امام در لغت: تفاوت میان نسخهها
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]] | # [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]] | ||
#[[پرونده:1100841.jpg|22px]] [[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی (کتاب)|'''علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی''']] | #[[پرونده:1100841.jpg|22px]] [[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی (کتاب)|'''علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی''']] | ||
# [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۳
مقدمه
امام: پیشوایی که به گفتار و رفتار او اقتدا میشود، آنکه از وی پیروی میشود؛ خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن، حق باشد یا باطل[۱]؛ کتاب، راه[۲]، هر کسی که به او اقتدا میشود یا در امور جامعه بر دیگران مقدّم شمرده شود، امام خوانده میشود[۳]؛ چه در راه حق و چه در مسیر ضلالت و گمراهی[۴]؛ جمع آن ائمه است.
"امام" به معنای "پیشوا"، "پیشرو"[۵]، "مقتدا"، "قیّم"، "مصلح"، "الگو"، "راه اصلی" و "راهنما" است[۶]. کسی یا چیزی که مورد پیروی واقع میگردد یا اساس و مبدأ حرکت چیز دیگری قرار میگیرد، انسان باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به حق باشد یا بر باطل[۷] امام است[۸]. واژۀ امام بر زن و مرد اطلاق میشود[۹].
امام کسی است که همواره مقصود و هدف حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد. در کتابهای لغت برای امام مصادیقی برشمردهاند: قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام(ص)، جانشین پیامبر(ص)، امام در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران و دانشمندی که از او پیروی میشود[۱۰].
بنابراین، کلمۀ "امام" بیانگر این واقعیت است که رهبریِ جامعه در حقیقت اصل و اساس جامعه است که مردم از او پیروی میکنند و در امور خود، به سراغ او میروند[۱۱]
امام در لغت
واژه امام در لغت برای معانی گوناگونی به کار گرفته شده است؛ اما همگی در یک راستا بوده و جامع تمامی آنها معنای رئیس، رهبر و پیشوای هر گروه است[۱۲]. [۱۳]
واژه «امام» از ریشه «أ م م» به معنای قصد مخصوص، یعنی قصد توأم با توجه است[۱۴]. لغتشناسان برای کلمه «امام» تعاریفی را ذکر کردهاند. در کتاب مقاییساللغه آمده است: «امام کسی است که در کارها به او اقتدا میشود و در امور مقدم است؛ مانند پیامبر که امام ائمه است یا خلیفه که امام عامه مردم است و قرآن که امام مسلمین است»[۱۵].
زبیدی در کتاب تاجالعروس مینویسد: «امام هر آن کسی است که گروهی به او اقتدا کرده است؛ مانند رئیس و غیره، چه این که آن قوم به راه راست و استوار باشند یا گمراه»[۱۶].
ابنمنظور، لغتشناس معروف در کتاب لسانالعرب، واژه «امام» را چنین معنا میکند: «امام هر آن کسی است که گروهی به او اقتدا کرده است، چه اینکه آن قوم به راه راست و استوار باشند یا گمراه»[۱۷]. در ادامه بیان میکند: «امام هر چیز، کسی است که قائم به امور او و اصلاحکننده کارهای اوست و قرآن، امام مسلمانان است»[۱۸].
راغب اصفهانی درباره واژه «امام» مینویسد: امام آن چیزی است که مورد اقتدا واقع میشود، چه اینکه آن شیء مورد اقتدا انسان باشد که به گفتار یا رفتار او اقتدا شود یا کتاب و یاغیر آن باشد، اعم از اینکه آن امام بر حق باشد و یا بر باطل و جمع امام، ائمه میآید[۱۹].
در کتابهای لغت برای «امام» مصادیق و کاربردهای دیگری چون قرآن کریم[۲۰]، جانشین پیامبر[۲۱]، فرمانده سپاه[۲۲]، امام در نماز جماعت[۲۳]، راهنمایان[۲۴] و دانشمندی که از او پیروی میشود[۲۵] بیان شده است. از جمعبندی اقوال مطرح شده میتوان ادعا کرد همه لغتشناسان در معنای امام به عنوان کسی که مورد تبعیت و اقتدا قرار میگیرد، اتفاقنظر دارند.[۲۶]
منابع فرهنگ لغت
1. مفردات القرآن (راغب) |
---|
امام: کسی که از گفتار و یا کردار او پیروی میکنند خواه انسان باشد خواه کتاب و غیره، برحق باشد یا باطل، پیشوا، رهبر[۲۷].
|
امام در مقامات امامان
واژه «امام» بر وزن فِعال اسم مصدر است و از سه حرف اصلی (أ م م) که مهموز و مضاعف است، گرفته شده و مصدر آن امامت و فعل آن «أمّ یؤمّ» به معنی قصد کردن و جمع آن «أئمه» (بر وزن أفعله) میباشد و در لغت به هرکس یا هر چیز که مورد تبعیت و پیروی قرار گیرد یا سرپرست و رهبر گروهی شود امام گویند[۲۸].[۲۹]
منابع
- دائرةالمعارف قرآن کریم
- محدثی، جواد فرهنگنامه دینی
- دانشنامه کلام اسلامی ج۱
- یارمحمدیان، محمد تقی ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت
- راغب اصفهانی، مفردات القرآن (ترجمه و تبیین)
- سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان
- یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی
- ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت
پرسش مستقیم
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۲۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.
- ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
- ↑ مفردات، ص ۸۷، «ام».
- ↑ المنجد، ص ۱۷، «ام».
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مصطفیپور، محمد رضا، مقاله «امامت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۰-۳۱.
- ↑ معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱ ـ ۳۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰، ص۲۱۳ – ۲۱۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۶۹.
- ↑ فراهیدی، خلیل، العین، ج۸، ص۴۲۸؛ ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ص۸۷.
- ↑ یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت، ص ۲۱.
- ↑ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، مدخل امم: والإِمامُ مَا ائتمَ بِهِ مِن رَئیسٍ وغیرِه، وَالجمعُ أئِمةُ وَ فیِ التَّنزیلِ العَزیزِ فَقاتِلوا أئِمةَ الکُفرِ، أی قاتِلوا رؤَساءَ الکُفرو قادَتهُم الَّذینَ ضُعفاؤهُم تَبَعُ لَهُم.
- ↑ ابنفارس، مجمع المقاییس اللغه، ج۱، مدخل «ام»؛ آلوسی، روحالمعانی، ج۱، ص۳۷۴؛ اسماعیل جوهری، الصحاح، ج۵، مدخل «ام».
- ↑ زبیدی، تاجالعروس، ج۳، ص۲۴۳: والإمام بالکَسْر: کل ما ائتم به قوم من رئیس أو غیره، کانوا علی الصراط المستقییم أو کانوا ضالین.
- ↑ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، ص۲۲: والإمام: کل من ائتم به قوم کانوا علی الصراط المستقیم أو کانوا ضالین.
- ↑ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، ص۲۲: و إِمامُ كلِّ شيء: قَيِّمُهُ و المُصْلِح له، و القرآنُ إِمامُ المُسلمين.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، مدخل «ام»، ص۸۷: والإمام المؤتم به إنسانا کأن یقتدی بقوله أو فعله، أو کتابا أو غیر ذلک محقا کان أو مبطلا و جمعه أئمة.
- ↑ فراهیدی، العین، ج۸، ص۴۲۹؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، ص۲۵.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۲۳.
- ↑ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، ص۲۵.
- ↑ فیومی، المصباحالمنیر، ج۲، ص۲۳.
- ↑ فراهیدی، العین، ج۸، ص۲۳؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۲، ص۲۶.
- ↑ فیومی، المصباحالمنیر، ج۲، ص۲۳.
- ↑ یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی، ص ۱۹.
- ↑ راغب اصفهانی، ترجمه و تبیین مفردات القرآن، ص ۵۱.
- ↑ مفردات، ص۲۴؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۶.