اودیه
مقدمه
فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ...[۱].
اودیه در معاجم
کلمه اودیه در معاجم به معنی جمع وادی معنا شده است و وادی به معنای بیابان، بادیه و صحرا میباشد. در نحوه عذاب قوم عاد گفتهاند: «مدتی باران برای قوم عاد نازل نشد هوا گرم و خشک و خفه کننده شده بود هنگامی که چشم قوم عاد به ابرهای تیره و تار و گستردهای از افقهای دور دست به سوی آسمان آنها در حرکت بود افتاد بسیار مسرور شدند و به استقبال آن شتافتند و در کنار درهها و سیل گیرها آمدند تا منظره نزول باران پر برکت را ببینند و روحی تازه کنند». آنها نمیدانستند که این ابرها باران زا نیستند بلکه بلایی و عذابی هستند که حضرت هود از آن آنان را با خبر ساخته بود. قوم عاد به وسیله تلهای شنی (احقاف) از قبائل بائده (نابود شده) عرب شدند تا نشانه کیفر باشند؛ زیرا پیامبر خود را سفیه پنداشتند.[۲]
محل سکونت عادیان
در رابطه با محل سکونت عادیان و در تعیین مکان قم عاد اختلاف است. «جغرافی دانان مسلمان در قرون وسطی احقاف را نام شنزاری در جنوب عربستان واقع بین حضرموت و عمان یعنی در بخش شرقی الرمله یا ربع الخالی دانستهاند. اما جغرافی نویسان جدید اروپایی احقاف را تمام الرمله یا نیمه غربی آن میدانند»[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابری سایهگستر دیدند که رو به درّههای آنان دارد گفتند: این ابری است که برای ما بارانزاست؛ (نه)، بلکه همان است که آن را به شتاب میخواستید، (تند) بادی است که در آن عذابی دردناک است» سوره احقاف، آیه ۲۴.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۶۸.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۱۵۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۶۹.