ابوالقاسم انصاری
مقدمه
صحابهنگاران به نام و نسبش اشاره نکردهاند. ابن اثیر[۱] و ابن حجر[۲] از قول انس آوردهاند: رسول خدا (ص) در بقیع بود. شخصی گفت: ای ابالقاسم! آن حضرت به او توجه کرد. اما آن فرد گفت: ای رسول خدا (ص)! منظورم شما نبودید. من فلانی را صدا زدم. در پی آن، رسول خدا (ص) فرمود: نام مرا روی افراد بگذارید، اما کنیهام را نه. ابونعیم[۳] و ذهبی[۴] نیز این حدیث را بدون اشاره به نام راوی آن آوردهاند. همچنین ابن اثیر[۵] از جابر بن عبدالله نقل کرده است: در میان صحابه پسری به دنیا آمد. پدرش، نام او را قاسم گذاشت. ما به او گفتیم: تو را به کنیه ابوالقاسم نخواهیم خواند. از این روی، وی نزد رسول خدا (ص) رفت و آن حضرت فرمود: نام پسرت را عبدالرحمان بگذار [۶][۷]
منابع
پانویس
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴۳.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۷۰-۲۷۱.
- ↑ ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۱.
- ↑ ذهبی، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۳۴۳.
- ↑ نیز ر. ک: ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۱.
- ↑ سامانی، سید محمود، مقاله «ابوالقاسم انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۷۱.