بصره در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '''']] == پانویس == {{پانویس}}' به '''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - '== پرسش‌های وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*زمانی که [[جنگ جمل]] پایان یافت امیر‌المؤمنین{{ع}} خطبه‌ای فرمود و در آن [[خطبه]] درباره [[بصره]] چنین گفت: ای [[اهل بصره]]! ای شهری که سه بار (توسط [[مردم]]) با ساکنین آن زیر و رو خواهد شد، و در چهارمین مرتبه نیز [[خداوند]] آن را زیر و رو می‌کند. سپس خطاب به [[اصحاب جمل]]<ref>اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین{{ع}} جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نام‌های شتر در زبان عربی، جمل است.</ref> کرد و فرمود: ای لشکری که گرد این [[زن]] جمع شده‌اید و با نعره این شتر جمع شدید و [[اجابت]] او کردید، زمانی که پاهای شتر (توسط [[امام حسن]]{{ع}}) قطع شد همگی فرار کردید! چه [[اخلاق]] [[پستی]] دارید و چقدر منافق‌صفت هستید. آبتان تلخ و [[زمین]] شهرتان گندیده‌ترین زمین‌ها باد. [[شهر]] شما دورترین [[شهر]] از ([[رحمت]]) [[آسمان]] است و نه بخش از ده بخش [[بدی]] در این سرزمین است، آن‌که در این [[شهر]] ماندگار شده، چون [[خطاکار]] بوده و آن‌که از این [[شهر]] خارج شده، به واسطه [[بخشایش]] خداست. گویا می‌بینم که شهرتان در میان [[آب]] [[غرق]] شده و فقط ساختمان‌های بلند آن در میان [[آب]] نمایان است، مثل پرنده‌ای که در [[آب]] شنا می‌کند. هر زمان دیدید که خانه‌های حصیری در [[بصره]] به بناهای محکم و قصر تبدیل شدند از [[بصره]] کوچ کنید زیرا به زودی [[بصره]] نابود خواهد شد... فتنه‌هایی بزرگ، یکی پس از دیگری در [[بصره]] روی خواهد داد، که در یکی از این [[فتنه‌ها]] گروهی همدیگر را می‌کشند و در دیگری [[خانه‌ها]] خراب می‌شود و [[ثروت‌ها]] بر باد می‌رود و [[زنان]] [[اسیر]] شده و به گونه‌ای سخت سر بریده می‌شوند. ای وای از این جنایت، که بسیار عجیب است و کسی تا کنون مانند آن را انجام نداده است. [[فتنه]] دیگر [[بصره]] آن است که [[دجال]] - که چشمی از او بسته و چشم دیگرش مانند لخته [[خون]] سرخ و برآمده است - به [[بصره]] می‌آید و هفتاد هزار نفر از اهالی [[بصره]] از او [[پیروی]] می‌کنند؛ آنها مسیحیانی هستند که [[انجیل]] در گردن آویخته‌اند و گروهی از آنان گشته و گروهی فرار می‌کنند. سپس زلزله‌ای در [[بصره]] واقع خواهد شد و پس از آن سنگباران خواهد شد. سپس در [[بصره]] [[خسف]] و [[فرورفتن]] [[زمین]] واقع خواهد شد و عده‌ای به شکل بوزینه [[مسخ]] می‌شوند و پس از آن گرسنگی‌ای سخت بر آنان [[حاکم]] می‌شود و پس از آن به [[مرگ سرخ]] یعنی [[غرق]] شدن دچار خواهند شد...<ref>البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کرده‌اند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر.ک: مرگ سرخ و سفید.</ref> در ادامه [[حدیث]] [[حضرت]] فرمود: [[خداوند]] در [[معراج]] [[شهر بصره]] را در کنار [[فرات]] به [[رسول خدا]]{{صل}} نشان داد و به او [[وحی]] نمود. اینجا [[بصره]] است که دورترین زمین‌ها به [[آسمان]] و نزدیک‌ترین زمین‌ها به [[آب]] است و زودتر از همه جا ویران خواهد شد. [[زمین]] شما [[پست‌ترین]] [[خاک]] و پر عذاب‌ترین زمین‌هاست و چند مرتبه در زمان‌های گذشته [[خسف]] شده و فرورفته است و باز هم تکرار خواهد شد و [[بصره]] و حوالی آن در [[آب]] فرو خواهد رفت، و من (یعنی [[امیر المؤمنین]]{{ع}}) می‌دانم که [[آب]] از کجا خواهد جوشید و بلاهایی بر این سرزمین خواهد رسید که همه آنها را می‌دانم و شما نمی‌دانید! کسی که قبل از [[غرق شدن بصره در آب]]، از آن خارج شود، مورد [[رحمت]] خداست و کسی که در آن باقی بماند، به خاطر گناهانی است که مرتکب شده است، البته به جز کسی که برای [[پاسداری از مرزها]] در آنجا مانده باشد. بدانید که [[خدا]] بر کسی [[ظلم]] روا نمی‌دارد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>.  
*زمانی که [[جنگ جمل]] پایان یافت امیر‌المؤمنین{{ع}} خطبه‌ای فرمود و در آن [[خطبه]] درباره [[بصره]] چنین گفت: ای [[اهل بصره]]! ای شهری که سه بار (توسط [[مردم]]) با ساکنین آن زیر و رو خواهد شد، و در چهارمین مرتبه نیز [[خداوند]] آن را زیر و رو می‌کند. سپس خطاب به [[اصحاب جمل]]<ref>اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین{{ع}} جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نام‌های شتر در زبان عربی، جمل است.</ref> کرد و فرمود: ای لشکری که گرد این [[زن]] جمع شده‌اید و با نعره این شتر جمع شدید و [[اجابت]] او کردید، زمانی که پاهای شتر (توسط [[امام حسن]]{{ع}}) قطع شد همگی فرار کردید! چه [[اخلاق]] [[پستی]] دارید و چقدر منافق‌صفت هستید. آبتان تلخ و [[زمین]] شهرتان گندیده‌ترین زمین‌ها باد. [[شهر]] شما دورترین [[شهر]] از ([[رحمت]]) [[آسمان]] است و نه بخش از ده بخش [[بدی]] در این سرزمین است، آن‌که در این [[شهر]] ماندگار شده، چون [[خطاکار]] بوده و آن‌که از این [[شهر]] خارج شده، به واسطه [[بخشایش]] خداست. گویا می‌بینم که شهرتان در میان [[آب]] [[غرق]] شده و فقط ساختمان‌های بلند آن در میان [[آب]] نمایان است، مثل پرنده‌ای که در [[آب]] شنا می‌کند. هر زمان دیدید که خانه‌های حصیری در [[بصره]] به بناهای محکم و قصر تبدیل شدند از [[بصره]] کوچ کنید زیرا به زودی [[بصره]] نابود خواهد شد... فتنه‌هایی بزرگ، یکی پس از دیگری در [[بصره]] روی خواهد داد، که در یکی از این [[فتنه‌ها]] گروهی همدیگر را می‌کشند و در دیگری [[خانه‌ها]] خراب می‌شود و [[ثروت‌ها]] بر باد می‌رود و [[زنان]] [[اسیر]] شده و به گونه‌ای سخت سر بریده می‌شوند. ای وای از این جنایت، که بسیار عجیب است و کسی تا کنون مانند آن را انجام نداده است. [[فتنه]] دیگر [[بصره]] آن است که [[دجال]] - که چشمی از او بسته و چشم دیگرش مانند لخته [[خون]] سرخ و برآمده است - به [[بصره]] می‌آید و هفتاد هزار نفر از اهالی [[بصره]] از او [[پیروی]] می‌کنند؛ آنها مسیحیانی هستند که [[انجیل]] در گردن آویخته‌اند و گروهی از آنان گشته و گروهی فرار می‌کنند. سپس زلزله‌ای در [[بصره]] واقع خواهد شد و پس از آن سنگباران خواهد شد. سپس در [[بصره]] [[خسف]] و [[فرورفتن]] [[زمین]] واقع خواهد شد و عده‌ای به شکل بوزینه [[مسخ]] می‌شوند و پس از آن گرسنگی‌ای سخت بر آنان [[حاکم]] می‌شود و پس از آن به [[مرگ سرخ]] یعنی [[غرق]] شدن دچار خواهند شد...<ref>البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کرده‌اند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر.ک: مرگ سرخ و سفید.</ref> در ادامه [[حدیث]] [[حضرت]] فرمود: [[خداوند]] در [[معراج]] [[شهر بصره]] را در کنار [[فرات]] به [[رسول خدا]]{{صل}} نشان داد و به او [[وحی]] نمود. اینجا [[بصره]] است که دورترین زمین‌ها به [[آسمان]] و نزدیک‌ترین زمین‌ها به [[آب]] است و زودتر از همه جا ویران خواهد شد. [[زمین]] شما [[پست‌ترین]] [[خاک]] و پر عذاب‌ترین زمین‌هاست و چند مرتبه در زمان‌های گذشته [[خسف]] شده و فرورفته است و باز هم تکرار خواهد شد و [[بصره]] و حوالی آن در [[آب]] فرو خواهد رفت، و من (یعنی [[امیر المؤمنین]]{{ع}}) می‌دانم که [[آب]] از کجا خواهد جوشید و بلاهایی بر این سرزمین خواهد رسید که همه آنها را می‌دانم و شما نمی‌دانید! کسی که قبل از [[غرق شدن بصره در آب]]، از آن خارج شود، مورد [[رحمت]] خداست و کسی که در آن باقی بماند، به خاطر گناهانی است که مرتکب شده است، البته به جز کسی که برای [[پاسداری از مرزها]] در آنجا مانده باشد. بدانید که [[خدا]] بر کسی [[ظلم]] روا نمی‌دارد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.</ref>.  
*امیر‌المؤمنین{{ع}} در [[حدیثی]] به [[ابن عباس]] فرمود:... زمانی که [[مصر]] نابود شود، در [[بصره]] [[خسف]] (به [[زمین]] [[فرورفتن]]) پدیدار می‌شود و زمین‌های حاصلخیز و حومه [[بصره]] به [[زمین]] فرو می‌روند و دو [[خسف]] دیگر در بازار و [[مسجد]] [[شهر]] روی خواهد داد و پس از آن [[آب]] [[شهر]] را فرامی‌گیرد و [[طوفان]] به پا می‌شود و هر کسی که در [[جنگ]] با [[شمشیر]] کشته نشده است، در [[آب]] [[غرق]] می‌شود، به جز کسانی که از [[بصره]] خارج شوند و در اطراف [[بصره]] ساکن شوند... <ref>ملاحم: ص ۱۲۵.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref>.
*امیر‌المؤمنین{{ع}} در [[حدیثی]] به [[ابن عباس]] فرمود:... زمانی که [[مصر]] نابود شود، در [[بصره]] [[خسف]] (به [[زمین]] [[فرورفتن]]) پدیدار می‌شود و زمین‌های حاصلخیز و حومه [[بصره]] به [[زمین]] فرو می‌روند و دو [[خسف]] دیگر در بازار و [[مسجد]] [[شهر]] روی خواهد داد و پس از آن [[آب]] [[شهر]] را فرامی‌گیرد و [[طوفان]] به پا می‌شود و هر کسی که در [[جنگ]] با [[شمشیر]] کشته نشده است، در [[آب]] [[غرق]] می‌شود، به جز کسانی که از [[بصره]] خارج شوند و در اطراف [[بصره]] ساکن شوند... <ref>ملاحم: ص ۱۲۵.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۴۲.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث بصره است. "بصره" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بصره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بصره در موعودنامه

  • از شهرهای معروف، دومین شهر و بندر منحصربه‌فرد عراق است و آن را قبّة الاسلام، خزانة العرب و رعناء می‌خوانده‌اند. در خبر آمده که هیچ شهری نیست، جز اینکه هنگام ظهور مهدی(ع) گروهی از آن به حضرت بپیوندند، جز بصره که حتی یک نفر از آن شهر، با حضرت نباشد[۱]. در روایات آخر الزمان از حضرت امیر(ع) روایت شده که: "بصره، برای ویرانی از همه جا نزدیک‌تر، خاکش از همه‌جا سخت‌تر، در معرض عذاب الهی از همه‌جا بیشتر است. ای مردم بصره! و ای ساکنان آبادی‌های اطراف بصره! آگاه باشید که روز سخت و بلای دردناکی از آب در انتظار شماست، من می‌دانم که این آب از کدام منطقه شما بیرون