جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==[[غسل حضرت فاطمه]]== | ==[[غسل حضرت فاطمه]]== | ||
[[روایات]] بسیاری از [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، نقل شده است که [[فاطمه]]{{س}} پیش از [[رحلت]] [[غسل]] کرد و سفارش نمود که پس از [[مرگ]]، [[جامه]] از تنش بیرون نکنند و او را غسل ندهند؛ ولی خبر صحیح آن است که علی{{ع}}، او را غسل داد و «[[اسماء]]»، آن حضرت را در این کار [[یاری]] میکرد. مرحوم [[کلینی]]» به سندش از «[[مفضل]]» از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده و گفته است: از [[امام]]{{ع}} پرسیدم: چه کسی فاطمه{{س}} را غسل داد؟ فرمود: «[[امیرمؤمنان]]{{ع}}، این سخن بر من گران آمد و حضرت فهمید و فرمود: گویا این خبر بر تو گران آمد؟ گفتم «فدایت شوم، چنین است». فرمود: [[تعجب]] مکن؛ زیرا [[صدیقه]] ـ [[معصوم]] ـ را تنها [[صدیق]] ـ معصوم ـ غسل میدهد، مگر نمیدانی که «[[مریم]] را تنها، [[عیسی]]{{ع}} غسل داد؟!<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ غَسَلَ فَاطِمَةَ قَالَ ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ كَأَنِّي اسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ مِنْ قَوْلِهِ فَقَالَ كَأَنَّكَ ضِقْتَ بِمَا أَخْبَرْتُكَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ قَدْ كَانَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ فَقَالَ لَا تَضِيقَنَّ فَإِنَّهَا صِدِّيقَةٌ وَ لَمْ يَكُنْ يَغْسِلُهَا إِلَّا صِدِّيقٌ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَرْيَمَ لَمْ يَغْسِلْهَا إِلَّا عِيسَى}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۵۹.</ref> | [[روایات]] بسیاری از [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، نقل شده است که [[فاطمه]]{{س}} پیش از [[رحلت]] [[غسل]] کرد و سفارش نمود که پس از [[مرگ]]، [[جامه]] از تنش بیرون نکنند و او را غسل ندهند؛ ولی خبر صحیح آن است که علی{{ع}}، او را غسل داد و «[[اسماء]]»، آن حضرت را در این کار [[یاری]] میکرد. مرحوم [[کلینی]]» به سندش از «[[مفضل]]» از [[امام صادق]]{{ع}} روایت کرده و گفته است: از [[امام]]{{ع}} پرسیدم: چه کسی فاطمه{{س}} را غسل داد؟ فرمود: «[[امیرمؤمنان]]{{ع}}، این سخن بر من گران آمد و حضرت فهمید و فرمود: گویا این خبر بر تو گران آمد؟ گفتم «فدایت شوم، چنین است». فرمود: [[تعجب]] مکن؛ زیرا [[صدیقه]] ـ [[معصوم]] ـ را تنها [[صدیق]] ـ معصوم ـ غسل میدهد، مگر نمیدانی که «[[مریم]] را تنها، [[عیسی]]{{ع}} غسل داد؟!<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ غَسَلَ فَاطِمَةَ قَالَ ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ كَأَنِّي اسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ مِنْ قَوْلِهِ فَقَالَ كَأَنَّكَ ضِقْتَ بِمَا أَخْبَرْتُكَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ قَدْ كَانَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ فَقَالَ لَا تَضِيقَنَّ فَإِنَّهَا صِدِّيقَةٌ وَ لَمْ يَكُنْ يَغْسِلُهَا إِلَّا صِدِّيقٌ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَرْيَمَ لَمْ يَغْسِلْهَا إِلَّا عِيسَى}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۵۹.</ref><ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|فرهنگ شهادت معصومین]]، ج۱ ص ۴۸۹.</ref> | ||
==[[نماز بر پیکر حضرت فاطمه]]== | ==[[نماز بر پیکر حضرت فاطمه]]== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==[[تشییع حضرت فاطمه]]== | ==[[تشییع حضرت فاطمه]]== | ||
شیخ «[[طوسی]]» از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: نخستین تابوتی که در [[اسلام]] ساخته شد، تابوت فاطمه{{س}} است. هنگام رحلتش، شِکوه کرد و به «[[اسماء]]» فرمود: من لاغر شدهام و گوشت تنم آب شده است، آیا چیزی هست که بدنم را بپوشاند؟ اسماء گفت «من حبشیها را دیدهام که چیزی میسازند و جنازه را در آن میگذارند که [[بدن]] دیده نمیشود. آیا میخواهی، آن را برایت بسازم؟» آن حضرت فرمود: بساز. اسماء، تختی خواست و آن را وارونه، سپس شاخههای خرمایی خواست که با آن به پایههای تخت محکم بست. آنگاه پارچهای بر روی آن انداخت و گفت: حبشیها اینگونه، تابوت میساختند. حضرت فرمود «همین را برایم بساز و مرا با آن بپوشان، [[خدای متعال]] تو را از [[آتش]] دور سازد»<ref>{{متن حدیث|أَوَّلُ نَعْشٍ أُحْدِثَ فِي الْإِسْلَامِ نَعْشُ فَاطِمَةَ ع إِنَّهَا اشْتَكَتْ شَكْوَتَهَا الَّتِي قُبِضَتْ فِيهَا وَ قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي نَحَلْتُ وَ ذَهَبَ لَحْمِي أَ لَا تَجْعَلِي لِي شَيْئاً يَسْتُرُنِي قَالَتْ أَسْمَاءُ إِنِّي كُنْتُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ رَأَيْتُهُمْ يَصْنَعُونَ شَيْئاً أَ فَلَا أَصْنَعُ لَكِ فَإِنْ أَعْجَبَكِ صَنَعْتُ لَكِ قَالَتْ نَعَمْ فَدَعَتْ بِسَرِيرٍ فَأَكَبَّتْهُ لِوَجْهِهِ ثُمَّ دَعَتْ بِجَرَائِدَ فَشَدَّتْهُ عَلَى قَوَائِمِهِ ثُمَّ جَلَّلَتْهُ ثَوْباً فَقَالَتْ هَكَذَا رَأَيْتُهُمْ يَصْنَعُونَ فَقَالَتْ اصْنَعِي لِي مِثْلَهُ اسْتُرِينِي سَتَرَكِ اللَّهُ مِنَ النَّارِ}}؛ تهذیب، ج۱، ص۴۶۹، ح۱۵۴۰.</ref> | شیخ «[[طوسی]]» از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: نخستین تابوتی که در [[اسلام]] ساخته شد، تابوت فاطمه{{س}} است. هنگام رحلتش، شِکوه کرد و به «[[اسماء]]» فرمود: من لاغر شدهام و گوشت تنم آب شده است، آیا چیزی هست که بدنم را بپوشاند؟ اسماء گفت «من حبشیها را دیدهام که چیزی میسازند و جنازه را در آن میگذارند که [[بدن]] دیده نمیشود. آیا میخواهی، آن را برایت بسازم؟» آن حضرت فرمود: بساز. اسماء، تختی خواست و آن را وارونه، سپس شاخههای خرمایی خواست که با آن به پایههای تخت محکم بست. آنگاه پارچهای بر روی آن انداخت و گفت: حبشیها اینگونه، تابوت میساختند. حضرت فرمود «همین را برایم بساز و مرا با آن بپوشان، [[خدای متعال]] تو را از [[آتش]] دور سازد»<ref>{{متن حدیث|أَوَّلُ نَعْشٍ أُحْدِثَ فِي الْإِسْلَامِ نَعْشُ فَاطِمَةَ ع إِنَّهَا اشْتَكَتْ شَكْوَتَهَا الَّتِي قُبِضَتْ فِيهَا وَ قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي نَحَلْتُ وَ ذَهَبَ لَحْمِي أَ لَا تَجْعَلِي لِي شَيْئاً يَسْتُرُنِي قَالَتْ أَسْمَاءُ إِنِّي كُنْتُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ رَأَيْتُهُمْ يَصْنَعُونَ شَيْئاً أَ فَلَا أَصْنَعُ لَكِ فَإِنْ أَعْجَبَكِ صَنَعْتُ لَكِ قَالَتْ نَعَمْ فَدَعَتْ بِسَرِيرٍ فَأَكَبَّتْهُ لِوَجْهِهِ ثُمَّ دَعَتْ بِجَرَائِدَ فَشَدَّتْهُ عَلَى قَوَائِمِهِ ثُمَّ جَلَّلَتْهُ ثَوْباً فَقَالَتْ هَكَذَا رَأَيْتُهُمْ يَصْنَعُونَ فَقَالَتْ اصْنَعِي لِي مِثْلَهُ اسْتُرِينِي سَتَرَكِ اللَّهُ مِنَ النَّارِ}}؛ تهذیب، ج۱، ص۴۶۹، ح۱۵۴۰.</ref><ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|فرهنگ شهادت معصومین]]، ج۱ ص ۴۹۵.</ref> | ||
==[[دفن حضرت فاطمه]]== | ==[[دفن حضرت فاطمه]]== | ||
[[احمد بن محمد بن ابی نصر]] میگوید: از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدم: [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را کجا به [[خاک]] سپردند؟ فرمود «مردی از [[امام صادق]]{{ع}} همین مسئله را پرسید و «[[عیسی بن موسی]]» حاضر بود [[عیسی]] گفت: در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. آن مرد پرسید: آقا چه میفرمائید؟ حضرت فرمود: عیسی، پاسخت را داد». [[احمد بن محمد بن ابی نصر]] به [[امام]] گفت: [[خدا]] تو را از [[صالحان]] قرار دهد! مرا با [[عیسی بن موسی]] چه کار است؟ از پدرانت به من خبر ده. [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود «در خانهاش به خاک سپرده شد»<ref>{{متن حدیث|وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَيَّ مَكَانٍ دُفِنَتْ؟ فَقَالَ: «سَأَلَ رَجُلٌ جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ - وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ - فَقَالَ لَهُ عِيسَى: دُفِنَتْ فِي الْبَقِيعِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: مَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «قَدْ قَالَ لَكَ». فَقُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، مَا أَنَا وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى، أَخْبِرْنِي عَنْ آبَائِكَ. فَقَالَ: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}؛ قرب الاسناد، ص۳۶۷.</ref> و مرحوم کلینی در ادامه روایت آمده است که [[امام]] {{ع}} فرمود: "و زمانی که «[[بنیامیه]]»، [[مسجد]] را توسعه دادند، آن [[خانه]] جزئی از مسجد شد"<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱.</ref> | [[احمد بن محمد بن ابی نصر]] میگوید: از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدم: [[فاطمه]]{{س}} دختر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را کجا به [[خاک]] سپردند؟ فرمود «مردی از [[امام صادق]]{{ع}} همین مسئله را پرسید و «[[عیسی بن موسی]]» حاضر بود [[عیسی]] گفت: در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. آن مرد پرسید: آقا چه میفرمائید؟ حضرت فرمود: عیسی، پاسخت را داد». [[احمد بن محمد بن ابی نصر]] به [[امام]] گفت: [[خدا]] تو را از [[صالحان]] قرار دهد! مرا با [[عیسی بن موسی]] چه کار است؟ از پدرانت به من خبر ده. [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود «در خانهاش به خاک سپرده شد»<ref>{{متن حدیث|وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَيَّ مَكَانٍ دُفِنَتْ؟ فَقَالَ: «سَأَلَ رَجُلٌ جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ - وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ - فَقَالَ لَهُ عِيسَى: دُفِنَتْ فِي الْبَقِيعِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: مَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «قَدْ قَالَ لَكَ». فَقُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، مَا أَنَا وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى، أَخْبِرْنِي عَنْ آبَائِكَ. فَقَالَ: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}؛ قرب الاسناد، ص۳۶۷.</ref> و مرحوم کلینی در ادامه روایت آمده است که [[امام]] {{ع}} فرمود: "و زمانی که «[[بنیامیه]]»، [[مسجد]] را توسعه دادند، آن [[خانه]] جزئی از مسجد شد"<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱.</ref><ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|فرهنگ شهادت معصومین]]، ج۱ ص ۵۰۱.</ref> [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[قبر]] [[فاطمه]]{{س}} را به [[وصیت]] خود ایشان کاملاً مخفی کرد و در [[بقیع]] صورت قبرهای تازهای نیز پدید آورد<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۶.</ref>. | ||
{{مظلومیت حضرت فاطمه}} | {{مظلومیت حضرت فاطمه}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله | # [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM009775.jpg|22px]] [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ شهادت معصومین''']] | # [[پرونده:IM009775.jpg|22px]] [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[فرهنگ شهادت معصومین ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ شهادت معصومین''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |