بدون خلاصۀ ویرایش
(←عدالت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
اگر علی{{ع}} [[دادگرترین]] [[مردم]] باشد، جای [[شگفتی]] نیست، بلکه اگر دارای چنین ویژگیهای نبود شگفتآور بود. داستان علی در موضوع عدالت، از یادگارهای [[ارزشمندی]] است که [[مقام]] انسانیّت و [[روح انسانی]] را [[عزّت]] و [[سربلندی]] میبخشد. | اگر علی{{ع}} [[دادگرترین]] [[مردم]] باشد، جای [[شگفتی]] نیست، بلکه اگر دارای چنین ویژگیهای نبود شگفتآور بود. داستان علی در موضوع عدالت، از یادگارهای [[ارزشمندی]] است که [[مقام]] انسانیّت و [[روح انسانی]] را [[عزّت]] و [[سربلندی]] میبخشد. | ||
[[امام]]{{ع}} به هنگام [[محاکمه]] و یا [[اجرای عدالت]]، بین خود و [[توده]] مردم تفاوتی قائل نمیشد، بلکه برای [[آرامش روح]] خویش، در صورت [[لزوم]] میکوشید تا در مجلس محاکمه حضور یابد. | [[امام]]{{ع}} به هنگام [[محاکمه]] و یا [[اجرای عدالت]]، بین خود و [[توده]] مردم تفاوتی قائل نمیشد، بلکه برای [[آرامش روح]] خویش، در صورت [[لزوم]] میکوشید تا در مجلس محاکمه حضور یابد. | ||
در سادهترین [[کارها]] نیز عدالت در [[روح]] علی جاری بود، سفارشات و [[نامههای امام]] به [[فرمانداران]] و کارگزارانش، پیرامون یک محور یعنی عدالت، دور میزد. بههرحال عدالت در [[دل]] علی و پیروانش [[پیروز]] گردید، هرچند بر او و پیروانش [[جور]] و جفای فراوانی روا داشتند | در سادهترین [[کارها]] نیز عدالت در [[روح]] علی جاری بود، سفارشات و [[نامههای امام]] به [[فرمانداران]] و کارگزارانش، پیرامون یک محور یعنی عدالت، دور میزد. بههرحال عدالت در [[دل]] علی و پیروانش [[پیروز]] گردید، هرچند بر او و پیروانش [[جور]] و جفای فراوانی روا داشتند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۴۷.</ref>. | ||
== [[مصادره اموال]] به یغما رفته == | == [[مصادره اموال]] به یغما رفته == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ}}؛ | {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ}}؛ | ||
«به [[خدا]] [[سوگند]]! آنچه از عطایای [[عثمان]] و آنچه از [[بیت المال]] [[مسلمین]] به این و آن بخشیده به صاحبش (بیت المال) بر میگردانم اگر چه با آن [[اموال]]، کابین و [[مهریه]] [[زنان]] و یا با آن [[کنیزان]] خریده باشند؛ زیرا [[عدالت]] [[گشایش]] میآورد و کسی که عدالت بر وی گران آید [[تحمل]] [[ظلم و ستم]] بر او گرانبارتر خواهد بود»<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۰؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>. | «به [[خدا]] [[سوگند]]! آنچه از عطایای [[عثمان]] و آنچه از [[بیت المال]] [[مسلمین]] به این و آن بخشیده به صاحبش (بیت المال) بر میگردانم اگر چه با آن [[اموال]]، کابین و [[مهریه]] [[زنان]] و یا با آن [[کنیزان]] خریده باشند؛ زیرا [[عدالت]] [[گشایش]] میآورد و کسی که عدالت بر وی گران آید [[تحمل]] [[ظلم و ستم]] بر او گرانبارتر خواهد بود»<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۰؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.</ref>. | ||
این سخنان تند ولی صریح و آشکار درباره باز گرداندن اموال کسانی بود که عثمان به جمعی از بستگان و اصحابش بدون این که خدمتی به [[اسلام]] و مسلمین کرده باشند بخشیده بود. | این سخنان تند ولی صریح و آشکار درباره باز گرداندن اموال کسانی بود که عثمان به جمعی از بستگان و اصحابش بدون این که خدمتی به [[اسلام]] و مسلمین کرده باشند بخشیده بود. | ||
[[ابن ابی الحدید]] میگوید: [[امام]] پس از [[تصدی]] [[خلافت]] بلافاصله دستور داد تمام سلاحهایی که در [[خانه]] عثمان بود و بر [[ضد]] [[مسلمانان]] به کار رفته است، و شترهای [[زکات]] و تمام اموالی که او و اصحابش از بیت المال [[تصرف]] کرده بودند در هر کجا که باشد بگیرند و به بیت المال برگردانند... وقتی این خبر در «ایله» (یکی از مناطق [[شام]]) به [[عمرو بن عاص]] رسید (هنگامی که [[انقلابیون]] به عثمان [[حمله]] کردند [[عمر]] و عاص فرار کرد و به ایله گریخت) نامهای به [[معاویه]] نوشت و یادآور شد که هر [[فکری]] داری بکن؛ زیرا فرزند [[ابوطالب]] تمام ثروتی را که در این مدت تهیه کردهای از تو خواهد گرفت همان طوری که از [[عصا]] پوستش کنده میشود<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. آری علی{{ع}} از همان روزی که به [[مقام حکومت]] رسید عملاً دست به کار شد و [[عدالت اجتماعی]] را به [[اجرا]] درآورد | [[ابن ابی الحدید]] میگوید: [[امام]] پس از [[تصدی]] [[خلافت]] بلافاصله دستور داد تمام سلاحهایی که در [[خانه]] عثمان بود و بر [[ضد]] [[مسلمانان]] به کار رفته است، و شترهای [[زکات]] و تمام اموالی که او و اصحابش از بیت المال [[تصرف]] کرده بودند در هر کجا که باشد بگیرند و به بیت المال برگردانند... وقتی این خبر در «ایله» (یکی از مناطق [[شام]]) به [[عمرو بن عاص]] رسید (هنگامی که [[انقلابیون]] به عثمان [[حمله]] کردند [[عمر]] و عاص فرار کرد و به ایله گریخت) نامهای به [[معاویه]] نوشت و یادآور شد که هر [[فکری]] داری بکن؛ زیرا فرزند [[ابوطالب]] تمام ثروتی را که در این مدت تهیه کردهای از تو خواهد گرفت همان طوری که از [[عصا]] پوستش کنده میشود<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۶۹.</ref>. آری علی{{ع}} از همان روزی که به [[مقام حکومت]] رسید عملاً دست به کار شد و [[عدالت اجتماعی]] را به [[اجرا]] درآورد<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۹۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |