جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
(←تعریف) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
#'''از جنبه [[فلسفی]]'''، [[افعال]] صادره از [[انسان]]، در عین اینکه از نظری امکان شدن و نشدن دارد، از نظر دیگری، آنچه شدنی است شدنی است و آنچه نشدنی است، نشدنی؛ یعنی نه [[ضرورت]] به طور مطلق حکمفرماست و نه امکان؛ بلکه امری است بین امرین. در [[حقیقت]] بر این [[افعال]]، از نظری [[ضرورت]] و [[وجوب]] حکمفرماست و از نظر دیگر امکان. | #'''از جنبه [[فلسفی]]'''، [[افعال]] صادره از [[انسان]]، در عین اینکه از نظری امکان شدن و نشدن دارد، از نظر دیگری، آنچه شدنی است شدنی است و آنچه نشدنی است، نشدنی؛ یعنی نه [[ضرورت]] به طور مطلق حکمفرماست و نه امکان؛ بلکه امری است بین امرین. در [[حقیقت]] بر این [[افعال]]، از نظری [[ضرورت]] و [[وجوب]] حکمفرماست و از نظر دیگر امکان. | ||
#'''از جنبه [[کلامی]]'''، یعنی [[افعال]] [[انسان]] نه صرفاً به [[اراده]] ذات باری مستند است، به گونهای که [[انسان]] منعزل از تأثیر باشد؛ و نه صرفاً به خود [[انسان]] مستند است که رابطه فعل با ذات باری منقطع باشد، بلکه امری است بین امرین. در واقع، در عین اینکه فعل به خود [[انسان]] مستند است، به [[اراده]] ذات باری نیز مستند است؛ اما این دو ارتباط در طول یکدیگرند، نه در عرض و به طور شرکت. | #'''از جنبه [[کلامی]]'''، یعنی [[افعال]] [[انسان]] نه صرفاً به [[اراده]] ذات باری مستند است، به گونهای که [[انسان]] منعزل از تأثیر باشد؛ و نه صرفاً به خود [[انسان]] مستند است که رابطه فعل با ذات باری منقطع باشد، بلکه امری است بین امرین. در واقع، در عین اینکه فعل به خود [[انسان]] مستند است، به [[اراده]] ذات باری نیز مستند است؛ اما این دو ارتباط در طول یکدیگرند، نه در عرض و به طور شرکت. | ||
#'''از جنبه [[اخلاقی]]'''، یعنی نه سرشتها موروثی، ثابت و غیر قابل تغییرند و نه [[سرشت]]، طینت و [[اخلاق]] موروثی به کلی [[دروغ]] باشد، بلکه امری است بین امرین، یعنی در عین اینکه پارهای از [[اخلاق]] با عوامل [[وراثت]] از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشود، با عوامل [[تربیتی]] قابل تغییر، تبدیل، کاهش و افزایش است. در مسئله [[جبر و اختیار]]، نظر [[امامیه]] از هر سه جنبه [[فلسفی]]، [[کلامی]] و [[اخلاقی]] [[نظریه ]] [[امر بین الامرین]] است<ref>مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۱۷.</ref> | #'''از جنبه [[اخلاقی]]'''، یعنی نه سرشتها موروثی، ثابت و غیر قابل تغییرند و نه [[سرشت]]، طینت و [[اخلاق]] موروثی به کلی [[دروغ]] باشد، بلکه امری است بین امرین، یعنی در عین اینکه پارهای از [[اخلاق]] با عوامل [[وراثت]] از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشود، با عوامل [[تربیتی]] قابل تغییر، تبدیل، کاهش و افزایش است. در مسئله [[جبر و اختیار]]، نظر [[امامیه]] از هر سه جنبه [[فلسفی]]، [[کلامی]] و [[اخلاقی]] [[نظریه]] [[امر بین الامرین]] است<ref>مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۱۷.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۰-۴۱.</ref> | ||
== دیدگاهها == | == دیدگاهها == | ||
[[فلاسفه]] [[اسلامی]] و [[متکلمان امامیه]] طرفداران [[امر بین الامرین]] بودهاند<ref>الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۱؛ گوهر مراد، ص۳۲۷؛ المیزان، ج۱، ص۲۴.</ref> در میان دیگر [[مذاهب کلامی]] نیز [[مذهب]] [[ماتریدیه]] اگر چه درباره [[افعال]] اختیاری انسان نظریه کسب را مطرح کرده است، ولی [[تفسیری]] از کسب ارائه نموده که با [[مذهب امامیه]] در مسئله امر بین الامرین هماهنگ است. [[ابو منصور ماتریدی]] فعل انسان را معلول [[قدرت خداوند]] که [[آفریدگار]] است وقدرت انسان که فاعل فعل میباشد میداند و برای [[اثبات]] این مطلب هم به بعضی از [[آیات قرآن]] و [[ادله نقلی]] اشاره میکند و هم آن را امری وجدانی و [[فطری]] قلمداد مینماید<ref>کتاب التوحید، ص۲۲۵ـ ۲۲۶.</ref>. | [[فلاسفه]] [[اسلامی]] و [[متکلمان امامیه]] طرفداران [[امر بین الامرین]] بودهاند<ref>الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۱؛ گوهر مراد، ص۳۲۷؛ المیزان، ج۱، ص۲۴.</ref> در میان دیگر [[مذاهب کلامی]] نیز [[مذهب]] [[ماتریدیه]] اگر چه درباره [[افعال]] اختیاری انسان نظریه کسب را مطرح کرده است، ولی [[تفسیری]] از کسب ارائه نموده که با [[مذهب امامیه]] در مسئله امر بین الامرین هماهنگ است. [[ابو منصور ماتریدی]] فعل انسان را معلول [[قدرت خداوند]] که [[آفریدگار]] است وقدرت انسان که فاعل فعل میباشد میداند و برای [[اثبات]] این مطلب هم به بعضی از [[آیات قرآن]] و [[ادله نقلی]] اشاره میکند و هم آن را امری وجدانی و [[فطری]] قلمداد مینماید<ref>کتاب التوحید، ص۲۲۵ـ ۲۲۶.</ref>. | ||
همچنین از ظاهر کلمات [[پیروان]] او مثل [[ملا علی قاری]]<ref>شرح فقه الأکبر، ص۵۹ـ ۶۰.</ref> و [[بیاضی]]<ref>اشارات المرام من عبارات الإمام، ص۲۵۶ـ ۲۵۷.</ref> و [[بزدوی]]<ref>اصول الدین، بغدادی، عبدالقاهر، ص۹۹ و ۱۰۴ ۱۰۵.</ref> این است که ماتریدیه قائل به تأثیر [[قدرت]] انسان در کارهایش است. بنابراین عقیده ماتریدی و پیروان او در مسئله [[خلق]] [[اعمال]] با [[نظریه]] [[امامیه]] یعنی امرٌ بین الأمرین هماهنگ است<ref>الکلام المقارن، ص۲۱۷ـ ۲۲۰؛ فرق و مذاهب کلامی، ص۲۲۹ـ ۲۳۲.</ref> | همچنین از ظاهر کلمات [[پیروان]] او مثل [[ملا علی قاری]]<ref>شرح فقه الأکبر، ص۵۹ـ ۶۰.</ref> و [[بیاضی]]<ref>اشارات المرام من عبارات الإمام، ص۲۵۶ـ ۲۵۷.</ref> و [[بزدوی]]<ref>اصول الدین، بغدادی، عبدالقاهر، ص۹۹ و ۱۰۴ ۱۰۵.</ref> این است که ماتریدیه قائل به تأثیر [[قدرت]] انسان در کارهایش است. بنابراین عقیده ماتریدی و پیروان او در مسئله [[خلق]] [[اعمال]] با [[نظریه]] [[امامیه]] یعنی امرٌ بین الأمرین هماهنگ است<ref>الکلام المقارن، ص۲۱۷ـ ۲۲۰؛ فرق و مذاهب کلامی، ص۲۲۹ـ ۲۳۲.</ref><ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۷۹؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۰.</ref> | ||
دیدگاه [[طحاویه]] پیروان [[ابوجعفر مصری طحاوی]] نیز در این مسئله با امامیه هماهنگ است<ref>العقیدة الطحاویه، ص۶۷؛ الکلام المقارن، ص۲۲۰ـ ۲۲۱.</ref>. برخی از [[متکلمان اشعری]] نیز بدون اینکه اصطلاح آن را به کار ببرند، آن را پذیرفتهاند، مانند: "شمس الدین محمود اصفهانی"<ref>تسدید القواعد فی شرح تجرید العقائد، خطی.</ref>، [[عبد الوهاب شعرانی]]<ref>الیواقیت والجواهر، ج۱، ص۱۴۰.</ref> [[عبدالعظیم]] [[زرقانی]]<ref>فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ص۱۱۱ـ ۱۱۲ به نقل از مناهل العرفان، ج۱، ص۵۰۶.