نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۹ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۹ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۸ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
در مورد سفیانی چنین آمده است: او مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود،[۱] بی بند و بار، آلوده و پرده در،[۲] از نسل بنی امیه و ابوسفیان است.[۳] در ظاهر ذکر خدا میگوید،[۴] و همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است،[۵] ولی از پلیدترین و کثیف ترین مردم روزگار است[۶] او با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد،[۷] حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان(علیه السلام)[۸] خروج و قیام خود را از منطقه وادی یابس "احتمالاً جنوب غرب سوریه واقع است" شروع میکند.[۹]
در حکومت فضیلت محور امام مهدی(علیه السلام)، دیو صفتانی چون سفیانی، بدون تردید مجالی برای تحرک و فعالیت نخواهند داشت، بنابراین، پس از آن که امام مهدی او را به صلاح و سعادت دعوت کرد و او دعوت امام را بیپاسخ گذاشت، امام چارهای جز قطع ریشههای فساد این فاسد نخواهد داشت. از این رو، طبیعی است که سرانجامی جز هلاکت در انتظار سفیانی نباشد.[۱۰] در روایات آمده حکومت سفیانی هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را تصرف میکند.[۱۱]
فرجام سفیانی و طرز هلاکتش
فرجام سفیانی و طرز هلاکتش در منابع اهل سنت به چند صورت آمده است: گرفتار بیماری میشود؛ به زمین فرو میرود؛[۱۲] سفیانی و سپاهیان او با حضرت مهدی(علیه السلام) به کارزار میپردازند،[۱۳] در نهایت سفیانی دستگیر شده و سپس اعدام میشود.[۱۴]
برخی از روایاتی که در مورد فرجام سفیانی آمده، عبارتند از:
امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند:[۱۵] «خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچ کسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، مهدی او را میگیرد و گردن میزند.» نسبت دادن کشتن سفیانی به امام مهدی میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستور قتل سفیانی از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، سفیانی را میکشد.[۱۶]
هم چنین حضرت(علیه السلام) فرمودند:[۱۷] «سفیانی را اسیر میکنند، نزد امام مهدی میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود.»[۱۸] و ... .[۱۹]
این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد به گونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی هماهنگ هستند.[۲۰]
پاسخ تفصیلی
خصوصیات سفیانی
فرجام سفیانی و طرز هلاکتش
فرجام سفیانی و طرز هلاکتش در منابع اهل سنت به چند صورت آمده است: گرفتار بیماری میشود؛ به زمین فرو میرود؛[۲۱] سفیانی و سپاهیان او با حضرت مهدی(علیه السلام) به کارزار میپردازند،[۲۲] در نهایت سفیانی دستگیر شده و سپس اعدام میشود.[۲۳]
برخی از روایاتی که در مورد فرجام سفیانی آمده، عبارتند از:
امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند:[۲۴] «خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچ کسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، مهدی او را میگیرد و گردن میزند.» نسبت دادن کشتن سفیانی به امام مهدی میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستور قتل سفیانی از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، سفیانی را میکشد.[۲۵]
هم چنین حضرت(علیه السلام) فرمودند:[۲۶] «سفیانی را اسیر میکنند، نزد امام مهدی میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود.»[۲۷] و ... .[۲۸]
امام باقر(علیه السلام) فرمودند:[۲۹] «سپس امام مهدی میفرماید: این مرد (سفیانی) از اطاعت من سر بر تافته، آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ بیت المقدس گردن زده میشود.»[۳۰]
مرحوم حاجی نوری نقل میکند:[۳۱] «سفیانی را نزد حضرت حجت میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند، سفیانی به حضرت میگوید: یابن رسول الله، مرا نکش. طبق این نقل اطرافیان میگویند: کسی که این همه اولاد رسول الله را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به حضرت فشار میآورند تا اینکه حضرت میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان میدانید، اختیار با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب گویا حضرت اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند.»[۳۲]
امام باقر(عليه السلام) فرمودند:[۳۳] «هنگامي كه سفيانى متوجه مى شود حضرت قائم(عليه السلام) از سمت كوفه به سوى او مى آيد، همراه سپاهيانش مى آيد تا حضرت قائم(عليه السلام) را ملاقات مى نمايد حضرت با او صحبت كرده و سفيانى با آن حضرت بيعت مى نمايد، وقتى پيش يارانش بر مى گردد به او مى گويند، خداوند تو را سرزنش كند، تو پس از آنكه خليفه و حاكم شدى چرا بيعت كردى و تسليم شدى، از اطاعت او خارج شده و با او مى جنگند و فرداى آن شب به جنگ با حضرت مى پردازند و در طول روز مى جنگند تا آنكه خداوند حضرت قائم(علیه السلام) و يارانش را قدرت داده و يارى مى نمايد، تا آنكه تمامى دشمنان را مى كشند و نابود مى سازند... .»[۳۴]
این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد به گونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی هماهنگ هستند.[۳۵]
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید: