جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در دوران حکومت [[یزید]]، شبث جزء افراد فرصت طلب و سودجویی بود که موضع خود را مشخص میکرد و کفه به هر طرف سنگینتر میشد به آن سمت متمایل میگردید. چون دید [[مسلم بن عقیل]] در کوفه پیشرفت خوبی دارد و نیروهای [[امام حسین]]{{ع}} هر [[روز]] بیشتر و متراکمتر میشوند، او و [[حجار بن ابجر عجلی|حجّار بن ابجر عِجلی]]، [[یزید بن حارث بن رویم شیبانی]]، [[عروة بن قیس احمس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی]]، [[محمد بن عسیر بن عطارد بن حاجب تمیمی]] و [[محمد بن عمیر بن عبید]] از جمله بزرگان کوفه بودند که به امام حسین{{ع}} [[نامه]] نوشتند و از او [[دعوت]] کردند که به کوفه بیاید. مضمون نامه چنین بود: «اما بعد! صحراها سبز شده و میوهها رسیدهاند. بنابراین اگر مشیت آن پیشوای گرانقدر تعلق گرفته به سوی ما تشریففرما شوید که لشکری آماده و مجهز گوش به فرمان شمایند. پس هر چه زودتر خود را به کوفه برسانید. [[درود]] و رحمت [[خداوند]] بر تو و پدرت. والسلام».<ref>الاخبار الطوال، ص۲۲۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۳۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۰-۲۱.</ref> | در دوران حکومت [[یزید]]، شبث جزء افراد فرصت طلب و سودجویی بود که موضع خود را مشخص میکرد و کفه به هر طرف سنگینتر میشد به آن سمت متمایل میگردید. چون دید [[مسلم بن عقیل]] در کوفه پیشرفت خوبی دارد و نیروهای [[امام حسین]]{{ع}} هر [[روز]] بیشتر و متراکمتر میشوند، او و [[حجار بن ابجر عجلی|حجّار بن ابجر عِجلی]]، [[یزید بن حارث بن رویم شیبانی]]، [[عروة بن قیس احمس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی]]، [[محمد بن عسیر بن عطارد بن حاجب تمیمی]] و [[محمد بن عمیر بن عبید]] از جمله بزرگان کوفه بودند که به امام حسین{{ع}} [[نامه]] نوشتند و از او [[دعوت]] کردند که به کوفه بیاید. مضمون نامه چنین بود: «اما بعد! صحراها سبز شده و میوهها رسیدهاند. بنابراین اگر مشیت آن پیشوای گرانقدر تعلق گرفته به سوی ما تشریففرما شوید که لشکری آماده و مجهز گوش به فرمان شمایند. پس هر چه زودتر خود را به کوفه برسانید. [[درود]] و رحمت [[خداوند]] بر تو و پدرت. والسلام».<ref>الاخبار الطوال، ص۲۲۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۳۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۰-۲۱.</ref> | ||
درباره نامه نوشتن این قبیل اشراف باید گفت هدف آنان این بود که او را وسیلهای برای بهرهمند شدن بیشتر از مال [[دنیا]] قرار دهند و پس از پیروزی احتمالی [[امام حسین]]{{ع}} و یا حتی برای جذب [[شیعیان]] کوفه، از او استفاده کنند. به هر حال با [[تسلط]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر [[کوفه]] و به هنگام [[قیام]] [[مسلم بن عقیل]] در ذیالحجه [[سال ۶۰ هجری]] شبث جزء کسانی بود که به عبیدالله بن زیاد پیوست و [[مردم]] را از [[همراهی]] با مسلم [[بیم]] داد و به [[دستور]] عبیدالله به [[جنگ]] با مسلم پرداخت و در صف [[مخالفان امام حسین]]{{ع}} قرار گرفت.<ref>الاخبار الطوال، ص۲۳۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰،۳۸۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۶،۳۱.</ref> | درباره نامه نوشتن این قبیل اشراف باید گفت هدف آنان این بود که او را وسیلهای برای بهرهمند شدن بیشتر از مال [[دنیا]] قرار دهند و پس از پیروزی احتمالی [[امام حسین]]{{ع}} و یا حتی برای جذب [[شیعیان]] کوفه، از او استفاده کنند. به هر حال با [[تسلط]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر [[کوفه]] و به هنگام [[قیام]] [[مسلم بن عقیل]] در ذیالحجه [[سال ۶۰ هجری]] شبث جزء کسانی بود که به عبیدالله بن زیاد پیوست و [[مردم]] را از [[همراهی]] با مسلم [[بیم]] داد و به [[دستور]] عبیدالله به [[جنگ]] با مسلم پرداخت و در صف [[مخالفان امام حسین]]{{ع}} قرار گرفت.<ref>الاخبار الطوال، ص۲۳۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰،۳۸۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۶،۳۱.</ref> لکن هنگام کشته شدن مسلم، خود و دیگران را به خاطر [[قتل]] مسلم مورد [[سرزنش]] قرار داد. به گفته [[دینوری]] هنگامی که عبیدالله او را به همراه [[شمر بن ذی الجوشن]]، [[حصین بن نمیر تمیمی|حُصَین بن نُمَیر]] و [[حجار بن ابجر عجلی|حَجّار بن ابجر]] به [[یاری]] [[عمر بن سعد]] فرستاد، با [[عذر]] [[بیماری]] خودداری نمود، اما با تأکید ابن زیاد به راه افتاد.<ref>الاخبار الطوال، ص۲۵۴.</ref> | ||
در [[روز عاشورا]] [[فرماندهی]] پیادگان [[سپاه]] عمر بن سعد را بر عهده داشت؛<ref>الاخبار الطوال، ص۳۰۲-۳۰۳؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۳۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۹-۶۰.</ref> [[صبح]] روز عاشورا، امام حسین{{ع}} سران سپاه [[عمر]] بن سعد از جمله شبث بن ربعی را مورد خطاب قرار داد که آیا شما برای من نامه ننوشتید که؛ لشکری آماده و [[تجهیز]] شده در [[اختیار]] توست، پس به سوی ما روانه شو؟ اینک من آمدهام! اگر آمدنم را ناخوش دارید، برمیگردم.<ref>الامامه و السیاسه، ج۲، ص۶؛ تذکرة الخواص، ص۲۱۹.</ref> | در [[روز عاشورا]] [[فرماندهی]] پیادگان [[سپاه]] عمر بن سعد را بر عهده داشت؛<ref>الاخبار الطوال، ص۳۰۲-۳۰۳؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۳۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۹-۶۰.</ref> [[صبح]] روز عاشورا، امام حسین{{ع}} سران سپاه [[عمر]] بن سعد از جمله شبث بن ربعی را مورد خطاب قرار داد که آیا شما برای من نامه ننوشتید که؛ لشکری آماده و [[تجهیز]] شده در [[اختیار]] توست، پس به سوی ما روانه شو؟ اینک من آمدهام! اگر آمدنم را ناخوش دارید، برمیگردم.<ref>الامامه و السیاسه، ج۲، ص۶؛ تذکرة الخواص، ص۲۱۹.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
پس از [[مرگ]] مختار در [[سال ۶۷ هجری]]، [[حارث بن عبدالله بن ابیربیعه مخزومی]] ملقب به قباع به [[دستور]] ابنزبیر [[والی کوفه]] گردید. شبث [[ریاست]] [[شرطه]] آن شهر را از طرف وی به عهده گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۲۷۴؛ تهذیب التهذیب، ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref> در دوران [[حکومت]] مصعب بن زبیر در [[عراق]] شبث به [[جنگ با خوارج]] اَزارقه که در [[فارس]] و [[عراق]] [[شورش]] کرده بودند، رفت.<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۶، ص۱۲۳-۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸۳.</ref> به این ترتیب با سیاستپیشگی هر [[روز]] به رنگی درآمد. | پس از [[مرگ]] مختار در [[سال ۶۷ هجری]]، [[حارث بن عبدالله بن ابیربیعه مخزومی]] ملقب به قباع به [[دستور]] ابنزبیر [[والی کوفه]] گردید. شبث [[ریاست]] [[شرطه]] آن شهر را از طرف وی به عهده گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۲۷۴؛ تهذیب التهذیب، ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref> در دوران [[حکومت]] مصعب بن زبیر در [[عراق]] شبث به [[جنگ با خوارج]] اَزارقه که در [[فارس]] و [[عراق]] [[شورش]] کرده بودند، رفت.<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۶، ص۱۲۳-۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸۳.</ref> به این ترتیب با سیاستپیشگی هر [[روز]] به رنگی درآمد. | ||
بنا به [[نقلی]] شبث در «[[یوم]] جبانة السبیع» هنگام [[نبرد]] با مختار در [[کوفه]] به [[سال ۶۶ هجری]] کشته شد.<ref>ر.ک: انساب الاشراف، ج۵، ص۲۳۴-۲۳۵، ۲۵۱.</ref> | بنا به [[نقلی]] شبث در «[[یوم]] جبانة السبیع» هنگام [[نبرد]] با مختار در [[کوفه]] به [[سال ۶۶ هجری]] کشته شد.<ref>ر.ک: انساب الاشراف، ج۵، ص۲۳۴-۲۳۵، ۲۵۱.</ref> لکن بنا به نقلی دیگر او تا مدتی بعد میزیسته است و سپس با [[مرگ طبیعی]] و به علت [[بیماری]] مُرد.<ref> ر.ک: همان، ص۲۳۵، ۲۷۵-۲۷۶.</ref> [[ابنحجر]] [[مرگ]] وی را در حدود [[سال ۷۰ هجری]] نوشته است <ref>الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۱۶۳.</ref> که به نظر منطقی مینماید. اما پارهای [[روایات]] دیگر آن را در حدود ۸۰ یا ۹۰ [[هجری]] نوشتهاند.<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۶، ص۱۰۲.</ref> بنا به نقل ابنسعد گروههای متعددی بر سر جنازه او حاضر شدند و [[عزاداری]] کردند.<ref>الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۱۶.</ref> | ||
شبث مسجدی در کوفه بنا کرده بود. [[امام علی]]{{ع}} [[مردم]] را از [[خواندن نماز]] در پنج [[مسجد]] در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از [[واقعه کربلا]]، او مسجدش را [[تجدید]] بنا کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۱۰۱، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۳۰-۱۳۹.</ref> | شبث مسجدی در کوفه بنا کرده بود. [[امام علی]]{{ع}} [[مردم]] را از [[خواندن نماز]] در پنج [[مسجد]] در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از [[واقعه کربلا]]، او مسجدش را [[تجدید]] بنا کرد.<ref>الکافی، ج۳، ص۱۰۱، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۳۰-۱۳۹.</ref> |