عمر بن محمد بن بجیر همدانی سمرقندی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

ابوحفص عمر بن محمد بن بجیر بن خازم بجیری همدانی خشوفغنی سغدی سمرقندی]] در سال 223 هجری در روستای خشوفغن از توابع سُغد در ماوراءالنهر که در سده پنجم، رأس القنطره نامیده می‌شد، به دنیا آمد. دانش حدیث را در زادگاه خود نزد پدرش آغاز کرد. [۱] پس از آن بارها به همراه پدر یا به تنهایی به سرزمین‌هایی همچون شام و مصر سفر کرد و از استادان بسیاری روایت آموخت. [۲] احمد بن عبدالواحد بن عبود، موسی بن عامر مری، محمد بن هاشم بعلبکی و محمد بن بشار بندار بصری از استادان او بودند. [۳] بجیری پس از سفرهای فراوان و بهره‌گیری از محدثان بسیار، به مقام والایی در حدیث دست یافت. ازاین رو وی را حافظ، موثق، محدث ماوراءالنهر[۴]

و از امامان حدیث اهل سنّت در خراسان به شمار آورده‌اند. [۵] جایگاه او در این رشته موجب شد محدثان سرزمین‌های دیگر برای شنیدن احادیثش در پی او باشند. محمد بن حبان بستی از کسانی است که در بخارا از ابوحفص حدیث آموخته است. [۶] عموم محدثان ماوراءالنهر و برخی دانشوران مناطق دیگر همچون قفال شاشی، احمد بن محمد بن ابراهیم سمرقندی، علی بن ابراهیم کشانی، احمد بن محتاج کشانی، سهل بن سری بخاری و علی بن بندار صیرفی در شمار شاگردان او بوده‌اند. [۷] ابوحفص همدانی به گردآوری احادیث عنایت ویژه داشت[۸] و کتاب هایی نیز نوشت. المسند، الجامع الصحیح، التفسیر، [۹] تخریج صحیح بخاری[۱۰] که شاید همان الجامع الصحیح باشد و السفینه که آن را گردآوری کرده، [۱۱] از آثار او هستند. بجیری در سال 311 هجری[۱۲] و به احتمال فراوان در همان زادگاهش از دنیا رفت.[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الانساب 1 / 286.
  2. تذکره الحفاظ 2 / 719 و 720؛ سیر اعلام النبلاء 14 / 402 ـ 404.
  3. تاریخ مدینة دمشق 45 / 317.
  4. تاریخ مدینة دمشق 45 / 317.
  5. الاکمال 1 / 195.
  6. میزان الاعتدال 3 / 506.
  7. تاریخ مدینة دمشق 45 / 317.
  8. طبقات علماءالحدیث 2 / 440.
  9. سیر اعلام النبلاء 14 / 403.
  10. الاکمال 1 / 195.
  11. الانساب 2 / 370.
  12. تذکره الحفاظ 2 / 720.
  13. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۲ ص 317.