مفهوم الوحی (مقاله)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Amini (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.

مفهوم الوحی (قراءة فی نصوص محمد مجتهد الشبستری) عنوان مقاله‌ای است به زبان عربی که به بررسی وحی از دیدگاه محمد مجتهد شبستری می‌پردازد. این مقالهٔ ۱۸ صفحه‌ای به قلم عمار عبدالکاظم رومی نگاشته شده و در مجله الأستاذ (شماره ۲۱۶، ۱۳۹۵ ش ، ۲۰۱۶ م) منتشر گشته است.[۱]

مفهوم الوحی
(قراءة فی نصوص محمد مجتهد الشبستری)
زبانعربی
نویسندهعمار عبدالکاظم رومی
موضوعمجاری علم لدنی امام، وحی
مذهبشیعه
منتشر شده درمجله الأستاذ
وابسته بهدانشگاه بغداد
محل نشربغداد، عراق
تاریخ نشر۱۳۹۵ ش ، ۲۰۱۶ م
شماره۲۱۶
ناشر الکترونیکوبگاه المجلات الأکادیمیة العلمیة العراقیة

چکیده مقاله

نگاه جناب شبستری نسبت به وحی میان دو دیدگاه تفاوت قائل می شود؛ در دیدگاه اول ایشان نسبت به وجود یک بینش بشری سخن می راند، اما در دیدگاه دوم نسبت به وجود یک بینش فوق بشری سخن می راند. ایشان در این تصنیف مجموعه ای از مواردی که منتسب به فرهنگ غربی می باشند را به میان آورده اند. با بهره گیری از دیدگاه و نگاه فراتر و دقیق در نصوص به جهت پیدا کردن اشکالات، خواهیم دید اشکالات در حد اشکالات ساختاری نمی باشند، و تا جایی پیش رفته اند که نص را از سیاق لغوی یا سیاق تاریخی خارج می نمایند، و یا اینکه مفاهیمی بیشتر از توانایی نص بر آن تحمیل نموده اند. این امر باعث می گردد آن بینش ها از اشکالات معرفتی به اشکالات مفهومی تنزل یابند. قطعا این بینش ها با نصوص و اوصاف تراث در تعامل می باشند و همانند حقیقت مطلق و یقین معرفتی می باشند. این بینش ها از راه فهم مکانیکی و حسی از تراث به سطحی از تصور رسیده اند. این بینش ها معارف گذشته مؤلفین نصوص تراث را کنار گذاشته و برای قدمت نصوص هیچ ارزشی قائل نیستند، همانطور که نسبت به تعیین شروط موضوعی پیدایش لغت به نتیجه راضی کننده ای نمی رسند و نسبت به پیدایش اسطوره ای آنها توجهی نمی کنند. به حسب روش معمول می بایست تنها دو گونه برداشت از تراث صورت پذیرد؛ برداشت اول که ارزش مضاعفی را به دلالت نص می دهد، و برداشت دوم که تنها به فهم عبارتی اکتفا می کند. تراث تنها بر این دو گونه برداشت منحصر گردیده است. اشتراک این دو برداشت در برداشت یکطرفه تحت اللفظی می باشد، اما تفاوت در این است که یکی از آنها برداشت معرفتی را نفی می نماید. علت این مطلب نیز این است که این دو از لحاظ عمق نقطه شروع مشترک می باشند، هر چند که اختلافات ظاهری میان آن دو می باشد. این مسأله ارتباطی با قصور فهم یا کوتاهی در ارتباط میان آن دو ندارد، بلکه مسائل تاریخی شروط فهم را می سازند. اما مسأله اساسی که شبستری آن را در انتخاب این نمونه برگزید این است که او ابن رشد را مثالی برای عقلانیت در مقابل مکتب غنوصیه در فکر عربی و اسلامی قرار داد. او توانست در بینش ابن رشد به مسأله وحی، ضربات فکری مهلکی را وارد سازد، ضرباتی که بسیار از افسانه پردازی و ایدئولوژی سازی به دور می باشند. جناب شبستری پس از آنی که از پژوهش فلسفی فارغ می گردد، به مسائلی پیرامون مبنای فکری خود یعنی گرایش عرفانی می پردازد. او اینطور معتقد است که بخش روحانی و عرفانی در تفکر اسلامی همان بخش اساسی و زیربنائی جامعه می باشد. شبستری برای ارتباط با فکر اسلامی اولویت را به جانب معنوی و یا ارزشی این تفکر معطوف می سازد. او در تأکید به این مسأله همانند گرایش عرفانی و صوفیان می گوید که وحی تنها یک تجربه عرفانی است، منتهی تجربه ای عرفانی در بالاترین مراتب آن. بدین ترتیب دیدگاه شبستری در خصوص مسأله وحی سعی دارد تفکرات خود را در سه بخش مطرح نماید: بخش اول: گرایش کلامی، بخش دوم: گرایش فلسفی، بخش سوم: گرایش صوفی و عرفانی. [۱]

فهرست مقاله

  • خلاصه؛
  • سخن در بخش اول: نگاه کلامی؛
  • سخن در بخش دوم: نگاه فلسفی؛
  • سخن در بخش سوم: نگاه صوفی؛
  • نتیجه گیری؛
  • ثمرات بحث؛
  • پانوشتها و منابع.[۲]

در باره پدیدآورندگان

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

پانویس

دریافت متن مقاله

پیوند به بیرون