پیمان برادری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:


==اهداف و ثمرات [[پیمان]]==
==اهداف و ثمرات [[پیمان]]==
*یکی از نخستین کارکردهای [[پیمان]] [[اخوت]]، [[احساس مسئولیت]] بیشتر [[مسلمانان]] نسبت به هم، به ویژه در مسائل [[مالی]] بود. زمانی که [[مسلمانان]] دو به دو با هم [[برادر]] شدند، هریک (به ویژه [[انصار]]) می‌کوشیدند [[برادران دینی]] خود را در مواقعی که [[نیاز]] [[مالی]] دارند، [[حمایت]] کنند؛ طوری که عده‌ای از [[انصار]]، حتی حاضر شدند نیمی از [[اموال]] خود را به [[مهاجران]] ببخشند<ref>محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.</ref>؛ حتی یکی از آنان به هم‌پیمان خود گفت که حاضر است یکی از زیباترین [[زنان]] خود را [[طلاق]] دهد و به [[عقد]] [[برادر]] مهاجرش در آورد<ref>محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.</ref>. تا وقوع [[جنگ احد]]، در واقع، [[عقیده]] هریک از شرکت‌کنندگان در [[پیمان]] نسبت به [[برادر]] خود چنان بود که می‌توانستند از [[میراث]] [[برادر]] خود سهم ببرند. از این پیمان برادری به "ولایر" تعبیر شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، جمعی از همکاران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. [[روایت]] شده است که [[خلیفه دوم]] که [[دستور]] تنظیم دیوان‌ها را صادر کرد -و دیوان‌ها بر مبنای نسبت تنظیم شدند- از [[بلال]] که در آن هنگام به جبهه‌های [[جنگ]] [[شام]] رفته بود، پرسیده بود: "سهم خود را به چه کسی واگذار می‌کنی؟" [[بلال]] در پاسخ گفته بود: "به ابورویحه که هرگز از او جدا نخواهم شد به سبب آن پیمان برادری که [[رسول خدا]]{{صل}} میان من و او برقرار فرمود"<ref>محمد ابوزهرة، خاتم النبیین{{صل}}، ج۲، ص۴۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۶.</ref>. [[خلیفه]] نیز سهمیه او را به سهم ابورویحه از [[بیت‌المال]] ضمیمه کرده بود. [[حمزة بن عبدالمطلب]] که با [[زید بن حارثه]] [[برادر]] شده بود، در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید. وی در وصیت‌نامه خود، [[زید بن حارثه]] را [[وصی]] خود قرار داده بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۵۸.</ref>.
*یکی از نخستین کارکردهای [[پیمان]] [[اخوت]]، [[احساس مسئولیت]] بیشتر [[مسلمانان]] نسبت به هم، به ویژه در مسائل [[مالی]] بود. زمانی که [[مسلمانان]] دو به دو با هم [[برادر]] شدند، هریک (به ویژه [[انصار]]) می‌کوشیدند [[برادران دینی]] خود را در مواقعی که [[نیاز]] [[مالی]] دارند، [[حمایت]] کنند؛ طوری که عده‌ای از [[انصار]]، حتی حاضر شدند نیمی از [[اموال]] خود را به [[مهاجران]] ببخشند<ref>محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.</ref>؛ حتی یکی از آنان به هم‌پیمان خود گفت که حاضر است یکی از زیباترین [[زنان]] خود را [[طلاق]] دهد و به [[عقد]] [[برادر]] مهاجرش در آورد<ref>محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.</ref>. تا وقوع [[جنگ احد]]، در واقع، [[عقیده]] هریک از شرکت‌کنندگان در [[پیمان]] نسبت به [[برادر]] خود چنان بود که می‌توانستند از [[میراث]] [[برادر]] خود سهم ببرند. از این پیمان برادری به "ولایت" تعبیر شده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، جمعی از همکاران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. [[روایت]] شده است که [[خلیفه دوم]] که [[دستور]] تنظیم دیوان‌ها را صادر کرد -و دیوان‌ها بر مبنای نسبت تنظیم شدند- از [[بلال]] که در آن هنگام به جبهه‌های [[جنگ]] [[شام]] رفته بود، پرسیده بود: "سهم خود را به چه کسی واگذار می‌کنی؟" [[بلال]] در پاسخ گفته بود: "به ابورویحه که هرگز از او جدا نخواهم شد به سبب آن پیمان برادری که [[رسول خدا]]{{صل}} میان من و او برقرار فرمود"<ref>محمد ابوزهرة، خاتم النبیین{{صل}}، ج۲، ص۴۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۶.</ref>. [[خلیفه]] نیز سهمیه او را به سهم ابورویحه از [[بیت‌المال]] ضمیمه کرده بود. [[حمزة بن عبدالمطلب]] که با [[زید بن حارثه]] [[برادر]] شده بود، در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید. وی در وصیت‌نامه خود، [[زید بن حارثه]] را [[وصی]] خود قرار داده بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۵۸.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} با طرح [[پیمان]] [[اخوت]] و [[برادری]]، موفق شد [[وحدت اسلامی]] را تحقق بخشد. [[سلیمان قندوزی]] می‌گوید: "[[امام علی]]{{ع}}، پس از همه با [[پیامبر]]{{صل}}[[پیمان]] [[اخوت]] بست. آن [[حضرت]] به [[پیامبر]] عرض کرد: چرا [[اصحاب]] خود را با یکدیگر [[برادر]] کردی؛ ولی [[عقد اخوت]] میان من و دیگری برقرار نکردی؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: به خدایی که مرا برای [[هدایت]] [[مبعوث]] کرد [[سوگند]]! بدین سبب، کار [[برادری]] تو را عقب انداختم که می‌خواستم در پایان با تو [[برادر]] شوم. تو برای من، مانند هارونی برای [[موسی]]؛ جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست. تو [[برادر]] و [[وارث]] [[منی]]"<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۲۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۲۰-۲۲۱.</ref>.  
*[[پیامبر]]{{صل}} با طرح [[پیمان]] [[اخوت]] و [[برادری]]، موفق شد [[وحدت اسلامی]] را تحقق بخشد. [[سلیمان قندوزی]] می‌گوید: "[[امام علی]]{{ع}}، پس از همه با [[پیامبر]]{{صل}}[[پیمان]] [[اخوت]] بست. آن [[حضرت]] به [[پیامبر]] عرض کرد: چرا [[اصحاب]] خود را با یکدیگر [[برادر]] کردی؛ ولی [[عقد اخوت]] میان من و دیگری برقرار نکردی؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: به خدایی که مرا برای [[هدایت]] [[مبعوث]] کرد [[سوگند]]! بدین سبب، کار [[برادری]] تو را عقب انداختم که می‌خواستم در پایان با تو [[برادر]] شوم. تو برای من، مانند هارونی برای [[موسی]]؛ جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست. تو [[برادر]] و [[وارث]] [[منی]]"<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۲۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۲۰-۲۲۱.</ref>.  



