برای مشروعیّت بخشیدن به کار خویش در کشتن حسین(ع) این عنوان را مستمسک قرار میداد و خود را سرکوب کننده یک شورش بر ضدّ خلیفه اسلامی میپنداشت. سخنان امام حسین و اهل بیت او نیز در طول نهضت، پس از عاشورا، همه بیان این بود که قیام، بخاطر دین و مبارزه با ستم و بدعت است و خود را دودمان پیامبر معرفی میکردند تا پردههای غفلت را کنار زنند[۲].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ انصار الحسین، ص ۲۷ (پاورقی).
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۶۹.