بحث:نخاوله
فهرست جدید:
مقدمه و زمینه تاریخی
اهمیت شیعیان نخلی در مدینه منوره
شیعیان نخلی یکی از مهمترین گروههای شیعی ساکن در مدینه منوره هستند که علیرغم فشارها و محدودیتهای تاریخی، همچنان به حفظ هویت مذهبی و فرهنگی خود ادامه میدهند. اهمیت این گروه از چند جنبه قابل بررسی است:
- پیشینه تاریخی: شیعیان نخلی از ساکنان اصیل مدینه منوره محسوب میشوند که برخی نسب آنها را به قبیله هُذَیل و برخی به انصار مدینه میرسانند. حضور تاریخی آنها در این شهر مقدس، به دوران پیش از اسلام باز میگردد.
- جمعیت قابل توجه: بر اساس آمارهای موجود، از جمعیت ۱.۶ میلیون نفری مدینه منوره (که ۵۰۰ هزار نفر آن غیر سعودی هستند)، حدود ۱۵ درصد را شیعیان تشکیل میدهند که از این میان ۹ درصد متعلق به نخلیون است.
- پایداری فرهنگی: نخلیون علیرغم فشارهای مختلف تاریخی و اجتماعی، توانستهاند هویت مذهبی و فرهنگی خود را حفظ کنند. این پایداری در شرایطی که بسیاری از جوامع شیعی در مناطق دیگر تحت فشار تغییر مذهب دادهاند، قابل توجه است.
- نقش اجتماعی: نخلیون در زندگی اجتماعی مدینه منوره نقش فعالی دارند و علیرغم محدودیتها، در تعامل سازنده با سایر گروههای مذهبی و اجتماعی هستند. آنها در عین حفظ هویت شیعی خود، به دنبال همزیستی مسالمتآمیز با سایر ساکنان مدینه هستند.
پیشینه تاریخی نخلیون در مدینه
نخلیون از ساکنان قدیمی مدینه منوره هستند که پیشینه تاریخی آنها به دوران قبل از اسلام باز میگردد. بر اساس منابع تاریخی، نخلیون از دو ریشه عمده نشأت گرفتهاند:
خاستگاه قبیلهای
- برخی منابع، از جمله سمعانی در کتاب «الأنساب»، نسب نخلیون را به قبیله هُذَیل میرسانند
- گروهی دیگر آنها را از نسل انصار مدینه میدانند، چنانکه برخی از آنها تا امروز لقب خزرجی (منسوب به قبیله خزرج) را حفظ کردهاند
حضور تاریخی در مدینه
- در دوره فاطمیان (از سال ۳۵۹ هجری) با تسلط آنها بر حجاز، نقش شیعیان در مدینه پررنگتر شد
- در سال ۳۶۰ هجری، طاهر بن مسلم حسنی به امارت مدینه منصوب شد
- با ورود خاندان قیشانی از عراق که از رؤسای شیعیان دوازده امامی بودند، موقعیت شیعیان تقویت شد
- امارت مدینه تا مدتها در دست خاندان شیعی بنی مهنا و سپس آل سنان بود
دوران افول
- با روی کار آمدن حکومت مملوکی، محدودیتهایی برای شیعیان اعمال شد
- در سال ۷۵۰ هجری، سعد بن جماز با تولی امارت، فشار بر شیعیان را افزایش داد
- در دوره عثمانی و سپس سعودی، این محدودیتها ادامه یافت
با وجود همه این فراز و نشیبهای تاریخی، نخلیون توانستهاند حضور خود را در مدینه منوره حفظ کنند و به عنوان بخشی از بافت اجتماعی و فرهنگی این شهر مقدس به حیات خود ادامه دهند.