</ref> [[شیخ محمد عبده]]<ref>رسالة التوحید، عبده، محمد، بعنایة بسّام عبدالوهاب الحابی، ص۱۱۹.</ref> شیخ محمد شلتوت<ref>فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ص۱۱۲ به نقل از تفسیر القرآن الکریم، ص۲۴۰ـ ۲۴۲.</ref> | دیدگاه [[طحاویه]] پیروان [[ابوجعفر مصری طحاوی]] نیز در این مسئله با امامیه هماهنگ است<ref>العقیدة الطحاویه، ص۶۷؛ الکلام المقارن، ص۲۲۰ـ ۲۲۱.</ref>. برخی از [[متکلمان اشعری]] نیز بدون اینکه اصطلاح آن را به کار ببرند، آن را پذیرفتهاند، مانند: "شمس الدین محمود اصفهانی"<ref>تسدید القواعد فی شرح تجرید العقائد، خطی.</ref>، [[عبد الوهاب شعرانی]]<ref>الیواقیت والجواهر، ج۱، ص۱۴۰.</ref> [[عبدالعظیم]] [[زرقانی]]<ref>فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ص۱۱۱ـ ۱۱۲ به نقل از مناهل العرفان، ج۱، ص۵۰۶.</ref> [[شیخ محمد عبده]]<ref>رسالة التوحید، عبده، محمد، بعنایة بسّام عبدالوهاب الحابی، ص۱۱۹.</ref> شیخ محمد شلتوت<ref>فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ص۱۱۲ به نقل از تفسیر القرآن الکریم، ص۲۴۰ـ ۲۴۲.</ref><ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۷۹.</ref> | ||
== امر بین الامرین در آیات == | == امر بین الامرین در آیات == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
برخی از [[روایات]] فوق مورد بحث قرار میگیرد. [[امام صادق]]{{ع}} این موضوع را به [[انسان]] [[معصیت]] کاری [[تشبیه]] کردهاند که شخصی او را از معصیت [[نهی]] کند، ولی او نهی را قبول نکند و معصیت را انجام دهد. حضرت فرمود: پس، از حیث اینکه از تو نهی را قبول نکرده و تو او را ترک کرده ای چنین نیست که تو او را به [[معصیت]] امر نموده ای<ref>التوحید، الصدوق، محمد بن علی، باب ۵۹، ص۳۶۲، ح۸.</ref> ملاّصدرا در ذیل این [[حدیث]] مینویسد: از آن جهت که او را [[نهی]] کرده، کار را به او واگذار نکرده و از آن حیث که او را واگذاشته او را مجبور ننموده است<ref>شرح اصول کافی، ص۴۱۶.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز میفرماید: [[خداوند عزوجل]] فرموده است: ای [[پسر آدم]]! تو به [[مشیت]] من آن کسی هستی که میخواهی و به قوت من فرامینم را به جا آوردی و به [[نعمت]] من بر معصیت من نیرویافتی. تو را شنوا و [[بینا]] قرار دادم، آنچه از [[کار نیک]] به تو میرسد از ناحیه [[خداوند]] است و آنچه از [[بدی]] به تو میرسد از خودت میباشد و این بدان خاطر است که من به [[کارهای نیک]] تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بد خود از من سزاوارتری و این بدان خاطر است که من از آنچه انجام میدهم مورد سؤال واقع نمیشوم، در حالی که [[مردم]] سؤال میشوند<ref>شرح اصول کافی، ج۱، ص۱۵۹؛ التوحید، الصدوق، محمد بن علی، ص۳۳۸، باب ۵۵، ح۶.</ref>. | برخی از [[روایات]] فوق مورد بحث قرار میگیرد. [[امام صادق]]{{ع}} این موضوع را به [[انسان]] [[معصیت]] کاری [[تشبیه]] کردهاند که شخصی او را از معصیت [[نهی]] کند، ولی او نهی را قبول نکند و معصیت را انجام دهد. حضرت فرمود: پس، از حیث اینکه از تو نهی را قبول نکرده و تو او را ترک کرده ای چنین نیست که تو او را به [[معصیت]] امر نموده ای<ref>التوحید، الصدوق، محمد بن علی، باب ۵۹، ص۳۶۲، ح۸.