جز
جایگزینی متن - '\؛\}\} \[\[پرونده\:(.*)\.JPG\|بندانگشتی\|right\|100px\|\[\[(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '؛ | تصویر = $1.JPG | پاسخدهنده = $2 | پاسخ = $3 '
جز (جایگزینی متن - '\؛\}\} \[\[پرونده\:(.*)\.jpg\|بندانگشتی\|right\|100px\|\[\[(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '؛ | تصویر = $1.jpg | پاسخدهنده = $2 | پاسخ = $3 ') |
جز (جایگزینی متن - '\؛\}\} \[\[پرونده\:(.*)\.JPG\|بندانگشتی\|right\|100px\|\[\[(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '؛ | تصویر = $1.JPG | پاسخدهنده = $2 | پاسخ = $3 ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بحرینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بحرینی؛ | ||
| تصویر = 11662.JPG | |||
| پاسخدهنده = سید مجتبی بحرینی | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مجتبی بحرینی]]''' در کتاب ''«[[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«{{عربی|المُکَرَّمُونَ}} مکرّمون اسم مفعول است از کرّم که باب تفعیل کرم است و در لغت چنین معنی شده: کَرَّمَه: عظمه و نزهه. کرم الله وجهه: شرفه. المکرم: الرجل الکریم علی کل احد.<ref>المجند – کرم.</ref> تکریم کرد او را یعنی بزرگ شمرده و منزّه قرار داد او را. خدا چهرۀ او را مکرّم داشت یعنی تشریف و کرامت بخشید. مکرّم به کسی گفته میشود که نزد همه کس و بر همه کس کریم و بزرگوار است. از این جملۀ آخری که در معنای مکرّم آوردیم، استفاده میشود که مکرّم واقعی کسی است که نزد همه کس گرامی باشد. این خاندان از دو جهت حائز این کمال به معنای واقعی هستند. یکی این که حضراتشان مکرّم و گرامی داشته شده نزد همه بوده و هستند، تا آن جا که دشمن و قاتل آنها هم وقتی حجابهای عصبیّت و عداوت را کنار میزند چارهای جز اقرار به بزرگواری و کرامت آنان ندارد، که مکرّر در مکرّر چنین اعترافاتی از دشمنان سرسخت و قاتلان خون آشام این خاندان نقل شده و صفحات تاریخ آنها را به خاطر سپرده است. ابو ایّوب خوزی گوید: نیمۀ شبی منصور دوانیقی سراغ من فرستاد. بر او وارد شدم. دیدم روی صندلی نشسته و در برابرش شمعی روشن است و کاغذی در دست دارد. چون بر او وارد شدم و سلام نمودم نامه را نزد من افکند و شروع به گریه نمود و گفت: این نامۀ محمّد بن سلیمان است که خبر رحلت جعفر بن محمّد را برای من نوشته است سه مرتبه کلمۀ استرجاع به زبان آورد و گفت: کجا چون جعفر یافت میشود؟<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}} ۱ / ۹۵ باب ۷ حدیث ۱۴.</ref> ربیع حاجب گوید: گاهی هارون بالای بام محبس [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] {{ع}} میرفت و از روزنۀ زندان نگاه میکرد. روزی به من گفت: این جامه چیست این جا افتاده و هر روز آن را میبینم؟ گفتم: جامه نیست موسی بن جعفر است که در حال سجود است. هارون گفت: آگاه باش هرآینه این آقا رهبان بنی هاشم است. ربیع گوید: به او گفتم: پس چرا این قدر در حبس بر او سخت میگیری؟ گفت: چارهای جز این نیست برای بقای حکومت ما باید این آقا چنین باشد.<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}} ۱ / ۹۵ باب ۷ حدیث ۱۴.</ref> وقتی به خود میآیند گواهی به کرامت این خاندان میدهند. ولی چون به فکر حکومت و ریاست میافتند فرمان حبس و قتل داده و لابد من ذلک میگویند. جهت دیگری که بیانگر مکرّم بودن این خاندان است مکرمت حضراتشان عند الله است. کسی که به مقام مکرّم عند الله رسیده به طریق اولی مکرّم عند کلّ احد و گرامی نزد همه کس خواهد بود.(...) و چون کرّمه به معنای عظّمه و نزّهه بود لذا باید گفت: این دودمان جمعی هستند که خدا آنان را بزرگ شمرده و منزّه دانسته، آیا بالاتر از این مقام مقامی است؟ و فوق این رتبه مرتبهای است؟ و رفیعتر از این منزلت منزلتی است که کسی معظّم و منزّه و مشرّف و مکرّم عند الله باشد؟ نکتۀ اوّلی که توجّه به آن لازم است این است که هر چه تکریم و کرامت در هستی است شعاع تکریم و گرامی داشت این خاندان است، تا آن جا که حتّی اگر پدرمان حضرت آدم مکرّم به سجود ملائکه شده به این جهت بود که صلبش حامل انوار این خاندان بود. [[امام حسین|حضرت سیّد الشهدا]] {{ع}} به اصحابش فرمود: خداوند فرشتگان را برای تعظیم آدم {{ع}} امر به سجده نمود، چون که آدم {{ع}} وعاء و ظرف اشباح و انواری بود که نورشان هستی را زیر پر گرفته.<ref>{{عربی|... فامر الله تعالی الملائکه بالسجده لآدم تعظیما له انه قد فضله بان جعله وعاء لتلک الاشباح التی قد عمّ انوارها الآفاق}}؛زتفسیر امام عسکری {{ع}}۲۱۹.</ref> | «{{عربی|المُکَرَّمُونَ}} مکرّمون اسم مفعول است از کرّم که باب تفعیل کرم است و در لغت چنین معنی شده: کَرَّمَه: عظمه و نزهه. کرم الله وجهه: شرفه. المکرم: الرجل الکریم علی کل احد.<ref>المجند – کرم.</ref> تکریم کرد او را یعنی بزرگ شمرده و منزّه قرار داد او را. خدا چهرۀ او را مکرّم داشت یعنی تشریف و کرامت بخشید. مکرّم به کسی گفته میشود که نزد همه کس و بر همه کس کریم و بزرگوار است. از این جملۀ آخری که در معنای مکرّم آوردیم، استفاده میشود که مکرّم واقعی کسی است که نزد همه کس گرامی باشد. این خاندان از دو جهت حائز این کمال به معنای واقعی هستند. یکی این که حضراتشان مکرّم و گرامی داشته شده نزد همه بوده و هستند، تا آن جا که دشمن و قاتل آنها هم وقتی حجابهای عصبیّت و عداوت را کنار میزند چارهای جز اقرار به بزرگواری و کرامت آنان ندارد، که مکرّر در مکرّر چنین اعترافاتی از دشمنان سرسخت و قاتلان خون آشام این خاندان نقل شده و صفحات تاریخ آنها را به خاطر سپرده است. ابو ایّوب خوزی گوید: نیمۀ شبی منصور دوانیقی سراغ من فرستاد. بر او وارد شدم. دیدم روی صندلی نشسته و در برابرش شمعی روشن است و کاغذی در دست دارد. چون بر او وارد شدم و سلام نمودم نامه را نزد من افکند و شروع به گریه نمود و گفت: این نامۀ محمّد بن سلیمان است که خبر رحلت جعفر بن محمّد را برای من نوشته است سه مرتبه کلمۀ استرجاع به زبان آورد و گفت: کجا چون جعفر یافت میشود؟<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}} ۱ / ۹۵ باب ۷ حدیث ۱۴.</ref> ربیع حاجب گوید: گاهی هارون بالای بام محبس [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] {{ع}} میرفت و از روزنۀ زندان نگاه میکرد. روزی به من گفت: این جامه چیست این جا افتاده و هر روز آن را میبینم؟ گفتم: جامه نیست موسی بن جعفر است که در حال سجود است. هارون گفت: آگاه باش هرآینه این آقا رهبان بنی هاشم است. ربیع گوید: به او گفتم: پس چرا این قدر در حبس بر او سخت میگیری؟ گفت: چارهای جز این نیست برای بقای حکومت ما باید این آقا چنین باشد.<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}} ۱ / ۹۵ باب ۷ حدیث ۱۴.</ref> وقتی به خود میآیند گواهی به کرامت این خاندان میدهند. ولی چون به فکر حکومت و ریاست میافتند فرمان حبس و قتل داده و لابد من ذلک میگویند. جهت دیگری که بیانگر مکرّم بودن این خاندان است مکرمت حضراتشان عند الله است. کسی که به مقام مکرّم عند الله رسیده به طریق اولی مکرّم عند کلّ احد و گرامی نزد همه کس خواهد بود.(...) و چون کرّمه به معنای عظّمه و نزّهه بود لذا باید گفت: این دودمان جمعی هستند که خدا آنان را بزرگ شمرده و منزّه دانسته، آیا بالاتر از این مقام مقامی است؟ و فوق این رتبه مرتبهای است؟ و رفیعتر از این منزلت منزلتی است که کسی معظّم و منزّه و مشرّف و مکرّم عند الله باشد؟ نکتۀ اوّلی که توجّه به آن لازم است این است که هر چه تکریم و کرامت در هستی است شعاع تکریم و گرامی داشت این خاندان است، تا آن جا که حتّی اگر پدرمان حضرت آدم مکرّم به سجود ملائکه شده به این جهت بود که صلبش حامل انوار این خاندان بود. [[امام حسین|حضرت سیّد الشهدا]] {{ع}} به اصحابش فرمود: خداوند فرشتگان را برای تعظیم آدم {{ع}} امر به سجده نمود، چون که آدم {{ع}} وعاء و ظرف اشباح و انواری بود که نورشان هستی را زیر پر گرفته.<ref>{{عربی|... فامر الله تعالی الملائکه بالسجده لآدم تعظیما له انه قد فضله بان جعله وعاء لتلک الاشباح التی قد عمّ انوارها الآفاق}}؛زتفسیر امام عسکری {{ع}}۲۱۹.</ref> |