روضه‌خوانی در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>این\sمدخل\sاز\sچند\sمنظر\sمتفاوت\،\sبررسی\sمی‌شود\:<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\...)
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول')
خط ۲۶: خط ۲۶:
این احتمال وجود دارد که روضه‌خوانی ادامه سنت‌هایی نظیر منقبت‌خوانی و نقالی، یا آمیزه‌ای از آنها باشد که سابقه‌شان به قبل از [[صفویه]] برمی‌گردد. همچنین با توجه به گسترش نقالی مذهبی در دوره صفوی و به خصوص دوره قاجار، برخی [[پژوهشگران]] روضه‌خوانی را شکلی از نقالی مذهبی دانسته‌اند. با [[قدرت]] یافتن شاهان صفوی و از آنجاکه توسعه [[عزاداری]] از سیاست‌های آنان بود، روضه‌خوانی هم در [[ایران]] گسترش یافت. از جمله ابزارهای این گسترش، سنت [[وقف]] بوده است. تکایا و موقوفه‌های متعددی از جمله در [[شهر]] [[اصفهان]] از آن دوره باقی مانده است که ناظر به برگزاری مجلس روضه‌اند. برخی گزارش‌های [[تاریخی]] نشان می‌دهد روضه‌خوانی در آن دوره، همراه با اجرای نمایشی و بازسازی صحنه‌های [[واقعه کربلا]] بوده است. در تذکره‌های دوره صفوی از برپایی مجالس روضه‌خوانی در ایام [[محرم]] یاد شده و از برخی روضه‌خوانان مشهور آن دوره از جمله [[حافظ]] [[محمد]] [[جان]] کاشی، حافظ [[سلطان]] محمد هروی، ملاعلی تن ادواری و کاظما نام برده شده است.
این احتمال وجود دارد که روضه‌خوانی ادامه سنت‌هایی نظیر منقبت‌خوانی و نقالی، یا آمیزه‌ای از آنها باشد که سابقه‌شان به قبل از [[صفویه]] برمی‌گردد. همچنین با توجه به گسترش نقالی مذهبی در دوره صفوی و به خصوص دوره قاجار، برخی [[پژوهشگران]] روضه‌خوانی را شکلی از نقالی مذهبی دانسته‌اند. با [[قدرت]] یافتن شاهان صفوی و از آنجاکه توسعه [[عزاداری]] از سیاست‌های آنان بود، روضه‌خوانی هم در [[ایران]] گسترش یافت. از جمله ابزارهای این گسترش، سنت [[وقف]] بوده است. تکایا و موقوفه‌های متعددی از جمله در [[شهر]] [[اصفهان]] از آن دوره باقی مانده است که ناظر به برگزاری مجلس روضه‌اند. برخی گزارش‌های [[تاریخی]] نشان می‌دهد روضه‌خوانی در آن دوره، همراه با اجرای نمایشی و بازسازی صحنه‌های [[واقعه کربلا]] بوده است. در تذکره‌های دوره صفوی از برپایی مجالس روضه‌خوانی در ایام [[محرم]] یاد شده و از برخی روضه‌خوانان مشهور آن دوره از جمله [[حافظ]] [[محمد]] [[جان]] کاشی، حافظ [[سلطان]] محمد هروی، ملاعلی تن ادواری و کاظما نام برده شده است.


در دوره قاجار هم روضه‌خوانی از ارکان اصلی عزاداری محرم بوده است. [[عبدالله مستوفی]] در خاطراتش به رونق روضه‌خوانی در [[تهران]] و برپایی صدها مجلس [[روضه]] در ایام محرم و صفر، به ویژه دهه [[اول]] محرم در منازل و تکایا اشاره می‌کند. در کتاب جغرافیای اصفهان (ت ۱۲۹۴ق) نیز در فهرست اصناف موجود در اصفهان، به روضه‌خوانی به عنوان یک [[شغل]] اشاره شده است. مؤلف این کتاب، روضه‌خوانان را «طبیبان [[روحانی]]» در مقابل «اطباء [[جسمانی]]» قلمداد کرده است که تعدادشان از گذشته بسیار بیشتر شده و فقط در اصفهان از ۱۵ نفر به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده است. وی از حاج [[علی]] کلیشادی و [[درویش]] کاظم به عنوان بزرگان درگذشته و از سیدحسن روضه‌خوان [[واعظ]] کاشانی، ملازین‌العابدین، ملاابوطالب، [[حاجی]] ملامحمد، میرزا [[ابوالقاسم]]، آقاسیدرضا، شیخ [[عرب]] و ملالطف [[الله]] هم به عنوان روضه‌خوانان مشهور در قید [[حیات]] و معاصر خود در [[اصفهان]] نام برده است. در دوره قاجار، همچنین روضه‌خوانی از جمله اشتغالات آیینی درویشان بوده است. [[فرقه]] [[عجم]]، ۱۷ صنف داشته و چنان‌که در رساله وسیلة النجات - با موضوع [[اعتقادات]] و [[آداب و رسوم]] درویشان عجم - ذکر شده، یکی از این اصناف، روضه‌خوان بوده است. یکی از اجازه‌نامه‌های درویشی برجامانده- که اوژن اوبن آن را نقل کرده است - نشان می‌دهد که عنوان روضه‌خوان رفته‌رفته جایگزین نقال شده است؛ زیرا در این اجازه‌نامه، نقالان با صفت «ناقلان [[مصائب]] [[اولاد]] [[پیغمبر]]» مخاطب واقع شده‌اند. در این رساله حتی عملکرد اصلی و آیینی [[مقام]] «[[اختیار]]» - که بالاترین مقام [[دوازده‌گانه]] دراویش است.- هم خواندن در مجالس [[عزاداری امام حسین]]{{ع}} دانسته شده است. در توصیف [[مصیبت‌خوانی]] نقالان فرقه عجم آمده است که علَمی مشکی به دست راست گرفته و به [[زمین]] می‌کوبیده و پس از آن به ذکر [[مصیبت]] [[واقعه کربلا]] می‌پرداختند. دراویش، روضه‌خوان‌های سیار دشت‌ها و آبادی‌ها بودند و به هر آبادی که وارد می‌شدند به مسجدها رفته و در پای [[منابر]] نشسته و از همانجا با ذکر مصیبت [[شهیدان کربلا]]، روستاییان را به [[گریه]] می‌انداختند. اوین در سفرنامه‌اش به این موضوع اشاره کرده و می‌نویسد: «روضه‌خوان‌ها در [[شهرها]] [[اکثریت]] ملاها هستند. [اما] در روستاها و آبادی‌های کوچک‌تر، نقش آنها را درویشان نقال به عهده می‌گیرند». گرترود بل نیز ضمن توصیف یک مجلس [[عزاداری]] در یکی از آبادی‌های [[ایران]] به درویشی اشاره می‌کند که بی‌درنگ وارد محل عزاداری شده و پس از روضه‌خوانی به سرعت آنجا را به قصد [[مجلسی]] دیگر ترک کرده است. به تدریج و با گسترش روضه‌خوانی و رواج آن در میان [[روحانیون]]، دیگر انحصار دراویش از بین رفته و روضه‌خوانی به حرفه‌ای عمومی تبدیل شد که ویژه روحانیون است.
در دوره قاجار هم روضه‌خوانی از ارکان اصلی عزاداری محرم بوده است. [[عبدالله مستوفی]] در خاطراتش به رونق روضه‌خوانی در [[تهران]] و برپایی صدها مجلس [[روضه]] در ایام محرم و صفر، به ویژه دهه اول محرم در منازل و تکایا اشاره می‌کند. در کتاب جغرافیای اصفهان (ت ۱۲۹۴ق) نیز در فهرست اصناف موجود در اصفهان، به روضه‌خوانی به عنوان یک [[شغل]] اشاره شده است. مؤلف این کتاب، روضه‌خوانان را «طبیبان [[روحانی]]» در مقابل «اطباء [[جسمانی]]» قلمداد کرده است که تعدادشان از گذشته بسیار بیشتر شده و فقط در اصفهان از ۱۵ نفر به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده است. وی از حاج [[علی]] کلیشادی و [[درویش]] کاظم به عنوان بزرگان درگذشته و از سیدحسن روضه‌خوان [[واعظ]] کاشانی، ملازین‌العابدین، ملاابوطالب، [[حاجی]] ملامحمد، میرزا [[ابوالقاسم]]، آقاسیدرضا، شیخ [[عرب]] و ملالطف [[الله]] هم به عنوان روضه‌خوانان مشهور در قید [[حیات]] و معاصر خود در [[اصفهان]] نام برده است. در دوره قاجار، همچنین روضه‌خوانی از جمله اشتغالات آیینی درویشان بوده است. [[فرقه]] [[عجم]]، ۱۷ صنف داشته و چنان‌که در رساله وسیلة النجات - با موضوع [[اعتقادات]] و [[آداب و رسوم]] درویشان عجم - ذکر شده، یکی از این اصناف، روضه‌خوان بوده است. یکی از اجازه‌نامه‌های درویشی برجامانده- که اوژن اوبن آن را نقل کرده است - نشان می‌دهد که عنوان روضه‌خوان رفته‌رفته جایگزین نقال شده است؛ زیرا در این اجازه‌نامه، نقالان با صفت «ناقلان [[مصائب]] [[اولاد]] [[پیغمبر]]» مخاطب واقع شده‌اند. در این رساله حتی عملکرد اصلی و آیینی [[مقام]] «[[اختیار]]» - که بالاترین مقام [[دوازده‌گانه]] دراویش است.- هم خواندن در مجالس [[عزاداری امام حسین]]{{ع}} دانسته شده است. در توصیف [[مصیبت‌خوانی]] نقالان فرقه عجم آمده است که علَمی مشکی به دست راست گرفته و به [[زمین]] می‌کوبیده و پس از آن به ذکر [[مصیبت]] [[واقعه کربلا]] می‌پرداختند. دراویش، روضه‌خوان‌های سیار دشت‌ها و آبادی‌ها بودند و به هر آبادی که وارد می‌شدند به مسجدها رفته و در پای [[منابر]] نشسته و از همانجا با ذکر مصیبت [[شهیدان کربلا]]، روستاییان را به [[گریه]] می‌انداختند. اوین در سفرنامه‌اش به این موضوع اشاره کرده و می‌نویسد: «روضه‌خوان‌ها در [[شهرها]] [[اکثریت]] ملاها هستند. [اما] در روستاها و آبادی‌های کوچک‌تر، نقش آنها را درویشان نقال به عهده می‌گیرند». گرترود بل نیز ضمن توصیف یک مجلس [[عزاداری]] در یکی از آبادی‌های [[ایران]] به درویشی اشاره می‌کند که بی‌درنگ وارد محل عزاداری شده و پس از روضه‌خوانی به سرعت آنجا را به قصد [[مجلسی]] دیگر ترک کرده است. به تدریج و با گسترش روضه‌خوانی و رواج آن در میان [[روحانیون]]، دیگر انحصار دراویش از بین رفته و روضه‌خوانی به حرفه‌ای عمومی تبدیل شد که ویژه روحانیون است.


روضه‌خوانان با [[هدف]] تحریک [[عواطف]] و [[گریاندن]] مستمعان، معمولاً گزارش‌های [[تاریخی]] را در قالب روایت‌های عامیانه و با شاخ و برگ‌های داستانی و گاه مطالبی [[دروغ]] نقل می‌کنند. همین رویکرد سبب شده است [[تحریفات]] و پیرایه‌هایی به متن روضه‌ها وارد شود. گسترش این تحریفات، به ویژه در دوره قاجار، عکس‌العمل برخی از [[علما]] را در پی داشت. از جمله [[محدث نوری]] - از علمای دوره قاجار - کتاب لؤلؤ و مرجان را با هدف تقبیح و مقابله با روضه‌های دروغ نوشت و در آن به [[انتقاد]] صریح از برخی روضه‌خوان‌ها و نیز [[مقاتل]] حاوی مطالب غیر معتبر و نویسندگان آنها پرداخت.<ref>[[محمد مشهدی نوش‌آبادی|مشهدی نوش‌آبادی، محمد]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «روضه‌خوانی»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۲۴۳.</ref>.
روضه‌خوانان با [[هدف]] تحریک [[عواطف]] و [[گریاندن]] مستمعان، معمولاً گزارش‌های [[تاریخی]] را در قالب روایت‌های عامیانه و با شاخ و برگ‌های داستانی و گاه مطالبی [[دروغ]] نقل می‌کنند. همین رویکرد سبب شده است [[تحریفات]] و پیرایه‌هایی به متن روضه‌ها وارد شود. گسترش این تحریفات، به ویژه در دوره قاجار، عکس‌العمل برخی از [[علما]] را در پی داشت. از جمله [[محدث نوری]] - از علمای دوره قاجار - کتاب لؤلؤ و مرجان را با هدف تقبیح و مقابله با روضه‌های دروغ نوشت و در آن به [[انتقاد]] صریح از برخی روضه‌خوان‌ها و نیز [[مقاتل]] حاوی مطالب غیر معتبر و نویسندگان آنها پرداخت.<ref>[[محمد مشهدی نوش‌آبادی|مشهدی نوش‌آبادی، محمد]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «روضه‌خوانی»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۲۴۳.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش