آثار بهره‌مندی از ولایت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '*[' به '* ['
جز (جایگزینی متن - '* [' به '* [')
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [')
خط ۵: خط ۵:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[پذیرفتن]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، دو نوع آثار دارد: آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] و مهم‌تر آثار [[اخروی]] آن است، اگرچه آثار [[دنیوی]] نیز [[ارزشمند]] است؛ زیرا اگر فردی اندکی [[تفکر]] و [[تعقل]] کند، آن را [[تصدیق]] خواهد نمود: نسبت [[دنیا]] به [[آخرت]]، نسبت فرع با اصل و ناچیز در برابر همه چیز، زودگذر در مقابل ماندگار است: {{متن قرآن|كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا}}<ref>«آنان روزی که آن را ببینند، چنان است که (در دنیا) جز در پایان روزی یا نیمروزی درنگ نکرده بوده‌اند» سوره نازعات، آیه ۴۶.</ref>.
* [[پذیرفتن]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، دو نوع آثار دارد: آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] و مهم‌تر آثار [[اخروی]] آن است، اگرچه آثار [[دنیوی]] نیز [[ارزشمند]] است؛ زیرا اگر فردی اندکی [[تفکر]] و [[تعقل]] کند، آن را [[تصدیق]] خواهد نمود: نسبت [[دنیا]] به [[آخرت]]، نسبت فرع با اصل و ناچیز در برابر همه چیز، زودگذر در مقابل ماندگار است: {{متن قرآن|كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا}}<ref>«آنان روزی که آن را ببینند، چنان است که (در دنیا) جز در پایان روزی یا نیمروزی درنگ نکرده بوده‌اند» سوره نازعات، آیه ۴۶.</ref>.
*و هر کس چه [[فقیر]] و چه ثروتمند، روزی باید یکه و تنها به [[ملاقات]] پروردگارش برود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ}}<ref>«و به راستی یگانه (و تنها) همان‌گونه که نخست بار آفریده بودیمتان نزد ما آمدید» سوره انعام، آیه ۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا}}<ref>«و همه آنان در رستخیز نزد او، تنها می‌آیند» سوره مریم، آیه ۹۵.</ref>.
*و هر کس چه [[فقیر]] و چه ثروتمند، روزی باید یکه و تنها به [[ملاقات]] پروردگارش برود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ}}<ref>«و به راستی یگانه (و تنها) همان‌گونه که نخست بار آفریده بودیمتان نزد ما آمدید» سوره انعام، آیه ۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا}}<ref>«و همه آنان در رستخیز نزد او، تنها می‌آیند» سوره مریم، آیه ۹۵.</ref>.
*مفسری درباره [[آیه]] اخیر می‌نویسد: "در [[روز قیامت]]، [[ناصر]] و اعوانی با فرد نخواهد بود، چون هر کس مشغول به خودش است و به هیچ‌کس (حتّی [[فرزند]] یا [[پدر]] و [[مادر]] خود) اعتنا نمی‌کند"<ref>التبيان، ج۷، ص۱۵۴.</ref>.
*مفسری درباره [[آیه]] اخیر می‌نویسد: "در [[روز قیامت]]، [[ناصر]] و اعوانی با فرد نخواهد بود، چون هر کس مشغول به خودش است و به هیچ‌کس (حتّی [[فرزند]] یا [[پدر]] و [[مادر]] خود) اعتنا نمی‌کند"<ref>التبيان، ج۷، ص۱۵۴.</ref>.
خط ۱۴: خط ۱۴:
===[[رضوان]] [[الهی]]===
===[[رضوان]] [[الهی]]===
*{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>.
*{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.</ref>.
*[[رضای الهی]] طبق مستفاد از [[آیه]] مذکور، [[فوز]] بزرگی است که قابل [[وصف]] و [[درک]] برای افراد در [[دنیا]] نیست، بلکه باید به عاَلمِ [[آخرت]] بروند تا اهمیت و [[عظمت]] آن را دریابند؛ [[رضای الهی]] هم در عالم دنیاست و هم در عاَلمِ [[آخرت]]، اما در [[آخرت]]، برای فرد [[مؤمن]] و پیرو [[حقیقی]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، ظاهر می‌شود و با خوش‌حالی وصف‌ناپذیر آن را می‌بیند و بر اثر [[عظمت]] ارزشی آن، از [[بهشت]] و نعمت‌های آن [[غافل]] و [[غرق]] در مِهر [[لقای الهی]] و رضای او می‌شود.
* [[رضای الهی]] طبق مستفاد از [[آیه]] مذکور، [[فوز]] بزرگی است که قابل [[وصف]] و [[درک]] برای افراد در [[دنیا]] نیست، بلکه باید به عاَلمِ [[آخرت]] بروند تا اهمیت و [[عظمت]] آن را دریابند؛ [[رضای الهی]] هم در عالم دنیاست و هم در عاَلمِ [[آخرت]]، اما در [[آخرت]]، برای فرد [[مؤمن]] و پیرو [[حقیقی]] [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، ظاهر می‌شود و با خوش‌حالی وصف‌ناپذیر آن را می‌بیند و بر اثر [[عظمت]] ارزشی آن، از [[بهشت]] و نعمت‌های آن [[غافل]] و [[غرق]] در مِهر [[لقای الهی]] و رضای او می‌شود.
*کسانی که در پی کسب [[رضای الهی]] باشند، آثار [[دنیوی]] آن را در [[دنیا]] [[درک]] می‌کنند و آن [[وعده]] [[قرآنی]] است که به افراد طالب [[رضای الهی]] داده شده است: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>؛
*کسانی که در پی کسب [[رضای الهی]] باشند، آثار [[دنیوی]] آن را در [[دنیا]] [[درک]] می‌کنند و آن [[وعده]] [[قرآنی]] است که به افراد طالب [[رضای الهی]] داده شده است: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>؛
*یکی از ثمرات آن، {{متن قرآن|سُبُلَ السَّلَامِ}} است، یعنی راه‌هایی که سبب [[سلامت]] و [[نجات]] از هر چیزی که موجب [[بدبختی]] شود و موجب اختلال سعادتمندی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] گردد. بنابراین، کسی که در مسیر [[رضای الهی]] و در پی کسب آن باشد، [[خدای متعال]] او را وارد راه‌هایی می‌سازد که وی را از [[شقاوت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] و هر چه باعث تیرگی [[زندگی]] سعادتمندانه است، [[نجات]] می‌دهد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۶۴-۲۶۵.</ref>
*یکی از ثمرات آن، {{متن قرآن|سُبُلَ السَّلَامِ}} است، یعنی راه‌هایی که سبب [[سلامت]] و [[نجات]] از هر چیزی که موجب [[بدبختی]] شود و موجب اختلال سعادتمندی [[دنیوی]] یا [[اخروی]] گردد. بنابراین، کسی که در مسیر [[رضای الهی]] و در پی کسب آن باشد، [[خدای متعال]] او را وارد راه‌هایی می‌سازد که وی را از [[شقاوت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] و هر چه باعث تیرگی [[زندگی]] سعادتمندانه است، [[نجات]] می‌دهد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۶۴-۲۶۵.</ref>
خط ۳۸: خط ۳۸:
*یا به خوراکی [[راهنمایی]] می‌کند که دوای فراوانی از امراض بدنی است، مانندِ عسل: {{متن قرآن|فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ}}<ref>«در آن برای مردم درمانی است» سوره نحل، آیه ۶۹.</ref>.
