بحث:ویژگی‌های علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

علی رضا اسعدی

در کتاب: سید مرتضی

سید مرتضی صفات امام را بر دو گونه می‌داند: عقلی و سمعی. صفاتی که با دلیل عقلی اثبات می‌شوند به‌گونه‌ای هستند که امام هیچ‌گاه و در هیچ حالی، بدون آنها نیست. سید مرتضی عصمت، عالم بدون به شئون و وجوه سیاست و اعلم بودن را از این صفات می‌داند. اما صفات سمعی آنها هستند که بعد از تعبد به شرع برای امام اثبات می‌شوند، هرچند عقل آنها را اثبات نکند؛ علم به احکام شریعت (که مبتنی بر این است که او در همه شریعت امام است)، افضلیت در ثواب (که مبتنی بر ریاست امام در همه امور دین است و عقلی صرف نیست) شجاع‌ترین بودن (که مبتنی است بر وجوب جهاد و اینکه امام در جهاد پیشوای امت است. این صفت به سمع مستند است) و نیز اینکه در زمان خود بالاتر از او کسی نیست و دوم ندارد در این دسته قرار می‌گیرد.@همو، الذخیرة، ص429-430.& در زیر به بررسی برخی از مهم‌ترین صفات امام از دیدگاه سید مرتضی می‌پردازیم:

1. عصمت: از جمله صفات عقلی امام، عصمت است که سید مرتضی در اثبات آن به دو دلیل مهم و مشهور اشاره کرده است: الف) استحاله تسلسل در ائمه: بر اساس برهان لطف، نیازمندی به امام به دلیل جواز خطا و انتفای عصمت در آحاد جامعه است؛ ازاین‌رو اگر همگان معصوم باشند و خطا و ارتکاب قبیح و اخلال به واجب در آنان متصور نباشد به امام نیازی نخواهد بود. حال اگر امام با دیگران در جواب ارتکاب خطا شریک باشد، او هم به امامی نیازمند خواهد بود. این امر مستلزم اثبات بی‌نهایت امام یا رسیدن به امامی معصوم است و به دلیل بطلان تسلسل، نتیجه می‌گیریم که امام باید معصوم باشد.@همو، الذخیرة، ص430-431؛ شرح جمل العلم و العمل، ص193-194؛ رسائل‌الشریف‌المرتضی، ج2، جمل العلم و العمل، ص20 و مسائل المرتضی، ص243.& ب) حفظ شریعت: بر اساس براهین اثبات وجوب امامت، امام حافظ شریعت است. گاه او از جانب پیامبر(ص) مؤدّی شریعت نیز می‌باشد. چگونه ممکن است کسی که خود از عصمت برخوردار نیست حافظ شریعت باشد، و چگونه می‌توان به ادای کسی که ایمن از خطا نیست اطمینان داشت.@همو، الذخیرة، ص431-432. در باب عصمت امام نیز نک: رسائل الشریف المرتضی، ج1، جوابات المسائل الطرابلسیات الثانیه، ص324-332.&

2. نص: سید مرتضی امامیه را با اعتقاداتشان به همین ویژگی تعریف کرده است. او می‌گوید: امامیه کسانی هستند که به نص جلی بر امامت دوازده امام از اهل بیت پیامبر(ص) باور دارند@رسائل الشریف المرتضی، ج2، الحدود و الحقائق، ص264.&. از دیدگاه وی، ضرورت وجود نص بر امام بر اساس ضرورت برخی دیگر از صفات برای امام اثبات می‌شود. امام باید معصوم، عالم به همه احکام شریعت و افضل از دیگران باشد. شناخت این سه صفت جز از طریق نص میسر نیست. عصمت صفت باطنی است و بدان معناست که شخص معصوم در آینده نه به لحاظ باطنی و نه ظاهری عمل قبیحی انجام نمی‌دهد، هرچند بر آن قادر است و از این مطلب جز خداوند یا آن‌کس که خدا او را آگاه کرده باشد، اطلاع ندارد.@همو، الذخیرة، ص432؛ شرح جمل العلم و العمل، ص199-201؛ الشافی، ج2، ص5-7 و رسائل الشریف المرتضی، ج3، جمل العلم و العمل، ص20.& شناخت عالم به همه احکام شریعت نیز جز از طریق نص میسر نیست، زیرا برای شناخت آن تنها راه ممکن، غیر از نص، امتحان است و در این صورت شخص امتحان کننده خود باید علم به احکام و بلکه احاطه علمی بر آنها داشته باشد.@همو، الشافی، ج2، ص7-8.& شناخت افضلیت نیز جز از طریق نص ممکن نیست.@همان، ص42.&

3. عالم‌ترین به احکام شریعت: امام ریاست شرعی را بر عهده دارد و چنانکه گفته شد تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است؛ بنابراین امام باید عالم‌ترین افراد به احکام شریعت باشد. اما به باور سید مرتضی از این بیان، نمی‌توان عالم بودن به صنایع و حرفه‌ها و ترکیب ادویه و امثال آن را نتیجه گرفت، زیرا این علوم به حوزه ریاستِ او مربوط نمی‌شود.@همو، الذخیرة، ص433-434؛ الشافی، ج2، ص19-20 و رسائل الشریف المرتضی، ج1، جوابات المسائل الشریف الطرابلسیات الثالثه، ص394-395 و ج3، جمل العلم و العمل، ص20 و اجوبة مسائل متفرقة من الحدیث و غیره، ص131.&

4. افضلیت و ثوابی بیش از دیگران داشتن: خداوند ائمه(ع) را بر همه بشر –به‌جز پیامبر اکرم(ص)- مقدم دانسته و برتری داده است. شاهد این سخن، آن است که معرفت آنها را همچون معرفت به خودش، مقوم ایمان و اسلام دانسته و جهل و شک به آنها را کفر و خروج از ایمان معرفی کرده است. سید مرتضی در اثبات این ادعا که معرفت آنها همچون معرفت خداوند از ایمان است، به اجماع امامیه و بلکه اجماع امت استناد کرده است و در بیان اجماع امت یادآور می‌شود که در تشهد نماز صلوات بر اهل بیت(ع) در کنار صلوات بر پیامبر آمده است.@ابومنصور طبرسی، الاحتجاج، احتجاج السید المرتضی، ص506-509.& سید مرتضی بر این باور است که علاوه بر این می‌توان افضلیت را با بیان‌های دیگری نیز اثبات کرد: اولاً امام در همه دین، امام و در همه شریعت، رئیس است؛ بنابراین هیچ واجب عقلی و عبادت شرعی نیست، جز اینکه او در آنها رئیس است و از این‌رو باید در همه آنها افضل باشد. سید مرتضی تأکید می‌کند که مراد از افضلیت، صرفاً افضلیت ظاهری نیست. نمی‌توان گفت افضلیت ظاهری کافی است، هرچند دیگران ثوابی بیش از او داشته باشند، زیرا این در صورتی است که به عصمت او یقین نداشته باشیم و نیز ممکن باشد که ظاهر او برخلاف باطن او باشد، ولی وقتی عصمت اثبات شد یقین خواهیم کرد که ظاهر و باطن او مساوی است و او ثوابی بیش از دیگران دارد.@سید مرتضی، شرح جمل العلم و العمل، ص194-199؛ الذخیرة، ص434 و رسائل الشریف المرتضی، ج2، جمل العلم و العمل، ص20 و الشافی، ج2، ص43.& ثانیاً در شریعت اموری وجود دارد که تنها مرجع آنها سخن امام است و امام حجت در شرع و جانشین رسول خداست درنتیجه همان‌گونه که ما و مخالفانمان در مورد رسول بر این باوریم که افضل امت در ثواب است، امام هم همین‌گونه خواهد بود.@همو، الذخیرة، ص435-436.&

5. علم به غائبات: از دیدگاه سید مرتضی آگاهی از حوادث آینده و گذشته و علم به غائبات شرط امامت نیست، زیرا خبر دادن از غائبات معجزه شمرده می‌شود و انجام معجزه بر ائمه واجب نیست، بلکه صرفاً جایز است. ولی از طریق روایت‌های فراوان می‌دانیم که آنان از غائبات خبر می‌داده‌اند و خداوند امامان را از آنها آگاه می‌کرده است.@رسائل الشریف المرتضی، ج1، جوابات المسائل المیافارقیات، ص282.& سید مرتضی در جایی دیگر به واجب نبودن علم امام به غائبات و حوادث آینده و گذشته تأکید کرده و چنین استدلال می‌کند که چنین علمی برای امام موجب می‌شود که امام شریک خداوند در تمام معلومات او باشد، نیز مستلزم آن است که امام همچون خداوند عالم بنفسه باشد، حال آنکه هیچ‌یک از این دو امر پذیرفتنی نیست. سید مرتضی آنگاه یادآور می‌شود که تنها آگاهی امام از تعالیم دینی و شریعت واجب است و سایر علوم و ازجمله علم به زمان وفات خود برای او واجب نیست.@رسائل الشریف المرتضی، ج3، اجوبة مسائل متفرقة من الحدیث و غیره، ص130-131.& وی در الشافی نیز به‌تفصیل به اشکالات و اعتراضات قاضی عبدالجبار در مورد میزان علم امام پاسخ داده است.@سید مرتضی، الشافی، ج3، ص163-182.&


ص315


فعلا در بحث بماند

در پایان نامه علم غیب در روایات

ويژگي هاي علم امام ع

1- علم امام ارادي است امام صادق(ع) مي فرمايد هرگاه امام اراده نمايد كه چيزي را بداند خداوند امام را برآن چيز آگاه مي سازد. مفهوم علم ارادي آنچه كه از روايات فوق بدست مي آيد اين است كه علم ارادي به اين معنا است كه امام هر گاه اراده كند كه چيزي را بداند ميداند و در كيفيت اين آگاهي يافتن روايات عمودي از نور را مطرح مي كند كه آن وسيله شناخت امام و اطلاع يافتن او بر امور است. چگونگي اطلاع از وقايع براساس علم ارادي عمود از نور وسيله شناخت امام(ع)بر اشياء أبي عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن يخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فيقع على كل شجرة فيأكل منه ثم يواقع فيخلق الله الإمام فيسمع الصوت في بطن أمه فإذا وقع على الأرض رفع له منار من نور يرى أعمال العباد2 أبو عبد الله ع: قرارداده مي شود ستوني از نور از آسمان تا زمين براي امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامي بيند

أبا جعفر ع يقول: امام صادق(ع) مي فرمايد هرگاه امام اراده نمايد كه چيزي را بداند خداوند امام را برآن چيز آگاه مي سازد. أبا جعفر ع يقول: إن الإمام ... يرفع له عمودا من نور يرى به أعمال العباد امام باقر(ع) مي فرمايد همانا براي امام ستوني از نور برافراشته مي شود كه امام بواسطه آن اعمال بندگان را مي بيند. رواياتي بسيار زيادي به اين مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حديثي شيعه نقل شده است

2- افزايش علمي آنها از ناحيه خداوند و موهبت الهي است سليمان ديلمي مي گويد از امام صادق ع پرسيدم كه از شما بارها شنيد م كه مي گوييد: اگر ما افزايش علمي پيدا نكنيم بدون علم مي مانيم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور كامل بر پيامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزايش علمي پيدا نمي كند به او گفتم پس اين افزايش چيست؟ فرمود در سائر چيزها غير از حلال و حرام گفتم آيا بر چيزي افزايش علمي پيدا مي كنيد كه بر پيامبر مخفي باشد و آنرا نداند فرمود خير علم از نزد خدا بيرون مي آيد فرشته آنرا نزد پيامبر مي آورد و مي گويد اي محمد پروردگارت به تو چنين و چنان دستور مي دهد پيامبر مي فرمايد: آنرا نزد علي ببر پيوسته آنرا چنين نزد يك به يك مي برد تا اينكه به ما مي رسد و غير ممكن است كه امام چيزي را بداند كه پيامبر خدا و امام پيش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می فرماید ما افزايش علمی پيدا می کنيم و اگر افزايش علمی نداشته باشيم بی علم می مانيم1 زراره از امام باقر ع نقل مي كند كه حضرت مي فرمود: اگر ما افزايش علمي نداشته باشيم بي علم مي مانيم زراره مي پرسد آيا چيزي بر علم شما افزوده مي شود كه پيامبر ص نداند حضرت در پاسخ مي فرمايد اگر آن چيز باشد ابتدا بر پيامبر نازل مي شود سپس بر امامان معصوم ع تا اينكه به ما مي رسد.

3- علم آنان از خزانه ي غيبي خداوند است امام باقر ع فرمود: به خدا قسم كه ما خزانه دار خدائيم در آسمان و زمين اش نه آنكه خزانه دار طلا يا نقره باشيم بلكه خزانه دار علم او هستيم . راوي بنام ابراهيم از امام صادق ع مي پرسد فدايت شوم در مورد اين آيه از قرآن كه مي فرمايد( يا رشك مي ورزند بر آنها بخاطر آنچه كه خداوند از فضل خود به آنها عنايت فرموده است همانا ما بر آل ابراهيم كتاب و حكمت عطا كرديم و براي آنان ملك عظيم ) شما چه مي فرماييد امام صادق ع مي فرمايد ما همان مردمي هستيم كه خداوند در اين آيه اشاره نمود، و ما آناني هستيم كه بر ما رشك مي ورزند و ما اهل ملك و حاكميت هستيم و ما وارثان انبياء ايم؛ در نزد ما عصاي موسي است و ما خزانه داران خدا در زمين ايم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علي و حسن و حسين ع

4- علم آنان علم انبيا است و از طريق وراثت به آنان مي رسد امام باقر ع مي فرمايد رسول الله ص مي فرمود: همانا اولين وصي برروي زمين هديهْ خداوند فرزند آدم بود و هيچ نبي نيامده است مگر اينكه وصي داشته و تمامي انبياء صدوبيست هزار نفر بوده اند و از اين تعداد پنج تاي آنان اولوالعزم بودند كه عبارت اند از نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، و محمد ع و علي ابن ابي طالب هديهْ بود از ناحيه خداوند براي حضرت محمد ص و او وارث علم اوصياء و كساني كه قبل از خودش بودند مي باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبياء و رسولان قبل از خود مي باشد.

امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبياء بود و سليمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سليمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهيم و لوح هاي موسي است در ادامه راوي (ابوبصير) مي پرسد: آيا اين همان علم كامل است حضرت در جواب مي گويد نه اي ابامحمد اين علم نيست بلكه علم آن چيزي است كه در شب و روز و ساعتي پس از ساعتي و يا روزي پس از روزي ديگر ايجاد مي شود. 1

5- حديث آنها حديث پيامبر است امام صادق(ع) مي فرمايد: حديث من حديث پدرم و حديث او حديث جدم و حديث جدم حديث حسين(ع) و حديث حسين(ع) حديث حسن(ع) و حديث حسن(ع)حديث اميرالمومنين(ع) حديث اميرالمومنين(ع)حديث رسول الله(ص)و حديث رسول الله كلام خداوند(ج) مي باشد.

6- داناترين مردم3 امام باقر(ع)مي فرمايد كه پيامبر ص فرمود علي ابن ابي طالب و اوصياء بعد از او همانا داناتر از شما يند و من از پروردگارم خواسته ام كه جدايي نياندازد بين آنها و قرآن تا اينكه در حوض بر من وارد شوند.

امام صادق(ع) در مورد كلام خداوند كه فرمود اطاعت كنيد خدا و رسول و اولي الامر تان را مي فرمايد اين آيه در مورد علي ابن ابي طالب و حسن و حسين نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چيزي نياموزيد كه آنها از شما دانا تر اند4

7-راسخان در علم علي ع: ونحن الراسخون في العلم ونحن منار الهدي1 اباجعفر ع: قال الله ومايعلم تاْويله الا الله والراسخون في العلم نحن نعلمه2 ابي عبدالله ع: الراسخون في العلم اميرالموْمنين والائمه ع3 در اين سه روايت حضرات امام علي(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْويل آن معرفي مي نمايند ابوعبدالله ع: نحن الراسخون في العلم ونحن المحسودون الذين قال الله تعالي ام يحسدون الناس علي ما اتاهم الله من فضله4 در اين حديث امام صادق ضمن آنكه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفي مي فرمايد ائمه(ع) را از مصداق اين آيهْ از قرآن معرفي مي كند كه مي فرمايد( مردم بر آنان رشك مي ورزند بخاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش بر آنان عنايت فرموده است)

8- معدن علم ما درخت نبوتيم و محل فرودآمدن رسالت وجاي آمد و شد فرشتگان رحمت و كان هاي دانش و چشمه سار هاي بينش.

9- علم آنان احيا كننده دانش است علي ع:آنان زنده كنندگان دانش اند و ميرانند گان جهل، برد باري شان شما را از دانش شان خبر مي دهد و برون آنان از درون شان، و سكوت شان از حكمت شان خبر مي دهد.

صفحه 54 تا60