وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۳
، ۳ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> '
جز (جایگزینی متن - 'جامع\}\} \*(.*) \*(.*) \*(.*) \{\{پایان\}\} \{\{پایان\}\}' به 'جامع}} *$1 *$2 *$3 {{پایان منبع جامع}}') |
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
[[امام باقر]]{{ع}} میفرمود: خداوند عزوجل علم و دانش همه پیامبران را از [[آدم]]{{ع}} تا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} برای آن [[پیامبر|حضرت]]{{صل}} گردآورد و [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[علی]]{{ع}} منتقل کرد. مردی پرسید یابن رسول الله، امیرالمؤمنین داناتر بود یا یکی از پیغمبران؟ [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: خدا علم همه [[پیامبران]] را برای [[پیامبر|محمد]]{{صل}} جمع کرده، او هم همه را به علی تحویل داد، پس علی داناتر است<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref>. این روایت دلالت دارد که نه تنها علوم حقیقی انسانهای کامل به ارث میرسد، بلکه در راستای همان اصل کمال که بیان شد این علوم به تدریج افزایش مییابد، به گونهای که پیامبران بعدی علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکنند تا این که مجموع آنها به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} میرسد و حتی بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز انتقال مییابد، البته جای سؤال است که چه منطق و حکمتی این اقتضا را دارد و آیا حکمت آن همان اصل تکامل است که در هر چیز از جمله در علوم واقعی نیز جاری است؟ | [[امام باقر]]{{ع}} میفرمود: خداوند عزوجل علم و دانش همه پیامبران را از [[آدم]]{{ع}} تا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} برای آن [[پیامبر|حضرت]]{{صل}} گردآورد و [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[علی]]{{ع}} منتقل کرد. مردی پرسید یابن رسول الله، امیرالمؤمنین داناتر بود یا یکی از پیغمبران؟ [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: خدا علم همه [[پیامبران]] را برای [[پیامبر|محمد]]{{صل}} جمع کرده، او هم همه را به علی تحویل داد، پس علی داناتر است<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref>. این روایت دلالت دارد که نه تنها علوم حقیقی انسانهای کامل به ارث میرسد، بلکه در راستای همان اصل کمال که بیان شد این علوم به تدریج افزایش مییابد، به گونهای که پیامبران بعدی علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکنند تا این که مجموع آنها به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} میرسد و حتی بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز انتقال مییابد، البته جای سؤال است که چه منطق و حکمتی این اقتضا را دارد و آیا حکمت آن همان اصل تکامل است که در هر چیز از جمله در علوم واقعی نیز جاری است؟ | ||
::::::قرآن این ارث را درباره [[انبیا]]{{عم}} بیان میکند و میفرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[سلیمان]]{{ع}} تمام اسرار و معارفی که نزد داوود جمع شده بود را به ارث برد و طبق اصل بالا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیز میباید علوم مزبور را به ارث بگذارد تا نقصانی در این علوم در هر دوره در روی زمین ایجاد نشود. البته با توجه به این که این علوم در واقع از یک فرد به فرد دیگر انتقال نمییابد، بلکه از سوی خداوند متعال اعطا میگردد، این که ارث بر آن اطلاق شده است جای سؤال و بررسی دارد. قرآن همچنین از زبان [[زکریا]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.</ref> و منظور به ارث بردن علم حقیقی او بود. این آیه دلالت را دارد که هر یک از انبیا نگران این بودهاند که مبادا علومشان بعد از ایشان بیوارث بماند؛ از اینرو، این دعا را نوشتهاند وگرنه چه دلیلی اقتضا میکرد که ایشان چنین دعایی داشته باشند. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نیز این سنت مستمر را برقرار نمود و از خداوند خواست که در ذریّهاش امامانی قرار دهد و منظور از امام کسی بود که وارث علوم حقیقی او باشد که بیتردید بدون آن علوم امامت نیز شکل نمیگرفت. این سنت حتی بعد از ختم نبوت نیز همچنان استمرار مییابد، به گونهای که [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|«أنت أخی و أهلی و وارثی و قاضی دینی و عیبة علمی و خازن سرّی»}}<ref>یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینهی سرّ من هستی.</ref> | ::::::قرآن این ارث را درباره [[انبیا]]{{عم}} بیان میکند و میفرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[سلیمان]]{{ع}} تمام اسرار و معارفی که نزد داوود جمع شده بود را به ارث برد و طبق اصل بالا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیز میباید علوم مزبور را به ارث بگذارد تا نقصانی در این علوم در هر دوره در روی زمین ایجاد نشود. البته با توجه به این که این علوم در واقع از یک فرد به فرد دیگر انتقال نمییابد، بلکه از سوی خداوند متعال اعطا میگردد، این که ارث بر آن اطلاق شده است جای سؤال و بررسی دارد. قرآن همچنین از زبان [[زکریا]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.</ref> و منظور به ارث بردن علم حقیقی او بود. این آیه دلالت را دارد که هر یک از انبیا نگران این بودهاند که مبادا علومشان بعد از ایشان بیوارث بماند؛ از اینرو، این دعا را نوشتهاند وگرنه چه دلیلی اقتضا میکرد که ایشان چنین دعایی داشته باشند. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نیز این سنت مستمر را برقرار نمود و از خداوند خواست که در ذریّهاش امامانی قرار دهد و منظور از امام کسی بود که وارث علوم حقیقی او باشد که بیتردید بدون آن علوم امامت نیز شکل نمیگرفت. این سنت حتی بعد از ختم نبوت نیز همچنان استمرار مییابد، به گونهای که [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|«أنت أخی و أهلی و وارثی و قاضی دینی و عیبة علمی و خازن سرّی»}}<ref>یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینهی سرّ من هستی.</ref> | ||
