جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\{\{امامت\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#'''تمنی:''' این واژه، از ریشه (م- ن - ی) حالت خبری داشته، برای گزارش از آرزوی خود یا دیگری به کار میرود. معنای اصلی آن تقدیر و اندازه گیری، و هنگامی که به باب تَفَعل میرود، به معنای آرزویی است که شخص آن را در ذهن خود فرض میکند و اندازه میگیرد<ref>مقاییس، ج ۵، ص ۲۷۶، «منی».</ref>. [[ابن اثیر]] آن را به معنای میل داشتن به تحقق چیزی [[محبوب]] دانسته است<ref>النهایه، ج ۴، ص ۳۶۷، «منی».</ref>؛ ولی [[صاحب]] التحقیق بر آن است که تمنی در اصل هر دو معنا را دارا است؛ یعنی «مُنی» در اصل به معنای میل داشتن به حصول چیزی، همراه با اندازه گرفتن آن است<ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۱۸۵، «منی».</ref> و راغب، تمنی را به گونهای معنا کرده که با [[کذب]] رابطه نزدیکی دارد. او میگوید تمنی عبارت است از تصور چیزی در [[نفس]] و این گاهی از روی [[فکر]] است؛ ولی بیشتر حدسی است؛ از این رو بیشتر [[آرزوها]] تصور کردن امور حدسی است که [[حقیقت]] نداشته، کاذبند<ref>مفردات، ص ۷۷۹، «منی».</ref>. لغویان، معانی دیگری نیز برای تمنی یاد کردهاند که با معنای [[آرزو]] ارتباط دارد و از جمله، [[تلاوت]] کردن را بر آن تطبیق دادهاند. ابومنصور، وجه نامگذاری [[تلاوت]] به امنیه را این دانسته که وقتی [[تلاوت]] کننده [[قرآن]] به [[آیه]] [[رحمت]] برمیخورد، آن را تمنا دارد و چون به [[آیه]] [[عذاب]] میرسد، رهایی از آن را [[آرزو]] میکند<ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۲۰۴، «منی».</ref>. برخی [[مفسران]]، تمنی در [[آیه]] ۵۲ سوره [[حج]] و امانی در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره را بر همین معنا حمل کردهاند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۰ و ج۷، ص۱۴۵؛ قرطبی، ج ۲، ص ۶.</ref>. "اُمنیه" از همین ماده یک بار، و جمع آن "امانی" پنج بار در [[قرآن]] دیده میشود که نام شیء مورد [[آرزو]] است<ref>التحریروالتنویر، ج ۱۷، ص ۲۹۷.</ref>. به عبارت دیگر، آن [[صورت خیالی]] [[آرزو]] است که [[نفس]] [[انسان]] از آن [[لذت]] میبرد<ref>المیزان، ج ۵، ص ۸۶.</ref>. به نظر راغب، امنیه صورت نفسانی [[آرزو]] است که در ذهن آرزوکننده ایجاد میشود. وی درباره ارتباط [[آرزو]] با [[دروغ]] میگوید: [[آرزو]] مبدأ [[دروغ]] است؛ زیرا هیچ یک از آن دو [[حقیقت]] ندارد؛ از این رو میتوان از [[دروغ]] به [[آرزو]] تعبیر کرد. راغب، [[تفسیر]] [[مجاهد]] و [[ابن عباس]] را<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۲۹ و ۵۳۰.</ref> از واژه "امانی" به [[دروغ]] در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref> [[شاهد]] بر این [[استنباط]] گرفته است<ref>مفردات، ص ۷۸۰، «منی».</ref>؛ ولی برخی دیگر از [[مفسران]] و لغویان، [[دروغ]] را یکی از معانی تمنی دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۸۹؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص ۲۰۴، «منی».</ref>. | #'''تمنی:''' این واژه، از ریشه (م- ن - ی) حالت خبری داشته، برای گزارش از آرزوی خود یا دیگری به کار میرود. معنای اصلی آن تقدیر و اندازه گیری، و هنگامی که به باب تَفَعل میرود، به معنای آرزویی است که شخص آن را در ذهن خود فرض میکند و اندازه میگیرد<ref>مقاییس، ج ۵، ص ۲۷۶، «منی».</ref>. [[ابن اثیر]] آن را به معنای میل داشتن به تحقق چیزی [[محبوب]] دانسته است<ref>النهایه، ج ۴، ص ۳۶۷، «منی».</ref>؛ ولی [[صاحب]] التحقیق بر آن است که تمنی در اصل هر دو معنا را دارا است؛ یعنی «مُنی» در اصل به معنای میل داشتن به حصول چیزی، همراه با اندازه گرفتن آن است<ref>التحقیق، ج ۱۱، ص ۱۸۵، «منی».</ref> و راغب، تمنی را به گونهای معنا کرده که با [[کذب]] رابطه نزدیکی دارد. او میگوید تمنی عبارت است از تصور چیزی در [[نفس]] و این گاهی از روی [[فکر]] است؛ ولی بیشتر حدسی است؛ از این رو بیشتر [[آرزوها]] تصور کردن امور حدسی است که [[حقیقت]] نداشته، کاذبند<ref>مفردات، ص ۷۷۹، «منی».</ref>. لغویان، معانی دیگری نیز برای تمنی یاد کردهاند که با معنای [[آرزو]] ارتباط دارد و از جمله، [[تلاوت]] کردن را بر آن تطبیق دادهاند. ابومنصور، وجه نامگذاری [[تلاوت]] به امنیه را این دانسته که وقتی [[تلاوت]] کننده [[قرآن]] به [[آیه]] [[رحمت]] برمیخورد، آن را تمنا دارد و چون به [[آیه]] [[عذاب]] میرسد، رهایی از آن را [[آرزو]] میکند<ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۲۰۴، «منی».</ref>. برخی [[مفسران]]، تمنی در [[آیه]] ۵۲ سوره [[حج]] و امانی در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره را بر همین معنا حمل کردهاند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۰ و ج۷، ص۱۴۵؛ قرطبی، ج ۲، ص ۶.</ref>. "اُمنیه" از همین ماده یک بار، و جمع آن "امانی" پنج بار در [[قرآن]] دیده میشود که نام شیء مورد [[آرزو]] است<ref>التحریروالتنویر، ج ۱۷، ص ۲۹۷.</ref>. به عبارت دیگر، آن [[صورت خیالی]] [[آرزو]] است که [[نفس]] [[انسان]] از آن [[لذت]] میبرد<ref>المیزان، ج ۵، ص ۸۶.</ref>. به نظر راغب، امنیه صورت نفسانی [[آرزو]] است که در ذهن آرزوکننده ایجاد میشود. وی درباره ارتباط [[آرزو]] با [[دروغ]] میگوید: [[آرزو]] مبدأ [[دروغ]] است؛ زیرا هیچ یک از آن دو [[حقیقت]] ندارد؛ از این رو میتوان از [[دروغ]] به [[آرزو]] تعبیر کرد. راغب، [[تفسیر]] [[مجاهد]] و [[ابن عباس]] را<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۲۹ و ۵۳۰.</ref> از واژه "امانی" به [[دروغ]] در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref> [[شاهد]] بر این [[استنباط]] گرفته است<ref>مفردات، ص ۷۸۰، «منی».</ref>؛ ولی برخی دیگر از [[مفسران]] و لغویان، [[دروغ]] را یکی از معانی تمنی دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۸۹؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص ۲۰۴، «منی».</ref>. | ||
#'''وَد:''' مضارع آن "یوَد" از دیگر واژههایی است که افزون بر معنای [[دوست]] داشتن، به معنای [[آرزو]] کردن نیز آمده است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ودد».</ref>. راغب [[علت]] کاربرد این واژه در معنای [[آرزو]] را این دانسته که در هر آرزویی [[دوست]] داشتن نهفته است<ref>مفردات، ص ۸۶۰، «ودد».</ref>. [[صاحب]] التحقیق در جهت پیوند این دو معنا بر آن است که معنای اصلی این واژه در اصل، میل داشتن، یعنی مرتبه ضعیفی از [[محبت]] است<ref>التحقیق، ج ۱۳، ص ۶۴، «ودد».</ref> که در [[آرزو]] نیز وجود دارد. از سوی دیگر، [[ابن فارس]] برای تمایز بین این دو معنا، به [[اختلاف]] مبدأ اشتقاق [[تمسک]] جسته، میگوید: وَد به معنای [[دوست]] داشتن از مصدر "وُد" و به معنای [[آرزو]] کردن از مصدر "ودادة" است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ود».</ref>. به طور کلی، بررسی کاربرد واژه وَد نشان میدهد در همه مواردی که به معنای [[آرزو]] کردن آمده، مفعول آن، جمله، و آن جا که به معنای [[دوست]] داشتن است، مفعولش مفرد است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ود».</ref>؛ چنان که برخی [[مفسران]] با توجه به موارد [[قرآنی]]، به این تفاوت تصریح کردهاند<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۵۵۰.</ref>. موارد [[قرآنی]] نیز همین را تأیید میکند. | #'''وَد:''' مضارع آن "یوَد" از دیگر واژههایی است که افزون بر معنای [[دوست]] داشتن، به معنای [[آرزو]] کردن نیز آمده است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ودد».</ref>. راغب [[علت]] کاربرد این واژه در معنای [[آرزو]] را این دانسته که در هر آرزویی [[دوست]] داشتن نهفته است<ref>مفردات، ص ۸۶۰، «ودد».</ref>. [[صاحب]] التحقیق در جهت پیوند این دو معنا بر آن است که معنای اصلی این واژه در اصل، میل داشتن، یعنی مرتبه ضعیفی از [[محبت]] است<ref>التحقیق، ج ۱۳، ص ۶۴، «ودد».</ref> که در [[آرزو]] نیز وجود دارد. از سوی دیگر، [[ابن فارس]] برای تمایز بین این دو معنا، به [[اختلاف]] مبدأ اشتقاق [[تمسک]] جسته، میگوید: وَد به معنای [[دوست]] داشتن از مصدر "وُد" و به معنای [[آرزو]] کردن از مصدر "ودادة" است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ود».</ref>. به طور کلی، بررسی کاربرد واژه وَد نشان میدهد در همه مواردی که به معنای [[آرزو]] کردن آمده، مفعول آن، جمله، و آن جا که به معنای [[دوست]] داشتن است، مفعولش مفرد است<ref>مقاییس، ج ۶، ص ۷۵، «ود».</ref>؛ چنان که برخی [[مفسران]] با توجه به موارد [[قرآنی]]، به این تفاوت تصریح کردهاند<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۵۵۰.</ref>. موارد [[قرآنی]] نیز همین را تأیید میکند. | ||
#برخی واژه "[[امل]]" را نیز به [[آرزو]] معنا کردهاند. [[صاحب]] التحقیق مینویسد: معنای [[حقیقی]] [[امل]]، [[امید]] دور داشتن و [[انتظار]] کشیدن چیزی است که حصول آن بعید است و در [[فارسی]] به آن [[آرزو]] گفته میشود<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۴۹، «امل».</ref>؛ ولی از سوی هیچ یک از [[مفسران]] پیشین، این واژه بر [[آرزو]] (تمنی) تطبیق داده نشده است. [[خلیل]]، [[امل]] را به [[امید]]<ref>ترتیب العین، ص ۵۴، «امل».</ref> و ابن [[فارس]]، به تثبت و [[انتظار]] معنا کردهاند<ref>مقاییس، ج ۱، ص ۱۴۰، «امل».</ref> و چون در هر انتظاری، [[امید]] هم نهفته است، این واژه در معنای [[امید]] به کار میرود. بررسی کاربرد این واژه نشان میدهد که [[امل]]، غیر از [[آرزو]] است؛ زیرا [[امل]] برخلاف [[آرزو]] به امور محال تعلق نمیگیرد<ref>الفروق اللغویة، ص ۷۴.</ref>؛ هم چنین [[آرزو]] در باره امور گذشته و [[آینده]] به کار میرود<ref>همان، ص ۱۴۳؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۸۴.</ref>؛ در حالی که [[امل]] درباره گذشته به کار نمیرود؛ البته [[امل]] در برخی موارد، معنایی نزدیک به [[آرزو]] دارد و آن جایی است که مورد [[آرزو]] امری محال نبوده، مربوط به [[آینده]] باشد؛ بنابراین، [[امل]]، با [[آرمان]]، [[سازگاری]] و تطابق بیش تری دارد. این واژه که دو بار در [[قرآن]] آمده، یک بار امری نکوهیده معرفی شده: {{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref> و بار دیگر، [[اعمال صالح]] [[انسان]]، املی بهتر و صادقتر از [[مال]] و [[فرزندان]] که زینت [[دنیا]] است، دانسته شده است: {{متن قرآن|وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> این [[آیات]] نشان میدهد که «[[امل]]» میتواند در مواردی ستوده باشد<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 168-171.</ref>. | #برخی واژه "[[امل]]" را نیز به [[آرزو]] معنا کردهاند. [[صاحب]] التحقیق مینویسد: معنای [[حقیقی]] [[امل]]، [[امید]] دور داشتن و [[انتظار]] کشیدن چیزی است که حصول آن بعید است و در [[فارسی]] به آن [[آرزو]] گفته میشود<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۴۹، «امل».</ref>؛ ولی از سوی هیچ یک از [[مفسران]] پیشین، این واژه بر [[آرزو]] (تمنی) تطبیق داده نشده است. [[خلیل]]، [[امل]] را به [[امید]]<ref>ترتیب العین، ص ۵۴، «امل».</ref> و ابن [[فارس]]، به تثبت و [[انتظار]] معنا کردهاند<ref>مقاییس، ج ۱، ص ۱۴۰، «امل».</ref> و چون در هر انتظاری، [[امید]] هم نهفته است، این واژه در معنای [[امید]] به کار میرود. بررسی کاربرد این واژه نشان میدهد که [[امل]]، غیر از [[آرزو]] است؛ زیرا [[امل]] برخلاف [[آرزو]] به امور محال تعلق نمیگیرد<ref>الفروق اللغویة، ص ۷۴.</ref>؛ هم چنین [[آرزو]] در باره امور گذشته و [[آینده]] به کار میرود<ref>همان، ص ۱۴۳؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۸۴.</ref>؛ در حالی که [[امل]] درباره گذشته به کار نمیرود؛ البته [[امل]] در برخی موارد، معنایی نزدیک به [[آرزو]] دارد و آن جایی است که مورد [[آرزو]] امری محال نبوده، مربوط به [[آینده]] باشد؛ بنابراین، [[امل]]، با [[آرمان]]، [[سازگاری]] و تطابق بیش تری دارد. این واژه که دو بار در [[قرآن]] آمده، یک بار امری نکوهیده معرفی شده: {{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref> و بار دیگر، [[اعمال صالح]] [[انسان]]، املی بهتر و صادقتر از [[مال]] و [[فرزندان]] که زینت [[دنیا]] است، دانسته شده است: {{متن قرآن|وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> این [[آیات]] نشان میدهد که «[[امل]]» میتواند در مواردی ستوده باشد<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 168-171.</ref>. | ||
==[[حقیقت]] [[آرزو]]== | ==[[حقیقت]] [[آرزو]]== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[طبرسی]]، سه پاسخ را [[نقل]] میکند: | [[طبرسی]]، سه پاسخ را [[نقل]] میکند: | ||
#[[کذب]] در [[آیه]]، به سخن دیگرِ آنها که میگویند: ما در [[دنیا]] [[اعتقاد]] [[حق]] و درست داشتیم، نسبت داده شده، نه به آرزوی آنها؛ | # [[کذب]] در [[آیه]]، به سخن دیگرِ آنها که میگویند: ما در [[دنیا]] [[اعتقاد]] [[حق]] و درست داشتیم، نسبت داده شده، نه به آرزوی آنها؛ | ||
#آرزوی آنها دربردارنده یک جمله گزارشی ضمنی با این مفاد است: هرگاه به [[دنیا]] برگردیم، [[ایمان]] میآوریم و [[کذب]] به این جمله بر میگردد؛ | #آرزوی آنها دربردارنده یک جمله گزارشی ضمنی با این مفاد است: هرگاه به [[دنیا]] برگردیم، [[ایمان]] میآوریم و [[کذب]] به این جمله بر میگردد؛ | ||
#میتوان [[کذب]] را به معنای تحقق نیافتن آن [[آرزو]] گرفت، نه به معنای حقیقیاش که [[دروغ]] باشد؛ بنابراین، [[خداوند]] در «و إِنهُم لَک-ذِبون» خبر میدهد که آرزوی آنها تحقق نیافتنی است<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۴۸ و ۴۴۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 171-172.</ref>. | #میتوان [[کذب]] را به معنای تحقق نیافتن آن [[آرزو]] گرفت، نه به معنای حقیقیاش که [[دروغ]] باشد؛ بنابراین، [[خداوند]] در «و إِنهُم لَک-ذِبون» خبر میدهد که آرزوی آنها تحقق نیافتنی است<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۴۸ و ۴۴۹.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 171-172.</ref>. | ||
==آرزوهای ناروا== | ==آرزوهای ناروا== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در [[آیات]] ۸۰ تا ۸۲ سوره قصص به گونهای روشنتر از آرزوی داشتن [[اموال]] و [[منزلت]] دیگران [[نهی]] شده است. در این [[آیات]] که [[نهی]] از زیاده خواهی [[ثروت]] و [[مقام]] است، هنگامی که عدهای سطحی نگر، [[ثروت]] و جای گاه [[قارون]] را [[آرزو]] کردند، [[مؤمنان]] دانشمند به آنان [[اعتراض]] کردند. [[خداوند]] در ادامه خبر میدهد که پس از فرو رفتن [[قارون]] با ثروتش در [[زمین]]، همان کسانی که تا دیروز، جای گاه او را [[آرزو]] میکردند، با اظهار [[پشیمانی]] از آرزوی خود، تحقق نیافتن آن را نعمتی بس بزرگ یاد کردند {{متن قرآن|وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا}}<ref>«و آنان که دیروز جایگاه او را آرزو میکردند پگاهان میگفتند: آوخ! گویی خداوند روزی را برای هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ میدارد و (یا) تنگ میگرداند و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود ما را نیز (در زمین) فرو میبرد، آوخ! گویی کافران رستگار نمیگردند!» سوره قصص، آیه ۸۲.</ref>. | در [[آیات]] ۸۰ تا ۸۲ سوره قصص به گونهای روشنتر از آرزوی داشتن [[اموال]] و [[منزلت]] دیگران [[نهی]] شده است. در این [[آیات]] که [[نهی]] از زیاده خواهی [[ثروت]] و [[مقام]] است، هنگامی که عدهای سطحی نگر، [[ثروت]] و جای گاه [[قارون]] را [[آرزو]] کردند، [[مؤمنان]] دانشمند به آنان [[اعتراض]] کردند. [[خداوند]] در ادامه خبر میدهد که پس از فرو رفتن [[قارون]] با ثروتش در [[زمین]]، همان کسانی که تا دیروز، جای گاه او را [[آرزو]] میکردند، با اظهار [[پشیمانی]] از آرزوی خود، تحقق نیافتن آن را نعمتی بس بزرگ یاد کردند {{متن قرآن|وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا}}<ref>«و آنان که دیروز جایگاه او را آرزو میکردند پگاهان میگفتند: آوخ! گویی خداوند روزی را برای هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ میدارد و (یا) تنگ میگرداند و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود ما را نیز (در زمین) فرو میبرد، آوخ! گویی کافران رستگار نمیگردند!» سوره قصص، آیه ۸۲.</ref>. | ||
[[زمخشری]] این [[آرزو]] را از نوع [[غبطه]] دانسته است<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref>؛ ولی در [[آیه]]، امری نکوهیده تلقی شده که با [[غبطه]] چندان سازگار نیست. [[خداوند سبحان]] در ادامه [[آیه]] ۳۲ سوره نساء پس از [[نهی]] از طمعورزی به نعمتهای دیگران، [[دارایی]] آنان را نتیجه کوشش و قابلیتشان معرفی کرده تا زمینه آرزوهای منفی از میان برود<ref>راهنما، ج ۳، ص ۳۶۰.</ref>: {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 172-173.</ref>. | [[زمخشری]] این [[آرزو]] را از نوع [[غبطه]] دانسته است<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref>؛ ولی در [[آیه]]، امری نکوهیده تلقی شده که با [[غبطه]] چندان سازگار نیست. [[خداوند سبحان]] در ادامه [[آیه]] ۳۲ سوره نساء پس از [[نهی]] از طمعورزی به نعمتهای دیگران، [[دارایی]] آنان را نتیجه کوشش و قابلیتشان معرفی کرده تا زمینه آرزوهای منفی از میان برود<ref>راهنما، ج ۳، ص ۳۶۰.</ref>: {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 172-173.</ref>. | ||
==نقش [[شیطان]] در ایجاد [[آرزو]]== | ==نقش [[شیطان]] در ایجاد [[آرزو]]== | ||
براساس [[آیه]] ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء [[شیطان]] تأکید کرده است که گروهی از [[مردم]] را [[گمراه]]، و در [[دل]] آنان [[آرزو]] ایجاد میکند: {{متن قرآن|وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا * وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ}}<ref>«و او گفت: از بندگان تو سهمی معیّن خواهم گرفت * و بیگمان آنان را گمراه میکنم و به آرزو (های دور و دراز) میافکنم» سوره نساء، آیه ۱۱۸-۱۱۹.</ref>. عمدهترین کار [[شیطان]] ایجاد [[آرزو]] در [[دل]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۵۰.</ref> و مشغول کردن آنها به [[آرزو]] است. از پیامهای روشن [[آیه]] این است که [[انسان]] پس از [[گمراهی]]، زمینه بیش تری برای [[ابتلا]] به [[آرزوها]] دارد و [[آرزو]]، ابزاری [[شیطانی]] برای دورنگه داشتن [[انسان]] از [[خداوند]] و [[نافرمانی]] از او است؛ ازاین رو [[ابتلا]] به [[آرزوها]] میتواند نشانه [[سلطه]] [[شیطان]] بر [[انسان]] باشد<ref>راهنما، ج ۴، ص ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] بعد، [[شیطان]] به عدهای [[وعده]] میدهد و آنها را به [[آرزو]] وامی دارد. آلوسی، [[وعده]] و [[آرزو]] را قویترین وسایل [[شیطان]] برای [[گمراه کردن]] [[انسان]] دانسته است<ref>روح المعانی، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۰.</ref>؛ هم چنین در ادامه [[آیه]] ۱۱۹ سوره نساء [[اقدام]] [[مشرکان]] به بریدن گوشهای برخی حیوانات و ایجاد [[نقص]] در آفریدگان [[خداوند]] از آثار آرزوهای [[شیطانی]] شمرده شده و [[خداوند]] برای پیش گیری از این [[آرزوها]]، به [[انسان]] [[آگاهی]] میدهد که [[آرزوها]] پی [[آمدی]] جز [[فریب]] ندارند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۵۰.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 173-174.</ref>. | براساس [[آیه]] ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره نساء [[شیطان]] تأکید کرده است که گروهی از [[مردم]] را [[گمراه]]، و در [[دل]] آنان [[آرزو]] ایجاد میکند: {{متن قرآن|وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا * وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ}}<ref>«و او گفت: از بندگان تو سهمی معیّن خواهم گرفت * و بیگمان آنان را گمراه میکنم و به آرزو (های دور و دراز) میافکنم» سوره نساء، آیه ۱۱۸-۱۱۹.</ref>. عمدهترین کار [[شیطان]] ایجاد [[آرزو]] در [[دل]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۵۰.</ref> و مشغول کردن آنها به [[آرزو]] است. از پیامهای روشن [[آیه]] این است که [[انسان]] پس از [[گمراهی]]، زمینه بیش تری برای [[ابتلا]] به [[آرزوها]] دارد و [[آرزو]]، ابزاری [[شیطانی]] برای دورنگه داشتن [[انسان]] از [[خداوند]] و [[نافرمانی]] از او است؛ ازاین رو [[ابتلا]] به [[آرزوها]] میتواند نشانه [[سلطه]] [[شیطان]] بر [[انسان]] باشد<ref>راهنما، ج ۴، ص ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] بعد، [[شیطان]] به عدهای [[وعده]] میدهد و آنها را به [[آرزو]] وامی دارد. آلوسی، [[وعده]] و [[آرزو]] را قویترین وسایل [[شیطان]] برای [[گمراه کردن]] [[انسان]] دانسته است<ref>روح المعانی، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۰.</ref>؛ هم چنین در ادامه [[آیه]] ۱۱۹ سوره نساء [[اقدام]] [[مشرکان]] به بریدن گوشهای برخی حیوانات و ایجاد [[نقص]] در آفریدگان [[خداوند]] از آثار آرزوهای [[شیطانی]] شمرده شده و [[خداوند]] برای پیش گیری از این [[آرزوها]]، به [[انسان]] [[آگاهی]] میدهد که [[آرزوها]] پی [[آمدی]] جز [[فریب]] ندارند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۵۰.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 173-174.</ref>. | ||
==دست یابی به [[آرزو]]== | ==دست یابی به [[آرزو]]== | ||
[[آرزو]] از غرایزی است که [[انسان]] را به تحصیل [[کمالات]] [[تشویق]] میکند<ref>الجواهر، ج ۲، ص ۳۸.</ref>؛ ولی [[خداوند]] دست یابی به چیزی را به صرف [[آرزو]] کردن نفی کرده است؛ زیرا مالک [[دنیا]] و [[آخرت]]، فقط [[خداوند]] است و تحقق [[آرزوها]] نیز به [[اراده]] او انجام میپذیرد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>: {{متن قرآن|أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى * فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى}}<ref>«مگر برای انسان آنچه آرزو کند خواهد بود؟ * (هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۴-۲۵.</ref> قراین موجود در [[آیات]] این سوره نشان میدهد که [[خداوند]] آرزوی [[کافران]] را درباره [[شفاعت]] بتهایشان رد کرده<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۳۶۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>؛ ولی [[آیه]] به طور کلی در مورد رد دست یابی به هر آرزویی قابل [[تفسیر]] است<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>. [[ابن زید]] در نگاهی دیگر به [[آیه]]، آن را چنین [[تفسیر]] کرده است: اگر [[پیامبر]] {{صل}} کرامتی را [[آرزو]] کند، برایش حاصل میشود<ref>جامع البیان، مج ۱۳، جزء ۲۷، ص ۸۲.</ref>. نظیر این مطلب در [[آیه]] ۱۲۳ سوره نساء دیده میشود که میگوید {{متن قرآن|لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>«(کیفر و پاداش) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب (وابسته) نیست، هر کس کار بدی کند کیفر آن را میبیند و در برابر خداوند برای خویش یار و یاوری نخواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref>. با این که در [[شأن نزول]] [[آیه]]، روایاتی ناظر به موارد خاص از [[مفسران]] [[تابعان]] [[نقل]] شده، [[آیه]] دلالت دارد که دست یابی به [[نعمتهای خداوند]]، به عمل [[انسان]] بستگی دارد، نه آرزوی او<ref>المیزان، ج ۵، ص ۸۶.</ref>. | [[آرزو]] از غرایزی است که [[انسان]] را به تحصیل [[کمالات]] [[تشویق]] میکند<ref>الجواهر، ج ۲، ص ۳۸.</ref>؛ ولی [[خداوند]] دست یابی به چیزی را به صرف [[آرزو]] کردن نفی کرده است؛ زیرا مالک [[دنیا]] و [[آخرت]]، فقط [[خداوند]] است و تحقق [[آرزوها]] نیز به [[اراده]] او انجام میپذیرد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>: {{متن قرآن|أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى * فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى}}<ref>«مگر برای انسان آنچه آرزو کند خواهد بود؟ * (هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۴-۲۵.</ref> قراین موجود در [[آیات]] این سوره نشان میدهد که [[خداوند]] آرزوی [[کافران]] را درباره [[شفاعت]] بتهایشان رد کرده<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۳۶۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>؛ ولی [[آیه]] به طور کلی در مورد رد دست یابی به هر آرزویی قابل [[تفسیر]] است<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۳۹.</ref>. [[ابن زید]] در نگاهی دیگر به [[آیه]]، آن را چنین [[تفسیر]] کرده است: اگر [[پیامبر]] {{صل}} کرامتی را [[آرزو]] کند، برایش حاصل میشود<ref>جامع البیان، مج ۱۳، جزء ۲۷، ص ۸۲.</ref>. نظیر این مطلب در [[آیه]] ۱۲۳ سوره نساء دیده میشود که میگوید {{متن قرآن|لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ}}<ref>«(کیفر و پاداش) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب (وابسته) نیست، هر کس کار بدی کند کیفر آن را میبیند و در برابر خداوند برای خویش یار و یاوری نخواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref>. با این که در [[شأن نزول]] [[آیه]]، روایاتی ناظر به موارد خاص از [[مفسران]] [[تابعان]] [[نقل]] شده، [[آیه]] دلالت دارد که دست یابی به [[نعمتهای خداوند]]، به عمل [[انسان]] بستگی دارد، نه آرزوی او<ref>المیزان، ج ۵، ص ۸۶.</ref>. | ||
در [[نقلی]] از مسروق و قتاده، [[سبب نزول]] [[آیه]] [[تفاخر]] میان گروهی از [[مسلمانان]] با [[اهل کتاب]] بیان شده که هر یک از این دو گروه، خود را از دیگری [[برتر]] میدانست<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>. در نقلهایی از سُدی، [[ابن عباس]]، [[ضحاک ]]و [[ابی صالح]]، به جای [[اهل کتاب]]، به [[یهود]] و [[نصارا]] تعبیر شده که در [[تفاخر]] با [[مسلمانان]] هر یک از این سه گروه، [[دین]]، کتاب و [[پیامبر]] خود را [[برتر]] از گروههای دیگر میدانست<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۱.</ref>. [[ضحاک]]، [[مجوس]] و [[کافران]] [[عرب]] را نیز در کنار آن سه گروه یاد کرده<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۲.</ref> که [[خداوند]] [[تفاخر]] آنها را آرزویی بیش ندانسته، بیان میدارد که [[ثواب]] [[الهی]] با آن، قابل دست یابی نیست. در مقابل [[روایات]] پیشین، [[مجاهد]] این [[تفاخر]] را میان [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]]، یا [[قریش]] و کعب بن اشرف یکی از [[دانشمندان یهود]]، دانسته است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۲.</ref>. در ظاهر نظر اخیر با سیاق [[آیات]]، مناسبت بیش تری دارد<ref>همان، ص ۳۹۳.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 174-175.