شبهه آکل و مأکول
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
شبهه آکل و مأکول در قرآن - شبهه آکل و مأکول در حدیث - شبهه آکل و مأکول در نهج البلاغه - شبهه آکل و مأکول در کلام اسلامی - شبهه آکل و مأکول در عرفان اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شبهه آکل و مأکول (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- بنابر تعالیم و معارف اسلامی، وقتی رستاخیز میگردد، مردگان زنده میشوند و در دادگاه داوری الهی حضور مییابند تا بازخواست شوند. هیچ مسلمانی در این آموزه دینی- که معاد نام دارد- شک ندارد، لیکن از دیرباز این مسئله مطرح بوده است که آیا انسان در قالب همین بدن مادی دنیایی زنده میشود یا بدنی دیگر در کار خواهد بود. برخی معقتدند که ممکن نیست بدن دنیایی دوباره تشکیل شود و برای اثبات مدعای خود، شبههها و مسئلههایی ساختهاند که از آن جمله است شبهه آکل و مأکول. فرض شبهه بر این است که بدن انسان را حیوان یا انسانی دیگر بخورد و بدن خورده شده، جزء بدنِ خورنده گردد[۱].
- خورده شدن به یکی از دو طریق انجام میگیرد:
- مستقیم: در این فرض بدن را حیوان یا انسانی میخورد.
- غیر مستقیم: در این فرض، بدن انسان در خاک تجزیه میشود و با گذشت زمان به ریشه گیاهان جذب میگردد و مبدل به جزئی از میوه گیاهان میشود و این میوه را حیوان یا انسانی میخورد.
- شبههکنندگان معتقدند که در هر دو فرض، بدن انسان نمیتواند در روز رستاخیز دوباره تشکیل شود؛ زیرا تبدیل به بدن کسی دیگر شده است[۲][۳].
- به عقیده دانشمندان شیعه، معاد انسان، هم جسمانی است و هم روحانی و پاسخ آنان به شبهه آکل و مأکول این است:
- در هر سلول بدن انسان، قوهای وجود دارد که میتوان به وسیله آن، همه شخصیت انسان مأکول را بازساخت. بنابراین، حتی اگر یک سلول از بدن مأکول باقی مانَد، میتوان جسم او را براساس آن بازآفرید[۴].
- اجزای بدن انسان بر دو گونهاند: اصلی و فرعی. اجزای اصلی- که حقیقت انسان را تشکیل میدهند- هیچگاه از میان نمیروند. حتی اگر انسانی دیگر، این اجزاء را بخورد، جزء بدن او نمیشوند. اجزای فرعی یا اضافی- که حقیقت انسان بسته به آنها نیست- تغییر میپذیرند و پیوسته در حال تبدیل هستند. اما بدنی که در رستاخیز محشور میشود، از اجزای اصلی تشکیل شده است که تغییر و تحولپذیر نیستند[۵].
- اینکه بدن تغییر کند یا خورده شود، به هویت انسان آسیب نمیرساند؛ زیرا تشخص هر کس به نفس او است و بدن به واسطه نفس است که اعتبار مییابد. بدین سان، بدنی که خورده شده است، از گذر نفس بازشناخته میشود و حقیقتش آشکار میگردد[۶].[۷].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 297.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱/ ۵۲۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 297.
- ↑ معاد و جهان پس از مرگ، ۳۲۶.
- ↑ کشف المراد، ۴۳۱ و ۴۳۲.
- ↑ الحکمة المتعالیة، ۹/ ۱۹۹ و ۲۰۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 298.