آزمایش الهی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: "با اینکه ما گفتیم [[خداوند]] [[اعمال]] بندگانش را تحت نظر دارد و اعطای نعمات برای [[امتحان]] و [[آزمایش]] آنهاست، اما [[طبیعت]] [[انسان]] [[ظلوم]] و جهول چنان است که وقتی پروردگارش او را مورد امتحان قرار میدهد و او را با اعطای [[نعمت]] ارجمند مینماید و گرامی و متنعم میسازد با خود میگوید: "[[خدای تعالی]] و [[پروردگار]] من مرا مورد [[کرامت]] و نعمت قرار داده است". یعنی [[گمان]] میکند نعمات و اکرامی که به او اعطا شده، موقت نیست. آن را دائمی و باقی میپندارد و بقای آن نعمت و [[قدرت]] را تضمین شده میبیند و به جای [[شکر]]، به [[کفران]] دچار میشود. در حالی که نعمت تا زمانی [[اکرام]] [[خدا]] محسوب میشود که خود انسان آن را وسیله کسب [[دوزخ]] قرار ندهد، اما وقتی خداوند به منظور امتحان، [[رزق]] او را تنگ میگیرد میگوید: "پروردگارم مرا [[خوار]] و [[ذلیل]] نمود". با این که ملاک کرامت در نزد خدا، [[تقرب]] به او به واسطه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] است و [[فقر]] و [[غنا]]، تفاوتی در این معنا ایجاد نمیکند. لذا [[دارایی]] یا فقر تنها برای امتحان است و [[رضایت]] یا [[نارضایتی]] خداوند، تأثیری در [[بخشش]] یا منع او ندارد. خداوند در هر دو صورت میخواهد انسان را آزمایش نماید و [[عاقبت]] انسان را، نتیجه این امتحانات مشخص میکند<ref>ترجمه المیزان.</ref>.<ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: "با اینکه ما گفتیم [[خداوند]] [[اعمال]] بندگانش را تحت نظر دارد و اعطای نعمات برای [[امتحان]] و [[آزمایش]] آنهاست، اما [[طبیعت]] [[انسان]] [[ظلوم]] و جهول چنان است که وقتی پروردگارش او را مورد امتحان قرار میدهد و او را با اعطای [[نعمت]] ارجمند مینماید و گرامی و متنعم میسازد با خود میگوید: "[[خدای تعالی]] و [[پروردگار]] من مرا مورد [[کرامت]] و نعمت قرار داده است". یعنی [[گمان]] میکند نعمات و اکرامی که به او اعطا شده، موقت نیست. آن را دائمی و باقی میپندارد و بقای آن نعمت و [[قدرت]] را تضمین شده میبیند و به جای [[شکر]]، به [[کفران]] دچار میشود. در حالی که نعمت تا زمانی [[اکرام]] [[خدا]] محسوب میشود که خود انسان آن را وسیله کسب [[دوزخ]] قرار ندهد، اما وقتی خداوند به منظور امتحان، [[رزق]] او را تنگ میگیرد میگوید: "پروردگارم مرا [[خوار]] و [[ذلیل]] نمود". با این که ملاک کرامت در نزد خدا، [[تقرب]] به او به واسطه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] است و [[فقر]] و [[غنا]]، تفاوتی در این معنا ایجاد نمیکند. لذا [[دارایی]] یا فقر تنها برای امتحان است و [[رضایت]] یا [[نارضایتی]] خداوند، تأثیری در [[بخشش]] یا منع او ندارد. خداوند در هر دو صورت میخواهد انسان را آزمایش نماید و [[عاقبت]] انسان را، نتیجه این امتحانات مشخص میکند<ref>ترجمه المیزان.</ref>.<ref>[[مهوشالسادات علوی|علوی، مهوشالسادات]]، [[ ابتلاء (مقاله)|مقاله «ابتلاء»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | ||
==[[ابتلاء]] در [[قرآن]]== | |||
در کتاب وجوه و نظائر دامغانی آمده است: | |||
[[تفسیر]] [[بلا]] دو صورت است: [[نعمت]] و آزمودن | |||
صورت اول: بلا یعنی نعمت. | |||
[[خداوند]] در [[سوره بقره]] میفرماید {{متن قرآن|وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ}}<ref>«و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref>؛این که خداوند شما را از [[شر]] [[فرعون]] [[نجات]] داد، یعنی این برای شما نعمتی بزرگ است. | |||
صورت دوم: بلا به معنای [[آزمایش]]، در [[سوره صافات]] آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ}}<ref>«بیگمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶.</ref><ref>الحسین بن محمد الدامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب الله العزیز، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref>. | |||
ابتلاء در قرآن بیشتر به معنای [[تکالیف]] و [[مسئولیتها]] به کار رفته است، یعنی در واقع به تکالیف و مسئولیتها نیز بلا گفته میشود. | |||
«راغب» در مفردات در این زمینه میگوید: | |||
به چند جهت بر [[تکلیف]] نام بلا اطلاق میشود: | |||
اول: تمامی تکالیف و مسئولیتها به گونهای برای [[بدن]] سخت و مشکل میباشند (و باعث خستگی و فرسودگی شخص میشوند) از این رو نام بلا بر آنها [[صدق]] میکند. | |||
دوم: تکالیف خداوند در واقع همان آزمونها میباشند. به این جهت است که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ}}<ref>«و بیگمان میآزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارشهای (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.</ref>. | |||
سوم: آزمونهای خداوند در مورد [[بندگان]] گاهی در [[شادی]] است تا سپاسگزار باشند و گاهی در [[سختی]] است تا [[شکیبایی]] پیشه کنند، بنابراین، [[رنج]] و [[اندوه]] و شادی و [[گشایش]] همگی بلا نامیده میشوند. رنج و اندوه زمینه شکیبایی را فراهم میسازد و شادی و گشایش موجبات [[شکر]] و [[سپاسگزاری]] را به دنبال خواهد داشت<ref>مفردات الفاظ القرآن، ص۱۴۵.</ref>. | |||
[[آزمون]] و [[امتحان]] خداوند و دیگران در [[هدف]] و [[انگیزه]] متفاوت است. خداوند با هدف به دست آوردن [[آگاهی]] کسی را امتحان نمیکند؛ زیرا به طور معمول امتحان را کسی برگزار میکند که از فرجام [[کارها]] بیخبر بوده و بخواهد با آزمودن بر آگاهیهای خویش بیفزاید، در حالی که [[خداوند]] بر گذشته و [[آینده]] و فرجام امور [[آگاه]] است<ref>الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۰۰؛ محمد بن الحسن الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۵؛ السید علی اکبر الموسوی الیزدی، (و دیگران)، الامامة و الولایة فی القرآن کریم، ص۲۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر الکبیر، ج۲، جزء ۴، ص۳۱.</ref>. | |||
«راغب» در این باره مینویسد: | |||
اگر درباره شخصی گفته شود «او به چیزی آزموده شد». این سخن دارای دو مطلب میباشد: | |||
#(آزمودن آن شخص به جهت) کسب [[آگاهی]] از وضعیت آن شخص و اطلاع از وی درباره آنچه که پیش از این مورد [[جهل]] بوده است. | |||
#آشکار شدن نیکویی یا [[پستی]] آن شخص. | |||
چه بسا (مراد از برگزاری [[آزمون]]) هر دو مورد و یا تنها یکی از آن دو باشد. | |||
بنابراین اگر درباره خداوند گفته شود: «به چیزی آزمود» و یا «شخصی را آزمود» در این صورت منظور تنها آشکار شدن نیکویی یا پستی آن شخص میباشد و نه کسب آگاهی از وضعیت وی و اطلاع از آنچه که مورد جهل بوده است؛ زیرا خداوند دانای پنهانها و آگاه به آشکار و پنهان است و معنای [[ابتلاء]] در قول خداوند: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>مفردات الفاظ القرآن، ص۱۴۶.</ref> همین است.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۷۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |