جنه در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

 وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ... [۱].

روایت‌های تورات و قرآن

روایت تورات حاکی از آن است که حضرت آدم در باغی زمینی به سر می‌برد و جایگاهش در عدن بوده است. قرآن کریم تنها «باغ» را به کار برده است. روایت‌هایی هستند که باغی زمینی را مورد تصریح قرار داده‌اند.

در گرداب حفره‌های نظری

«گروهی بر این عقیده‌اند، مقدم بودن لفظی و عهدی بودن الف و لام در (الجنه) دلالت بر بهشت جاوید دارد و گروهی هم بر اینکه، هبوط آدم دلالت بر نزول او از آسمان به زمین می‌کند و بهشت جاوید نبود؛ زیرا که هر کس وارد آن می‌شد از آن هرگز خارج نمی‌شد، به خاطر همین استدلال کرده‌اند که بهشت آدم، باغی از باغ‌های دنیا در آسمان بوده است و جواب این گروه این است که هبوط، فقط در نزول از آسمان به زمین به کار نمی‌رود و انتقال از مکانی در زمین به مکان دیگر نیز هبوط نامیده می‌شود مانند کلام خدای متعال که فرمود:  اهْبِطُوا مِصْرًا [۲][۳].

برخی نویسندگان با طرح سؤالاتی؛ چنین به بیان نظرات مختلف می‌پردازد: «در این که آن بهشت در کجا بود، در زمین بود یا در آسمان؟ و اساساً همان بهشت موعود بوده یا غیر آن؟ و آن درختی که از خوردن آن نهی شده بودند درخت مادی بود یا معنوی؟ درست معلوم نیست. برخی گفته‌اند: آن بهشت در هر کجا که بود بهشت موعود نبود به دلیل آنکه اگر بهشت موعود و جنه الخلد بود شیطان در آن راه نداشت و همچنین تکلیف به خوردن و نخوردن آنجا نیست و هر که در آن جای گرفت دیگر بیرون نخواهد رفت. در مقابل اینان دسته‌ای معتقدند که همان بهشت موعود بود زیرا هر کجا نامی از بهشت آمده منظور همان بهشت است»[۴]. مخالفان زمینی بودن و موافقان زمینی بودن «جنه» دلایلی دارند که هیچ‌کدام به این راحتی قابل رد یا تأیید نیستند. آنچه را که در نهایت در این مقوله می‌توان گفت این است: اگر جنت زمینی بوده «در عدن و در یمن» قرار داشته است.[۵]

«جنه»

 إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ [۶].

داستان صاحبان باغ

خلاصه حکایت مفسران چنین است که پیرمرد مؤمنی؛ باغی را در اختیار داشت هر سال بعد از برداشت محصول آن باغ آن محصول را که بیشتر از نیاز بود به مستمندان و مستحقان می‌بخشید. مستمندان و مستحقان هر سال چشم به روز میوه‌چینی می‌دوختند تا از محصول باغ بهره‌مند شوند. روزی صاحب باغ چشم از دنیا فرو بست وراث او کار پدر را پی نگرفتند و از محصول باغ محرومان را محروم ساختند، از این رو عذاب الهی نازل شد و باغ در دل شب نابود گردید.[۷]

مکان‌یابی جنه

در قرآن نامی از محل باغ برده نشده است. برخی باغ مورد بحث را در «حبشه» دانسته‌اند جمعی اعتقاد دارند که در سرزمین «یمن» در نزدیکی شهر صنعاء بوده است. ولی برخی دیگر آن را در میان «بنی اسرائیل» در سرزمین «شام» آدرس داده‌اند. گروه دیگری نیز گفته‌اند که باغ در «طائف» بوده است. می‌بینیم که در میان مفسران در این زمینه گفتگو است. ولی از آنجا که صاحبان باغ «مردمی یمنی بودند»[۸] مشهور همان «یمن» است[۹]. نوشته صاحب کتاب اطلس قرآن خیال ما را راحت می‌کند: «اصحاب الجنه در «ضوران» می‌زیستند ضوران ار دژهای بنی هرش بود. نام این ناحیه (ضوران) بر گرفته از نام کوهی مشرف بر آن بود»[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «و گفتیم: ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گیرید و از (نعمت‌های) آن، از هر جا خواهید فراوان بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران گردید» سوره بقره، آیه ۳۵.
  2. «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.
  3. قصه‌های قرآن و انبیا، سید نعمت الله جزایری، ترجمه لطیف راشدی، ص۷۲.
  4. تاریخ انبیاء، «قصص قرآن از آدم تا خاتم النبین»، استاد سیدهاشم رسول محلاتی، ص۳۹.
  5. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۲۳.
  6. «ما آنان را آزمودیم چنان که آن باغداران را آزمودیم هنگامی که سوگند خوردند پگاهان (میوه‌های) آن را خواهند چید» سوره قلم، آیه ۱۷.
  7. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۲۶.
  8. تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۷.
  9. تفسیر نمونه، ج۲۹، ص۴۰۰.
  10. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، ترجمه محمد کرمانی، ص۱۷۰.
  11. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۲۷.