</ref> ملاّصدرا در ذیل این [[حدیث]] مینویسد: از آن جهت که او را [[نهی]] کرده، کار را به او واگذار نکرده و از آن حیث که او را واگذاشته او را مجبور ننموده است<ref>شرح اصول کافی، ص۴۱۶.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز میفرماید: [[خداوند عزوجل]] فرموده است: ای [[پسر آدم]]! تو به [[مشیت]] من آن کسی هستی که میخواهی و به قوت من فرامینم را به جا آوردی و به [[نعمت]] من بر معصیت من نیرویافتی. تو را شنوا و [[بینا]] قرار دادم، آنچه از [[کار نیک]] به تو میرسد از ناحیه [[خداوند]] است و آنچه از [[بدی]] به تو میرسد از خودت میباشد و این بدان خاطر است که من به [[کارهای نیک]] تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بد خود از من سزاوارتری و این بدان خاطر است که من از آنچه انجام میدهم مورد سؤال واقع نمیشوم، در حالی که [[مردم]] سؤال میشوند<ref>شرح اصول کافی، ج۱، ص۱۵۹؛ التوحید، الصدوق، محمد بن علی، ص۳۳۸، باب ۵۵، ح۶.</ref>. | ||
بر اساس این [[روایت]] مشیت و قوه دو امری است که وجودشان در کارهای [[انسان]] ضروری است و هر دو از ناحیه خداوند هستند، زیرا [[مشیت خداوند]] به این تعلق گرفته که انسان دارای مشیت و [[اراده]] باشد و نیز خداوند قوا را به انسان تملیک فرموده است. پس انسان از آن دو [[بینیاز]] نیست و از این دو نعمت حتی در معصیت استفاده میکند و همین امر منشأ [[اولویت]] اسناد [[حسنات]] به خداوند است؛ زیرا از طرفی مشیت و قوا از ناحیه خداوند بوده و از طرف دیگر به انجام دادن آنها امر کرده است. در مسئله [[سیئات]] نیز خداوند نعمت و [[قدرت]] در [[اختیار انسان]] قرار داده و از طرفی هم از معصیت نهی نموده است و تنها به خاطر وجود مصالحی با امکان ایجاد مانع آن را ایجاد نفرموده است. با توجه به [[نهی]] [[تشریعی]] [[خداوند]] از [[معصیت]] وجه [[اولویت]] استناد [[سیئات]] به [[بندگان]] روشن میگردد<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۶۰، تعلیقه علامه طباطبایی.</ref> | بر اساس این [[روایت]] مشیت و قوه دو امری است که وجودشان در کارهای [[انسان]] ضروری است و هر دو از ناحیه خداوند هستند، زیرا [[مشیت خداوند]] به این تعلق گرفته که انسان دارای مشیت و [[اراده]] باشد و نیز خداوند قوا را به انسان تملیک فرموده است. پس انسان از آن دو [[بینیاز]] نیست و از این دو نعمت حتی در معصیت استفاده میکند و همین امر منشأ [[اولویت]] اسناد [[حسنات]] به خداوند است؛ زیرا از طرفی مشیت و قوا از ناحیه خداوند بوده و از طرف دیگر به انجام دادن آنها امر کرده است. در مسئله [[سیئات]] نیز خداوند نعمت و [[قدرت]] در [[اختیار انسان]] قرار داده و از طرفی هم از معصیت نهی نموده است و تنها به خاطر وجود مصالحی با امکان ایجاد مانع آن را ایجاد نفرموده است. با توجه به [[نهی]] [[تشریعی]] [[خداوند]] از [[معصیت]] وجه [[اولویت]] استناد [[سیئات]] به [[بندگان]] روشن میگردد<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۶۰، تعلیقه علامه طباطبایی.</ref><ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۷۹.</ref> | ||
== استدلال متکلمان بر نظریه امر بین الامرین == | == استدلال متکلمان بر نظریه امر بین الامرین == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
#یکی از استدلالهای متکلمان این است که در مسئله مذکور بیش از سه قول متصور نیست؛ زیرا وقتی دو [[اراده]] (اراده خدا و اراده [[عبد]]) را نسبت به کاری در نظر بگیریم، یا در تحقق آن، یک اراده دخیل است که نتیجه آن [[جبر]] در صورت تأثیر [[اراده خداوند]] و یا [[تفویض]] در صورت تأثیر اراده عبد خواهد بود و یا هر دو اراده مؤثرند که نتیجه آن [[امر بین الامرین]] است و یا هیچ یک از دو اراده دخالت ندارند که این، خلاف فرض است<ref>گوهرمراد، فیّاض لاهیجی، عبدالرزاق، ص۳۲۷.</ref>. | #یکی از استدلالهای متکلمان این است که در مسئله مذکور بیش از سه قول متصور نیست؛ زیرا وقتی دو [[اراده]] (اراده خدا و اراده [[عبد]]) را نسبت به کاری در نظر بگیریم، یا در تحقق آن، یک اراده دخیل است که نتیجه آن [[جبر]] در صورت تأثیر [[اراده خداوند]] و یا [[تفویض]] در صورت تأثیر اراده عبد خواهد بود و یا هر دو اراده مؤثرند که نتیجه آن [[امر بین الامرین]] است و یا هیچ یک از دو اراده دخالت ندارند که این، خلاف فرض است<ref>گوهرمراد، فیّاض لاهیجی، عبدالرزاق، ص۳۲۷.</ref>. | ||
#[[استدلال]] حکما نیز از این قرار است: [[خداوند متعال]] بر هر چیزی [[قادر]] است و لکن اشیا در قبول وجود متفاوتند، بعضی بدون واسطه از [[قدرت خداوند]] صادر میشود و قبول وجود در بعضی از آنها با واسطه وجودی دیگر است و این واسطه، گاهی واحد است و گاهی متعدد، لکن معنای [[لزوم]] واسطه، [[نیازمندی]] [[خدا]] به آن در افعالش نیست، بلکه لزوم واسطه به علت نقصان قابل است. اما خداوند خود مسبب الأسباب بوده و در ایجاد اشیا محتاج چیزی نیست. بنابراین [[افعال]] اختیاری [[انسان]] به علت نقصان در قابل، بدون واسطه از خداوند صادر نمیشوند و [[اراده انسان]] از جمله واسطه هاست، پس جبر [[باطل]] میشود و از آنجا که تمام واسطهها مخلوق خداوند و مسبّب از [[اراده الهی]] هستند، تفویض مردود است<ref>الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref> | # [[استدلال]] حکما نیز از این قرار است: [[خداوند متعال]] بر هر چیزی [[قادر]] است و لکن اشیا در قبول وجود متفاوتند، بعضی بدون واسطه از [[قدرت خداوند]] صادر میشود و قبول وجود در بعضی از آنها با واسطه وجودی دیگر است و این واسطه، گاهی واحد است و گاهی متعدد، لکن معنای [[لزوم]] واسطه، [[نیازمندی]] [[خدا]] به آن در افعالش نیست، بلکه لزوم واسطه به علت نقصان قابل است. اما خداوند خود مسبب الأسباب بوده و در ایجاد اشیا محتاج چیزی نیست. بنابراین [[افعال]] اختیاری [[انسان]] به علت نقصان در قابل، بدون واسطه از خداوند صادر نمیشوند و [[اراده انسان]] از جمله واسطه هاست، پس جبر [[باطل]] میشود و از آنجا که تمام واسطهها مخلوق خداوند و مسبّب از [[اراده الهی]] هستند، تفویض مردود است<ref>الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۳۷۱ـ ۳۷۲.</ref><ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۷۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | # [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | ||
#[[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد باقر مرتضوینیا|مرتضوینیا، محمد باقر]]، [[امر بین الامرین (مقاله)|مقاله «امر بین الامرین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']] | # [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[محمد باقر مرتضوینیا|مرتضوینیا، محمد باقر]]، [[امر بین الامرین (مقاله)|مقاله «امر بین الامرین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||