نسخهٔ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۰

مقدمه

زمان و مکان پیمان

ابن‌هشام نقل کرده است: "رسول خدا(ص) بین صحابه‌اش (مهاجران و انصار) رفت و فرمود: برادر شوید. سپس دست علی را گرفت و فرمود: برای من برادری نظیر علی بن ابی طالب نیست"[۱۶].

اهداف و ثمرات پیمان

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. غلامحسین زرگری‌نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۳۴۹.
  2. نهج البلاغه (خطبه ذی قار)، ص۳۵۳.
  3. غلامحسین زرگری‌نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۳۵۰-۳۵۳.
  4. «تاخوا فی الله أَخَوَيْنِ أَخَوَيْنِ‌»؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۴ و قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله(ص)، ج۱، ص۴۸۵.
  5. ده پهلوانی، طلعت، پیمان برادری، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۸.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۲-۵۰۳؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۱، ص۲۲۷-۲۲۸.
  7. قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵۲.
  8. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴.
  9. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۱، ص۲۳۰.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۱، ص۲۳۰.
  11. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۵۳.
  12. «و کسانی که پس از آن ایمان آورده و هجرت گزیده و همراه شما جهاد کرده‌اند از شمایند و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.
  13. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۵۳.
  14. نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۲۰۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۱۳۷.
  15. قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵۲-۱۵۳.
  16. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۴.
  17. ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج۲، ص۳۹۳.
  18. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۳۶۷.
  19. ده پهلوانی، طلعت، پیمان برادری، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۹.
  20. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵.
  21. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶.
  22. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱.
  23. عبدالرحمان ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳.
  24. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ ابن سعد به ۹۰ یا ۱۰۰ نفر اشاره کرده است.
  25. ده پهلوانی، طلعت، پیمان برادری، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۹-۲۲۰.
  26. محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.
  27. محمد بن یوسف، صالحی، سبل الهدی و الرشاد، ص۳۶۵.
  28. ناصر مکارم شیرازی، جمعی از همکاران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۶۵-۲۶۶.
  29. محمد ابوزهرة، خاتم النبیین(ص)، ج۲، ص۴۹۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۶.
  30. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۵۸.
  31. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۲۱.
  32. ده پهلوانی، طلعت، پیمان برادری، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۲۰-۲۲۱.