[[امام صادق]]{{ع}} درباره این ارث میفرماید:{{عربی|«وراثتی من امیرالمؤمنین خیر من ولادتی منه»}}<ref>آنچه از علوم حقیقی از [[علی]]{{ع}} به ارث بردهام برای من بهتر از آن است که فرزند او میباشم.</ref> بخشی از این علوم در اشکال دیگری غیر از [[امامت]] و [[نبوت]] و یا وصایت نیز انتقال مییافته است؛ چنان که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید:{{عربی|«سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت»}}<ref> سلمان از ما اهل بیت میباشد.</ref>، چون سلمان وارث برخی علوم حقیقی [[پیامبر]]{{صل}} بوده است و در همین راستا، وراثت [[ائمه]]{{عم}} از [[پیامبر]]{{صل}} معنا میشود و همچنین است حال علمای واقعی که علوم حقیقی را به ارث میبرند. | |||
[[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد مینویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی میفرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز میفرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق مییابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در مییابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث میرسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا میشود و [[امامت]] نیز در جایی قرار مییابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافتهاند. چنانکه خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون میداند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث میرسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز میفرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابهاند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>. | [[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد مینویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی میفرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز میفرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق مییابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در مییابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث میرسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا میشود و [[امامت]] نیز در جایی قرار مییابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافتهاند. چنانکه خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون میداند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث میرسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز میفرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابهاند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۳: | ||
«از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورتهای گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref> | «از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورتهای گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref> | ||
[[احمد بن عُمر]] میگوید: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد آیه شریفه: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.</ref> سؤال کردم، که برگزیدگان چه کسانی هستند؟ فرمودند: فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند.<ref>{{عربی|"عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ"}}: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} {{عربی|"قالَ: فَقالَ{{ع}}: وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."}}؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.</ref> در رابطه با همین آیه در فراز آخر حدیث مفصّلی از [[امام کاظم|امام مُوسَی بن جَعْفَر]]{{ع}} چنین آمده است: فرمودند: و ماییم کسانی که خدای عزّوجلّ انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آن میباشد، برای ما به ارث گذاشته است.<ref>{{عربی|"قالَ{{ع}}... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.</ref> همچنین در این زمینه به حدیثی زیبا که از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی نقل شده، دقّت فرمایید: [[فضیل]] میگوید، شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمودند: در [[امام علی|علی]]{{ع}} سنت هزار [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} بود (چنانچه [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} فرمودند: هر که خواهد علم [[آدم]]{{ع}}، عبادت [[نوح]]{{ع}}، خلیل بودن [[ابراهیم]]{{ع}}، وقار و ابّهت [[موسی]]{{ع}} و زهد [[عیسی]]{{ع}} را ببیند، به [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به ارث منتقل میشود.<ref>{{عربی|"عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ{{ع}} یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی {{ع}} سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.</ref> در همین رابطه احادیث دیگری نیز از [[امام صادق|صادقَین]]{{ع}} نقل شده است.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.</ref> در خصوص ارث بردن [[ائمه]]{{ع}} علوم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} را باب مستقلی در "کتاب الحجّه" اصول کافی تحت همین عنوان مشتمل بر ۷ حدیث شریف، اختصاص داده شده است. که به ذکر آدرس اکتفا میشود، ملاحظه فرمایید.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.</ref> مبنی بر این که آیات و نشانههای [[انبیاء]] گذشته از قبیل؛ سلاح [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}}، الواح تورات و عصای [[موسی]]{{ع}}، خاتم [[سلیمان]]{{ع}}، پیراهن [[یوسف]]{{ع}}، نامههای مهر شده، صحیفه جفر، جامعه و... نزد [[ائمه]]{{ع}} است، نقل شده است»<ref>محمد مولوی، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۲۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |