| مداخل مرتبط = [[عروسی حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط =
}}
==[[مراسم]] [[عروسی]]==
نزدیک به یک ماه از خرید اثاثیه میگذشت؛ اما علی{{ع}} با این که بیشتر اوقات با [[پیامبر]] بود، به سبب [[شرم]] و [[حیا]] با پیامبر درباره عروسی صحبتی نمیکرد. روزی [[عقیل]]، [[برادر]] علی{{ع}} به او گفت: چرا همسرت را به [[خانه]] نمیآوری، تا با عروسی تو چشم ما روشن شود؟ موضوع به اطلاع پیامبر رسید. علی{{ع}} را خواست و از او پرسید آیا برای عروسی آماده است؟ علی{{ع}} پاسخ مثبت داد<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۲ و ۱۳۰.</ref>. در [[روز]] اول یا ششم [[ذیحجه]] [[سال دوم هجری]]، به [[دستور پیامبر]]، مراسم [[ازدواج علی]]{{ع}} و زهرا{{س}} برپا شد. پیامبر دستور داد [[ولیمه]] بدهند. یکی از بزرگان [[انصار]] به نام سعد گوسفندی برای ولیمه [[هدیه]] کرد. جمعی از انصار مقداری آرد ذرت آوردند. مقداری کشک و روغن و خرما هم از بازار خریداری شد. با [[نظارت]] پیامبر، غذایی تهیه شد و [[مردم]] بسیاری به سبب [[برکت]] دست [[رسول خدا]]{{صل}}، [[غذا]] خوردند و مقداری از غذا نیز برای [[فقیران]] فرستاده شد<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۷.</ref>.
پیامبر به [[همسران]] خود و [[دختران]] [[عبدالمطلب]] دستور داد تا [[فاطمه]]{{س}} را آماده کنند و در عروسی او [[تکبیر]] بگویند و [[حمد]] [[خدا]] نمایند و چیزی را که رضای [[خداوند]] در آن نیست به زبان نیاورند<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۰۳.</ref>.
[[زنان پیامبر]] و دختران عبدالمطلب فاطمه{{س}} را آماده کردند و سوار استر نمودند. مهار استر در دست [[سلمان]] بود. [[مقداد]] و عدهای از [[بنیهاشم]] اطراف استر را گرفته، با تشریفات خاصی فاطمه{{س}} را به طرف [[خانه علی]]{{ع}} حرکت دادند. [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] همراه هفتاد هزار [[فرشته]] در این [[جشن]] [[فرخنده]] شرکت داشتند. ابتدا جبرئیل تکبیر گفت، سپس میکائیل و باقی [[فرشتگان]] تکبیر گفتند. پیامبر نیز تکبیر گفت. از همان موقع بود که تکبیر گفتن در عروسی رسم شد<ref>مقتل الحسین، ص۱۰۸؛ مناقب ابن مغازلی، ص۳۴۴؛ روضة الواعظین، ص۱۲۷.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۰۰.</ref>.
==[[یاد خدا]] در شب عروسی==
شب عروسی و لحظههای شروع [[زندگی]] مشترک، برای هر [[زن]] و مردی شیرین و خاطرهانگیز است. بسیاری این لحظات شیرین را به [[گناه]] میآلایند و [[اعمال]] خلافشان را توجیه میکنند. [[ازدواج حضرت علی]] و [[حضرت فاطمه]]{{س}} الگویی است برای آنان که میخواهند [[زندگی]] مشترک خویش را با گناه آغاز نکنند.
[[امام علی]]{{ع}} در شب [[عروسی]]، [[فاطمه]]{{س}} را نگران و گریان دید؛ پرسید: چرا غمگینی؟ فاطمه{{س}} پاسخ داد: درباره حال و [[رفتار]] خویش [[فکر]] کردم و به یاد پایان [[عمر]] و [[قبر]] خویش افتادم. امروز از [[خانه]] [[پدر]] به خانه شما آمدم و [[روز]] دیگر از این جا به طرف قبر و [[قیامت]] خواهم رفت. تو را به [[خدا]] [[سوگند]] میدهم! بیا به [[نماز]] بایستیم و با هم خدا را [[عبادت]] کنیم<ref>{{متن حدیث|تفكرت في حالي و أمري عند ذهاب عمري و نزولي في قبري فشبهت دخولي في فراشي بمنزلي كدخولي إلى لحدي و قبري فأنشدك الله ان قمت إلى الصلاة فنعبد الله تعالى هذه الليلة}}. فرهنگ سخنان حضرت فاطمه، ص۲۰.</ref>.
ما نیز اگر خواهان [[سعادت]] هستیم و خود را پیرو [[راستین]] [[اسلام]] میدانیم، باید آغاز زندگی مشترک امام علی{{ع}} و حضرت فاطمه{{س}} را [[سرمشق]] خود قرار دهیم و تلاش کنیم [[ساده زیستی]] در همه مراحل زندگی ما [[حاکم]] باشد و از فرهنگهای غلط و اسرافگری و مزاحمی که مانع [[ازدواج]] [[جوانان]] است، دست برداریم.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۱۰۱.</ref>.