*یا به خوراکی [[راهنمایی]] می‌کند که دوای فراوانی از امراض بدنی است، مانندِ عسل: {{متن قرآن|فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ}}<ref>«در آن برای مردم درمانی است» سوره نحل، آیه ۶۹.</ref>.
*و نیز شِفا از امراض [[روحی]] و [[رذایل اخلاقی]] است که در آن، همچون طبیب [[دلسوز]]، از کارهایی که موجب بیماری‌های [[روحی]] است، سفارش به [[پرهیز]] از آنها می‌کند، لذا [[حضرت علی]]{{ع}} درباره درمان امراض [[روحی]] به وسیله [[قرآن مجید]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶؛ از اين قرآن، برای بيماری‌های خود شفا بخواهيد و برای حل مشكلاتتان [روحی] از آن ياری بطلبيد، چون كه در اين كتاب درمان و داروی بزرگ‌ترين دردهای كفر، نفاق، پوچگرايی و گمراهی است.</ref>.
*و نیز شِفا از امراض [[روحی]] و [[رذایل اخلاقی]] است که در آن، همچون طبیب [[دلسوز]]، از کارهایی که موجب بیماری‌های [[روحی]] است، سفارش به [[پرهیز]] از آنها می‌کند، لذا [[حضرت علی]]{{ع}} درباره درمان امراض [[روحی]] به وسیله [[قرآن مجید]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶؛ از اين قرآن، برای بيماری‌های خود شفا بخواهيد و برای حل مشكلاتتان [روحی] از آن ياری بطلبيد، چون كه در اين كتاب درمان و داروی بزرگ‌ترين دردهای كفر، نفاق، پوچگرايی و گمراهی است.</ref>.
*[[کتاب الهی]]، نسخه جامع آسمانی است که دارای شِفا و درمان آنچه در سینه‌هاست، از امراض [[قلبی]] و [[صفات ناپسند]] [[روحی]]، مانندِ [[شک]]، [[غفلت]]، [[حیرت]]، [[جهل]] و [[رذایل اخلاقی]] و نیز شفای جسمی افراد است و کسی که خواستار [[سلامت]] [[روحی]] و جسمی است، [[رجوع]] به [[کتاب آسمانی]] کند و از ارشادها و راهنمایی‌های آن بهره‌مند شود و در مسیر [[زندگی]]، آن را عملی سازد. بله، از جهت [[روحی]]، [[قرآن]] افراد را به همه مراتب حقایق و مراحل [[کمالات انسانی]] بدون حد و مرزی [[راهنمایی]] می‌کند و تنها شرط‍ آن، داشتن صفای [[باطنی]] است.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۶۸-۲۶۹.</ref>
* [[کتاب الهی]]، نسخه جامع آسمانی است که دارای شِفا و درمان آنچه در سینه‌هاست، از امراض [[قلبی]] و [[صفات ناپسند]] [[روحی]]، مانندِ [[شک]]، [[غفلت]]، [[حیرت]]، [[جهل]] و [[رذایل اخلاقی]] و نیز شفای جسمی افراد است و کسی که خواستار [[سلامت]] [[روحی]] و جسمی است، [[رجوع]] به [[کتاب آسمانی]] کند و از ارشادها و راهنمایی‌های آن بهره‌مند شود و در مسیر [[زندگی]]، آن را عملی سازد. بله، از جهت [[روحی]]، [[قرآن]] افراد را به همه مراتب حقایق و مراحل [[کمالات انسانی]] بدون حد و مرزی [[راهنمایی]] می‌کند و تنها شرط‍ آن، داشتن صفای [[باطنی]] است.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۶۸-۲۶۹.</ref>


===افزایش [[قوّت]] [[روحی]]، جسمی و [[مادّی]]===
===افزایش [[قوّت]] [[روحی]]، جسمی و [[مادّی]]===
خط ۴۷: خط ۴۷:
===[[آرامش]]===
===[[آرامش]]===
*{{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.
*{{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>.
*[[آرامش روحی]] وسیله‌ای کارآمد برای رسیدن به آرزوهای [[مادّی]] و [[معنوی]] است و کسی که از آن بی‌بهره باشد، از رسیدن به مقاصد خود، [[محروم]] خواهد ماند. و در این میان آنچه باید به عنوان یک مقصد اساسی برای یک دوراندیش مطرح باشد، مقصدی ماندگار و [[ابدی]] است و آن [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] که با [[ایمان]] و [[اصلاح]] خویشتن حاصل می‌شود و [[ایمانی]] صحیح و [[حقیقی]] است که کامل باشد و هیچ نقصی و تبعیضی در آن نباشد و آن، [[ایمان]] به [[حقانیت]] [[خلفای الهی]] و [[پیروی]] از دستورهای الهی‌گونه آنان است که موجب [[آرامش]] [[حقیقی]] [[روحی]] می‌شود و شخص در لوای [[ولایت]] [[حق]]، دیگر [[ترس]] و اندوهی نخواهد داشت و با [[عنایت]] ولی [[حق]] به سوی و [[تکامل]] پیش می‌رود تا به مقصد اصلی که اعلا مراتب [[قرب الهی]] است، برسد. در این بین، اگر [[اجل]] مهلت نداد، همچون [[مجاهد فی سبیل الله]]، دارای [[اجر]] [[شهید]] بوده و با [[شفاعت]] اولیای [[حق]] در عالَمِ [[آخرت]] به مقصدش ان‌شاءالله نایل خواهد آمد.
* [[آرامش روحی]] وسیله‌ای کارآمد برای رسیدن به آرزوهای [[مادّی]] و [[معنوی]] است و کسی که از آن بی‌بهره باشد، از رسیدن به مقاصد خود، [[محروم]] خواهد ماند. و در این میان آنچه باید به عنوان یک مقصد اساسی برای یک دوراندیش مطرح باشد، مقصدی ماندگار و [[ابدی]] است و آن [[قرب]] و [[رضوان]] [[الهی]] که با [[ایمان]] و [[اصلاح]] خویشتن حاصل می‌شود و [[ایمانی]] صحیح و [[حقیقی]] است که کامل باشد و هیچ نقصی و تبعیضی در آن نباشد و آن، [[ایمان]] به [[حقانیت]] [[خلفای الهی]] و [[پیروی]] از دستورهای الهی‌گونه آنان است که موجب [[آرامش]] [[حقیقی]] [[روحی]] می‌شود و شخص در لوای [[ولایت]] [[حق]]، دیگر [[ترس]] و اندوهی نخواهد داشت و با [[عنایت]] ولی [[حق]] به سوی و [[تکامل]] پیش می‌رود تا به مقصد اصلی که اعلا مراتب [[قرب الهی]] است، برسد. در این بین، اگر [[اجل]] مهلت نداد، همچون [[مجاهد فی سبیل الله]]، دارای [[اجر]] [[شهید]] بوده و با [[شفاعت]] اولیای [[حق]] در عالَمِ [[آخرت]] به مقصدش ان‌شاءالله نایل خواهد آمد.
*درباره [[نفی]] [[خوف]] و [[حزن]]، اینکه مطلق است که شامل [[دنیا]] و [[آخرت]] باشد یا مختصّ عالَمِ [[آخرت]] است.
*درباره [[نفی]] [[خوف]] و [[حزن]]، اینکه مطلق است که شامل [[دنیا]] و [[آخرت]] باشد یا مختصّ عالَمِ [[آخرت]] است.
*در [[تفسیر آیه]] [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.</ref>  
*در [[تفسیر آیه]] [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.</ref>  
خط ۶۹: خط ۶۹:
*{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>.
