فدک در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ': <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">' به '<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = فدک | |||
| عنوان مدخل = فدک | |||
| مداخل مرتبط = [[فدک در کلام اسلامی]] - [[فدک در تاریخ اسلامی]] - [[فدک در فقه سیاسی]] - [[فدک در معارف و سیره فاطمی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''فدک''' روستایی آباد و حاصلخیز در ۱۳۰ کیلومتری [[مدینه]] بود که در سال ۷ هجری بدون خونریزی به دست [[پیامبر]]{{صل}} [[فتح]] شد و براساس [[آیات قرآن]] به عنوان، "فیئ" و ملک شخصی پیامبر{{صل}} بود و حضرت به [[دستور خداوند]] آن را به [[حضرت زهرا]]{{س}} بخشید. اما بعد از ایشان [[خلیفه اول]] براساس اهداف [[سیاسی]] آن را [[غصب]] کرد و در برابر استدلالات و [[بینه]] حضرت حاضر به پس دادن آن نشد. [[غصب فدک]] نمادی از [[مظلومیت اهل بیت]]{{ع}} است. | '''فدک''' روستایی آباد و حاصلخیز در ۱۳۰ کیلومتری [[مدینه]] بود که در سال ۷ هجری بدون خونریزی به دست [[پیامبر]]{{صل}} [[فتح]] شد و براساس [[آیات قرآن]] به عنوان، "فیئ" و ملک شخصی پیامبر{{صل}} بود و حضرت به [[دستور خداوند]] آن را به [[حضرت زهرا]]{{س}} بخشید. اما بعد از ایشان [[خلیفه اول]] براساس اهداف [[سیاسی]] آن را [[غصب]] کرد و در برابر استدلالات و [[بینه]] حضرت حاضر به پس دادن آن نشد. [[غصب فدک]] نمادی از [[مظلومیت اهل بیت]]{{ع}} است. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:فدک | [[رده:فدک]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۹
فدک روستایی آباد و حاصلخیز در ۱۳۰ کیلومتری مدینه بود که در سال ۷ هجری بدون خونریزی به دست پیامبر(ص) فتح شد و براساس آیات قرآن به عنوان، "فیئ" و ملک شخصی پیامبر(ص) بود و حضرت به دستور خداوند آن را به حضرت زهرا(س) بخشید. اما بعد از ایشان خلیفه اول براساس اهداف سیاسی آن را غصب کرد و در برابر استدلالات و بینه حضرت حاضر به پس دادن آن نشد. غصب فدک نمادی از مظلومیت اهل بیت(ع) است.
مقدمه
فدک، یکی از دهکدههای آبادی بود که به فاصله یکصد و چهل کیلومتری مدینه قرار داشت[۱]. در سال هفتم هجری، که قلعههای "خیبر" یکی پس از دیگری در برابر رزمندگان اسلام سقوط کرد، ساکنان فدک با پیامبر(ص) از در صلح در آمده و تسلیم شدند؛ به گونهای که نیمی از زمین و باغهای خود را به آن حضرت واگذار کردند[۲]. با توجه به آیه هفتم از سورۀ مبارکه حشر[۳]، فدک، ملک طلق پیامبر(ص) بوده و به وی اختصاص داشت. از اینرو، آن حضرت فدک را به دخترش "فاطمه"(س) بخشید. پس از رحلت پیامبر(ص) کسانی که وجود چنین قدرت عظیم اقتصادی را در دست همسرش - علی(ع) - مزاحم قدرت سیاسی خود میدیدند با جعل حدیث نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُوَرِّثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ[۴] آن را به نفع حکومت مصادره کردند. داستان فدک و حوادث گوناگون مربوط به آن، از دردناکترین و عبرتآموزترین فرازهای تاریخ اسلام است[۵]. گفتنی است، عمر بن عبدالعزیز - خلیفه اموی - با حفظ سرزمین فدک در ملک حکومت، منافع آن را میان فرزندان بنی هاشم تقسیم نمود[۶]. مأمون عباسی برای نخستین بار با انگیزه سیاسی و تحمیل ولایتعهدی بر امام رضا(ع) طی حکم و سند رسمی سرزمین مزبور را به بنی هاشم مسترد داشت[۷][۸].
منابع
پانویس
- ↑ مراصد الاطلاع، ج۳، ص۱۰۲۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۴۱۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۴۸؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۱۷۶.
- ↑ ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۰۴؛ صحیح بخاری، ج۲، ص۱۸۶؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۴۹؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۱۵.
- ↑ برای آگاهی بیشتر در مورد نقل و انتقال فدک دردورههای بعد، ر.ک: شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۷ و ج۱۶، ص۳۷۴؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵؛ سیره حلبی، ج۳، ص۴۰۰؛ تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۱۱.
- ↑ معجم البلدان، ج۴، ص۲۴۰؛ معالم المدرستین، ج۲، ص۱۶۶-۱۶۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۸۱ و ۱۰۳.
- ↑ معجم البلدان، ج۴، ص۲۴۰.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۴۳.