بحث:احادیث علم غیب غیر خدا (متن حدیث)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط A.salariyeh (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اهل تسنن به صراحت قصه هایی نقل کرده اند از بعض صحابه و تابعین اهل معرفت که ایشان گاهی حظ وافری از علم غیب داشته اند. اما در تعابیر خود تصریح به علم غیب نکرده اند و اصطلاحاتی مثل مکاشفه و کرامت و فراست را به کار برده اند:

مثل شوکانی که استدلال کرده بر این مسئله به طریق نقلی و اعتقاد دارد که علم غیب فراست است و استدلال کرد به قول رسول اکرم «اتقوا فراسة المؤمن فانه یری بنور الله»

و نظر نیشابوری صاحب تفسیر و احمد صاحب مسند و نظر طبری در کتاب ریاض اینچنین است. در کتاب ریاض آمده که خلیفه دوم مرگ خودش خبر داد به سبب رؤیایی که دیده بود...

پاسخ دیگر

در بررسی روایات دیده می‌شود که اخبار فراوانی از اهل سنت و تشیع وجود دارند که همه گواه بر وجود علم غیب هستند؛ مرحوم ملاصدرا در تفسیر خود، حدیثی از پیامبر (ص)  نقل می‌کند که پیامبر (ص)  فرمود:إنَّ لِلّهِ عباداً لَیسُُوا بأنبیاء یغبطُهُمُِ النُّبوُّةَ. (ملاصدرا، 1366: 7 / 155)برای خداوند بندگانی هستند که آنها پیامبر نیستند اما مقام پیامبری و نبوت به آنها غبطه می‌خورد. اگر نیم‌نگاهی به نهج‌البلاغه داشته باشیم به روشنی می‌توان دریافت که به اعتقاد امام‌ علی (ع)  ارتباط با غیب یک امر مسلم است امیرمؤمنان (ع)  می‌فرماید:إِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالَی جَعَلَ الذَّکْرَ جِلاءً للقُلوبِ، تَسْمَعُ بِه بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُبِهِ بَعْدَ العِشْوَةِ وَ تَنْقادَ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَةِ وَ مَا بَرح للهِ عَزَّتْ آلائةُ فی البرهَة بَعْدِ الْبُرهَةِ وَ فی أزمانِ الْفَتَرات. عِبادنا جاَهُِمْ فی فکرهم وَ کَلَّمَهُم فی ذاتِ عُقُولِهِمْ. (شهیدی، 1368: 255) همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی‌بخش دلها قرار داد تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، چشم پس از کم نوری، بنگرد و انسان پس از دشمنی، رام گردد. خداوند که نعمت‌های او گرانقدر است در دوران‌های مختلف و در دوران فترت [تا آمدن پیامبری پس از پیامبر دیگر] بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می‌کرد و در درون عقلشان با آنان سخن می‌گفته. حضرت علی (ع)  خود از علم غیب برخوردار بود و آن را برگرفته از پیامبر (ص)  می‌دانست؛ به این معنا که خداوند بخشی از علم غیب را در اختیار پیامبر (ص)  قرار داد و او هم به علی(ع) تعلیم داد چنین می‌گوید:فَهذا عِلْمُ الْغَیْبِ الَّذی لا یَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلاَّ اللهُ وَ مَاسِوَی ذلِکَ فَعلْمُ عَلَمَهُ اللهُ نَبِیّهُِ فَعَلَّمِِنیه وَ دَعا لی بِأَنْ یَعیهُِ صَدْری وَ تَضْطَمَّ عَلَیْهِ جَوانِحی. (همان: 127) پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند، و جز این علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخت و او مرا یاد داد و دعا کرد که سینة من آن را فرا گیرد، و دلم آن را در خود بپذیرد.از کلام امیرمؤمنان(ع) استفاده می‌شود که اگر انسان درون خود را با یاد خدا صیقل دهد، به مرحله‌ای می‌رسد که خداوند حقایقی را در درونش و مطالبی را در گوشش زمزمه می‌کند چنین وصفی در شرح حال بسیاری از عارفان و اهل سیر و سلوک به وضوح مشاهده می‌شود و با اندک جست‌وجو در حالات بزرگان اهل ریاضت می‌توان آن را یافت. مولای متقیان علی (ع)  در تفسیر آیات 26 و 27 از سوره جن (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِِلّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولِ) می‌فرماید: «إنّا ذلک الْمرتضی مِنَ الرَّسُولِ الَّذی أَظْهَرَهُ اللهِ عَزَّوَجَلَِّ عَلی غَیْبِهِ». (علامه مجلسی، بی‌تا: 42/53، طبرسی، 1416: 2/593)در این جمله، حضرت علی (ع)  خودش را یکی از مصادیق «من ارتضی من رسول» می‌شمارد و بر همین اساس است که در زیارت جامعه کبیره امامان معصوم (ع)  را با این جمله خطاب می‌کنیم.و ارْتَضاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اَخْتَارَکُمْ لِسِّرهِ. (علامه مجلسی، بی‌تا: 99/ 129)خداوند شما را برای غیب خود پسندیده و برای رازش برگزیده است. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911215001429