ادرع اسلمی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

براساس نسبی که برای پسرش - محجن - گفته‌اند، باید وی را از تیره اسلم بن افصی بن حارثة بن عمرو بن عامر[۱] از قبیله مضر[۲] دانست، نسبت وی را سلمی نیز گفته‌اند[۳]. با آنکه وی در شمار نگهبانان رسول خدا (ص) بود[۴] اما تأکید شده که از حضرت بیش از یک روایت نقل نکرده است[۵]. ابن جوزی[۶] نیز وی را در شمار کسانی که یک حدیث از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند آورده است؛ اما اولاً «الأذرع السلمی» گفته و ثانیاً نام وی را به ضمیمه آبی اللحم به شکل «آبی اللحم الأذرع السلمی» آورده به گونه‌ای که چنین تلقی می‌شود که «آبی اللحم» لقب أذرع سلمی است؛ در حالی که «آبی اللحم» صحابی دیگری است که مدخل جداگانه دارد، از بنو‌غفار بوده و در شرح حال وی به نام ادرع یا نسبت سلمی اشاره نشده است.

به هر حال بر پایه روایت پیشین، ادرع گوید: شبی آمدم تا از رسول خدا (ص) نگهبانی کنم. دیدم مردی درگذشته است؛ صدای مردی برای قرائت بلند است. در این هنگام رسول خدا (ص) خارج شد، گفتم: ای رسول خدا (ص) این ریاکار است[۷]، گفته‌اند آن مرد عبدالله ذوالبجادین بود[۸].

برخی منابع این روایت را با اندکی تغییر از «ابن ادرع»[۹] یا به عنوان حدیث ابن ادرعا[۱۰] نقل کرده‌اند.

ابن حجر[۱۱] نیز به روایت این داستان از طریقی دیگر از «ابن الادرع» اشاره کرده است، هرچند «ابن ادرع» - چه سلمة بن ادرع[۱۲]، چه محجن بن ادرع باشد[۱۳] - در شمار صحابه است.

اما بیشتر منابع این روایت را از خود ادرع نقل کرده‌اند، بنابراین شاید اشتباهی رخ داده یا در برخی موارد کلمه «عن» به «ابن» تصحیف با «ابن» اضافه شده باشد. البته پسران ادرع نیز از نگهبانان رسول خدا (ص) در غزوه حنین بوده‌اند[۱۴]، و اینکه این ماجرا به یک شکل برای پدر و پسر رخ داده باشد، بعید می‌نماید. به نظر ابن حجر[۱۵] در سلسله سند این حدیث «موسی بن عبیده ربذی» وجود دارد که ضعیف است. برخی نیز گفته‌اند این حدیث را جز با این سند نمی‌شناسند؛ از این رو، آن را ناشناخته دانسته‌اند[۱۶].

ادرع اسلمی در مدینه درگذشت و هنگام دفن او رسول خدا (ص) فرمود: با او مدارا کنید تا خدا با او مدارا کند، او خدا و رسولش را دوست داشت[۱۷][۱۸]

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، ج۵، ص۶۴.
  2. ابن حزم، جمهره، ص۲۴۰.
  3. ابن اثیر، ج۵، ص۶۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۲.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۱؛ ابن حجر، فنح، ج۱۳، ص۱۸۸.
  5. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۸؛ ابن حزم، اسماء الصحابه، ص۵۰۲؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۱؛ صفدی، ج۸، ص۳۱۳.
  6. ابن جوزی، ص۳۷۸.
  7. ابن ماجه، ج۱، ص۴۹۷؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۳۴۸؛ بغوی، ج۱، ص۱۸۶.
  8. بغوی، ج۱، ص۱۸۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۵۲؛ ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۱.
  9. ابن حجر، تعجیل، ص۵۳۰؛ مناوی، ج۲، ص۷۰۵.
  10. ر. ک: احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۳۷.
  11. الاصابه، ج۱، ص۱۹۳.
  12. ر. ک: ابن اثیر، ج۲، ص۵۱۵.
  13. ر. ک: مناوی، ج۲، ص۷۰۵.
  14. ابن حجر، فتح، ج۱۳، ص۱۸۸.
  15. الاصابه، ج۱، ص۱۹۳.
  16. ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۸۱.
  17. بغوی، ج۱، ص۱۸۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۵۲.
  18. خانجانی، قاسم، مقاله «ادرع اسلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۲.