*{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>.
*یکی از [[اهداف]] [[خلفای الهی]] و [[نزول]] [[کتاب‌های آسمانی]]، بیرون آوردن افراد از [[ظلمات]]، [[گمراهی‌ها]] و باطل‌گرایی که در [[معتقدات]] و [[آداب و رسوم]] جاهلانه آنان نمود دارد به سوی صراط‍ مستقیم، [[حق]] و [[شناخت]] صحیح از خود و خدای خود است.
*یکی از [[اهداف]] [[خلفای الهی]] و [[نزول]] [[کتاب‌های آسمانی]]، بیرون آوردن افراد از [[ظلمات]]، [[گمراهی‌ها]] و باطل‌گرایی که در [[معتقدات]] و [[آداب و رسوم]] جاهلانه آنان نمود دارد به سوی صراط‍ مستقیم، [[حق]] و [[شناخت]] صحیح از خود و خدای خود است.
*[[نور]] در [[آیه شریفه]] بدون قید بوده، لذا شامل [[امور دنیوی]] و [[اخروی]] خواهد بود و بنابر مستفاد از ظاهر [[آیه]]، آن را نباید مختص به عالَمِ [[دنیا]] یا مختصّ عالَمِ [[آخرت]] لحاظ نمود، همچنان که برخی [[مفسران]] مراد از آن را، [[نور]] در [[روز قیامت]] [[تفسیر]] و ترجمه کرده‌اند<ref>الکبیر، ج۱۰، ص۴۷۵؛ ترجمه فیض الاسلام، در ذیل آیه شریفه.</ref>.
* [[نور]] در [[آیه شریفه]] بدون قید بوده، لذا شامل [[امور دنیوی]] و [[اخروی]] خواهد بود و بنابر مستفاد از ظاهر [[آیه]]، آن را نباید مختص به عالَمِ [[دنیا]] یا مختصّ عالَمِ [[آخرت]] لحاظ نمود، همچنان که برخی [[مفسران]] مراد از آن را، [[نور]] در [[روز قیامت]] [[تفسیر]] و ترجمه کرده‌اند<ref>الکبیر، ج۱۰، ص۴۷۵؛ ترجمه فیض الاسلام، در ذیل آیه شریفه.</ref>.
*آن [[آیه شریفه]]، دارا بودن [[نور]] برای پیمودن راه را، مشروط‍ به داشتن [[تقوای الهی]] و [[ایمان]] و [[ولایت‌پذیری]] عملی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌نماید که ثمره داشتن آن دو شرط‍‌، منوّر شدن به [[نور]] [[علم]] و [[درک]] [[باطنی]] است که با آن می‌تواند به [[راحتی]] [[حق]] را از [[باطل]]، [[نورانیت]] و [[حقانیت]] امری را از [[ظلمت]] و بطلان آن تشخیص بدهد و از موارد ظلمانی مؤثر در ایجاد [[ظلمت]] [[معنوی]] و [[روحی]] دوری کند و در برخورد با مسائل [[زندگی]]، بتواند به آنچه جذابیت [[حقیقی]] دارد، عمل کند و از موارد جذابیت کاذب و [[گمراه‌کننده]] بپرهیزد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۵-۲۷۶.</ref>
*آن [[آیه شریفه]]، دارا بودن [[نور]] برای پیمودن راه را، مشروط‍ به داشتن [[تقوای الهی]] و [[ایمان]] و [[ولایت‌پذیری]] عملی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌نماید که ثمره داشتن آن دو شرط‍‌، منوّر شدن به [[نور]] [[علم]] و [[درک]] [[باطنی]] است که با آن می‌تواند به [[راحتی]] [[حق]] را از [[باطل]]، [[نورانیت]] و [[حقانیت]] امری را از [[ظلمت]] و بطلان آن تشخیص بدهد و از موارد ظلمانی مؤثر در ایجاد [[ظلمت]] [[معنوی]] و [[روحی]] دوری کند و در برخورد با مسائل [[زندگی]]، بتواند به آنچه جذابیت [[حقیقی]] دارد، عمل کند و از موارد جذابیت کاذب و [[گمراه‌کننده]] بپرهیزد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۵-۲۷۶.</ref>
===[[هدایت]] و [[تکامل معنوی]]===
===[[هدایت]] و [[تکامل معنوی]]===
خط ۸۰: خط ۸۰:
===داشتن [[تقوا]] و بهره‌مندی از ثمرات آن===
===داشتن [[تقوا]] و بهره‌مندی از ثمرات آن===
*در ویژگی‌های [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] مطرح شد که یکی از خصوصیات آنان، [[دعوت به تقوا]] و به داشتن آن بود که اگر افراد به آن، عمل کنند و متّصف به [[تقوای الهی]] شوند، از ثمرات [[معنوی]] آن بهره‌مند می‌شوند. از جمله اینکه در هیچ یک از امور [[زندگی]] به بُن‌بَست برخورد نمی‌کنند و همواره راه نجاتی در پیش‌رو خواهند داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.
*در ویژگی‌های [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] مطرح شد که یکی از خصوصیات آنان، [[دعوت به تقوا]] و به داشتن آن بود که اگر افراد به آن، عمل کنند و متّصف به [[تقوای الهی]] شوند، از ثمرات [[معنوی]] آن بهره‌مند می‌شوند. از جمله اینکه در هیچ یک از امور [[زندگی]] به بُن‌بَست برخورد نمی‌کنند و همواره راه نجاتی در پیش‌رو خواهند داشت: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.
*[[رزق حلال]] و [[طیب]] از جایی که توقع و [[گمان]] به آن ندارند، نصیب آنان می‌گردد: {{متن قرآن|وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>«و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۳.</ref>.
* [[رزق حلال]] و [[طیب]] از جایی که توقع و [[گمان]] به آن ندارند، نصیب آنان می‌گردد: {{متن قرآن|وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>«و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۳.</ref>.
*امور از عُسر و [[سختی]] با [[عنایت ویژه]] [[الهی]] به [[یسر]] و آسانی تبدیل می‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>.
*امور از عُسر و [[سختی]] با [[عنایت ویژه]] [[الهی]] به [[یسر]] و آسانی تبدیل می‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>.
*از همه آنها مهم‌تر، بهره‌مندی از [[توانایی]] تشخیص [[حق]] از [[باطل]] است:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref><ref>بنابراین، اگر افراد جامعه، گرفتار مشکلات مادّی و معنوی هستند و حق را از باطل به درستی تشخیص نمی‌دهند، یا در کسب رزق حلال موفق نیستند، یا در انجام وظایف دینی احساس سختی می‌کنند، معلوم می‌شود که دارای تقوای خالصانه و ناب محمدی{{صل}} نیستند.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۷-۲۷۸.</ref>
*از همه آنها مهم‌تر، بهره‌مندی از [[توانایی]] تشخیص [[حق]] از [[باطل]] است:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref><ref>بنابراین، اگر افراد جامعه، گرفتار مشکلات مادّی و معنوی هستند و حق را از باطل به درستی تشخیص نمی‌دهند، یا در کسب رزق حلال موفق نیستند، یا در انجام وظایف دینی احساس سختی می‌کنند، معلوم می‌شود که دارای تقوای خالصانه و ناب محمدی{{صل}} نیستند.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۷-۲۷۸.</ref>
خط ۸۶: خط ۸۶:
*{{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}}<ref>«پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمان‌ها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا می‌خواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ * يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! من برای شما بیم‌دهنده‌ای آشکارم * که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید * تا (خداوند) برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا زمانی معیّن، پس افکند که اجل خداوندی -اگر می‌دانستید- چون در رسد پس افکنده نمی‌شود» سوره نوح، آیه ۲-۴.</ref>.
*{{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى}}<ref>«پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمان‌ها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا می‌خواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ * يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! من برای شما بیم‌دهنده‌ای آشکارم * که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید * تا (خداوند) برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا زمانی معیّن، پس افکند که اجل خداوندی -اگر می‌دانستید- چون در رسد پس افکنده نمی‌شود» سوره نوح، آیه ۲-۴.</ref>.
*اجَل و مردن، طبق مستفاد از [[آیات شریفه]] به دو قِسم، اجَل مقدّر و مسمّی (حتمی) تقسیم شده است. اجَل مقدّر، آن است که در صورت تحقق بعضی امور و شرایط‍ آن، مثل [[گناهان]]، قطع [[صله]] رَحِم یا عاقّ [[والدین]]، محقَّق می‌شود، در این صورت از مدت [[عمر]] حتمی و مسمّی کم‌تر خواهد بود. اما اجَل مسمّی، اجَلی است که مدت آن در [[لوح]] محفوظ‍ و [[قضای الهی]]، تعیین شده است و بستگی به شرایط‍ انتخابی فرد در [[روش زندگی]] ندارد.
*اجَل و مردن، طبق مستفاد از [[آیات شریفه]] به دو قِسم، اجَل مقدّر و مسمّی (حتمی) تقسیم شده است. اجَل مقدّر، آن است که در صورت تحقق بعضی امور و شرایط‍ آن، مثل [[گناهان]]، قطع [[صله]] رَحِم یا عاقّ [[والدین]]، محقَّق می‌شود، در این صورت از مدت [[عمر]] حتمی و مسمّی کم‌تر خواهد بود. اما اجَل مسمّی، اجَلی است که مدت آن در [[لوح]] محفوظ‍ و [[قضای الهی]]، تعیین شده است و بستگی به شرایط‍ انتخابی فرد در [[روش زندگی]] ندارد.
*[[گناهان]] و عدم [[تبعیت]] از [[قوانین]] حکیمانه [[دین الهی]]، نقش اصلی در تعیین هر یک از آن دو را دارند.
* [[گناهان]] و عدم [[تبعیت]] از [[قوانین]] حکیمانه [[دین الهی]]، نقش اصلی در تعیین هر یک از آن دو را دارند.
*لذا در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ}}<ref>سفینة‌البحار، ج۱، ص۴۸۸، کلمه ذنب.</ref>؛ آنان که به سبب [[گناهان]] می‌میرند، بیش‌تر از کسانی هستند که به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] می‌روند.
*لذا در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ}}<ref>سفینة‌البحار، ج۱، ص۴۸۸، کلمه ذنب.</ref>؛ آنان که به سبب [[گناهان]] می‌میرند، بیش‌تر از کسانی هستند که به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] می‌روند.
*انجام [[گناه]] یا گناهانی، موجب [[ابتلا]] به انواع [[بلا]] می‌شود و یکی از آنها، [[مصیبت]] [[مرگ ناگهانی]] و اجَل مقدّر است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.
*انجام [[گناه]] یا گناهانی، موجب [[ابتلا]] به انواع [[بلا]] می‌شود و یکی از آنها، [[مصیبت]] [[مرگ ناگهانی]] و اجَل مقدّر است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.
*[[آیه شریفه]]، دلالت بر تأثیر [[گناه]] در اجرام سمایی می‌کند که فراوانی [[نزول]] [[برکات]] آسمانی و عدم آن، وابسته به [[ایمان]] و [[تقوا]] شده است؛ وقتی اثر آن در [[آسمان]] چنین است، پس تأثیر آن به طریق اولی در [[جسم]] فردی که [[مرتکب گناه]] یا گناهانی می‌شود، بیش‌تر خواهد بود.
* [[آیه شریفه]]، دلالت بر تأثیر [[گناه]] در اجرام سمایی می‌کند که فراوانی [[نزول]] [[برکات]] آسمانی و عدم آن، وابسته به [[ایمان]] و [[تقوا]] شده است؛ وقتی اثر آن در [[آسمان]] چنین است، پس تأثیر آن به طریق اولی در [[جسم]] فردی که [[مرتکب گناه]] یا گناهانی می‌شود، بیش‌تر خواهد بود.
*بنابراین، با توجه به [[آیه شریفه]] و [[حدیث]] منقول، [[گناهان]] موجب [[تعجیل]] در [[مرگ]] افراد می‌شود و در صورتی که افراد دارای [[ایمان حقیقی]] و در لوای ولی [[حق]] بوده و از [[گناهان]] اجتناب ورزند، [[مرگ]] آنان به تأخیر افتاده و به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] می‌روند و افراد بدان وسیله [[فرصت]] کافی برای [[رشد]] و [[تکامل معنوی]]، تهیه زاد و توشه مناسب و [[آمادگی]] لازم برای [[سفر]] به سوی عاَلِم [[ابدی]] [[آخرت]] را به‌دست می‌آورند. به هر حال، هر دو اجَل در [[اختیار]] [[خدای متعال]] است.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۸-۲۷۹.</ref>
*بنابراین، با توجه به [[آیه شریفه]] و [[حدیث]] منقول، [[گناهان]] موجب [[تعجیل]] در [[مرگ]] افراد می‌شود و در صورتی که افراد دارای [[ایمان حقیقی]] و در لوای ولی [[حق]] بوده و از [[گناهان]] اجتناب ورزند، [[مرگ]] آنان به تأخیر افتاده و به [[مرگ]] حتمی از [[دنیا]] می‌روند و افراد بدان وسیله [[فرصت]] کافی برای [[رشد]] و [[تکامل معنوی]]، تهیه زاد و توشه مناسب و [[آمادگی]] لازم برای [[سفر]] به سوی عاَلِم [[ابدی]] [[آخرت]] را به‌دست می‌آورند. به هر حال، هر دو اجَل در [[اختیار]] [[خدای متعال]] است.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۷۸-۲۷۹.</ref>
===[[رستگاری]]===
===[[رستگاری]]===
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
===[[رحمت ویژه الهی]]===
===[[رحمت ویژه الهی]]===
*{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>.
*{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>.
*[[رحمت]] به معنای [[مهربانی]] و رقّت [[قلب]] است، "ولی [[رحمت]] در [[خدا]] فقط‍ به معنای [[احسان]] و [[نعمت]] است که [[خدا]] با رقّت و [[انفعال]] [[وصف]] نمی‌شود و در [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱۷۷]]، فرموده: {{متن حدیث|رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ}}"<ref>قاموس قرآن، ج۳، ص۷۱، کلمه رحم.</ref>.
* [[رحمت]] به معنای [[مهربانی]] و رقّت [[قلب]] است، "ولی [[رحمت]] در [[خدا]] فقط‍ به معنای [[احسان]] و [[نعمت]] است که [[خدا]] با رقّت و [[انفعال]] [[وصف]] نمی‌شود و در [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱۷۷]]، فرموده: {{متن حدیث|رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ}}"<ref>قاموس قرآن، ج۳، ص۷۱، کلمه رحم.</ref>.
*کلمه [[رحیم]] در [[قرآن مجید]] ۱۱۵ بار استعمال شده است که ۷۲ مورد همراه [[غفور]] و ۹ مورد با التواب و ۹ مورد نیز با [[رؤوف]] و بعد از کلمات [[وَدود]]، العزیز، [[الرحمان]] و البرّ نیز استعمال شده است و در همه موارد استعمال، مرجِع آن به توبه‌پذیری از [[بندگان]]، [[بخشش گناهان]] و آنچه به [[امور معنوی]] است، باز می‌گردد. [[رحمت]] به دو صورت قابل تحقق است: [[رحمت]] [[عامه]]، [[رحمت]] [[خاصه]] و ویژه.
*کلمه [[رحیم]] در [[قرآن مجید]] ۱۱۵ بار استعمال شده است که ۷۲ مورد همراه [[غفور]] و ۹ مورد با التواب و ۹ مورد نیز با [[رؤوف]] و بعد از کلمات [[وَدود]]، العزیز، [[الرحمان]] و البرّ نیز استعمال شده است و در همه موارد استعمال، مرجِع آن به توبه‌پذیری از [[بندگان]]، [[بخشش گناهان]] و آنچه به [[امور معنوی]] است، باز می‌گردد. [[رحمت]] به دو صورت قابل تحقق است: [[رحمت]] [[عامه]]، [[رحمت]] [[خاصه]] و ویژه.
*مفسری درباره آن دو، می‌نویسد: "رحمت [[عامه]] که [[مؤمن]]، [[کافر]]، [[برّ]] و [[فاجر]] و باشعور و بی‌شعور، همه به وسیله آن، به وجود آمده و از ابتدای هستی و در مسیر وجودشان تا هنگامی که وجود دارند به وسیله آن، روزی می‌خورند. و یکی [[رحمت]] [[خاصه]] که خود عطیه‌ای است که [[خداوند]] آن را تنها به کسانی می‌دهد که دارای [[ایمان]] و [[عبودیت]] باشند، مانندِ [[حیات طیبه]] و [[زندگی]] [[نورانی]] در [[دنیا]]، [[بهشت]] و [[رضوان]] [[الهی]] در [[آخرت]] که [[کفار]] و [[گناهکاران]] به [[دلیل]] جُرمشان از آن بهره ندارند<ref>المیزان، ج۸، ص۲۸۸.</ref>.
*مفسری درباره آن دو، می‌نویسد: "رحمت [[عامه]] که [[مؤمن]]، [[کافر]]، [[برّ]] و [[فاجر]] و باشعور و بی‌شعور، همه به وسیله آن، به وجود آمده و از ابتدای هستی و در مسیر وجودشان تا هنگامی که وجود دارند به وسیله آن، روزی می‌خورند. و یکی [[رحمت]] [[خاصه]] که خود عطیه‌ای است که [[خداوند]] آن را تنها به کسانی می‌دهد که دارای [[ایمان]] و [[عبودیت]] باشند، مانندِ [[حیات طیبه]] و [[زندگی]] [[نورانی]] در [[دنیا]]، [[بهشت]] و [[رضوان]] [[الهی]] در [[آخرت]] که [[کفار]] و [[گناهکاران]] به [[دلیل]] جُرمشان از آن بهره ندارند<ref>المیزان، ج۸، ص۲۸۸.</ref>.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
*{{متن قرآن|يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ}}<ref>«ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پاره‌ای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.</ref>.
*{{متن قرآن|يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ}}<ref>«ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پاره‌ای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.</ref>.
*کلمه "غفر"، پوشاندن و مستور کردن [[گناهان]] است و [[آیه شریفه]] به گناهانی که جنبه حق‌الله دارند با کلمه {{متن قرآن|مِنْ}} متضمن معنای [[تبعیض]]، اشاره می‌کند. پس مراد از بخشوده شدن [[گناهان]]، مطلق [[گناهان]] نبوده، بلکه گناهانی که مربوط‍ به حق‌الله هستند، اما [[حقوق مردم]]، در صورتی بخشیده می‌شود که جبران شوند یا [[حقوق تضییع شده]] افراد به آنان برگردانده یا رضای آنان تحصیل شود.
*کلمه "غفر"، پوشاندن و مستور کردن [[گناهان]] است و [[آیه شریفه]] به گناهانی که جنبه حق‌الله دارند با کلمه {{متن قرآن|مِنْ}} متضمن معنای [[تبعیض]]، اشاره می‌کند. پس مراد از بخشوده شدن [[گناهان]]، مطلق [[گناهان]] نبوده، بلکه گناهانی که مربوط‍ به حق‌الله هستند، اما [[حقوق مردم]]، در صورتی بخشیده می‌شود که جبران شوند یا [[حقوق تضییع شده]] افراد به آنان برگردانده یا رضای آنان تحصیل شود.
*[[آمرزش گناهان]]، نقش اساسی در [[توفیق]] در [[امور معنوی]] همچون [[ترقی]] و [[تکامل]] دارد و موجب بهره‌مندی بیش‌تر از [[موهبت‌های الهی]] می‌شود؛ زیرا [[گناهان]]، [[حجاب]] و مانع بزرگی برای کسب فیض‌های [[الهی]]، با وساطت ولی [[حق]]، می‌شوند. لذا هر مؤمنی نخست باید ایمن از [[عذاب]] [[خدای سبحان]] شود و وجود درونی‌اش [[نورانی]] گردد تا با آن [[نور ایمان]] و [[تقوا]]، راه خویش را بیابد و با [[رحمت]] ویژه و مضاعف [[الهی]] به [[هدف]] کمال و [[قرب الهی]] نایل گردد.
* [[آمرزش گناهان]]، نقش اساسی در [[توفیق]] در [[امور معنوی]] همچون [[ترقی]] و [[تکامل]] دارد و موجب بهره‌مندی بیش‌تر از [[موهبت‌های الهی]] می‌شود؛ زیرا [[گناهان]]، [[حجاب]] و مانع بزرگی برای کسب فیض‌های [[الهی]]، با وساطت ولی [[حق]]، می‌شوند. لذا هر مؤمنی نخست باید ایمن از [[عذاب]] [[خدای سبحان]] شود و وجود درونی‌اش [[نورانی]] گردد تا با آن [[نور ایمان]] و [[تقوا]]، راه خویش را بیابد و با [[رحمت]] ویژه و مضاعف [[الهی]] به [[هدف]] کمال و [[قرب الهی]] نایل گردد.
*کلمه {{متن قرآن|يَغْفِرْ}} که به صورت مضارع استعمال شده، دلالت بر استمرار و [[بخشش گناهان]] [[آینده]] نیز دارد، اما مفسری [[وعده]] [[بخشش گناهان]] [[آینده]] را رد کرده و می‌نویسد: "آیه کریمه شامل [[گناهان]] گذشته قبل از [[ایمان آوردن]] است، اما [[گناهان]] [[آینده]] را شامل نمی‌شود، چون [[مغفرت]] و [[آمرزش]] چیزی که هنوز تحقق نیافته، معنا ندارد. و اینکه باز معنا ندارد که [[وعده]] [[مغفرت]]، برای [[گناهان]] [[آینده]] باشد، زیرا مستلزم الغای [[تکالیف دینی]] یا الغای [[مجازات]] بر [[مخالفت]] آنها می‌شود<ref>المیزان، ج۴، ص۵۱.</ref>.
