حی
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
حی در قرآن - حی در حدیث - حی در نهج البلاغه - حی در معارف دعا و زیارات - حی در کلام اسلامی - حی در فقه سیاسی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- هر موجود قادر و عالِمی، ضرورتاً حی است[۱]؛ ولی حیات حقیقی، تنها از آنِ خدا است؛ زیرا حیات حقیقی آن است که عین ذات باشد و به تفکیک یا افاضه غیر، عارض نگشته باشد. مرادِ جمله قرآنی ﴿هُوَ الْحَيُّ﴾ نیز انحصار این گونه حیات به ذات خداوند است. "حی" صفت مشبهه و از "ألْأسْماءُ الْحُسْنی" است؛ یعنی از نامهای نیک که ویژه خداوندند[۲][۳].
- قرآن کریم پنج بار از این صفت یاد کرده است[۴][۵].
- برخی عرفا "حی" را از مفاتیح الغیب، و اسم اعظم دانستهاند[۶]. حیات خداوند متعال، با لوازم طبیعی- مانند تغذیه و رشد و تولید مثل- همراه نیست و از همه قیدها و محدودیتها پیراسته است و ذاتی و ازلی و ابدی و تحولناپذیر است، ولی حیات ماسوای خداوند، عارضی و مجازی است[۷]. علم کلام، تفسیر، عرفان و فلسفه هر یک از زاویه خاص خویش، درباره "حی" و "حیات" سخن میگویند[۸].
منابع
پانویس
- ↑ شرح تجرید، مقصد ثالث، فصل ثانی، مسئله ثالثه.
- ↑ المیزان، ۲/ ۳۴۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 231.
- ↑ ﴿اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۲۵۵؛ ﴿ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ﴾؛ سوره آل عمران، آیه ۲؛ ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى﴾؛ سوره طه، آیه ۱۱؛ ﴿وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ﴾؛ سوره فرقان، آیه ۵۸؛ ﴿لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لا تُنصَرُونَ﴾؛ سوره مؤمنون، آیه ۶۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 231.
- ↑ اسماء و صفات حق تبارک و تعالی، ۳۰۴.
- ↑ بحارالأنوار، ۴/ ۱۹۲؛ المیزان، ۲/ ۳۴۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 231.