سدرة المنتهی در قرآن
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث سدرة المنتهی است. "سدرة المنتهی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سدرة المنتهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- منظور از سدرة المنتهی هر چند در توصیف مراحل نخستین وحی به مفهوم ظاهری آن یعنی درختهای سدری است که پیامبر در هنگام تلقی وحی از غار حرا مشاهده میکرده، بیان شده، اما به دلیل برخی از خصوصیات سیاق این چند آیه در میان مفسران جای سئوال را به وجود آورده که آیا به معنای ظاهری آن است، یا نوعی استعاره و تشبیه است. به عنوان نمونه در تفسیر «عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهیٰ» گفته شده، یعنی حضرت محمد جبرئیل(ع) را دید در حالتی که جبرئیل کنار سدرة المنتهی بود، و سدره درختی است بالای آسمان هفتم در طرف راست عرش که دانش هر فرشتهای به آن منتهی میشود و این از کلبی و مقاتل روایت شده است. و از ابن عباس و ضحاک نقل شده است که سدرة المنتهی چیزی است که آنچه از زمین به آسمان میرود منتهای معراجش آنجاست و آنچه از آسمان از فرمان الهی میآید بآنجا منتهی میگردد. بعضی هم گفتهاند: ارواح شهدا تا آنجا بالا میروند. بعضی گفتهاند: آنچه از بالای سدرة المنتهی نازل میگردد در سدرة قرار میگیرد و سپس از آنجا تحویل گرفته میشود، و نیز آنچه که از ارواح به معراج میرود، سدره نهایت معراج آنان است و از آنجا تحویل گرفته میشود. و منتهی به معنای محل پایان یافتن است، و این درخت در معنای غیبی و معنوی آن چون پایان عروج - فرشتگان و سدره به آن اضافه شده است. و از مقاتل نقل شده که سدرة المنتهی همان درخت معروف (طوبی) است. و نیز گفته شده که (سدره) درخت نبوت است. (مجمع البیان، ج ۲۳، ص: ۳۹۰) ﴿وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى * لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى﴾[۱] *﴿﴾[۲] * ﴿﴾[۳]
نکات
در آیات فوق این محورها درباره پیامبر و سدرةالمنتهی مطرح گردیده است:
- نزول جبرئیل از افق اعلی بر پیامبر در سدرة المنتهی: ﴿وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى﴾[۴]؛ ﴿عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى﴾[۵]
- پیامبر اکرم شاهد برخی آیات الهی در سدرة المنتهی: ﴿عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى﴾[۶]؛ ﴿إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى﴾[۷]؛ ﴿لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى﴾[۸]
- پیامبر و رؤیت دو باره قلبی خداوند، در سدرة المنتهی: ﴿وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى﴾[۹]
- سدرة المنتهی از آیات برتر الهی: ﴿إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى﴾[۱۰]؛ ﴿لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى﴾[۱۱]
- ره نیافتن هیچ گونه خطا و انحراف، در مشاهدات قلبی پیامبر در سدرة المنتهی: ﴿إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى﴾[۱۲][۱۳].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و او در افق فراتر بود» سوره نجم، آیه ۷.
- ↑ «سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید * پس آیا شما با او در آنچه میبیند، بگو- مگو میکنید؟ * و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود * کنار درخت سدری که در واپسین جای است» سوره نجم، آیه ۱۴.
- ↑ «که نزد آن بوستانسراست * هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند * چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید * بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است» سوره نجم، آیه ۸-۱۸.
- ↑ «و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۷-۸.
- ↑ «کنار درخت سدری که در واپسین جای است» سوره نجم، آیه.
- ↑ «کنار درخت سدری که در واپسین جای است» سوره نجم، آیه ۱۴.
- ↑ «هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند» سوره نجم، آیه ۱۶.
- ↑ «بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است» سوره نجم، آیه ۱۸.
- ↑ «و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود * کنار درخت سدری که در واپسین جای است» سوره نجم، آیه ۱۳-۱۴.
- ↑ «هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند» سوره نجم، آیه ۱۶.
- ↑ «بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است» سوره نجم، آیه ۱۸.
- ↑ «هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند * چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید» سوره نجم، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۰۲.