←مصقله و نامه امیرالمؤمنین {{ع}} به او
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مصقله و نامه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به او== | ==مصقله و نامه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به او== | ||
[[مَصْقَلَة بن هُبَیره شیبانی]]، مکنی به [[ابومغلس]] و ملقب به [[ابوالفضل]] به [[دستور]] [[عبدالله بن عباس]] به [[فرمانداری]] اردشیر | [[مَصْقَلَة بن هُبَیره شیبانی]]، مکنی به [[ابومغلس]] و ملقب به [[ابوالفضل]] به [[دستور]] [[عبدالله بن عباس]] به [[فرمانداری]] «[[اردشیر خره]]»، از نواحی استان [[فارس]]، [[منصوب]] شده بود<ref>مناطق فارس، کرمان و اهواز زیرمجموعه شهر بصره بودند که تحت کنترل عبدالله بن عباس قرار داشتند.</ref>. به [[امام]] گزارشی رسید مبنی بر اینکه مصقله [[بیت المال]] را به [[مصرف]] [[خانواده]] و [[نزدیکان]] خویش رسانده است. [[امام]] ضمن نامهای از کیفیت ماجرا جویا شد و خطاب به او چنین نوشت: "به من از تو خبری رسیده که اگر آنرا بهجا آورده باشی خدای خود را به [[خشم]] آوردهای ([[رحمت]] او شامل حالت نمیشود) و [[امام]] و پیشوایت را غضبناک ساختهای (که باید از تو [[انتقام]] بکشد، زیرا خبر رسیده): که تو [[اموال مسلمانها]] را که نیزهها و اسبهاشان آنرا گرد آورده و خونهاشان بر سر آن ریخته شده، در بین عربهای [[خویشاوند]] خود که تو را گزیدهاند، قسمت میکنی. پس [[سوگند]] به خدایی که دانه را (زیر [[زمین]]) شکافته و [[انسان]] را آفریده، اگر این کار (که خبر دادهاند) راست باشد، از من نسبت بهخود زبونی یابی و از مقدار و مرتبه نزد من سبک شوی. پس [[حق]] پروردگارت را [[خوار]] مگردان و دنیایت را به کاستن دینت آباد مکن، که (در روز رستاخیز) در جرگه آنان که از جهت کردارها زیانکارترند خواهی بود. [[آگاه]] باش [[حق]] کسی که نزد تو و نزد ماست از [[مسلمانها]] در قسمت کردن این مالها یکسان است. پیش من بر سر آن [[مال]] میآیند و برمیگردند (چنانکه هر کس برای [[آب]] به سرچشمه میرود و برمیگردد و چشمه بیتفاوت به همه [[آب]] میبخشد. بنابراین [[حق]] نداری آن مالها را به خویشاوندانت اختصاص دهی)"<ref>{{متن حدیث|بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ؛ أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعْتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ. فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً، فَلَا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ وَ لَا تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا. أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ، يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْه}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۳.</ref>. مصقلة بن هبیره شیبانی، ضمن نامهای از این موضوع [[تبری]] جست. [[امام]] نیز سخن او را [[تصدیق]] کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۷۱۲-۷۱۳.</ref>. | ||
==مصقله و آزاد کردن اسیران و پرداخت نکردن وجه آنها== | ==مصقله و آزاد کردن اسیران و پرداخت نکردن وجه آنها== |