نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۶ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
از روایات به روشنی به دست میآید کسانی که برای انقلاب بزرگ امام زمان(ع) تلاش میکنند، دارای صفات و ویژگیهایی هستند که به برخی از آنها در ذیل اشاره میشود:
شناخت امام زمان(ع): زمینه سازان ظهورامام خویش را به بهترین وجه میشناسند و این شناخت آگاهانه در تمام وجودشان رسوخ کرده است. امام صادق(ع) فرمودند[۳]: «"اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ... فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"»[۴]
آمادگی روحی و روانی که با عمل به واجبات و ترک محرمات حاصل میشود. امام صادق(ع) در اینباره میفرماید[۵]: «"مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر"»[۶]
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«مردانی مؤمن که خدا را چنان که شایسته است شناختهاند و آنان، یاران مهدی(ع) در آخرالزمانند» اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۴۷۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.
↑ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ـ ۲۱۲.
↑«امام زمان خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر (ظهور)، آسیبی به تو نمیرساند... پس هر کس امام خویش را بشناسد، مانند کسی است که در خیمه قائم(ع) باشد». نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.
↑ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ـ ۲۱۲.
↑«هر کسی که شادمان میشود از اینکه از یاران قائم باشد، پس باید منتظر باشد، پرهیزگاری پیشه کند و نیکوییهای اخلاق را انجام دهد؛ در حالی که منتظر است». نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.
↑ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ـ ۲۱۲.
↑ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ـ ۲۱۲.
↑ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ـ ۲۱۲.
↑«دلهاییشان همچون پارههای آهن است که طوفانهای آنان را نلرزاند». مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ج ۵۷ ص ۲۱۶.
↑مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶ ؛ آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۳۶.
↑ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۹۴ ـ ۹۶.