هویت و جمعیت شناسی نخلیون
ریشه نام نخلی و نخلیون
واژه "نخلی" و جمع آن "نخلیون" از ریشهای کهن در تاریخ مدینه منوره برخوردار است. بر اساس منابع تاریخی و اسناد موجود:
ریشه نامگذاری
- این نام برگرفته از نخلهای مدینه است که از زمان یثرب، پیش از اسلام، این شهر به داشتن آنها شهرت داشت
- نام نخلی یادآور پیشه اصلی ساکنان قدیم مدینه در کشاورزی و نخلداری است
کاربرد رسمی
- در اسناد و مدارک رسمی حکومتی، نام این گروه "النخلیون" (جمع) و "نخلی" (مفرد) ثبت شده است
- این نامگذاری در کتب تاریخی و انساب نیز به همین صورت آمده است
تحریفهای نادرست
- برخی افراد به قصد تحقیر، واژه "نخلی" را به "نخولی" تغییر دادهاند
- اصطلاح عامیانه "نخاوله" نیز که بر سر زبانها افتاده، ریشه در زبان فصیح عربی ندارد
- این تحریفها با هدف تخریب هویت این گروه صورت گرفته است
افتخار به نام
- نخلیون به این نام افتخار میکنند زیرا:
- یادآور پیشینه تاریخی آنها در مدینه است
- نشاندهنده ارتباط آنها با کار شریف کشاورزی است
- پیوند آنها را با انصار پیامبر(ص) یادآوری میکند
شاخهها و خاندانهای نخلی
نخلیون در مدینه منوره به یازده شاخه اصلی تقسیم میشوند که هر یک دربرگیرنده چندین خاندان است. شاخه شُرَیمی، به عنوان بزرگترین شاخه، شامل خاندانهای متعددی چون خوالده، ملابین، کرفه، طبلان، بیت وائل، جداعین، قرینه، بیت محاشی، علیان، طریف، حکاریه، بقاقیر، جوایده، بیت نضیری، نویقات، دواخین، بیت حسون، بیت عصاری و کوابیس است.
شاخه دراوشه با خاندانهای عبابیش، ذوی خلیفه، بدیر حرم و بدیهان، و شاخه دواوید با خاندانهایی چون فلسه، بیت مناش، حرابیه، حمارین، جواعده، صویان، فحلان، بیت جبین، نواجی و بیت رومی از دیگر شاخههای مهم به شمار میروند. شاخههای محاربه (شامل محاسنه و هواجیج) و زوابعه (شامل حمزه، براهیم، سلمی و شلالید) نیز از شاخههای شناختهشده هستند.
شاخه اصابعه با خاندانهای بیت حریقه، بیت ملائکه، بیت عسائی، بیت صابرین، شوام، لولو، کرادیه، شرقی، جید و بناجیه، و همچنین شاخههای وتشه، زیره و جرافیه با خاندانهای متعدد خود، بخش دیگری از ساختار اجتماعی نخلیون را تشکیل میدهند. شاخه معاریف با خاندانهای اواق، ذوی عبدالله، ملایحه و ذوی احمد رجب، و شاخه فار با خاندانهای مزینی، بیت ناشی، مدارسه، مراوحه، سعدی، قصران، طولان، بیت مسعد، بیت ابو عامر و بغیل، تکمیلکننده این ساختار پیچیده اجتماعی هستند.
این تقسیمبندی گسترده خاندانی، نشاندهنده ساختار اجتماعی عمیق و ریشهدار نخلیون در مدینه منوره است که در طول قرنها حفظ شده و تداوم یافته است.
جمعیت و پراکندگی نخلیون در مدینه
بر اساس آمار موجود، جمعیت کل مدینه منوره به ۱.۶ میلیون نفر میرسد که از این تعداد، ۵۰۰ هزار نفر را غیر سعودیها تشکیل میدهند. شیعیان، شامل اشراف و دیگر گروهها، ۱۵ درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهند که از این میان، ۹ درصد به نخلیون اختصاص دارد.
در سالهای اخیر، به گفته ممدوح حربی، جمعیت نخلیون رشد قابل توجهی داشته است. این افزایش جمعیت عمدتاً به دلیل ازدواج در سنین پایین، تسهیل امور ازدواج و برگزاری ازدواجهای گروهی بوده است.
از نظر پراکندگی جغرافیایی، نخلیون بخشی از جامعه بزرگتر شیعیان سعودی هستند که علاوه بر مدینه منوره و حومه آن، در مناطق مختلفی حضور دارند. این مناطق شامل منطقه شرقی، مناطق قبیلهنشین حرب و جهینه، منطقه ینبع البحر، نجران (در میان قبایل یام) و نواحی جنوبی و غربی عربستان میشود.
از نظر ترکیب اجتماعی، نخلیون در سطوح مختلف مالی و اجتماعی قرار دارند. در کنار آنها، اشراف و سادات بنیهاشم نیز در مدینه و مکه حضور دارند که برخی از آنها همچنان پیرو مذهب تشیع هستند.
جغرافیای سکونت نخلیون
محلههای شیعهنشین در مدینه منوره
نخلیون در محلههای متعددی از مدینه منوره سکونت دارند. در مرکز شهر، محله روضه که پیشتر به زقاق النخاوله معروف بود، در جنوب حرم نبوی قرار دارد و یکی از مهمترین مراکز سکونت این گروه است. همچنین در منطقه باب الکومه در شمال غربی مسجدالنبی نیز جمعیت قابل توجهی از نخلیون ساکن هستند. حاره شرقیه و حاره غربیه نیز از دیگر محلههای مرکزی شهر هستند که نخلیون در کنار اشراف در آنها سکونت دارند.
در بخش جنوبی مدینه، محله تاریخی قباء یکی از مناطق مهم سکونت نخلیون است. محله قربان نیز که در همین منطقه واقع شده، محل زندگی مشترک نخلیون و شیعیان حروب جهوم است. منطقه العوالی در جنوب شرقی مدینه نیز از مناطق پرتراکم نخلیون به شمار میرود که در آن، این گروه در کنار حروب و اشراف زندگی میکنند.
در حاشیه شهر، منطقهای به نام حوش النخاوله وجود دارد که مجموعهای از باغهای خارج شهر را شامل میشود و محل سکونت سنتی نخلیون است. حی العیون نیز از محلههای جدیدتری است که نخلیون در آن ساکن شدهاند. ویژگی جالب توجه در الگوی سکونت نخلیون، تمرکز برخی مشاغل خاص مانند قصابی در مناطق حاشیهای شهر است. همچنین، همجواری مسالمتآمیز با دیگر گروههای مذهبی، بهویژه اشراف، و حفظ بافت سنتی در محلههای قدیمیتر، از دیگر ویژگیهای سکونت این گروه است. در سالهای اخیر نیز شاهد گسترش سکونت نخلیون به محلههای جدیدتر شهر هستیم.
روستاها و مناطق اطراف مدینه
در اطراف مدینه منوره، مناطق و روستاهای متعددی وجود دارند که نخلیون در آنها سکونت دارند. یکی از مهمترین این مناطق، روستای ابوضباع است که در وادی الفرع واقع شده و در فاصله ۱۷۵ کیلومتری مدینه در مسیر مکه قرار دارد. این منطقه که به وادی النخل نیز معروف است و برخی آن را وادی بنی عمرو مینامند، یکی از مراکز تجمع شیعیان و اشراف به شمار میرود.
در منطقه مهد الذهب نیز روستای سویرقیه قرار دارد که محل سکونت گروهی از اشراف است. همچنین روستای قاحه که به ام البرک نیز شهرت دارد، از دیگر مناطق سکونت نخلیون در اطراف مدینه است. این روستاها و مناطق پیرامونی، علاوه بر کارکرد سکونتی، نقش مهمی در حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی نخلیون ایفا میکنند.
جان لوئیس در کتاب "شبه جزیره عربی" اشاره میکند که بسیاری از نخلیون در مناطق حاشیهای به شغل قصابی مشغول هستند و این حرفه را تقریباً در انحصار خود دارند. این امر نشاندهنده تخصصی شدن مشاغل در میان نخلیون و نقش اقتصادی آنها در مناطق پیرامون مدینه است. حضور نخلیون در این مناطق روستایی و حاشیهای، علیرغم فشارها و محدودیتهای موجود، همچنان ادامه دارد و این مناطق به عنوان پایگاههای مهم فرهنگی و اجتماعی این گروه عمل میکنند.
فرهنگ و آداب و رسوم
مجالس و مراسم مذهبی
نخلیون در مدینه منوره، علیرغم داشتن اشتراکات فرهنگی با سایر ساکنان شهر، در برگزاری مناسبتها و مجالس مذهبی از ویژگیهای خاصی برخوردارند. یکی از مهمترین آیینهای مذهبی آنان، برگزاری مجالس هفتگی موسوم به "دوریات" است که با حضور جمعی از نخلیون برگزار میشود. در این مجالس که برای عموم مسلمانان آزاد است، برنامههای متنوعی از جمله تلاوت قرآن کریم، قرائت احادیث پیامبر اکرم(ص)، ارائه سخنرانیهای مذهبی، بحث و بررسی مسائل فقهی و خوانش اشعار در مدح پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) برگزار میشود.
اگرچه این مجالس عمدتاً با حضور شیعیان امامیه برگزار میشود، اما برخلاف تصور برخی، هیچ منعی برای حضور پیروان سایر مذاهب در آن وجود ندارد. در واقع، نخلیون این مجالس را فرصتی برای تعامل با دیگر مسلمانان و رفع سوءتفاهمهای ناشی از جهل و تعصب میدانند. علاوه بر مجالس هفتگی، نخلیون مناسبتهای مربوط به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) را نیز با شکوه خاصی برگزار میکنند که این امر یکی از وجوه تمایز آنها از دیگر ساکنان مدینه منوره به شمار میرود.
سنتهای اجتماعی نخلیون
نخلیون در کنار مراسم مذهبی، دارای سنتهای اجتماعی غنی و متمایزی هستند که نشاندهنده پیوند عمیق آنها با جامعه اسلامی است. یکی از مهمترین این سنتها، تکافل اجتماعی و همیاری میان اغنیا و فقراست. در این سنت دیرینه، ثروتمندان نخلی به کمک نیازمندان میشتابند و با اطعام و انفاق، به تقویت بنیانهای اجتماعی جامعه خود میپردازند.
روابط اجتماعی نخلیون با سایر گروههای مذهبی نیز از ویژگیهای قابل توجه آنهاست. آنها با پیروان سایر مذاهب اسلامی، بهویژه کسانی که اهل ادب و انصاف هستند، روابط حسنهای دارند. همچنین، نخلیون با شیعیان سایر کشورها، بهخصوص سوریه، عراق و ایران در ارتباط هستند و برای زیارت مراقد اهل بیت(ع) به این کشورها سفر میکنند. این ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، به حفظ هویت و تقویت پیوندهای مذهبی آنها کمک میکند. علاوه بر این، نخلیون در راستای مصالح عالی اسلام و حفظ امنیت و کرامت وطن، با تمام اقشار جامعه همکاری میکنند.
چالشها و مشکلات
فشارهای مذهبی و اجتماعی
نخلیون در طول تاریخ با فشارهای مذهبی و اجتماعی متعددی روبرو بودهاند. این فشارها از دوره مملوکی آغاز شد، زمانی که مناصب مذهبی از آل سنان، خطبا و قضات امامیه گرفته و به سراج الدین انصاری دمنهوری شافعی سپرده شد. در آن دوره، قاضی شرف الدین اسیوطی و سعد بن جماز که در سال ۷۵۰ هجری به امارت رسید، به تشهیر و تخریب مذهب شیعه پرداختند، تا جایی که دستور داده شد در مدینه تنها قاضی شافعی حق قضاوت داشته باشد.
در دوره معاصر و با روی کار آمدن حکومت وهابی، این فشارها شدت بیشتری یافت. محدودیتهای اعمال شده بر شیعیان به ویژه در منطقه شرقی به اوج خود رسید و به نقض حقوق انسانی آنان انجامید. رسانههای عربی تحت کنترل حکومت، با استفاده از درآمدهای نفتی، صدای اعتراض شیعیان را خاموش کرده و بر جنایات و تغییرات دموگرافیک اعمال شده علیه آنها سرپوش میگذارند. به گفته یکی از شهروندان سعودی، شیعیان که حدود ۲۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند، به دلیل سلطه رسانهای حکومت، از دید جهانیان پنهان ماندهاند.
علاوه بر فشارهای سیاسی و اجتماعی، نخلیون با تبلیغات منفی و توهینهای لفظی نیز مواجه هستند. تحریف نام آنها از "نخلی" به "نخولی" و استفاده از واژه عامیانه "نخاوله" نمونههایی از این رفتارهای تحقیرآمیز است که هدف آن کاستن از شأن اجتماعی این گروه است.
تخریب اماکن مقدس
بقیع و دیگر مشاهد مقدس مدینه منوره پیش از دوره سعودی، مجموعهای غنی از بناهای تاریخی و مذهبی را در خود جای داده بود. بر اساس گزارش ابن جبیر، بقیع الغرقد در شرق مدینه قرار داشت و از طریق بابی معروف به باب البقیع قابل دسترسی بود. در سمت چپ ورودی، مشهد صفیه، عمه پیامبر(ص) و در مقابل آن، مقبره امام مالک با گنبدی کوچک قرار داشت. پس از آن، روضه عباس بن عبدالمطلب و امام حسن(ع) با گنبدی بلند واقع شده بود. این مقبرهها با تزئینات هنرمندانه، از جمله الواح و صفحات مسی و میخهای تزئینی آراسته شده بودند.
همچنین در این مجموعه، مقبره ابراهیم، فرزند پیامبر(ص) و خانهای منسوب به حضرت فاطمه(س) معروف به بیت الحزن وجود داشت. این مجموعه که میراث مشترک جهان اسلام محسوب میشد و برای نخلیون از تقدس ویژهای برخوردار بود، با روی کار آمدن جریان وهابیت دستخوش تخریب شد. رهبران این جریان، تمامی گنبدها و بارگاههای موجود در بقیع را تخریب کردند که این اقدام، ضربهای جدی به میراث فرهنگی و معنوی نخلیون و دیگر مسلمانان وارد کرد.
محدودیتهای فرهنگی و مذهبی
نخلیون با محدودیتهای متعددی در زمینههای فرهنگی و مذهبی روبرو هستند. اگرچه آنها مجالس هفتگی موسوم به "دوریات" را برگزار میکنند، اما این مجالس اغلب با سوءتفاهمها و تصورات نادرست مواجه میشود. برخی این جلسات را که شامل تلاوت قرآن، قرائت احادیث نبوی، مباحث فقهی و اشعار مذهبی است، به اشتباه مجالس مخفی و سری میپندارند.
از دیگر محدودیتها میتوان به دشواری در برگزاری مراسم مذهبی مرتبط با اهل بیت(ع) اشاره کرد. همچنین نخلیون برای زیارت مراقد ائمه(ع) مجبورند به کشورهای همسایه مانند عراق، سوریه و ایران سفر کنند. روابط آنها با مراجع و علمای شیعه در این کشورها، گاه با محدودیتهایی همراه است. در سطح محلی نیز، حضور شیخ محمد عمری به عنوان یکی از علمای شاخص شیعه در مدینه، نشاندهنده تداوم حیات علمی و مذهبی این جامعه علیرغم تمام محدودیتهاست.
استقامت و پایداری نخلیون
حفظ هویت شیعی
نخلیون علیرغم فشارهای مختلف تاریخی، توانستهاند هویت شیعی خود را حفظ کنند. این پایداری از دوران مملوکی، زمانی که مناصب مذهبی از آنها گرفته شد، تا دوره معاصر ادامه یافته است. آنها همچنان به عقاید اصلی خود شامل توحید، نبوت پیامبر(ص) و امامت علی(ع) پایبند ماندهاند و این اعتقادات را با استناد به متون قرآنی و روایی حفظ کردهاند.
در شرایطی که بسیاری از مناطق تحت فشارهای مذهبی تغییر عقیده دادهاند - مانند مصر و سودان که در دوره ایوبیان از تشیع روی برگرداندند - نخلیون توانستهاند در برابر تمام فشارها مقاومت کنند. این مقاومت تا جایی است که به گفته خودشان، حاضرند فرزند، جان و مال خود را فدا کنند اما از عقیده و اصول خود دست نکشند. تداوم برگزاری مجالس مذهبی هفتگی (دوریات) و حفظ ارتباط با مراجع شیعه در کشورهای همسایه، از دیگر نشانههای پایداری آنها در حفظ هویت مذهبیشان است.
تداوم حیات فرهنگی و اجتماعی
علیرغم فشارهای متعدد، نخلیون توانستهاند حیات فرهنگی و اجتماعی خود را تداوم بخشند. ممدوح حربی، از نویسندگان سلفی، به رشد جمعیتی این گروه در سالهای اخیر اشاره میکند که به دلیل ازدواجهای زودهنگام و برگزاری مراسم ازدواج گروهی حاصل شده است. همچنین، نخلیون با حفظ سنتهای اجتماعی خود مانند تکافل اجتماعی، انفاق و اطعام، و مواسات میان اغنیا و فقرا، توانستهاند انسجام اجتماعی خود را حفظ کنند.
یکی از نشانههای بارز تداوم حیات فرهنگی نخلیون، برقراری ارتباط با دیگر گروههای مسلمان است که با احترام به حقوق یکدیگر همراه است. آنها همچنین با شیعیان کشورهای همجوار مانند سوریه، عراق و ایران ارتباط دارند و برای زیارت مراقد اهل بیت(ع) به این کشورها سفر میکنند. حضور شخصیتهای علمی مانند شیخ محمد عمری در میان آنها، نشاندهنده تداوم حیات علمی و دینی این جامعه است. نخلیون با تمرکز بر مشترکات اسلامی و تلاش برای عزت اسلام و کرامت وطن، نقش خود را در جامعه بزرگتر حفظ کردهاند.
منبع
- مقاله «شیعیان نخلی؛ پایداری به رغم دشمنیهای فراوان»، منتشر شده در مجله «صدى المهدی»، شماره: ١٨، ذیالقعده، سال ١٤٣١ه.
- بایگانی اصل مقاله در پایگاه اطلاعرسانی مجله
منابع قبلی:
مقدمه
نخاوله نام طایفهای است از شیعه که در حومۀ مدینه زندگی میکنند و مورد بیمهری از سوی اهالی مدینه قرار میگیرند. اینان خود را از فرزندان انصار میدانند و مدّعیاند پیشینیان آنان در نخلستانهایی که ملکیّت آنها از امام حسن مجتبی(ع) بوده کار میکردهاند.
ریشۀ از نخل است و نشان کار اصلی آنان یعنی نخلکاری است. امروز هم این گروه در جنوب مدینه در وضع نامناسبی زندگی میکنند و از بسیاری از حقوق اجتماعی محرومند و ارتباطشان بیشتر با زائران شیعه است[۱]. آنچه امروز به نام نخاولۀ مدینه شناخته میشود، همان نخلکاران و خرمادارانیاند که در منطقۀ نخلستانی جنوب مدینه ساکنند، قدیمیترین گروه مستضعف و بقایای وفاداران به محبّت اهل بیت که بر "حبّ آل محمّد" ثبات ورزیدهاند... در منطقۀ عوالی حدود ۳۰ قریه بوده که در گذشته شیعه بودند. در اثر فشار وهّابیها پراکنده شدند و عدهای کوچ کرده و بادیهنشینی را برگزیدند. شیعیان موجود در مدینه و در منطقۀ عوالی، از بقایای همانهایند و جمعیتشان به ۱۵ هزار نفر میرسد[۲].[۳]
پانویس
- ↑ در این زمینه: ر.ک: «فصلنامه میقات»، شماره ۳۴، مقاله «جامعه شیعه در مدینه» از رسول جعفریان، نیز «جامعه شیعه نخاوله در مدینه منوره» از ورنراند، ترجمه رسول جعفریان.
- ↑ سفرنامه «در حریم حرم»، جواد محدثی، ص۵۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۷۳.