آیات حکم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==حکم در لغت== | ==حکم در لغت== | ||
*[[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: "[[عرب]] میگوید: حَکمْتُ، و أَحْکمْتُ و حَکمْتُ همگی به معنای: جلوگیری کردم و بازداشتم است و از همین جا به کسی که بین [[مردم]] [[داوری]] میکند "[[حاکم]]" میگویند؛ زیرا [[ظالم]] را از [[ظلم]] باز میدارد"<ref>{{عربی|و العرب تقول: حَكمْتُ، و أَحْكمْتُ و حَكمْتُ، بمعنى مَنَعْتُ و رددت، و من هذا قيل للحاكم بين الناس حاكمٌ، لأَنه يمْنَعُ الظالم من الظلم}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref>. | * [[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: "[[عرب]] میگوید: حَکمْتُ، و أَحْکمْتُ و حَکمْتُ همگی به معنای: جلوگیری کردم و بازداشتم است و از همین جا به کسی که بین [[مردم]] [[داوری]] میکند "[[حاکم]]" میگویند؛ زیرا [[ظالم]] را از [[ظلم]] باز میدارد"<ref>{{عربی|و العرب تقول: حَكمْتُ، و أَحْكمْتُ و حَكمْتُ، بمعنى مَنَعْتُ و رددت، و من هذا قيل للحاكم بين الناس حاكمٌ، لأَنه يمْنَعُ الظالم من الظلم}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref>. | ||
*[[راغب]] در مفردات میگوید: "حَکمَ در اصل به معنای بازداشتن به منظور [[اصلاح]] است و از این ریشه است که به لجام "حَکمة الدّابه" میگویند"<ref>{{عربی|حَكمَ، أصله: مَنَعَ منعاً لإصلاح، و منه سميت اللجام حَكمة الدّابه}}؛ راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۴۸.</ref>. | * [[راغب]] در مفردات میگوید: "حَکمَ در اصل به معنای بازداشتن به منظور [[اصلاح]] است و از این ریشه است که به لجام "حَکمة الدّابه" میگویند"<ref>{{عربی|حَكمَ، أصله: مَنَعَ منعاً لإصلاح، و منه سميت اللجام حَكمة الدّابه}}؛ راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۴۸.</ref>. | ||
*[[فیومی]] در المصباح المنیر میگوید: "الحُکمُ به معنای [[قضاء]] است و در اصل به معنای بازداشتن است. میگویند حَکمْتُ عَلَیهِ بِکذَا آنجا که او را از خلاف آن بازداری به گونهای که نتواند [[سرپیچی]] کند"<ref>{{عربی|الحُكمُ: الْقَضاءُ و أَصْلُهُ الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴۵.</ref>. | * [[فیومی]] در المصباح المنیر میگوید: "الحُکمُ به معنای [[قضاء]] است و در اصل به معنای بازداشتن است. میگویند حَکمْتُ عَلَیهِ بِکذَا آنجا که او را از خلاف آن بازداری به گونهای که نتواند [[سرپیچی]] کند"<ref>{{عربی|الحُكمُ: الْقَضاءُ و أَصْلُهُ الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك}}؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴۵.</ref>. | ||
*از توضیحاتی که لغویین دربارۀ معنای "[[حُکم]]" دادهاند، روشن است که واژۀ "[[حُکم]]" در اصل به معنای بازدارندگی است و به همین [[دلیل]] به [[سلطان]] و [[امیر]] و [[قاضی]] "[[حاکم]]" میگویند؛ چون فرض بر این است که [[سلطان]] و [[امیر]] و [[قاضی]] [[عدل]] را در [[جامعه]] به [[اجرا]] گذاشته و [[ظالم]] را از [[ظلم]] باز میدارند. | *از توضیحاتی که لغویین دربارۀ معنای "[[حُکم]]" دادهاند، روشن است که واژۀ "[[حُکم]]" در اصل به معنای بازدارندگی است و به همین [[دلیل]] به [[سلطان]] و [[امیر]] و [[قاضی]] "[[حاکم]]" میگویند؛ چون فرض بر این است که [[سلطان]] و [[امیر]] و [[قاضی]] [[عدل]] را در [[جامعه]] به [[اجرا]] گذاشته و [[ظالم]] را از [[ظلم]] باز میدارند. | ||
* اصل معنای واژۀ "[[حُکم]]" همان بازداشتن و جلوگیری از [[ظلم]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] است، که وظیفۀ [[حاکم]] یا [[سلطان]] و [[امیر]] است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.</ref>. | * اصل معنای واژۀ "[[حُکم]]" همان بازداشتن و جلوگیری از [[ظلم]] و [[تعدی به حقوق دیگران]] است، که وظیفۀ [[حاکم]] یا [[سلطان]] و [[امیر]] است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.</ref>. |
نسخهٔ ۲۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۱۹
حکم در لغت
- ابن منظور در لسان العرب میگوید: "عرب میگوید: حَکمْتُ، و أَحْکمْتُ و حَکمْتُ همگی به معنای: جلوگیری کردم و بازداشتم است و از همین جا به کسی که بین مردم داوری میکند "حاکم" میگویند؛ زیرا ظالم را از ظلم باز میدارد"[۱].
- راغب در مفردات میگوید: "حَکمَ در اصل به معنای بازداشتن به منظور اصلاح است و از این ریشه است که به لجام "حَکمة الدّابه" میگویند"[۲].
- فیومی در المصباح المنیر میگوید: "الحُکمُ به معنای قضاء است و در اصل به معنای بازداشتن است. میگویند حَکمْتُ عَلَیهِ بِکذَا آنجا که او را از خلاف آن بازداری به گونهای که نتواند سرپیچی کند"[۳].
- از توضیحاتی که لغویین دربارۀ معنای "حُکم" دادهاند، روشن است که واژۀ "حُکم" در اصل به معنای بازدارندگی است و به همین دلیل به سلطان و امیر و قاضی "حاکم" میگویند؛ چون فرض بر این است که سلطان و امیر و قاضی عدل را در جامعه به اجرا گذاشته و ظالم را از ظلم باز میدارند.
- اصل معنای واژۀ "حُکم" همان بازداشتن و جلوگیری از ظلم و تعدی به حقوق دیگران است، که وظیفۀ حاکم یا سلطان و امیر است[۴].
آیات حکم
آیۀ اول
﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ﴾[۵]. در این آیه ضمن تصریح به حصر حاکمیت در ذات اقدس خداوند، به دو دلیل عقلی بر این حصر نیز اشاره شده است:
- اینکه خدای متعال تنها منبع بیان حق است.
- اینکه خدای متعال بهترین فیصله دهندگان بین حق و باطل و بین خوب و بد است[۶].
آیۀ دوم
﴿أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ﴾[۷].
آیۀ سوم
﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ﴾[۸].
آیۀ چهارم
﴿لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ﴾[۹].
آیۀ پنجم
﴿قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾[۱۰].
آیۀ ششم
﴿لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا﴾[۱۱].
آیۀ هفتم
﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ﴾[۱۲].
دلالت آیات حکم
نخست: دلالت بر حکومت و سلطنت
واژۀ "حُکم" که در این آیات به کار رفته به دلیل معنای لغوی و نیز به دلیل قرائن و شواهدی که در خود آیات آمده است، دلالت بر همان حکومت و سلطنت مورد بحث دارد[۱۳].
دوم: دلالت بر حصر حاکمیت در خدا
آیات فوق با کاربری واژۀ "حُکم" در قالب ها و سیاق های لغوی دال بر حصر، بر حصر حاکمیت در ذات اقدس خدای متعال تأکید نموده است[۱۴].
سوم: دلالت بر گستره حاکمیت
برخی از آیات فوق، افزون بر دلالت بر حصر حاکمیت در ذات اقدس حق متعال، بر گسترۀ این حاکمیت و اینکه قلمرو این حاکمیت، کلیۀ رفتارهای اختیاری است که مورد اختلاف انسانهاست، دلالت دارد. نظیر آیۀ پنجم: ﴿أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾ و نیز آیۀ هفتم: ﴿وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ﴾[۱۵].
منابع
پانویس
- ↑ و العرب تقول: حَكمْتُ، و أَحْكمْتُ و حَكمْتُ، بمعنى مَنَعْتُ و رددت، و من هذا قيل للحاكم بين الناس حاكمٌ، لأَنه يمْنَعُ الظالم من الظلم؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.
- ↑ حَكمَ، أصله: مَنَعَ منعاً لإصلاح، و منه سميت اللجام حَكمة الدّابه؛ راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۴۸.
- ↑ الحُكمُ: الْقَضاءُ و أَصْلُهُ الْمَنْعُ يقالُ: حَكمْتُ عَلَيهِ بِكذَا إِذَا مَنَعْتَهُ مِنْ خِلَافِه فَلَمْ يقْدِرْ عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ ذَلِك؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.
- ↑ «حکم و فرمان، تنها ازآن خداست! حق را از باطل جدا مىکند؛ و او بهترین جدا کننده (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.
- ↑ «بدانید که حکم و داورى، مخصوص اوست؛ و او، سریعترین حسابگران است» سوره انعام، آیه ۶۲.
- ↑ «حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید» سوره یوسف، آیه ۴۰.
- ↑ «ستایش تنها براى اوست در این جهان و در جهان دیگر؛ حاکمیّت (نیز) تنها از آن اوست» سوره قصص، آیه ۷۰.
- ↑ «بگو: خداوندا! اى آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تنها تو در میان بندگانت در آنچه دربارۀ آن اختلاف داشتهاند داورى میکنی» سوره زمر، آیه ۴۶.
- ↑ «غیب آسمانها و زمین تنها از آن اوست. چه بسیار بینا و شنواست! آنها هیچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند. و او هیچ کس را در حکومت خود شرکت نمىدهد» سوره کهف، آیه ۲۶.
- ↑ «آیا آنها غیر از او را ولىّ خود برگزیدند؟! درحالىکه «ولىّ» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده مىکند، و اوست که بر هر چیزى تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.
- ↑ ر.ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۲.