*کلمه {{متن قرآن|يَغْفِرْ}} که به صورت مضارع استعمال شده، دلالت بر استمرار و [[بخشش گناهان]] [[آینده]] نیز دارد، اما مفسری [[وعده]] [[بخشش گناهان]] [[آینده]] را رد کرده و می‌نویسد: "آیه کریمه شامل [[گناهان]] گذشته قبل از [[ایمان آوردن]] است، اما [[گناهان]] [[آینده]] را شامل نمی‌شود، چون [[مغفرت]] و [[آمرزش]] چیزی که هنوز تحقق نیافته، معنا ندارد. و اینکه باز معنا ندارد که [[وعده]] [[مغفرت]]، برای [[گناهان]] [[آینده]] باشد، زیرا مستلزم الغای [[تکالیف دینی]] یا الغای [[مجازات]] بر [[مخالفت]] آنها می‌شود<ref>المیزان، ج۴، ص۵۱.</ref>.
*اولاً: بر آن [[مفسر]] محقّق، یک نقض وارد می‌شود که [[خدای متعال]] در آیه‌ای فرموده: اگر از [[گناهان بزرگ]] اجتناب شود، [[گناهان]] کوچک را می‌بخشد و با توجه به [[سیاق آیه]]، آن [[وعده]] برای زمان [[آینده]] است: {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>.
*اولاً: بر آن [[مفسر]] محقّق، یک نقض وارد می‌شود که [[خدای متعال]] در آیه‌ای فرموده: اگر از [[گناهان بزرگ]] اجتناب شود، [[گناهان]] کوچک را می‌بخشد و با توجه به [[سیاق آیه]]، آن [[وعده]] برای زمان [[آینده]] است: {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
*و در روایتی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَقَالَ النَّبِيُّ{{صل}} سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۹، باب ۶، ح۴۵.</ref>.
*و در روایتی از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَقَالَ النَّبِيُّ{{صل}} سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۹، باب ۶، ح۴۵.</ref>.
*ظاهر [[آیه]] و [[روایت]]، بدون قید بوده که شامل [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌شود و اینکه ظاهر آن دو، دلالت بر [[معیت]] بوده، بله [[اثبات]] [[معیت]] در همه جهات و صفات و [[مقامات معنوی]] مشکل است، ولی [[نفی]] هرگونه [[معیت]] نیز طبق [[ظواهر]] [[آیات]] و [[روایات]]، مشکل خواهد بود.
*ظاهر [[آیه]] و [[روایت]]، بدون قید بوده که شامل [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌شود و اینکه ظاهر آن دو، دلالت بر [[معیت]] بوده، بله [[اثبات]] [[معیت]] در همه جهات و صفات و [[مقامات معنوی]] مشکل است، ولی [[نفی]] هرگونه [[معیت]] نیز طبق [[ظواهر]] [[آیات]] و [[روایات]]، مشکل خواهد بود.
*[[همنشینی]] و [[انس]] با [[انبیا]]، [[اوصیا]]، [[صدیقین]]، [[شهدا]] و [[صالحان]]، چنان ارزشی دارد که [[خدای متعال]]، آن را یکی از نعمت‌های بزرگ برای [[پیروان]] واقعی [[خلفای الهی]] بیان می‌کند که [[انس]] [[روحی]] و [[معنوی]] با ولی [[حق]] صاحب زمان{{ع}} برای طالبان [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] در [[دنیا]]، یکی از آرزوهای بزرگ است که هماره در [[فراق]] از آن [[انس]]، دلگیر و [[غمگین]] هستند و تلاش و [[مراقبت]] همه‌جانبه در [[اعمال]] و افکارشان می‌کنند تا شاید برای لااقل چند صباحی آن را بیابند. این در دنیاست و در [[عالم آخرت]]، طالبان [[قرب]] و [[جمال الهی]] برای وصال و [[دیدار]] از [[جمال]] دلربای [[الهی]]، تنها در پی، [[همنشینی]] با چهره‌هایی هستند که حکایت از [[جمال الهی]] دارند و آنان همان کسانی هستند که وصفشان در [[آیه شریفه]] بیان شد.
* [[همنشینی]] و [[انس]] با [[انبیا]]، [[اوصیا]]، [[صدیقین]]، [[شهدا]] و [[صالحان]]، چنان ارزشی دارد که [[خدای متعال]]، آن را یکی از نعمت‌های بزرگ برای [[پیروان]] واقعی [[خلفای الهی]] بیان می‌کند که [[انس]] [[روحی]] و [[معنوی]] با ولی [[حق]] صاحب زمان{{ع}} برای طالبان [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] در [[دنیا]]، یکی از آرزوهای بزرگ است که هماره در [[فراق]] از آن [[انس]]، دلگیر و [[غمگین]] هستند و تلاش و [[مراقبت]] همه‌جانبه در [[اعمال]] و افکارشان می‌کنند تا شاید برای لااقل چند صباحی آن را بیابند. این در دنیاست و در [[عالم آخرت]]، طالبان [[قرب]] و [[جمال الهی]] برای وصال و [[دیدار]] از [[جمال]] دلربای [[الهی]]، تنها در پی، [[همنشینی]] با چهره‌هایی هستند که حکایت از [[جمال الهی]] دارند و آنان همان کسانی هستند که وصفشان در [[آیه شریفه]] بیان شد.
*[[حدیثی]] درباره حالات [[مؤمنین]] عامل و غیر عامل [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ الله{{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنَانِ مُؤْمِنٌ وَفَی لِلَّهِ بِشُرُوطِهِ الَّتِي شَرَطَهَا عَلَيْهِ فَذَلِكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً وَ ذَلِكَ مَنْ يَشْفَعُ وَ لَا يُشْفَعُ لَهُ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ لَا تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ لَا أَهْوَالُ الْآخِرَةِ وَ مُؤْمِنٌ زَلَّتْ بِهِ قَدَمٌ فَذَلِكَ كَخَامَةِ الزَّرْعِ كَيْفَمَا كَفَأَتْهُ الرِّيحُ انْكَفَأَ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يُشْفَعُ لَهُ وَ هُوَ عَلَی خَيْرٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۴۸؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۹۲، ح۲، باب ۱۱.</ref>؛
* [[حدیثی]] درباره حالات [[مؤمنین]] عامل و غیر عامل [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِي عَبْدِ الله{{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنَانِ مُؤْمِنٌ وَفَی لِلَّهِ بِشُرُوطِهِ الَّتِي شَرَطَهَا عَلَيْهِ فَذَلِكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً وَ ذَلِكَ مَنْ يَشْفَعُ وَ لَا يُشْفَعُ لَهُ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ لَا تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ لَا أَهْوَالُ الْآخِرَةِ وَ مُؤْمِنٌ زَلَّتْ بِهِ قَدَمٌ فَذَلِكَ كَخَامَةِ الزَّرْعِ كَيْفَمَا كَفَأَتْهُ الرِّيحُ انْكَفَأَ وَ ذَلِكَ مِمَّنْ تُصِيبُهُ أَهْوَالُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يُشْفَعُ لَهُ وَ هُوَ عَلَی خَيْرٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۴۸؛ بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۹۲، ح۲، باب ۱۱.</ref>؛
*بنابر مستفاد از [[حدیث شریف]]، بیش‌تر [[گرفتاری]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[مؤمنان]] به [[دلیل]] ترک عمل بوده است و حال آن‌که مدت [[گرفتاری]] [[آخرت]]، معلوم نیست تا اینکه مورد [[شفاعت]] قرار می‌گیرند<ref>درباره شفاعت، حدیثی نقل شده که فردی حدود چندین سال، در عالم برزخ گرفتار عواقب اعمال و رفتار بدش است تا اینکه مورد شفاعت قرار گیرد. در این باره ابن‌بابویه حدیثی نقل می‌کند: "خدمت جناب امیر{{ع}} عرض شد که: صفت مرگ را برای ما بیان فرمایید. آن جناب فرمودند: با فرد آگاه مواجه شدید! مرگ یکی از سه امر است که بر شخص وارد می‌شود، یا بشارت است به‌عیش ابدی یا بشارت است بعذاب ابدی یا ترسانیدن و در هول و هراس بودن که نمی‌داند از کدام فرقه است. اما دوست ما که مطیع فرمان ما است پس آن است که بشارت عیش ابد یافته و اما دشمن ما که مخالف امر ما است پس آن است که بشارت عذاب ابد شنیده. و اما کسی که نمی‌داند حالش چیست آن مؤمنی است که ستم و اسراف بر خود کرده، نمی‌داند کارش به کجا می‌رسد و خبر مبهم ترسناک بر او وارد می‌شود و باز حق تعالی او را هرگز که مساوی دشمنان ما نمی‌کند ولی بیرونش می‌آورد از آتش به شفاعت ما، پس بدانید و فرمان ببرید و اعتماد مکنید و عقوبت الهی را کوچک مدانید که بعضی از اسرافکارانند که شفاعت ما به ایشان نمی‌رسد؛ مگر بعد از عذاب الهی در سیصد هزار سال"؛ اعتقادات الإمامیة، ج۱، ص۵۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۸۶-۲۸۸.</ref>
*بنابر مستفاد از [[حدیث شریف]]، بیش‌تر [[گرفتاری]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[مؤمنان]] به [[دلیل]] ترک عمل بوده است و حال آن‌که مدت [[گرفتاری]] [[آخرت]]، معلوم نیست تا اینکه مورد [[شفاعت]] قرار می‌گیرند<ref>درباره شفاعت، حدیثی نقل شده که فردی حدود چندین سال، در عالم برزخ گرفتار عواقب اعمال و رفتار بدش است تا اینکه مورد شفاعت قرار گیرد. در این باره ابن‌بابویه حدیثی نقل می‌کند: "خدمت جناب امیر{{ع}} عرض شد که: صفت مرگ را برای ما بیان فرمایید. آن جناب فرمودند: با فرد آگاه مواجه شدید! مرگ یکی از سه امر است که بر شخص وارد می‌شود، یا بشارت است به‌عیش ابدی یا بشارت است بعذاب ابدی یا ترسانیدن و در هول و هراس بودن که نمی‌داند از کدام فرقه است. اما دوست ما که مطیع فرمان ما است پس آن است که بشارت عیش ابد یافته و اما دشمن ما که مخالف امر ما است پس آن است که بشارت عذاب ابد شنیده. و اما کسی که نمی‌داند حالش چیست آن مؤمنی است که ستم و اسراف بر خود کرده، نمی‌داند کارش به کجا می‌رسد و خبر مبهم ترسناک بر او وارد می‌شود و باز حق تعالی او را هرگز که مساوی دشمنان ما نمی‌کند ولی بیرونش می‌آورد از آتش به شفاعت ما، پس بدانید و فرمان ببرید و اعتماد مکنید و عقوبت الهی را کوچک مدانید که بعضی از اسرافکارانند که شفاعت ما به ایشان نمی‌رسد؛ مگر بعد از عذاب الهی در سیصد هزار سال"؛ اعتقادات الإمامیة، ج۱، ص۵۲.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۸۶-۲۸۸.</ref>


خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
===ایمنی از پیش‌آمدهای ترسناک عالَمِ [[آخرت]]===
===ایمنی از پیش‌آمدهای ترسناک عالَمِ [[آخرت]]===
*{{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>.
*{{متن قرآن|مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref>.
*[[انسان]] وقتی می‌میرد، با عالَمِ تازه‌ای به نام عالَمِ [[آخرت]] مواجه می‌شود و مسائلی جدید و عجیب را می‌بیند که از آن می‌ترسد. اولین مسأله، سَکرات [[مرگ]] و در حین [[جان]] دادن است و بعد از آن، ورود به [[تنهایی]] به عالَمِ [[برزخ]] است و در آنجا نیز مسائل و منظره‌های جدید و عجیبی را می‌بیند و بعد از [[برزخ]] که مدت آن از [[اسرار]] [[غیبی]] است، محشورشدن در [[روز قیامت]] است که نحوه [[حشر]] و نفخ صور آن، چنان ترسناک است که [[مادر]] طفل شیرخوار که از هیچ‌گونه توجه و [[فداکاری]] در [[حقّ]] او دریغ نمی‌کند، [[غافل]] شده و او را فراموش می‌کند{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ * يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref> «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که  لرزه رستخیز چیزی سترگ است * روزی که آن را می‌بینید، هر زنی که شیر می‌دهد، نوزاد شیری‌اش را از یاد می‌برد و هر آبستنی بار خود فرو می‌نهد و مردم را مست می‌بینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref>. [[آیه]] مذکور در ذیل عنوان بعد از آیاتی است که می‌فرماید: همه افراد و موجودات از نفخ صور به [[وحشت]] می‌افتند و یک عده از آن حادثه ترسناک در [[امان]] هستند، آنان که با [[ولایت]] [[حسنه]] متبلور در [[ولایت]] [[حق]] و [[عمل]] [[حسنه]] به پیشگاه [[الهی]] بروند، از فزع نفخ صور ایمن‌اند.
* [[انسان]] وقتی می‌میرد، با عالَمِ تازه‌ای به نام عالَمِ [[آخرت]] مواجه می‌شود و مسائلی جدید و عجیب را می‌بیند که از آن می‌ترسد. اولین مسأله، سَکرات [[مرگ]] و در حین [[جان]] دادن است و بعد از آن، ورود به [[تنهایی]] به عالَمِ [[برزخ]] است و در آنجا نیز مسائل و منظره‌های جدید و عجیبی را می‌بیند و بعد از [[برزخ]] که مدت آن از [[اسرار]] [[غیبی]] است، محشورشدن در [[روز قیامت]] است که نحوه [[حشر]] و نفخ صور آن، چنان ترسناک است که [[مادر]] طفل شیرخوار که از هیچ‌گونه توجه و [[فداکاری]] در [[حقّ]] او دریغ نمی‌کند، [[غافل]] شده و او را فراموش می‌کند{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ * يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref> «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که  لرزه رستخیز چیزی سترگ است * روزی که آن را می‌بینید، هر زنی که شیر می‌دهد، نوزاد شیری‌اش را از یاد می‌برد و هر آبستنی بار خود فرو می‌نهد و مردم را مست می‌بینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref>. [[آیه]] مذکور در ذیل عنوان بعد از آیاتی است که می‌فرماید: همه افراد و موجودات از نفخ صور به [[وحشت]] می‌افتند و یک عده از آن حادثه ترسناک در [[امان]] هستند، آنان که با [[ولایت]] [[حسنه]] متبلور در [[ولایت]] [[حق]] و [[عمل]] [[حسنه]] به پیشگاه [[الهی]] بروند، از فزع نفخ صور ایمن‌اند.
*[[حدیثی]] درباره [[تفسیر آیه]] مذکور از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله{{ع}} إِنَّ أَبَا أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنَ ثَابِتٍ حَدَّثَ عَنْكَ أَنَّكَ قُلْتَ لَا يَضُرُّ مَعَ الْإِيمَانِ عَمَلٌ وَ لَا يَنْفَعُ مَعَ الْكُفْرِ عَمَلٌ فَقَالَ إِنَّهُ لَمْ يَسْأَلْنِي أَبُو أُمَيَّةَ عَنْ تَفْسِيرِهَا إِنَّمَا عَنَيْتُ بِهَذَا أَنَّهُ مَنْ عَرَفَ الْإِمَامَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{عم}} وَ تَوَلَّاهُ ثُمَّ عَمِلَ لِنَفْسِهِ بِمَا شَاءَ مِنْ عَمَلِ الْخَيْرِ قُبِلَ مِنْهُ ذَلِكَ وَ ضُوعِفَ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً فَانْتَفَعَ بِأَعْمَالِ الْخَيْرِ مَعَ الْمَعْرِفَةِ فَهَذَا مَا عَنَيْتُ بِذَلِكَ وَ كَذَلِكَ لَا يَقْبَلُ الله مِنَ الْعِبَادِ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا إِذَا تَوَلَّوُا الْإِمَامَ الْجَائِرَ الَّذِي لَيْسَ مِنَ الله تَعَالَی فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الله بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ أَ لَيْسَ الله تَعَالَی قَالَ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ فَكَيْفَ لَا يَنْفَعُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ مِمَّنْ تَوَلَّی أَئِمَّةَ الْجَوْرِ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ الله{{ع}} وَ هَلْ تَدْرِي مَا الْحَسَنَةُ الَّتِي عَنَاهَا الله تَعَالَی فِي هَذِهِ الْآيَةِ هِيَ وَ الله مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ طَاعَتُهُ وَ قَدْ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِالسَّيِّئَةِ إِنْكَارَ الْإِمَامِ الْخَبَرَ}}<ref>الامالی للطوسی، ص۴۱۷، مجلس ۱۴، ح۹۳۹-۸۷؛ مستدرک‌ الوسائل، ج۱، ص۱۵۴، باب ۲۷، ح۲۴۱-۱۶ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۷۱، باب ۷، ح۱۱.</ref>.
* [[حدیثی]] درباره [[تفسیر آیه]] مذکور از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله{{ع}} إِنَّ أَبَا أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنَ ثَابِتٍ حَدَّثَ عَنْكَ أَنَّكَ قُلْتَ لَا يَضُرُّ مَعَ الْإِيمَانِ عَمَلٌ وَ لَا يَنْفَعُ مَعَ الْكُفْرِ عَمَلٌ فَقَالَ إِنَّهُ لَمْ يَسْأَلْنِي أَبُو أُمَيَّةَ عَنْ تَفْسِيرِهَا إِنَّمَا عَنَيْتُ بِهَذَا أَنَّهُ مَنْ عَرَفَ الْإِمَامَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{عم}} وَ تَوَلَّاهُ ثُمَّ عَمِلَ لِنَفْسِهِ بِمَا شَاءَ مِنْ عَمَلِ الْخَيْرِ قُبِلَ مِنْهُ ذَلِكَ وَ ضُوعِفَ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً فَانْتَفَعَ بِأَعْمَالِ الْخَيْرِ مَعَ الْمَعْرِفَةِ فَهَذَا مَا عَنَيْتُ بِذَلِكَ وَ كَذَلِكَ لَا يَقْبَلُ الله مِنَ الْعِبَادِ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا إِذَا تَوَلَّوُا الْإِمَامَ الْجَائِرَ الَّذِي لَيْسَ مِنَ الله تَعَالَی فَقَالَ لَهُ عَبْدُ الله بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ أَ لَيْسَ الله تَعَالَی قَالَ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ فَكَيْفَ لَا يَنْفَعُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ مِمَّنْ تَوَلَّی أَئِمَّةَ الْجَوْرِ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ الله{{ع}} وَ هَلْ تَدْرِي مَا الْحَسَنَةُ الَّتِي عَنَاهَا الله تَعَالَی فِي هَذِهِ الْآيَةِ هِيَ وَ الله مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ طَاعَتُهُ وَ قَدْ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِالسَّيِّئَةِ إِنْكَارَ الْإِمَامِ الْخَبَرَ}}<ref>الامالی للطوسی، ص۴۱۷، مجلس ۱۴، ح۹۳۹-۸۷؛ مستدرک‌ الوسائل، ج۱، ص۱۵۴، باب ۲۷، ح۲۴۱-۱۶ و بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۷۱، باب ۷، ح۱۱.</ref>.
*خلاصه [[حدیث]]، این است که مراد از "حسنه" در [[آیه شریفه]]، [[شناخت امام]] [[حق]] و [[پیروی]] از اوست و کسی در [[امان]] از اهوال عالَمِ [[آخرت]] از ابتدای ورود به آن تا [[روز قیامت]] خواهد بود که امامش را بشناسد و عملاً در لوای [[ولایت]] حَقّه او قرار گیرد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۹۱-۲۹۲.</ref>
*خلاصه [[حدیث]]، این است که مراد از "حسنه" در [[آیه شریفه]]، [[شناخت امام]] [[حق]] و [[پیروی]] از اوست و کسی در [[امان]] از اهوال عالَمِ [[آخرت]] از ابتدای ورود به آن تا [[روز قیامت]] خواهد بود که امامش را بشناسد و عملاً در لوای [[ولایت]] حَقّه او قرار گیرد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۹۱-۲۹۲.</ref>
===برخورداری از [[طلب]] [[آمرزش]] و دعای [[فرشتگان]]===
===برخورداری از [[طلب]] [[آمرزش]] و دعای [[فرشتگان]]===
*{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشت‌های جاودان که به آنان وعده فرموده‌ای درآور که بی‌گمان این تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره غافر، آیه ۷-۸.</ref>.
*{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ * رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار * پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشت‌های جاودان که به آنان وعده فرموده‌ای درآور که بی‌گمان این تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره غافر، آیه ۷-۸.</ref>.
*[[آیات شریفه]] حاکی از شدت علاقه، [[دلسوزی]]، [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[فرشتگان]] به [[مؤمنین]] به [[خدا]] و [[خلیفه]] او هستند، به افرادی که طبق [[دین]] و آنچه [[رضای الهی]] در آن است، [[رفتار]] کرده‌اند و آنچه برای [[فرشتگان]]، اهمیت دارد، [[ایمان]] افراد بوده که به برخی صفات آنان اشاره می‌کنند: [[اهل]] [[توبه]] واقعی هستند و [[پیروی]] عملی به [[سبیل]] [[الهی]] که متجلی در [[رفتار]] و گفتار [[خلیفه]] خداست، دارند.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۹۳.</ref>
* [[آیات شریفه]] حاکی از شدت علاقه، [[دلسوزی]]، [[رأفت]] و [[مهربانی]] [[فرشتگان]] به [[مؤمنین]] به [[خدا]] و [[خلیفه]] او هستند، به افرادی که طبق [[دین]] و آنچه [[رضای الهی]] در آن است، [[رفتار]] کرده‌اند و آنچه برای [[فرشتگان]]، اهمیت دارد، [[ایمان]] افراد بوده که به برخی صفات آنان اشاره می‌کنند: [[اهل]] [[توبه]] واقعی هستند و [[پیروی]] عملی به [[سبیل]] [[الهی]] که متجلی در [[رفتار]] و گفتار [[خلیفه]] خداست، دارند.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۲۹۳.</ref>
===تثبیت [[الهی]]===
===تثبیت [[الهی]]===
*{{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>.
*{{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش