توبه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

  • توبه: بازگشت به سوی خدا
  • توبه بر اساس لغت اگر با حرف "اِلی" متعدی شود، به معنای بازگشت بنده از گناه به اطاعت خداوند و چنانچه با حرف "علی" متعدی گردد، به معنای بازگشت خدا به سوی بنده به یکی از این دو صورت است:
  1. موفق کردن عبد به توبه؛
  2. قبول توبه وی[۱].
  • توبه در اصطلاح متکلمان، پشیمانی انسان از ارتکاب عمل ناپسند "گناه یا هر فعل مکروه یا مباحی که بهتر از آن را می‌توان انجام داد" به جهت زشتی آن "نه ترس از آبرو یا بیماری و..." و در نتیجه ترک کردن آن کار در حال و نیز عزم قاطع بر عدم بازگشت به آن در آینده است[۲]
  • برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی تشریع نشده است، چنان که این مطلب از اختلاف روایات و نیز سخنان مفسران ذیل آیه ۳۷ سوره بقره به دست می‌آید[۳].
  • توبه و واژه‌های أوْبه، انابه، تقوا و استغفار معنایی نزدیک هم دارند و میان آن‌ها تفاوت‌هایی هم هست؛ "اَوْبه" به معنای مطلق بازگشتن به اصل و مرجع است[۴]. "اِنابه"، مرتبه بالاتر از توبه است؛ به این معنا که توبه رجوع از احکام و تبعات طبیعت به سوی احکام روحانیت و فطرت است و انابه، بازگشت از فطرت و روحانیت به سوی خدا و سفر کردن از بیتِ نفْس به سوی سر منزل مقصود است[۵].
  • "تقوا" با توبه در اصل ترک و اجتناب مشترک هستند؛ اما تقوا اجتناب از گناهی است که انسان انجام نداده است و تصمیم دارد که هرگز هم آن را انجام ندهد[۶].
  • "استغفار" هم بنا بر قولی به اصلاح گذشته اختصاص دارد[۷] و بنا بر نظریه‌ای مطلق طلب آمرزش است که گاهی با دعا عملی می شود و زمانی با توبه و هنگامی با سایر طاعات[۸] و بنابر قول سومی استغفار، طلب از خداوند برای ازاله بدی هاست؛ ولی توبه سعی خود انسان در این مسیر است[۹].
  • توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در قرآن کریم به کار رفته اند: ۲۴ مورد به صورت‌های مختلف اسمی و ۶۴ بار به اشکال گوناگون فعلی و ثلاثی مجرداند[۱۰] در این موارد بیشتر از مطالبی چون وجوب توبه﴿ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۱]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۲]، شرایط پذیرش توبه﴿إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا [۱۳]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۱۴]، آثار توبه﴿ إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا [۱۵]؛﴿كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ [۱۶] و ویژگی توبه﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۷] سخن به میان آمده است.

وجوب توبه

  • قرآن در ۷ آیه به صراحت با صیغه امر که بر وجوب دلالت می کند به توبه فرمان داده است:﴿  وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۱۸]، ﴿ كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ  [۱۹] و ویژگی توبه﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [۲۰]افزون بر این، برای اثبات وجوب توبه به روایاتِ متواتر، اجماع و ادلّه عقلی نیز استدلال شده است[۲۱]؛ همچنین از ظاهر ادله وجوب توبه و برخی از روایات و ادلّه دیگر برداشت می شود که وجوب توبه فوری است[۲۲]
  • درباره وجوب توبه پرسش‌هایی هست که به مهم‌ترین آن‌ها پاسخ داده می‌شود:
  1. آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و ... حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر، واجب نیست، زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است:﴿ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا  [۲۳][۲۴]
  2. آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره اگر قبل از توبه از دنیا رفته باشند، حتما عذاب می شوند؟ به نظر برخی طبق آیه ﴿  أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا [۲۵] عذاب ایشان قطعی است؛ ولی این برداشت درست نیست، زیرا اولاً ممکن است وعید به عذاب، به کافرانی اختصاص داشته باشد که پیش از آن ذکر شده اند. ثانیا ممکن است مراد آیه، اعلام این مطلب باشد که ما برای آنان عذاب آماده کرده ایم؛ اگر بخواهیم با عدالت رفتار کنیم و نخواهیم از ایشان درگذریم. فایده این اعلام نیز آن است که مؤمنان خود را از مکر الهی ایمن ندانند. ثالثا مفادِ ﴿ وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا  [۲۶] صرفا وعید به عذاب است و نه تنها در آیه مذکور دلیل بر حتمی بودن عذاب نیست، بلکه عقلاً هم خُلْف وعید قبیح نیست[۲۷].
  • پرسش‌های درخور دیگری نیز در این بحث هست؛ نظیر اینکه آیا برای هر گناهی توبه‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ در پاسخ گفته شده است: برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست، زیرا این امکان هست که انسان از همه گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد[۲۸]. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست، چون اوامر الهی درباره توبه ارائه طریق و ارشاد به حکم عقل است، از این رو مخالفت با آن ها جز پیامدهای اصل گناه نتیجه ای ندارد[۲۹].

ضرورت پذیرش توبه

  • ظاهر برخی آیات قرآن کریم مانند ﴿ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا  [۳۰] و نیز مدلول التزامی ادله‌ای که توبه را بر گنهکاران واجب می‌کنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی‌شود لازم می‌آید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است. این ضرورت به معنای واجب بودن "بر" خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است:﴿ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ  [۳۱]، چنان که ذکر وصف "رحیم" بعد از "غفور" و "توّاب" در موارد فراوانی از آیات قرآن کریم نظیر ﴿  إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ [۳۲] و ﴿ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [۳۳] گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است[۳۴].
  • بر این اساس در برخی آیات قرآن برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است:﴿ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ  [۳۵]، چنان که در آیه ۸۲ سوره طه مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: ﴿ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى  [۳۶] و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش توبه حکم می‌کند[۳۷]
  • گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت انبیا انذار و تبشیر است[۳۸]﴿ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ [۳۹]، ﴿ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ [۴۰]
  • از روایات فراوانی نیز برمی‌آید که پذیرش توبه از وعده های قطعی خداوند است[۴۱] و نیز از هر گناهی پذیرفته می شود[۴۲]، بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه ﴿ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا  [۴۳] اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: ﴿  وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ  حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو می‌کند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق ﴿ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ   است. آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعتگذاری در دین را پذیرفته نمی دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است[۴۴]، زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است[۴۵]، چنان که در تفسیر آیه ﴿ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ [۴۶] علت عدم قبولی توبه "به قرینه فقره ﴿ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ " عدم وقوع توبه با اخلاص دانسته شده است، چنان که در ذیل همین آیه روایتی هست که طبق آن، گروه یاد شده در آیه توبه نمی‌کنند، مگر هنگام مرگ و دیدن احوال آخرت که بر اثر یأس از حیات دنیا و ترس از آخرت مجبور به توبه می‌شوند[۴۷].
  • اگرچه توبه از تمام گناهان لازم است، توبه از برخی گناهان نیز صحیح است، زیرا گناهان از نظر قبح و زشتی و پیامدهای آن ها مختلف اند و عوامل خارجی و روانی نیز در تصمیم گیری‌های خوب و بد انسان مؤثر، بنابراین همان‌گونه که انسان در مقام ارتکاب گناه ممکن است مرتکب بعضی از گناهان شود، در مقام پشیمانی و توبه نیز ممکن است از برخی گناهان توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسان‌های معمولی در یک لحظه آن چنان پاک و وارسته شوند که پیوند خود را با هر‌گونه گناهی بگسلند. برای صحت این توبه می‌توان از آیه﴿ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [۴۸] کمک گرفت، چون کلمه "سوء" به صورت نکره آمده و به حسب ظاهر مفید آن است که اگر کسی یک بدی انجام بدهد و از آن توبه کند توبه‌اش پذیرفته می‌شود. افزون بر آنکه لازمِ رحمت گسترده الهی هم آن است که توبه از برخی از گناهان را نیز بپذیرد[۴۹].

ظرف توبه و شرایط پذیرش آن

  • برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ نساء/۴ با احترازی دانستن دو قید «بِجَهالَة» و «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ»[۲۶]پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریب ... ولَیسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یعمَلونَ السَّیـٔتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـٔنَ ولاَ الَّذینَ یموتونَ و هُم کفّار...».

به نظر می رسد که قید «بِجَهالَة» در آیه نخست توضیحی[۲۷] و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می شود، گونه ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد.[۲۸] بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است.[۲۹] برخی مراد از قید «... ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ ...» را وقوع توبه در زمانی دانسته اند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمی شود[۳۰]؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر «اِنَّما» در آیه نخست این معنا به دست می آید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطه ای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیا این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از

دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۵

توبه های نامقبول (توبه ای که تا زمان فرا رسیدن مرگ* به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ) اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد. در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر می رسد، به «قریب» یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام می رسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش می رود، به قریب متصف می شود.[۳۱] در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است: «اِنَّ الَّذینَ یکتُمونَ ما اَنزَلنا مِنَ البَینـتِ والهُدی مِن بَعدِ ما بَینّـهُ لِلنّاسِ فِی الکتـبِ اُولـئِک یلعَنُهُمُ اللّهُ و یلعَنُهُمُ اللّـعِنون * اِلاَّ الَّذینَ تابوا واَصلَحوا وبَینوا فَاُولـئِک اَتوبُ عَلَیهِم ...» (بقره/۲، ۱۵۹ ـ ۱۶۰)، چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارت های مربوط به ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که در کتاب های آسمانی آنان آمده بود کتمان می کردند.[۳۲] شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان «باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس» گرد آورد. شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آن ها توبه محقّق می شود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آن ها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید.[۳۳] توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضت های علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل می کند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسان تر است.[۳۴]

آثار توبه

۱. تبدیل سیئات به حسنات: «اِلاّ مَن تابَ وءامَنَ وعَمِلَ عَمَلاً صــلِحـًا فَاُولـئِک یبَدِّلُ اللّهُ سَیـٔتِهِم حَسَنـت» (فرقان/۲۵،۷۰)؛ به این معنا که وقتی بر اثر توبه، ریشه های شرک و گناه از زمین دل انسان برکنده و به جای آن بذر ایمان و عمل صالح کاشته می شود، محصول کار انسان نیز از سیئات به حسنات بدل می شود.[۳۵]

دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۶

۲. رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی: آنان که بعد از ایمان آوردن به خدا و شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله کفر ورزند و مرتد شوند، از هدایت خدا محروم و دچار لعنت وی، فرشتگان و مردم و نیز مستحق جهنّم و عذاب ابدی خواهند شد، مگر از ارتداد توبه کنند و به اصلاح خویش بپردازند: «کیفَ یهدِی اللّهُ قَومـًا کفَروا بَعدَ اِیمـنِهِم ...* اُولـئِک جَزاؤُهُم اَنَّ عَلَیهِم لَعنَةَ اللّهِ والمَلـئِکةِ والنّاسِ اَجمَعین * اِلاَّ الَّذینَ تابوا مِن بَعدِ ذلِک و اَصلَحوا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم». (آل عمران/۳،۸۶ - ۸۹)

۳. بهره مندی از استغفار حاملان عرش: «اَلَّذینَ یحمِلونَ العَرشَ ومَن حَولَهُ ... یستَغفِرونَ لِلَّذینَ ءامَنوا رَبَّنا وسِعتَ کلَّ شَی ءٍ رَحمَةً و عِلمـًا فَاغفِرلِلَّذینَ تابوا واتَّبَعوا سَبیلَک وقِهِم عَذابَ الجَحیم». (غافر/۴۰،۷)

۴. محبوب خدا شدن: «اِنَّ اللّهَ یحِبُّ التَّوّ بینَ...». (بقره/۲،۲۲۲) در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف محب التوابین یاد شده است.[۳۶]

۵. بهشتی شدن: «اِلاّ مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ صــلِحـًا فَاُولـئِک یدخُلونَ الجَنَّة». (مریم/۱۹،۶۰)

۶. برخورداری از نعمت های بهشتی و عنایات ویژه خدا: «لَهُم ما یشاءونَ فیها و لَدَینا مَزید». (ق/۵۰،۳۵) آثار دیگری نیز برای توبه از خصوص برخی گناهان می توان ذکر کرد؛ از جمله تملک سرمایه در صورت توبه از رباخواری (بقره/۲،۲۷۹)، ارتفاع حکم به فسق و پذیرفته نشدن شهادت در صورت توبه از قذف زنان پاکدامن (نور/۲۴،۴ ـ ۵)، قطع کیفر عاملان فحشاء در صورت توبه و اصلاح (نساء/۴،۱۶) و سقوط حدود چهارگانه (کشته شدن، مصلوب شدن، قطع شدن دست و پای مخالف و تبعید شدن) از مفسدانی که قبل از دستگیر شدن توبه کنند (مائده/۵،۳۳ ـ ۳۴)؛ همچنین سقوط عذاب اخروی از محاربان در صورت توبه قبل از دستگیر شدن. (مائده/۵،۳۳ - ۳۴)

توبه انبیا و اوصیا: قرآن کریم همه اهل ایمان را به توبه دستور داده: «توبوا اِلَی اللّهِ جَمیعـًا اَیهَ المُؤمِنون» (نور/۲۴،۳۱)، پس توبه وظیفه ای عمومی است و همه مکلّفان حتی پیامبران را در برمی گیرد[۳۷]، چنان که در قرآن کریم به توبه برخی از پیامبران مانند حضرت آدم علیه السلام : «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کلِمـتٍ فَتابَ عَلَیه» (بقره/۲،۳۷)، حضرت یونس علیه السلام : «وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغـضِبـًا ... فَنَـادی فِی الظُّـلُمـتِ اَن لا اِلـهَ اِلاّ اَنتَ سُبحـنَک اِنّی کنتُ مِنَ الظّــلِمین»(انبیاء/۲۱،۸۷) و حضرت موسی علیه السلام : «فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبحـنَک تُبتُ اِلَیک ...» (اعراف/۷،۱۴۳) اشاره شده است.

دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۷

هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و توانایی های او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بی ادبی و نامهربانی به شمار می آید و از آنجا که امامان و پیامبران علیهم السلام مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بی کران الهی بهره مندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازه ای به خدا نزدیک اند که لحظه ای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آن ها خطا و لغزش به حساب می آید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود[۳۸]، بنابراین سنخ گناه و توبه انبیاء و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار می کردند، بی آنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند.[۳۹] از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمی شود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینه های لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است.[۴۰]

توبه نصوح: در قرآن کریم تنها یک جا توبه وصف شده است: «توبوا اِلَی اللّهِ تَوبَةً نَصوحـًا». (تحریم/۶۶،۸) در معنای توبه نصوح دو احتمال هست: ۱. از آنجا که نُصح در لغت عرب به معنای خاص است، توبه نصوح توبه ای است که تنها برای رضای خداوند انجام می گیرد و از هر انگیزه دیگری پیراسته و خالص است. ۲. چون نصح در لغت به معنای دوختن هم آمده، توبه نصوح توبه ای است که دین انسان را که گویا بر اثر گناه مانند پارچه ای پاره پاره شده، می دوزد و ترمیم و اصلاح می کند.[۴۱] در روایات، توبه نصوح با عباراتی گوناگون معرفی شده است که مضمون آن ها گویای قوّت و استحکام بالای این توبه است؛ مانند این روایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که توبه نصوح آن است که شخص

دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۸

توبه کند و دیگر هرگز به گناه باز نگردد، چنان که شیر هرگز به پستان بازنمی گردد.[۴۲]

  1. لسان العرب، ج ۲، ص ۶۱؛ المنجد، ص ۶۶، «توب»؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۲۵.
  2. کشف المراد، ص ۵۶۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۱.
  3. مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۴۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۰۰؛جامع البیان، ج ۱، ص ۳۴۸.
  4. المصباح، ص ۲۹، «آب»؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۱۵۲، «اوب».
  5. چهل حدیث، ص ۲۷۲.
  6. جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۲ - ۵۳.
  7. التوبة والانابه، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.
  8. الفروق اللغویه، ص ۴۸.
  9. التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۸۱.
  10. المعجم الاحصائی، ج ۱، ص ۳۸۹.
  11. و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۳۱.
  12. ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه: ۸.
  13. پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است.و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۷- ۱۸.
  14. خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند.جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۹- ۱۶۰.
  15. جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است؛ سوره فرقان، آیه:۷۰.
  16. چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.
  17. ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.
  18. و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۱.
  19. چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.
  20. ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.
  21. مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۵ - ۲۳۶؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۶ - ۵۷.
  22. مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.
  23. اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم؛ سوره نساء، آیه: ۳۱.
  24. بحارالانوار، ج ۶، ص ۴۲؛ حق الیقین، ص ۲۰۶ - ۲۰۷؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۳.
  25. هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در می‌یابد و اگر نیکی‌یی به ایشان رسد می‌گویند این از سوی خداوند است و اگر بدی‌یی به آنان رسد می‌گویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند؛ سوره نساء، آیه: ۷۸.
  26. و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۸.
  27. مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۷ - ۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۷۷.
  28. کشف المراد، ص ۵۷۲.
  29. منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۲ - ۲۲۳؛ التوبة والانابه، ص ۱۵۶؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.
  30. پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.
  31. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  32. جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۰.
  33. و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.
  34. التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۴.
  35. بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه: ۵۳.
  36. و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید؛ سوره طه، آیه: ۸۲.
  37. المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.
  38. المیزان، ص ۲۴۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۶.
  39. آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.
  40. که جز خداوند را نپرستید بی‌گمان من از سوی او شما را بیم‌دهنده و نویدبخشم ؛ سوره هود، آیه: ۲.
  41. المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.
  42. کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.
  43. پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۷.
  44. مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۴۴۱ - ۴۴۳.
  45. المیزان، ج ۴، ص ۲۵۰.
  46. توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۰.
  47. مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۱؛ المیزان، ج ۴، ص ۲۴۳.
  48. و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۴.
  49. منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۳۲ - ۲۳۶؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۸۱ - ۸۲.