</ref>. | در [[نقلی]] از مسروق و قتاده، [[سبب نزول]] [[آیه]] [[تفاخر]] میان گروهی از [[مسلمانان]] با [[اهل کتاب]] بیان شده که هر یک از این دو گروه، خود را از دیگری [[برتر]] میدانست<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۰.</ref>. در نقلهایی از سُدی، [[ابن عباس]]، [[ضحاک]]و [[ابی صالح]]، به جای [[اهل کتاب]]، به [[یهود]] و [[نصارا]] تعبیر شده که در [[تفاخر]] با [[مسلمانان]] هر یک از این سه گروه، [[دین]]، کتاب و [[پیامبر]] خود را [[برتر]] از گروههای دیگر میدانست<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۱.</ref>. [[ضحاک]]، [[مجوس]] و [[کافران]] [[عرب]] را نیز در کنار آن سه گروه یاد کرده<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۲.</ref> که [[خداوند]] [[تفاخر]] آنها را آرزویی بیش ندانسته، بیان میدارد که [[ثواب]] [[الهی]] با آن، قابل دست یابی نیست. در مقابل [[روایات]] پیشین، [[مجاهد]] این [[تفاخر]] را میان [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]]، یا [[قریش]] و کعب بن اشرف یکی از [[دانشمندان یهود]]، دانسته است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۹۲.</ref>. در ظاهر نظر اخیر با سیاق [[آیات]]، مناسبت بیش تری دارد<ref>همان، ص ۳۹۳.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 174-175.</ref>. | ||
==آرزوهای [[کافران]]== | ==آرزوهای [[کافران]]== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#'''[[رنج]] [[مؤمنان]]:''' [[خداوند]] در سوره [[آل عمران]]، ضمن [[نهی]] [[مؤمنان]] از این که [[مشرکان]] را همراز خود قرار داده، [[اسرار]] خود را برای آنان بازگویند، [[راز]] آن را چنین بیان داشته است<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۰.</ref>: {{متن قرآن|وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ}}<ref>«دوست میدارند شما در سختی به سر برید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.</ref> سُدی در [[تفسیر]] [[آیه]] گفته است: آن هاآرزو دارندکه [[مؤمنان]]، از [[دین خدا]] [[گمراه]] شوند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۰.</ref>. | #'''[[رنج]] [[مؤمنان]]:''' [[خداوند]] در سوره [[آل عمران]]، ضمن [[نهی]] [[مؤمنان]] از این که [[مشرکان]] را همراز خود قرار داده، [[اسرار]] خود را برای آنان بازگویند، [[راز]] آن را چنین بیان داشته است<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۰.</ref>: {{متن قرآن|وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ}}<ref>«دوست میدارند شما در سختی به سر برید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.</ref> سُدی در [[تفسیر]] [[آیه]] گفته است: آن هاآرزو دارندکه [[مؤمنان]]، از [[دین خدا]] [[گمراه]] شوند<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۰.</ref>. | ||
#'''[[غفلت]] [[مؤمنان]] در میدان [[جنگ]]:''' از دیگر آرزوهای [[کافران]] این بوده که [[مؤمنان]]، هنگام [[جنگ]]، اسلحه و وسایل [[جنگی]] را از خود دور کنند تایک باره برآنها [[هجوم]] برند؛ از این رو [[خداوند]] به آنان [[دستور]] میدهد که در میدان [[جنگ]] در حال [[نماز]] نیز [[سلاح]] برگیرند {{متن قرآن|وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا}}<ref> و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگافزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگافزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست میدارند که شما از جنگافزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگیتان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواریآفرین آماده کرده است؛ سوره نساء، آیه: 102.</ref>. | #'''[[غفلت]] [[مؤمنان]] در میدان [[جنگ]]:''' از دیگر آرزوهای [[کافران]] این بوده که [[مؤمنان]]، هنگام [[جنگ]]، اسلحه و وسایل [[جنگی]] را از خود دور کنند تایک باره برآنها [[هجوم]] برند؛ از این رو [[خداوند]] به آنان [[دستور]] میدهد که در میدان [[جنگ]] در حال [[نماز]] نیز [[سلاح]] برگیرند {{متن قرآن|وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا}}<ref> و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگافزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگافزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست میدارند که شما از جنگافزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگیتان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواریآفرین آماده کرده است؛ سوره نساء، آیه: 102.</ref>. | ||
#'''[[شرک]] نورزیدن:''' در [[سوره کهف]]، [[مناظره]] مردی [[کافر]] که دارای دو تاکستان بود، با مؤمنی آمده است. در این [[مناظره]]، مرد [[کافر]] به فراوانی [[ثروت]] و [[نیرومندی]] کسانش [[تفاخر]] میکرد و میگفت: [[گمان]] نمیکنم این باغ هرگز از میان برود. [[خداوند]] خبر میدهد که میوه و درختان آن باغ با [[عذاب الهی]] نابود شد و آن [[کافر]] با [[تأسف]] از هزینهای که صرف کرده بود و اکنون نابود شده، [[آرزو]] میکند: ای کاش کسی را شریک پروردگارم نساخته بودم: {{متن قرآن|وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا}}<ref>«و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و او میگفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمیپنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 175-176.</ref>. | #'''[[شرک]] نورزیدن:''' در [[سوره کهف]]، [[مناظره]] مردی [[کافر]] که دارای دو تاکستان بود، با مؤمنی آمده است. در این [[مناظره]]، مرد [[کافر]] به فراوانی [[ثروت]] و [[نیرومندی]] کسانش [[تفاخر]] میکرد و میگفت: [[گمان]] نمیکنم این باغ هرگز از میان برود. [[خداوند]] خبر میدهد که میوه و درختان آن باغ با [[عذاب الهی]] نابود شد و آن [[کافر]] با [[تأسف]] از هزینهای که صرف کرده بود و اکنون نابود شده، [[آرزو]] میکند: ای کاش کسی را شریک پروردگارم نساخته بودم: {{متن قرآن|وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا}}<ref>«و میوهاش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست میکوفت در حالی که داربستهای آن فرو ریخته بود و او میگفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمیپنداشتم» سوره کهف، آیه ۴۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 175-176.</ref>. | ||
==آرزوهای [[اهل کتاب]]:== | ==آرزوهای [[اهل کتاب]]:== | ||
[[خداوند]] در بیش از یازده [[آیه]]، از آرزوهای گوناگون اهل کتاب که بیشتر در باره [[دین اسلام]] و [[جامعه]] [[مسلمانان]] است، خبر میدهد: | [[خداوند]] در بیش از یازده [[آیه]]، از آرزوهای گوناگون اهل کتاب که بیشتر در باره [[دین اسلام]] و [[جامعه]] [[مسلمانان]] است، خبر میدهد: | ||
#براساس [[آیه]] ۱۱۱ سوره بقره [[یهود]] و [[نصارا]] میگویند: فقط هم کیشان آنان اهل بهشتند؛ ولی [[خداوند]] میگوید: این، فقط آرزوهای آنها است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. در [[آیه]] ۹۴ همین سوره، [[خداوند]] به [[یهودیان]] که سرای [[آخرت]] را ویژه خود دانسته، هیچ سهمی برای دیگران قائل نیستند، میگوید: اگر راست میگویید و اگر شما [[فرزندان]] خدایید و او شما را [[عذاب]] نمیکند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۹.</ref>، آرزوی [[مرگ]] کنید: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref> آن گاه خبر میدهد که [[یهودیان]]، بر اثر تبه کاریهایشان هرگز آرزوی [[مرگ]] نخواهند کرد: {{متن قرآن|وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«و برای کارهایی که کردهاند هرگز هیچگاه آن را آرزو نخواهند کرد و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۹۵.</ref>. [[رأی]] [[مفسران]] درباره چگونگی این پیشنهاد به [[یهود]]، گوناگون است. در [[روایت]] سعیدبن جبیر یا عکرمه از [[ابن عباس]] آمده است که این پیشنهاد به طریق [[دعا]] و نفرین بود؛ یعنی [[یهود]] از [[خداوند]] برای گروهی که [[دروغ]] گویند، درخواست [[مرگ]] میکنند. دیگر [[مفسران]] برآنند که پیشنهاد به صورت آرزوی [[مرگ]] برای خودشان بود<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۹۸.</ref>. فخررازی نظر دوم را با لفظ تمنی در [[آیه]]، سازگارتر دانسته است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۱۹۱.</ref>. پیشنهاد آرزوی [[مرگ]] به [[یهود]] در [[آیه]] ۶ و ۷ سوره [[جمعه]] نیز که پس از بقره نازل شده، با اندکی تفاوت دیده میشود. [[علی بن ابراهیم قمی]] در ذیل [[آیات]] سوره [[جمعه]]، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند: در [[تورات]] آمده که [[اولیای خدا]] آرزوی [[مرگ]] میکنند<ref>قمی، ج ۲، ص ۳۴۸.</ref>. [[آیات]] ۹۵ و ۹۶ سوره بقره پس از آن که خبر میدهد [[یهودیان]] هرگز آرزوی [[مرگ]] نمیکنند، میگوید: آنها از همه [[مردم]]، حتی از [[مشرکان]] برای [[زندگی]] در [[دنیا]] آزمندترند و هر یک از آنها [[عمر]] هزار ساله را [[آرزو]] میکند {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>. در باره [[علت]] ذکر هزار سال گفته شده: آن نهایت عمری است که [[مجوسیان]] برای یک دیگر [[دعا]] میکنند (عِش الف نوروز = هزارسال بزی) <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۲۳؛ جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۰۴.</ref>. | #براساس [[آیه]] ۱۱۱ سوره بقره [[یهود]] و [[نصارا]] میگویند: فقط هم کیشان آنان اهل بهشتند؛ ولی [[خداوند]] میگوید: این، فقط آرزوهای آنها است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. در [[آیه]] ۹۴ همین سوره، [[خداوند]] به [[یهودیان]] که سرای [[آخرت]] را ویژه خود دانسته، هیچ سهمی برای دیگران قائل نیستند، میگوید: اگر راست میگویید و اگر شما [[فرزندان]] خدایید و او شما را [[عذاب]] نمیکند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۱۹.</ref>، آرزوی [[مرگ]] کنید: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.</ref> آن گاه خبر میدهد که [[یهودیان]]، بر اثر تبه کاریهایشان هرگز آرزوی [[مرگ]] نخواهند کرد: {{متن قرآن|وَلَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ}}<ref>«و برای کارهایی که کردهاند هرگز هیچگاه آن را آرزو نخواهند کرد و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۹۵.</ref>. [[رأی]] [[مفسران]] درباره چگونگی این پیشنهاد به [[یهود]]، گوناگون است. در [[روایت]] سعیدبن جبیر یا عکرمه از [[ابن عباس]] آمده است که این پیشنهاد به طریق [[دعا]] و نفرین بود؛ یعنی [[یهود]] از [[خداوند]] برای گروهی که [[دروغ]] گویند، درخواست [[مرگ]] میکنند. دیگر [[مفسران]] برآنند که پیشنهاد به صورت آرزوی [[مرگ]] برای خودشان بود<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۹۸.</ref>. فخررازی نظر دوم را با لفظ تمنی در [[آیه]]، سازگارتر دانسته است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۱۹۱.</ref>. پیشنهاد آرزوی [[مرگ]] به [[یهود]] در [[آیه]] ۶ و ۷ سوره [[جمعه]] نیز که پس از بقره نازل شده، با اندکی تفاوت دیده میشود. [[علی بن ابراهیم قمی]] در ذیل [[آیات]] سوره [[جمعه]]، از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند: در [[تورات]] آمده که [[اولیای خدا]] آرزوی [[مرگ]] میکنند<ref>قمی، ج ۲، ص ۳۴۸.</ref>. [[آیات]] ۹۵ و ۹۶ سوره بقره پس از آن که خبر میدهد [[یهودیان]] هرگز آرزوی [[مرگ]] نمیکنند، میگوید: آنها از همه [[مردم]]، حتی از [[مشرکان]] برای [[زندگی]] در [[دنیا]] آزمندترند و هر یک از آنها [[عمر]] هزار ساله را [[آرزو]] میکند {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>. در باره [[علت]] ذکر هزار سال گفته شده: آن نهایت عمری است که [[مجوسیان]] برای یک دیگر [[دعا]] میکنند (عِش الف نوروز = هزارسال بزی) <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۲۳؛ جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۰۴.</ref>. | ||
#[[خداوند]] آرزوی دیگر [[اهل کتاب]] ([[یهود]]) را در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره بیان کرده است: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref>. آرای [[نقل]] شده در [[تفسیر]] این [[آیه]]، نشان دهنده [[اختلاف]] [[مفسران]] نخستین در این باره است. به جز [[ابن عباس]] (به [[نقل]] ضحاک) و [[مجاهد]] که امانی را به سخنان [[دروغ]] [[تفسیر]] کردهاند، دیگر [[مفسران]] چون قتاده، [[ابن زید]]، [[ابی العالیه]] آن را به [[آرزو]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۲۹ و ۵۳۰.</ref>. [[مفسران]] بعدی نیز تحت تأثیر این [[اختلاف]]، آرای گوناگونی را ارائه کردهاند؛ در حالی که [[طبری]] و [[طبرسی]] [[رأی]] نخست را ترجیح دادهاند<ref>همان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۳۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>. [[زمخشری]] در [[تفسیر]] [[آیه]] میگوید: [[یهودیان]]، آرزوهایی داشتند؛ مانند این که [[خداوند]] از آنها میگذرد و بر اثر خطاهایشان مؤاخذه نمیشوند. پدرانشان [[پیامبر]] بودند و برای آنها [[شفاعت]] خواهند کرد. دانشمندانشان نیز آرزوهایی را به آنها [[القا]] میکردند؛ مانند این که [[عذاب الهی]] جز چند روزی اندک به آنها نمیرسد، و میپنداشتند [[تورات]]، جز [[آرزوها]] و خیالات آنها نیست<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۷.</ref>. | # [[خداوند]] آرزوی دیگر [[اهل کتاب]] ([[یهود]]) را در [[آیه]] ۷۸ سوره بقره بیان کرده است: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref>. آرای [[نقل]] شده در [[تفسیر]] این [[آیه]]، نشان دهنده [[اختلاف]] [[مفسران]] نخستین در این باره است. به جز [[ابن عباس]] (به [[نقل]] ضحاک) و [[مجاهد]] که امانی را به سخنان [[دروغ]] [[تفسیر]] کردهاند، دیگر [[مفسران]] چون قتاده، [[ابن زید]]، [[ابی العالیه]] آن را به [[آرزو]] [[تفسیر]] کردهاند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۲۹ و ۵۳۰.</ref>. [[مفسران]] بعدی نیز تحت تأثیر این [[اختلاف]]، آرای گوناگونی را ارائه کردهاند؛ در حالی که [[طبری]] و [[طبرسی]] [[رأی]] نخست را ترجیح دادهاند<ref>همان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۳۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>. [[زمخشری]] در [[تفسیر]] [[آیه]] میگوید: [[یهودیان]]، آرزوهایی داشتند؛ مانند این که [[خداوند]] از آنها میگذرد و بر اثر خطاهایشان مؤاخذه نمیشوند. پدرانشان [[پیامبر]] بودند و برای آنها [[شفاعت]] خواهند کرد. دانشمندانشان نیز آرزوهایی را به آنها [[القا]] میکردند؛ مانند این که [[عذاب الهی]] جز چند روزی اندک به آنها نمیرسد، و میپنداشتند [[تورات]]، جز [[آرزوها]] و خیالات آنها نیست<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
#[[آیه]] ۱۰۹ سوره بقره از آرزوی گروهی دیگر از [[اهل کتاب]] درباره [[مسلمانان]] خبر میدهد که بسیاری از آنان [[آرزو]] دارند، پس از آن که به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] آوردید، شما را از روی [[حسد]] به [[کفر]] بازگردانند: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. [[آیه]] ۶۹ سوره [[آل عمران]] میگوید: گروهی از [[اهل کتاب]] [[آرزو]] میکنند که ای کاش شما را [[گمراه]] میکردند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۷۷۱.</ref>: {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمیکنند و درنمییابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[اهل کتاب]] در این [[آیه]] را [[یهود]] و [[نصارا]] و برخی دیگر، آنان را فقط [[یهودیان]] دانستهاند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۷.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 176-177.</ref>. | # [[آیه]] ۱۰۹ سوره بقره از آرزوی گروهی دیگر از [[اهل کتاب]] درباره [[مسلمانان]] خبر میدهد که بسیاری از آنان [[آرزو]] دارند، پس از آن که به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] آوردید، شما را از روی [[حسد]] به [[کفر]] بازگردانند: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. [[آیه]] ۶۹ سوره [[آل عمران]] میگوید: گروهی از [[اهل کتاب]] [[آرزو]] میکنند که ای کاش شما را [[گمراه]] میکردند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۷۷۱.</ref>: {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمیکنند و درنمییابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[اهل کتاب]] در این [[آیه]] را [[یهود]] و [[نصارا]] و برخی دیگر، آنان را فقط [[یهودیان]] دانستهاند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۷.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 176-177.</ref>. | ||
==آرزوهای [[منافقان]]== | ==آرزوهای [[منافقان]]== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
#'''دست یابی به [[غنایم]]:''' در [[آیه]] ۷۳ سوره نساء از گروهی سخن به میان آمده که برای شرکت در [[جنگ]]، کندی میکردند؛ ولی هنگام [[پیروزی]] [[مؤمنان]] و کسب [[غنایم]]، آرزوی شرکت در [[جهاد]] و دست یابی به [[غنایم]] را داشتند. برخی [[مفسران]] این [[آیه]] را درباره گروهی از [[مؤمنان]] دانستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۷۸.</ref>؛ ولی بیشتر آنها معتقدند که درباره [[منافقان]] نازل شده است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۱۵.</ref>. | #'''دست یابی به [[غنایم]]:''' در [[آیه]] ۷۳ سوره نساء از گروهی سخن به میان آمده که برای شرکت در [[جنگ]]، کندی میکردند؛ ولی هنگام [[پیروزی]] [[مؤمنان]] و کسب [[غنایم]]، آرزوی شرکت در [[جهاد]] و دست یابی به [[غنایم]] را داشتند. برخی [[مفسران]] این [[آیه]] را درباره گروهی از [[مؤمنان]] دانستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۷۸.</ref>؛ ولی بیشتر آنها معتقدند که درباره [[منافقان]] نازل شده است<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۵، ص ۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۱۵.</ref>. | ||
#'''[[ارتداد]] [[مؤمنان]]:''' در [[آیه]] ۸۹ همین سوره، گروهی دیگر از [[منافقان]] یاد شدهاند که [[کافر]] شدن [[مؤمنان]] را [[آرزو]] داشتند تا همگی در [[کفر]] مساوی باشند: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً}}<ref>«آنها دوست میدارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر میشدید تا با ایشان یگانه میبودید پس هیچیک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>. | #'''[[ارتداد]] [[مؤمنان]]:''' در [[آیه]] ۸۹ همین سوره، گروهی دیگر از [[منافقان]] یاد شدهاند که [[کافر]] شدن [[مؤمنان]] را [[آرزو]] داشتند تا همگی در [[کفر]] مساوی باشند: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً}}<ref>«آنها دوست میدارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر میشدید تا با ایشان یگانه میبودید پس هیچیک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>. | ||
#[[خداوند]] در سوره احزاب از گروهی [[منافق]] خبر میدهد که در [[جنگ]] احزاب به کارشکنی، فرار از [[جنگ]]، تضعیف [[روحیه]] افراد ضعیف الإیمان و زخم زبان به [[مسلمانان]] میپرداختند. در [[آیه]] ۲۰ سوره احزاب حال آنان چنین [[وصف]] شده است: [[منافقان]] میپندارند احزابی که به [[جنگ]] [[پیامبر]] {{صل}} آمدهاند، از ادامه [[جنگ]] منصرف نشدهاند و اگر دوباره برای [[جنگ]] بازگردند، این [[منافقان]] [[آرزو]] میکنند که ای کاش با بادیه نشینان بودند و به جای آن که با شما باشند، از [[اخبار]] شما میپرسیدند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ}}<ref>«گمان میکنند که دستهها (ی مشرک) هنوز نرفتهاند و اگر آن دستهها باز آیند، اینان آرزو میکنند کاش میان تازیهای بیاباننشین، بیاباننشینی میکردند و خبرهای شما را (از این و آن) میپرسیدند و اگر در میان شما میبودند جز اندکی کارزار نمیکردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref>. | # [[خداوند]] در سوره احزاب از گروهی [[منافق]] خبر میدهد که در [[جنگ]] احزاب به کارشکنی، فرار از [[جنگ]]، تضعیف [[روحیه]] افراد ضعیف الإیمان و زخم زبان به [[مسلمانان]] میپرداختند. در [[آیه]] ۲۰ سوره احزاب حال آنان چنین [[وصف]] شده است: [[منافقان]] میپندارند احزابی که به [[جنگ]] [[پیامبر]] {{صل}} آمدهاند، از ادامه [[جنگ]] منصرف نشدهاند و اگر دوباره برای [[جنگ]] بازگردند، این [[منافقان]] [[آرزو]] میکنند که ای کاش با بادیه نشینان بودند و به جای آن که با شما باشند، از [[اخبار]] شما میپرسیدند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ}}<ref>«گمان میکنند که دستهها (ی مشرک) هنوز نرفتهاند و اگر آن دستهها باز آیند، اینان آرزو میکنند کاش میان تازیهای بیاباننشین، بیاباننشینی میکردند و خبرهای شما را (از این و آن) میپرسیدند و اگر در میان شما میبودند جز اندکی کارزار نمیکردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref>. | ||
#[[آیه]] ۱۴ سوره حدید نیز از گفتوگوی [[منافقان]] با [[مؤمنان]] در [[قیامت]] خبر میدهد که [[مؤمنان]]، آنان را به [[فریب]] خوردن از [[آرزوها]] در [[دنیا]] متهم میکنند: {{متن قرآن|يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ}}<ref>«(منافقان) آنان را ندا میدهند: آیا ما با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فر» سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>. از سوی برخی، آرزوی آنها وارد شدن [[مصیبت]] به [[مؤمنان]] دانسته شده<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۵.</ref> و همچنین به آرزوهای بلند و آرزوی [[طول عمر]] برای خودشان [[تفسیر]] شده <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۴۷۶.</ref>؛ ولی در [[آیه]] به مصداق خاصی اشاره نشده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 177-178.</ref>. | # [[آیه]] ۱۴ سوره حدید نیز از گفتوگوی [[منافقان]] با [[مؤمنان]] در [[قیامت]] خبر میدهد که [[مؤمنان]]، آنان را به [[فریب]] خوردن از [[آرزوها]] در [[دنیا]] متهم میکنند: {{متن قرآن|يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ}}<ref>«(منافقان) آنان را ندا میدهند: آیا ما با شما نبودیم؟ میگویند: چرا، اما شما خود را (با دورویی) به سختی افکندید و چشم به راه (شکست ما مؤمنان) بودید و تردید کردید و آرزوها شما را فریب داد تا آنکه فرمان خداوند در رسید و (شیطان) فریبکار شما را به خداوند فر» سوره حدید، آیه ۱۴.</ref>. از سوی برخی، آرزوی آنها وارد شدن [[مصیبت]] به [[مؤمنان]] دانسته شده<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۵۵.</ref> و همچنین به آرزوهای بلند و آرزوی [[طول عمر]] برای خودشان [[تفسیر]] شده <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۴۷۶.</ref>؛ ولی در [[آیه]] به مصداق خاصی اشاره نشده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 177-178.</ref>. | ||
==آرزوهای [[مؤمنان]]== | ==آرزوهای [[مؤمنان]]== | ||
[[قرآن]] به برخی از آرزوهای [[مؤمنان]] در جای گاههای گوناگون اشاره کرده است: | [[قرآن]] به برخی از آرزوهای [[مؤمنان]] در جای گاههای گوناگون اشاره کرده است: | ||
#[[آیه]] ۷۹ سوره قصص از گروهی [[دنیاطلب]] درزمان [[حضرت موسی]] {{ع}} خبر میدهد که با مشاهده [[قارون]] و [[ثروت]] بسیارش گفتند: ای کاش مانند آن چه به [[قارون]] داده شده، ما نیز میداشتیم؛ زیرا او از نعمتهای [[دنیا]] بهره فراوانی دارد: {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>. [[طبرسی]] میگوید: آنان؛ [[کافران]]، [[منافقان]] و افراد ضعیف الایمان بودند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۷.</ref>؛ ولی به نظر [[زمخشری]]، [[آرزو]] کنندگان، گروهی [[مؤمن]] بودند و آرزوی آنها برخاسته از تمایل به [[رفاه]] و [[ثروت]] بود؛ چنان که این تمایل به طور معمول در [[انسان]] وجود دارد. وی از قتاده نیز [[نقل]] میکند که آرزوی آنها از آن رو بود که میخواستند با [[انفاق]] آن [[داراییها]] در راه خیر، به [[خداوند]] [[تقرب]] جویند<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref>؛ اما [[مفسران]] بعدی، [[تفسیر]] قتاده را که با ظاهر [[آیه]] ناسازگار است، تأیید نکردند؛ زیرا در [[آیه]] بعد، [[مؤمنان]] دانشمند، آن گروه را بر اثر آرزویشان توبیخ کرده، [[ثواب]] [[خداوند]] را برای [[مؤمن]]، بهتر از [[دارایی]] [[قارون]] دانستهاند. | # [[آیه]] ۷۹ سوره قصص از گروهی [[دنیاطلب]] درزمان [[حضرت موسی]] {{ع}} خبر میدهد که با مشاهده [[قارون]] و [[ثروت]] بسیارش گفتند: ای کاش مانند آن چه به [[قارون]] داده شده، ما نیز میداشتیم؛ زیرا او از نعمتهای [[دنیا]] بهره فراوانی دارد: {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>. [[طبرسی]] میگوید: آنان؛ [[کافران]]، [[منافقان]] و افراد ضعیف الایمان بودند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۷.</ref>؛ ولی به نظر [[زمخشری]]، [[آرزو]] کنندگان، گروهی [[مؤمن]] بودند و آرزوی آنها برخاسته از تمایل به [[رفاه]] و [[ثروت]] بود؛ چنان که این تمایل به طور معمول در [[انسان]] وجود دارد. وی از قتاده نیز [[نقل]] میکند که آرزوی آنها از آن رو بود که میخواستند با [[انفاق]] آن [[داراییها]] در راه خیر، به [[خداوند]] [[تقرب]] جویند<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref>؛ اما [[مفسران]] بعدی، [[تفسیر]] قتاده را که با ظاهر [[آیه]] ناسازگار است، تأیید نکردند؛ زیرا در [[آیه]] بعد، [[مؤمنان]] دانشمند، آن گروه را بر اثر آرزویشان توبیخ کرده، [[ثواب]] [[خداوند]] را برای [[مؤمن]]، بهتر از [[دارایی]] [[قارون]] دانستهاند. | ||
#[[آیه]] ۷ سوره [[انفال]] ضمن اشاره به خروج [[پیامبر]] از [[مدینه]] برای [[جنگ بدر]]، خبر میدهد که [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[وعده]] داده بود: یکی از دو گروه، یعنی کاروان تجارتی [[قریش]] به [[سرپرستی]] [[ابوسفیان]] که از [[شام]] عازم [[مکه]] بود یا [[سپاه]] [[مشرکان]] را نصیب [[مسلمانان]] کند. بر اساس این [[آیه]]، [[مسلمانان]] [[آرزو]] میکردند داراییهای کاروان تجارتی که [[مشقت]] [[جنگ]] را ندارد، نصیبشان شود؛ ولی [[خداوند]] برخلاف خواسته و آرزوی آنان، [[اراده]] کرد؛ یعنی [[حق]] را تثبیت، [[باطل]] را نابود و [[کافران]] را به دست [[مسلمانان]] ذلیل گرداند: {{متن قرآن|وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>. | # [[آیه]] ۷ سوره [[انفال]] ضمن اشاره به خروج [[پیامبر]] از [[مدینه]] برای [[جنگ بدر]]، خبر میدهد که [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[وعده]] داده بود: یکی از دو گروه، یعنی کاروان تجارتی [[قریش]] به [[سرپرستی]] [[ابوسفیان]] که از [[شام]] عازم [[مکه]] بود یا [[سپاه]] [[مشرکان]] را نصیب [[مسلمانان]] کند. بر اساس این [[آیه]]، [[مسلمانان]] [[آرزو]] میکردند داراییهای کاروان تجارتی که [[مشقت]] [[جنگ]] را ندارد، نصیبشان شود؛ ولی [[خداوند]] برخلاف خواسته و آرزوی آنان، [[اراده]] کرد؛ یعنی [[حق]] را تثبیت، [[باطل]] را نابود و [[کافران]] را به دست [[مسلمانان]] ذلیل گرداند: {{متن قرآن|وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده میفرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست میداشتید که آن دسته بیجنگافزار از آن شما گردد اما خداوند میخواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>. | ||
#[[آیه]] ۱۴۳ سوره [[آل عمران]] خطاب به گروهی از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} است که میگوید: شما پیش از آن که با [[مرگ]] روبه رو شوید، آرزویش را داشتید{{متن قرآن|وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ}}<ref>«و مرگ (در راه خداوند) را پیش از آنکه با آن رویاروی گردید نیک آرزو میکردید (اکنون که) آن را (در میدان جنگ) دیدهاید تنها (در آن) مینگرید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۳.</ref>. این [[آیه]] که درباره [[جنگ]] [[اُحد]] نازل شده، آن گروه از [[مؤمنان]] را نکوهیده که برای آرزوی [[پیروزی]] و دست یابی به [[غنایم]]، با [[اصرار]] خود سبب خروج [[پیامبر]] از [[مدینه]] و رویارویی با [[مشرکان]] در [[اُحد]] شدند؛ ولی هنگامی که [[مرگ]] را پیش روی خود دیدند، ناپایداری کردند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۴۲۱.</ref>. [[زمخشری]] در پاسخ به این پرسش که هرکس [[آرزوی شهادت]] کند، به طور ضمنی، آرزوی [[غلبه]] [[کافران]] بر [[مسلمانان]] را نیز دارد، میگوید: قصد چنین شخصی رسیدن به [[کرامت]] [[شهیدان]] است؛ بدون آن که به جنبه دیگر آن توجه داشته باشد<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 178-179.</ref>. | # [[آیه]] ۱۴۳ سوره [[آل عمران]] خطاب به گروهی از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} است که میگوید: شما پیش از آن که با [[مرگ]] روبه رو شوید، آرزویش را داشتید{{متن قرآن|وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ}}<ref>«و مرگ (در راه خداوند) را پیش از آنکه با آن رویاروی گردید نیک آرزو میکردید (اکنون که) آن را (در میدان جنگ) دیدهاید تنها (در آن) مینگرید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۳.</ref>. این [[آیه]] که درباره [[جنگ]] [[اُحد]] نازل شده، آن گروه از [[مؤمنان]] را نکوهیده که برای آرزوی [[پیروزی]] و دست یابی به [[غنایم]]، با [[اصرار]] خود سبب خروج [[پیامبر]] از [[مدینه]] و رویارویی با [[مشرکان]] در [[اُحد]] شدند؛ ولی هنگامی که [[مرگ]] را پیش روی خود دیدند، ناپایداری کردند<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۴۲۱.</ref>. [[زمخشری]] در پاسخ به این پرسش که هرکس [[آرزوی شهادت]] کند، به طور ضمنی، آرزوی [[غلبه]] [[کافران]] بر [[مسلمانان]] را نیز دارد، میگوید: قصد چنین شخصی رسیدن به [[کرامت]] [[شهیدان]] است؛ بدون آن که به جنبه دیگر آن توجه داشته باشد<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۴۳۲.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 178-179.</ref>. | ||
==آرزوی [[پیامبران]]== | ==آرزوی [[پیامبران]]== | ||
[[آیه]] ۵۲ سوره [[حج]] از [[آرزو]] کردن [[پیامبران]] خبر میدهد و این که هرگاه آنان [[آرزو]] میکردند، [[شیطان]] در آرزوی آنان [[وسوسه]] کرده، درصدد جلوگیری از تحقق آن برمیآمد؛ اما خدای [[دانا]] و [[حکیم]] القائات [[شیطان]] را از میان میبُرد؛ آن گاه، [[آیات]] خود را محکم و تثبیت میکرد: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و» سوره حج، آیه ۵۲.</ref>. طبق این [[آیه]]، هیچ یک از [[پیامبران پیشین]] از [[آرزو]] کردنی که مورد اشاره [[آیه]] است، بی بهره نبوده است و [[شیطان]] نیز همیشه در این نوع [[آرزوها]] [[وسوسه]] میکرده؛ با این حال، موارد آرزوی [[پیامبران]] در [[آیه]] بیان نشده است. قراین موجود در [[آیه]]، مانند القای [[وسوسه]] از سوی [[شیطان]] و ازاله آن وسوسهها از طرف [[خداوند]]، نشان میدهد که آرزوهای مورد اشاره [[آیه]]، فراتر از آرزوهای فردی و احیاناً پوچ و منفی است؛ بلکه همان گونه که برخی [[مفسران]] توجه دادهاند، آرمانهای والایی بوده است که [[انبیای الهی]] در جهت تحقق بخشیدن به آنها و در نتیجه، تحقق [[دین الهی]] در [[جامعه]] از هیچ کوششی فروگذار نمیکردهاند. [[علامه طباطبایی]] بر آن است که این [[آرزوها]]، [[همراهی]] و مساعدت علل و عوامل مادی در جهت [[تبلیغ]] [[دین خدا]] و اقبال [[مردم]] به آن بود، و [[شیطان]]، همواره با [[وسوسه]] [[مردم]] و ترغیب [[مفسدان]] به فسادورزی، سعی در ناکام گذاشتن آرزوی [[پیامبران]] داشته؛ اما [[خداوند]] با از بین بردن القائات [[شیطانی]] و تثبیت [[آیات]] خود، کوشش [[پیامبران]] را به نتیجه میرسانده است<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۹۱.</ref>. [[سید قطب ]]-احتمالا با [[الهام]] از برخی [[روایات]] مورد [[تردید]] که خود با صراحت، بعضی را [[انکار]] کرده- [[معتقد]] است: [[پیامبران]] از یک سو با توجه به رسالتی که به عهده دارند و از سوی دیگر با توجه به محدودیت [[عمر]] خود، [[آرزو]] میکردند که [[مردم]] در سریعترین زمان و از نزدیکترین راه به [[دین الهی]] جذب شوند؛ از این رو تمایل داشتند در برابر برخی عادتها و [[رسوم]] نادرست [[مردم]]، به طور موقت [[سکوت]] کنند؛ به این [[امید]] که پس از گردن نهادن [[مردم]] به [[دین]]، اندک اندک آنان را به راه درست [[هدایت]] کنند و [[شیطان]] با مکر و تصرفاتش و ایجاد [[شبهه]] در [[دل]] [[مردم]]، در پی آن بوده که آرزوی [[پیامبران]] را از مسیر [[حق]] و درست [[منحرف]] سازد؛ اما [[خدا]] با آشکار کردن تصرفات [[شیطان]]، مانع حیلههای او شده، کوشش [[پیامبران]] را به نتیجه میرساند<ref>فی ظلال، ج ۴، ص ۲۴۳۲ - ۲۴۳۴.</ref>؛ جز این، در بین آیاتی که دعاهای [[انبیا]] را حکایت کرده میتوان نشانی از آرزوهای آرمانی آنان را جست که البته این [[آیات]] به واقع میتواند گامی در جهت [[اصلاح]] [[خواستهها]] و آرزوهای [[مردم]] و جهت دادن آنان به آرمانهای [[برتر]] در [[زندگی]] باشد؛ به طور مثال هنگامی که [[ابراهیم]] {{ع}} فرزندش [[اسماعیل]] را همراه با [[هاجر]] در سرزمین خشک [[مکه]] تنها میگذارد، از [[خدا]] میخواهد که دلهای [[مردم]] را به آنها متوجه و متمایل و از محصولات متنوع برخوردارشان سازد و آرزوی او آن است که [[نسل]] وی [[شکرگزار]] [[خداوند]] شوند: {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ}}<ref>«پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.</ref>یاهنگام ساختن بنای [[کعبه]] همراه بااسماعیل،از [[خدا]] میخواهند که از ذریه شان، امتی [[مسلمان]] و [[فرمان]] بردار خداوند قرار دهد: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: 128.</ref> و نیز میخواهد که در میان آنها [[پیامبری]] از خودشان برانگیزد تا [[آیات الهی]] را بر آنان [[تلاوت]] کند؛ کتاب و [[حکمت]] به ایشان بیاموزد و [[تزکیه]] شان سازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>این [[آیات]] و آیاتی دیگر به طور ضمنی از آرمانهای [[ابراهیم]] {{ع}} خبر میدهد؛ البته این آرمانها، چنان که ازبعضی [[آیات]] به دست میآید، گاه جنبه سلبی هم دارد؛ برای مثال بر اساس [[آیه]] ۸۸ سوره یونس [[موسی]] {{ع}} از [[خدا]] میخواهد که [[اموال]] و داراییهای [[فرعون]] و درباریانش را نابود کند؛ به این [[دلیل]] که از آن در جهت [[گمراهی]] [[مردم]] از [[راه خدا]] استفاده میکردند: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ}}<ref>«و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و داراییهایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه میگردانند؛ پروردگارا! داراییهایشان را نابود و دلهاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.</ref> یا این که اولی الالباب از [[خدا]] میخواهند که در [[روز قیامت]]، خوارشان نگرداند: {{متن قرآن|وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>. از سویی دیگر فقط ویژه [[انبیا]] هم نیست؛ چنان که [[آیه]] ۱۹۳ سوره [[آل عمران]] درخواست [[مرگ]] با [[ابرار]] و محشور شدن در زمره آنان را از ویژگیهای اولی الالباب شمرده است: {{متن قرآن|وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ}}<ref>«پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.</ref>. [[آیه]] ۱۰ سوره [[حشر]] نیز به [[مؤمنان]] میآموزد که خواسته و آرزوشان را در جهت بنا نهادن جامعهای براساس [[رأفت]] و [[رحمت]] میان [[برادران ایمانی]] و خالی از هرگونه [[کینه]] و [[دشمنی]] قرار دهند{{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که پس از آنان آمدهاند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشایندهای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 179-180.</ref>. | [[آیه]] ۵۲ سوره [[حج]] از [[آرزو]] کردن [[پیامبران]] خبر میدهد و این که هرگاه آنان [[آرزو]] میکردند، [[شیطان]] در آرزوی آنان [[وسوسه]] کرده، درصدد جلوگیری از تحقق آن برمیآمد؛ اما خدای [[دانا]] و [[حکیم]] القائات [[شیطان]] را از میان میبُرد؛ آن گاه، [[آیات]] خود را محکم و تثبیت میکرد: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و» سوره حج، آیه ۵۲.</ref>. طبق این [[آیه]]، هیچ یک از [[پیامبران پیشین]] از [[آرزو]] کردنی که مورد اشاره [[آیه]] است، بی بهره نبوده است و [[شیطان]] نیز همیشه در این نوع [[آرزوها]] [[وسوسه]] میکرده؛ با این حال، موارد آرزوی [[پیامبران]] در [[آیه]] بیان نشده است. قراین موجود در [[آیه]]، مانند القای [[وسوسه]] از سوی [[شیطان]] و ازاله آن وسوسهها از طرف [[خداوند]]، نشان میدهد که آرزوهای مورد اشاره [[آیه]]، فراتر از آرزوهای فردی و احیاناً پوچ و منفی است؛ بلکه همان گونه که برخی [[مفسران]] توجه دادهاند، آرمانهای والایی بوده است که [[انبیای الهی]] در جهت تحقق بخشیدن به آنها و در نتیجه، تحقق [[دین الهی]] در [[جامعه]] از هیچ کوششی فروگذار نمیکردهاند. [[علامه طباطبایی]] بر آن است که این [[آرزوها]]، [[همراهی]] و مساعدت علل و عوامل مادی در جهت [[تبلیغ]] [[دین خدا]] و اقبال [[مردم]] به آن بود، و [[شیطان]]، همواره با [[وسوسه]] [[مردم]] و ترغیب [[مفسدان]] به فسادورزی، سعی در ناکام گذاشتن آرزوی [[پیامبران]] داشته؛ اما [[خداوند]] با از بین بردن القائات [[شیطانی]] و تثبیت [[آیات]] خود، کوشش [[پیامبران]] را به نتیجه میرسانده است<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۹۱.</ref>. [[سید قطب]]-احتمالا با [[الهام]] از برخی [[روایات]] مورد [[تردید]] که خود با صراحت، بعضی را [[انکار]] کرده- [[معتقد]] است: [[پیامبران]] از یک سو با توجه به رسالتی که به عهده دارند و از سوی دیگر با توجه به محدودیت [[عمر]] خود، [[آرزو]] میکردند که [[مردم]] در سریعترین زمان و از نزدیکترین راه به [[دین الهی]] جذب شوند؛ از این رو تمایل داشتند در برابر برخی عادتها و [[رسوم]] نادرست [[مردم]]، به طور موقت [[سکوت]] کنند؛ به این [[امید]] که پس از گردن نهادن [[مردم]] به [[دین]]، اندک اندک آنان را به راه درست [[هدایت]] کنند و [[شیطان]] با مکر و تصرفاتش و ایجاد [[شبهه]] در [[دل]] [[مردم]]، در پی آن بوده که آرزوی [[پیامبران]] را از مسیر [[حق]] و درست [[منحرف]] سازد؛ اما [[خدا]] با آشکار کردن تصرفات [[شیطان]]، مانع حیلههای او شده، کوشش [[پیامبران]] را به نتیجه میرساند<ref>فی ظلال، ج ۴، ص ۲۴۳۲ - ۲۴۳۴.</ref>؛ جز این، در بین آیاتی که دعاهای [[انبیا]] را حکایت کرده میتوان نشانی از آرزوهای آرمانی آنان را جست که البته این [[آیات]] به واقع میتواند گامی در جهت [[اصلاح]] [[خواستهها]] و آرزوهای [[مردم]] و جهت دادن آنان به آرمانهای [[برتر]] در [[زندگی]] باشد؛ به طور مثال هنگامی که [[ابراهیم]] {{ع}} فرزندش [[اسماعیل]] را همراه با [[هاجر]] در سرزمین خشک [[مکه]] تنها میگذارد، از [[خدا]] میخواهد که دلهای [[مردم]] را به آنها متوجه و متمایل و از محصولات متنوع برخوردارشان سازد و آرزوی او آن است که [[نسل]] وی [[شکرگزار]] [[خداوند]] شوند: {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ}}<ref>«پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.</ref>یاهنگام ساختن بنای [[کعبه]] همراه بااسماعیل،از [[خدا]] میخواهند که از ذریه شان، امتی [[مسلمان]] و [[فرمان]] بردار خداوند قرار دهد: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوههای پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بیگمان تویی که توبهپذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: 128.</ref> و نیز میخواهد که در میان آنها [[پیامبری]] از خودشان برانگیزد تا [[آیات الهی]] را بر آنان [[تلاوت]] کند؛ کتاب و [[حکمت]] به ایشان بیاموزد و [[تزکیه]] شان سازد: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>این [[آیات]] و آیاتی دیگر به طور ضمنی از آرمانهای [[ابراهیم]] {{ع}} خبر میدهد؛ البته این آرمانها، چنان که ازبعضی [[آیات]] به دست میآید، گاه جنبه سلبی هم دارد؛ برای مثال بر اساس [[آیه]] ۸۸ سوره یونس [[موسی]] {{ع}} از [[خدا]] میخواهد که [[اموال]] و داراییهای [[فرعون]] و درباریانش را نابود کند؛ به این [[دلیل]] که از آن در جهت [[گمراهی]] [[مردم]] از [[راه خدا]] استفاده میکردند: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ}}<ref>«و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و داراییهایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه میگردانند؛ پروردگارا! داراییهایشان را نابود و دلهاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.</ref> یا این که اولی الالباب از [[خدا]] میخواهند که در [[روز قیامت]]، خوارشان نگرداند: {{متن قرآن|وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>. از سویی دیگر فقط ویژه [[انبیا]] هم نیست؛ چنان که [[آیه]] ۱۹۳ سوره [[آل عمران]] درخواست [[مرگ]] با [[ابرار]] و محشور شدن در زمره آنان را از ویژگیهای اولی الالباب شمرده است: {{متن قرآن|وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ}}<ref>«پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.</ref>. [[آیه]] ۱۰ سوره [[حشر]] نیز به [[مؤمنان]] میآموزد که خواسته و آرزوشان را در جهت بنا نهادن جامعهای براساس [[رأفت]] و [[رحمت]] میان [[برادران ایمانی]] و خالی از هرگونه [[کینه]] و [[دشمنی]] قرار دهند{{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که پس از آنان آمدهاند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشایندهای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 179-180.</ref>. | ||
==آرزوهای پس از [[مرگ]]== | ==آرزوهای پس از [[مرگ]]== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
#'''آرزوی رهایی از [[آتش]]:''' {{متن قرآن|فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟» سوره غافر، آیه ۱۱.</ref> آرزوی [[مؤمن]] [[آل یاسین]]، نمونه دیگری از آرزوهای پس از [[مرگ]] است که در سوره "[[یس]]" گزارش شده و برخلاف موارد پیش گفته که از [[آینده]] خبر میدهد، در این سوره از گذشته خبر میدهد. براساس آن، مردی [[مؤمن]] که در برخی [[روایات]] [[حبیب نجار]] نامیده شده<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>، پس از [[مرگ]]، به [[بهشت]] درآمده وگفته است: {{متن قرآن|يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«کاش قوم من (این را) میدانستند که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. | #'''آرزوی رهایی از [[آتش]]:''' {{متن قرآن|فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟» سوره غافر، آیه ۱۱.</ref> آرزوی [[مؤمن]] [[آل یاسین]]، نمونه دیگری از آرزوهای پس از [[مرگ]] است که در سوره "[[یس]]" گزارش شده و برخلاف موارد پیش گفته که از [[آینده]] خبر میدهد، در این سوره از گذشته خبر میدهد. براساس آن، مردی [[مؤمن]] که در برخی [[روایات]] [[حبیب نجار]] نامیده شده<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref>، پس از [[مرگ]]، به [[بهشت]] درآمده وگفته است: {{متن قرآن|يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«کاش قوم من (این را) میدانستند که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۶-۲۷.</ref>. | ||
[[مفسران]]، [[علت]] آرزوی این مرد را [[تشویق]] قومش به [[ایمان]] و رسیدن به [[کرامت]] وی<ref>الکشاف، ج۴، ص۱۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۵۹.</ref> و برخی خیرخواهی او برای قومش حتی پس از [[مرگ]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۸۱-۱۸۲.</ref>. | [[مفسران]]، [[علت]] آرزوی این مرد را [[تشویق]] قومش به [[ایمان]] و رسیدن به [[کرامت]] وی<ref>الکشاف، ج۴، ص۱۱؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۵۹.</ref> و برخی خیرخواهی او برای قومش حتی پس از [[مرگ]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۲۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۸۱-۱۸۲.</ref>. | ||
==آرزو در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | ==آرزو در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آرزو - کوشا (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | # [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آرزو - کوشا (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | ||
#[[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]''' | # [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آرزو - دشتی (مقاله)|مقاله «آرزو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]''' | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||