طاغوت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== معناشناسی == | |||
طاغوت از ریشۀ [[طغیان]] است، به معنای تجاوزکار، [[بت]]، [[باطل]]، [[سرکش]] و متمرّد، هرمعبودی جز [[خدا]]، هرپیشوای [[ضلالت]] و [[گمراهی]]، [[شیطان]]، [[کافر]]<ref>مفردات راغب و مجمع البحرین.</ref>. در [[قرآن]] هم توصیه شده برای [[محاکمه]]، نزد طاغوت نروید و از طاغوت بپرهیزید. گاهی نیز طاغوت همراه با [[جبت]] آمده که معنایشان تقریبا یکی است {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ}}<ref> سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>. | |||
قدرتهای [[شیطانی]] و حکومتهای جبار و حاکمانِ زورگو مثل [[فرعون]] و [[نمرود]] هم طاغوتاند. [[طاغوت در اصطلاح قرآنی]] به هر معبودی جز [[خدا]] طاغوت گفته میشود. [[مردم]] باید به [[خدا]] [[ایمان]] بیاورند و به طاغوت [[کفر]] ورزند و از آن اجتناب کنند: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref> «پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. [[مؤمنان]] در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکنند و [[کافران]] در راه طاغوت میجنگند. به برخی [[بتها]] هم که از سوی [[مشرکان]] مورد [[پرستش]] بود، طاغوت گفته شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۳۷.</ref>. | |||
[[ | در تعابیر [[دینی]] واژههای طاغوت، [[طاغی]]، طغات، طاغیه، [[طواغیت]]، در مورد خلفای [[جور]]، سرکردگان [[فتنه]] و [[آشوب]] بر ضدّ خطّ [[امامت]] و [[والیان]] دستنشانده و [[ستمگر]] به کار رفته است، آنان که در برابر امر [[خداوند]] و [[فرمان]] [[قرآن]] و سفارشهای [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، گردن فرود نیاوردند و [[رفتاری]] جبّارانه و [[فرعونی]] با [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] داشتند. ازاینرو هم مستحقّ [[لعن]] [[خدا]] و رسولاند، هم اطاعتشان [[حرام]] و [[مبارزه]] با آنان لازم است، هم هواداری و [[همبستگی]] با آنان، شرکت در [[جرم]] و جنایاتشان به شمار میرود. | ||
[[ | [[امام حسین]]{{ع}} به سران [[سپاه]] [[کوفه]] که به [[جنگ]] او آمده بودند خطاب فرمود: "شما از طاغوتهای این امتاید"<ref>{{متن حدیث|أَنْتُمْ مِنْ طَوَاغِيتِ الْأُمَّةِ...}}؛ بحار الأنوار، ج ۴۵ ص ۸.</ref>. در [[زیارت]] [[امام حسین]]{{ع}}، بر جبتها، [[طاغوتها]] و فرعونهای [[امت اسلام]] [[نفرین]] شده است و این نشان میدهد که سرکردگان حزب [[اموی]] و ضدّ [[اهل بیت]] که دست به [[قتل]] [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} زدند نیز طاغوت و فرعونند و مستحق [[لعن]] و [[نفرین]]: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْعَنْ جَوَابِيتَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الْعَنْ طَوَاغِيتَهَا وَ الْعَنْ فَرَاعِنَتَهَا وَ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْن}}<ref>بحار الأنوار، ج ۹۸ ص ۱۵۸.</ref> گاهی از دو [[بت]] و دو طاغوت [[قریش]] یاد شده است که مقصود از آنان بر [[شیعه]] پنهان نیست<ref>بحار الأنوار، ج ۸۲ ص ۲۶۰.</ref>. | ||
[[علامه مجلسی]] میگوید: "طاغوت به معنای [[شیطان]] و [[بتها]] و هر [[معبود]] غیر [[خدا]] و هر اطاعت شدۀ باطلی جز [[اولیای الهی]] است و [[امامان]] از [[دشمنان]] خودشان در بسیاری از [[روایات]] و [[زیارات]] با "[[جبت]]" و "طاغوت" و "[[لات]]" و "عزّی" یاد کردهاند"<ref>بحار الأنوار، ج ۲۴ ص ۸۳.</ref>، چراکه [[پذیرش رهبری]] و [[ولایت]] آنان، [[مسلمان]] را به نامسلمانی و [[امّت]] را به [[انحراف]] میکشد. هر [[ولایتی]] به جز [[ولایت خدا]] و جانشینانش، [[ولایت]] [[شیطان]] و طاغوت است. [[پذیرش ولایت]] [[شیطان]] موجب آن است که [[شیطان]] بر همۀ نیروهای سازنده و آفرینندهای که در وجود [[آدمی]] نهاده شده، تسلّط یافته و آنها را در مجرای هواها و هوسهای خویش درآورد. طاغوت از آنجا که جز برای بهرهمندیهای خود برای هیچچیز دیگر اصالتی قائل نیست و [[منافع]] [[جامعه]] را جز از دریچۀ سود شخص نمینگرد و اساسا به نیازهای [[انسانی]] و امکانات وی در [[طبیعت]] واقف نیست، رهبریاش برای [[جامعۀ انسانی]]، منشأ زیان و خسارت و بر باد رفتن بسی از انرژیهای ارزندۀ اوست... در [[جامعه]] و [[جهان]] تحت [[ولایت طاغوت]]، [[انسانها]] از [[نور]] [[معرفت]] و [[انسانیت]] و از فروغ زندگیآفرین [[آیین خدا]] [[محروم]] مانده در [[ظلمات]] [[جهل]] و [[هوس]] و [[شهوت]] و [[غرور]] و [[طغیان]]، محبوس و [[اسیر]] میگردند<ref>طرح کلّی اندیشه اسلامی، سیّد علی حسینی (خامنهای) ص ۱۳۱</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۷۱.</ref> | |||
== ولایت طاغوت == | |||
{{اصلی|ولایت طاغوت}} | |||
{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. طاغوت کسی است که طغیانش شَدید و از [[حق]] [[منحرف]] شود و [[مظهر]] [[دنیا]](گرایی) و باطلگرایی باشد، پس او در مقابل [[حق تعالی]] است<ref>التحقیق، ج۷، ص۸۵-۸۴، ماده طغی.</ref>. | {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. طاغوت کسی است که طغیانش شَدید و از [[حق]] [[منحرف]] شود و [[مظهر]] [[دنیا]](گرایی) و باطلگرایی باشد، پس او در مقابل [[حق تعالی]] است<ref>التحقیق، ج۷، ص۸۵-۸۴، ماده طغی.</ref>. | ||
کلمه طاغوت، دارای معنای عام است و هر کس از [[جن]] و [[انس]] را که دارای آن صفت است، شامل میشود و [[شیطان]] از مصداقهای بارز طاغوت است و در رتبه [[پایینتر]] از او، هر کس که به سوی خودش [[دعوت]] کند، مانندِ [[حاکم]] [[ظالم]] یا عالِمی که طالب [[دنیا]] و عنوان است یا [[سرمایهداری]] افراطی و [[غرق]] در [[ثروت]] و [[مالدوستی]] باشد و رئیسی که [[دوستدار]] [[ریاست]] است. بنابراین، [[ولایت]] در [[آیه شریفه]]، به معنای [[سرپرست]] و [[حاکمیت]] است که [[کافران]]، [[تولّی]] امورشان را بهدست افراد [[طاغی]] و معاند با [[حق]] میسپارند و آنان نیز [[با تدبیر]] باطلشان، [[کافران]] را از [[نور]] و [[حقانیت]] امور به سوی [[انحراف]] و بطلان امور سوق میدهند | کلمه طاغوت، دارای معنای عام است و هر کس از [[جن]] و [[انس]] را که دارای آن صفت است، شامل میشود و [[شیطان]] از مصداقهای بارز طاغوت است و در رتبه [[پایینتر]] از او، هر کس که به سوی خودش [[دعوت]] کند، مانندِ [[حاکم]] [[ظالم]] یا عالِمی که طالب [[دنیا]] و عنوان است یا [[سرمایهداری]] افراطی و [[غرق]] در [[ثروت]] و [[مالدوستی]] باشد و رئیسی که [[دوستدار]] [[ریاست]] است. بنابراین، [[ولایت]] در [[آیه شریفه]]، به معنای [[سرپرست]] و [[حاکمیت]] است که [[کافران]]، [[تولّی]] امورشان را بهدست افراد [[طاغی]] و معاند با [[حق]] میسپارند و آنان نیز [[با تدبیر]] باطلشان، [[کافران]] را از [[نور]] و [[حقانیت]] امور به سوی [[انحراف]] و بطلان امور سوق میدهند<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۴۴-۴۵.</ref>. | ||
== | == کفر به طاغوت == | ||
{{اصلی|کفر به طاغوت}} | |||
==حکومت نامشروع ( | ==حکومت نامشروع (حاکم جائر)== | ||
{{اصلی|حاکم جائر}} | |||
===[[ولایت حاکم جائر]]=== | ===[[ولایت حاکم جائر]]=== |
نسخهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
معناشناسی
طاغوت از ریشۀ طغیان است، به معنای تجاوزکار، بت، باطل، سرکش و متمرّد، هرمعبودی جز خدا، هرپیشوای ضلالت و گمراهی، شیطان، کافر[۱]. در قرآن هم توصیه شده برای محاکمه، نزد طاغوت نروید و از طاغوت بپرهیزید. گاهی نیز طاغوت همراه با جبت آمده که معنایشان تقریبا یکی است ﴿يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ﴾[۲].
قدرتهای شیطانی و حکومتهای جبار و حاکمانِ زورگو مثل فرعون و نمرود هم طاغوتاند. طاغوت در اصطلاح قرآنی به هر معبودی جز خدا طاغوت گفته میشود. مردم باید به خدا ایمان بیاورند و به طاغوت کفر ورزند و از آن اجتناب کنند: ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۳]. مؤمنان در راه خدا جهاد میکنند و کافران در راه طاغوت میجنگند. به برخی بتها هم که از سوی مشرکان مورد پرستش بود، طاغوت گفته شده است[۴].
در تعابیر دینی واژههای طاغوت، طاغی، طغات، طاغیه، طواغیت، در مورد خلفای جور، سرکردگان فتنه و آشوب بر ضدّ خطّ امامت و والیان دستنشانده و ستمگر به کار رفته است، آنان که در برابر امر خداوند و فرمان قرآن و سفارشهای پیامبر خدا، گردن فرود نیاوردند و رفتاری جبّارانه و فرعونی با بندگان صالح خدا داشتند. ازاینرو هم مستحقّ لعن خدا و رسولاند، هم اطاعتشان حرام و مبارزه با آنان لازم است، هم هواداری و همبستگی با آنان، شرکت در جرم و جنایاتشان به شمار میرود.
امام حسین(ع) به سران سپاه کوفه که به جنگ او آمده بودند خطاب فرمود: "شما از طاغوتهای این امتاید"[۵]. در زیارت امام حسین(ع)، بر جبتها، طاغوتها و فرعونهای امت اسلام نفرین شده است و این نشان میدهد که سرکردگان حزب اموی و ضدّ اهل بیت که دست به قتل امیر المؤمنین(ع) و امام حسین(ع) زدند نیز طاغوت و فرعونند و مستحق لعن و نفرین: «اللَّهُمَّ الْعَنْ جَوَابِيتَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الْعَنْ طَوَاغِيتَهَا وَ الْعَنْ فَرَاعِنَتَهَا وَ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْن»[۶] گاهی از دو بت و دو طاغوت قریش یاد شده است که مقصود از آنان بر شیعه پنهان نیست[۷].
علامه مجلسی میگوید: "طاغوت به معنای شیطان و بتها و هر معبود غیر خدا و هر اطاعت شدۀ باطلی جز اولیای الهی است و امامان از دشمنان خودشان در بسیاری از روایات و زیارات با "جبت" و "طاغوت" و "لات" و "عزّی" یاد کردهاند"[۸]، چراکه پذیرش رهبری و ولایت آنان، مسلمان را به نامسلمانی و امّت را به انحراف میکشد. هر ولایتی به جز ولایت خدا و جانشینانش، ولایت شیطان و طاغوت است. پذیرش ولایت شیطان موجب آن است که شیطان بر همۀ نیروهای سازنده و آفرینندهای که در وجود آدمی نهاده شده، تسلّط یافته و آنها را در مجرای هواها و هوسهای خویش درآورد. طاغوت از آنجا که جز برای بهرهمندیهای خود برای هیچچیز دیگر اصالتی قائل نیست و منافع جامعه را جز از دریچۀ سود شخص نمینگرد و اساسا به نیازهای انسانی و امکانات وی در طبیعت واقف نیست، رهبریاش برای جامعۀ انسانی، منشأ زیان و خسارت و بر باد رفتن بسی از انرژیهای ارزندۀ اوست... در جامعه و جهان تحت ولایت طاغوت، انسانها از نور معرفت و انسانیت و از فروغ زندگیآفرین آیین خدا محروم مانده در ظلمات جهل و هوس و شهوت و غرور و طغیان، محبوس و اسیر میگردند[۹].[۱۰]
ولایت طاغوت
﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۱۱]. طاغوت کسی است که طغیانش شَدید و از حق منحرف شود و مظهر دنیا(گرایی) و باطلگرایی باشد، پس او در مقابل حق تعالی است[۱۲].
کلمه طاغوت، دارای معنای عام است و هر کس از جن و انس را که دارای آن صفت است، شامل میشود و شیطان از مصداقهای بارز طاغوت است و در رتبه پایینتر از او، هر کس که به سوی خودش دعوت کند، مانندِ حاکم ظالم یا عالِمی که طالب دنیا و عنوان است یا سرمایهداری افراطی و غرق در ثروت و مالدوستی باشد و رئیسی که دوستدار ریاست است. بنابراین، ولایت در آیه شریفه، به معنای سرپرست و حاکمیت است که کافران، تولّی امورشان را بهدست افراد طاغی و معاند با حق میسپارند و آنان نیز با تدبیر باطلشان، کافران را از نور و حقانیت امور به سوی انحراف و بطلان امور سوق میدهند[۱۳].
کفر به طاغوت
حکومت نامشروع (حاکم جائر)
ولایت حاکم جائر
منابع
پانویس
- ↑ مفردات راغب و مجمع البحرین.
- ↑ سوره نساء، آیه ۵۱.
- ↑ «پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۳۷.
- ↑ «أَنْتُمْ مِنْ طَوَاغِيتِ الْأُمَّةِ...»؛ بحار الأنوار، ج ۴۵ ص ۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۹۸ ص ۱۵۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۸۲ ص ۲۶۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۴ ص ۸۳.
- ↑ طرح کلّی اندیشه اسلامی، سیّد علی حسینی (خامنهای) ص ۱۳۱
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۷۱.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ التحقیق، ج۷، ص۸۵-۸۴، ماده طغی.
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۴۴-۴۵.