خواهد زد، پیش از آن نیز فاجعه‌های سختی بر شما خواهد رسید که علم آن از شما پنهان شده و بر ما عطا شده است... ای اهل بصره! اخلاقتان پیچیده، آئین‌تان منافقانه، آبتان تلخ، خاک کشورتان از هر خاکی گندیده‌تر و از آسمان دورتر است، نُه دهم شرّ در شهر شماست... گویی با چشم خود می‌بینم که شهر شما را آب گرفته است. از ساختمان‌های شهر جز گنبد مسجدتان دیده نمی‌شود که همانند سینه مرغی در اقیانوس بیکران شناور به نظر می‌رسد. هنگامی که دیدند کوخ‌های بصره تبدیل به کاخ شده و باغ‌های اطراف آن تبدیل به قصر شده، بدانند که عمر بصره به پایان رسیده، دیگر بصره‌ای وجود نخواهد داشت"[۲]. در روایتی آمده است که قائم ظهور نمی‌کند جز اینکه دو نامه خوانده شود: یکی در بصره، دیگری در کوفه. که در هردو نامه، از علی بن ابی طالب(ع) اظهار برائت می‌شود[۳]. در روایت دیگری آمده است: "بصره، خسف می‌شود و ویران می‌گردد و وحشت شدیدی بر سراسر عراق حکمفرما می‌شود که احدی آسایش و آرامش نمی‌یابد"[۴][۵].

بصره در فرهنگنامه آخرالزمان

منابع

پانویس

  1. همان، ص ۱۹۴.
  2. الملاحم و الفتن، ص ۱۰۲؛ الزام الناصب، ص ۲۴۲؛ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۰۱۵.
  3. غیبة نعمانی، ص ۱۶۵؛ غیبة طوسی، ص ۲۶۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۱.
  4. اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ منتخب الاثر، ص ۴۲۵.
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۸.
  6. تفسیر قمی: ج ۲، ص ۳۴۰. ذیل تفسر آیه ۵۳ سوره نجم ﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى «و شهرهای زیر و روشده (ی قوم لوط) را نگونسار کرد».
  7. باد زرد رنگ شاید به علت ذرات غباری است که به همراه باد جابجا می‌شوند و هنگام باد و باران به علت انعکاس نور خورشید، از لایه‌های بالایی جو به پایین، توسط ذرات معلق، فضا روشن می‌شود.
  8. ملاحم: ص ۱۲۶.
  9. زنگبار همان جمهوری تانزانیای فعلی است، که اکنون یکی از جزایر مهم این کشور به نام زنگبار نامیده می‌شود. گروهی از ایران از شهرهای شیراز، شوشتر و سیراف در سال ۹۵۶ قمری به این کشور مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
  10. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
  11. ملاحم: ص ۱۲۵.
  12. ملاحم: ص ۱۲۶.
  13. اصحاب جمل نام گروهی است که به سرکردگی طلحه و زبیر گرد عایشه، یکی از همسران رسول خدا که بر شتری سوار بود، در بصره جمع شده بودند و با امیرالمؤمنین(ع) جنگیدند و این جنگ به جنگ جمل نامیده شد، زیرا در آن عایشه بر شتری سوار بود و یکی از نام‌های شتر در زبان عربی، جمل است.
  14. البته در بعضی از روایات مرگ سرخ را مرگ با شمشیر معنا کرده‌اند و شاید هر دو مرگ نیز به این تعبیر گفته شود. ر.ک: مرگ سرخ و سفید.
  15. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۴.
  16. ملاحم: ص ۱۲۵.
  17. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۲.