اخلاق: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخلهای وابسته به این بحث:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخلهای وابسته به این بحث:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اخلاق در قرآن]] - [[اخلاق در فقه اسلامی]] - [[اخلاق در نهج البلاغه]] - [[اخلاق در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاق در سیره پیامبر خاتم]] - [[اخلاق در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاق در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاق در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاق در فلسفه اسلامی]] - [[اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اخلاق در لغت]] - [[اخلاق در قرآن]] - [[اخلاق در فقه اسلامی]] - [[اخلاق در نهج البلاغه]] - [[اخلاق در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاق در سیره پیامبر خاتم]] - [[اخلاق در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاق در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاق در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاق در فلسفه اسلامی]] - [[اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div> | ||
'''اخلاق''' بهمعنای روش و [[رفتار]] عبارت از صفات درونی [[انسان]] است که به صورت [[عادت]] درآمده است. [[جایگاه]] اخلاق در [[اسلام]] بدان حد است که [[هدف بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دانسته شده است. پایههای اخلاق عبارتاند از: [[توحید]]، [[معاد]]، وجود [[روح]] و بقای آن بعد از [[مرگ]] و [[بهترین]] ضامن اجرایی آن، [[ایمان]] است. همچنین [[قلمرو اخلاق]] بسیار وسیع است و رابطه با [[خدا]]، رابطه با خود، رابطه با [[مردم]] و رابطه با [[جهان]] ([[طبیعت]]) را شامل میشود. | '''اخلاق''' بهمعنای روش و [[رفتار]] عبارت از صفات درونی [[انسان]] است که به صورت [[عادت]] درآمده است. [[جایگاه]] اخلاق در [[اسلام]] بدان حد است که [[هدف بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دانسته شده است. پایههای اخلاق عبارتاند از: [[توحید]]، [[معاد]]، وجود [[روح]] و بقای آن بعد از [[مرگ]] و [[بهترین]] ضامن اجرایی آن، [[ایمان]] است. همچنین [[قلمرو اخلاق]] بسیار وسیع است و رابطه با [[خدا]]، رابطه با خود، رابطه با [[مردم]] و رابطه با [[جهان]] ([[طبیعت]]) را شامل میشود. |
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۰
اخلاق بهمعنای روش و رفتار عبارت از صفات درونی انسان است که به صورت عادت درآمده است. جایگاه اخلاق در اسلام بدان حد است که هدف بعثت پیامبر اسلام(ص) دانسته شده است. پایههای اخلاق عبارتاند از: توحید، معاد، وجود روح و بقای آن بعد از مرگ و بهترین ضامن اجرایی آن، ایمان است. همچنین قلمرو اخلاق بسیار وسیع است و رابطه با خدا، رابطه با خود، رابطه با مردم و رابطه با جهان (طبیعت) را شامل میشود.
مقدمه
از خصوصیات اساسی انسان که باعث تمایز وی از دیگر موجودات زنده و موجب شرافت او بر حیوانات میشود، درک او نسبت به مفاهیم اخلاقی و پایبندی به اصول اخلاق است[۱]. اخلاق شاخهای از علوم انسانی است که موضوع آن ارزش اعمال آدمی است. اهمیت اخلاق در دین اسلام به حدی است که پیامبر اکرم (ص) علت بعثت خود را در زمینههای بروز و تحقّق کامل مکارم اخلاق در جامعه ذکر میکند و قرآن کریم نیز با عباراتی مانند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴾[۲]، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾[۳] بر اهمیت موضوع اخلاق تأکید ورزیده است[۴].
مفهومشناسی
اخلاق در لغت بهمعنای خوی و طبع[۵] روش، رفتار و خصلت است[۶] و در اصطلاحِ علم اخلاق، عبارت از ملکهای نفسانی است که باعث میشود انسان بدون نیاز به تفکر و درنگ، به آسانی کارهای مناسب با آن را انجام دهد[۷]. به عبارت دیگر اخلاق یعنی دستورهای صریح و قاطعی که وجدان به انسان الهام میکند[۸]. اخلاق از طریق آثار و افعال قابل شناسایی است؛ زیرا رفتار خاصی که به طور مستمر از کسی سر میزند، نشان از ریشۀ درونی است، از این رو میتوان اخلاق یک انسان را از ملاحظۀ رفتار او شناسایی کرد[۹].[۱۰]
اهداف اخلاق
مبانی اخلاق
اخلاق از نظر اسلام بر پایههای توحید، معاد، وجود روح و بقای آن بعد از مرگ استوار است؛ بهترین ضامن اجرایی آن، ایمان است، که اگر در کالبد افراد جامعه نهادینه شود، نهان و آشکار جامعه با نور ایمان هدایت میگردد و میوههای شیرین این درخت، اعتماد، امنیت، حیا، عفت، راستی، حقطلبی و... خواهد شد. زندگی در چنین جامعهای مثل زندگی در گوشهای از بهشت خواهد بود[۱۱].[۱۲]
اهمیت اخلاق
قلمرو اخلاق
قلمرو اخلاق بسیار وسیع است به گونهای که رابطه با خدا، رابطه با خود، رابطه با مردم و رابطه با جهان (طبیعت) را شامل میشود. به این ترتیب شاخههای گوناگون علم اخلاق به وجود میآید. به عنوان مثال، اخلاق خانوادگی، اخلاق شهروندی و اخلاق سیاسی شاخههایی از اخلاق است که در بخش رابطه با مردم میتوان به آنها اشاره کرد[۱۳].[۱۴]
دانش اخلاق
دانشی که به بررسی حالتهای مختلف نفس، شناخت بیماریها و کیفیت درمان آنها میپردازد، علم اخلاق نامیده میشود و موضوع علم اخلاق، نفس انسانی است که اصل و حقیقت انسان است. موضوع علم اخلاق، نفس انسان است و هدف علم اخلاق این است که روح انسان که از عالم فرشتگان است نیز بگذرد و به بینهایت برسد[۱۵].
یکی از تقسیماتی که در زمینه اخلاق مطرح شده است، تقسیم به نظری و عملی است. در اخلاق نظری صفات نیک و بد شناسایی و معرّفی میشود و در اخلاق عملی راه تهذیب نفس و رسیدن به کمالات انسانی مطرح میشود[۱۶].
اخلاق اسلامی
نظام اخلاقی اسلام
اخلاق در اسلام و قرآن کریم جایگاهی والا و شایسته دارد. خداوند پیامبرش را به سبب داشتن خُلقی نیکو و عظیم میستاید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۱۷]. در سوره شمس پس از یازده سوگند چنین میگوید: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا﴾[۱۸]. از نگاه قرآن فلسفه بعثت خاتم پیامبران تعلیم و تربیت و تزکیه انسانهاست[۱۹].
امام علی(ع) میفرماید: «حتی اگر ما به بهشت امیدی نداشته باشیم و از آتش جهنم نهراسیم و به پاداش و مجازات (اخروی) باور نداشته باشیم، شایسته است که در جستوجوی مکارم اخلاق برآییم؛ زیرا آن از جمله چیزهایی است که به راه نجات دلالت میکند»[۲۰]. همچنین فرمودند: «همانطور که کشتزار تشنه آب باران است، افراد عاقل و خردمند نیازمند ادب هستند»[۲۱].[۲۲].
دانش اخلاق اسلامی
اخلاق بندگی
اخلاق فردی
اخلاق اجتماعی
اخلاق زیستمحیطی
حسن خلق
سوء خلق
جستارهای وابسته
عمومی
- مکارم اخلاق
- اخلاق اکتسابی
- اخلاق افلاطونی
- اخلاق پسندیده
- اخلاق جنسی
- اخلاق حدیثی
- اخلاق فلسفی
- اخلاق عرفانی
- اخلاق طبیعی
- اخلاق عالی انسانی
- اخلاق متعادل
- اخلاق مسیحی
- اخلاق منفعتجویی
- اخلاق منهای دین
وابسته دانش اخلاق
- اخلاق نظری
- اخلاق عملی
- آداب
- حکمت عملی
- ضمانت اجرایی اخلاقی
- قلمرو اخلاق
- نظام اخلاقی
- هدف اخلاق
- مکتب اخلاقی
وابسته فلسفه اخلاق
منابع
پانویس
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.
- ↑ سوره اعلی، ۱۴
- ↑ سوره شمس، آیه ۹ ـ ۱۰
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 93- 95.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۸۷.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۹۶.
- ↑ محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۶.
- ↑ مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۵۷.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص 31 ـ ۳۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۶۵.
- ↑ اخلاق در نهجالبلاغه، ص۲۴.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۷.
- ↑ اخلاق و تربیت اسلامی، ص۷-۸.
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ۳۴-۳۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱.
- ↑ «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد، * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «اخلاق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۹.