بحث امامت‌پدیا:جلسات ‌نقد و بررسی/۲۰۲۱/۹

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

ارزیابی اولیه

  1. سرشناسه ناقص است.
  2. زیاده نویسی فراوان.
  3. مطالبی که اصلا مربوط به این عنوان نیست نوشته شده است و بیشتر مربوط به مدخل پیامبران است. مانند: مراتب انسان کامل؛ وظایف پیامبران؛ پیامبران و پیمان‌های الهی و ...
  4. باتوجه به اینکه متن برای صفحه عمومی نوشته شده متن خیلی باید خلاصه تر نوشته می شد و برخی از مطالب آن اضافی است و در صفحه تخصصی باید بیاید مانند روابط معنایی.
  5. برخی از مطالبی که باید بدان اشاره می شد مطرح نشده است مانند نبوت عامه و خاصه؛ ضرورت نبوت و ...
  6. برخی از عناوین انتخابی اصلا مناسب نیست. مانند: مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان؛ پیامبران و پیمان‌های الهی و ... .
  7. این اشکالات به متن در نبوت در قرآن هم وارد است.

و ...bahmani (بحث)

@Bahmani: لطفا در صورت امکان، نمونه یا نمونه هایی برای مورد سوم (اینکه برخی مطالب می بایست در مدخل پیامبران می آمد و نه نبوت) و ششم (مناسب نبودن برخی عناوین) بیان کنید تا اشکال شما ملموس تر باشد. با تشکر--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۹ (+0330)

@Amini: انجام شد.Bahmani (بحث) ‏۱۰ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۸ (+0330)

بررسی کاربرjokar

  • سرشناسه ناقص و زیاده نویسی دارد...
  • صفحه عمومی بسیار طولانیست وبهتر است بعضی از مباحث وارد صفحات تخصصی بشوند، به عنوان نمونه:
  1. روابط معنایی
  2. مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان
  • زیاده نویسی در بخش‌های مختلف، به عنوان نمونه:
  1. در قسمت سر شناسه(نبوت در دین اسلام و میان متفکران اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در قرآن کریم, به نام برخی از پیامبران و داستان زندگانی آنان اشاره شده است)
  2. در قسمت راه‌های اثبات نبوت،خط چهارم:(پیامبر راستین در اعمال و رفتار و کردارش صادق است. روحیات پیامبر از کمالات عالیه و اخلاق فاضله برخوردار است. پیامبر الهی به گونه ای رفتار می کند که جامعۀ تمدنی را بسازد و از مظاهر پیشرفت و بالندگی برخوردار باشد. ابزار و وسایلی که پیامبر برای هدایت انسان‌ها به کار می گیرد می تواند بر حقانیت پیامبر دلالت داشته باشد)
  3. اهداف نبوت (فلسفه بعثت)
  • غلط املایی، به عنوان نمونه:
  1. روابط معنایی، قسمت د) در آخر نوشته شئه میآورد که باید تصحیح بشود
  2. در قسمت وظایف پیامبران خط اول: میان، امین نوشته شده
  • عدم استفاده از الگو برای بعض از آیات، به عنوان نمونه:
  1. در قمت روابط معنایی/قسمت ب)
  2. در اهداف نبوت
  3. مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان
  4. راهای اثبات نبوت خصایص نبوت (ویژگی‌های پیامبران)
  • بعضی از عناوین طولانی هستند و نیازمند تصحیح به عنوان نمونه:
  1. اهداف نبوت (فلسفه بعثت)
  2. آثار و فواید نبوت (کارکردهای نبوت)
  • عنوانهای بحث نا مرتب آمده، مثلا بهتر بود در ابتدای بحث، فلسفه نبوت می‌آمد نه اواسط.
  • در بعضی از موارد بهتر بود قبل از ورود به موارد بحث یک توضیحی داده می‌شد... به عنوان نمونه:
  1. روابط معنایی
  2. دلایل اثبات نبوت
  • در راه‌های اثبات نبوت خط اول آمده سه راه معرفی کردند ولی دو تا بیان شده
  • بعض از عبارات نارساست، به عنوان نمونه:
  1. روابط معنایی، قسمت ب)، دومقام توضیح داده نشد
  2. روابط معنایی، قسمت د)
  • بعضی از مباحث آیات ترجمه ندارند و یا اینکه توضیح داده نشده اند، به عنوان نمونه:
  1. روابط معنایی، قسمت ج) نه ترجه دارد نه توضیح
  2. راهای اثبات نبوت، آیه ترجمه ندارد
  3. مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان...
  • دلایل اثبات نبوت، قسمت ج) دلیل عرفانی پاورقی 21 بهتر بود به عنوان یادداشت می‌آمد

--Jokar (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۵ (+0330)

شناسه

نبوت به معنای خبررسانی، مقامی الهی است که به بعضی انسان‌های شایسته داده می شود تا پیام خدا را به مردم ابلاغ کنند. نبوت در دین اسلام و میان متفکران اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در قرآن کریم, به نام برخی از پیامبران و داستان زندگانی آنان اشاره شده است. براساس فرمایشات قرآن و روایات، برخی از انبیا نسبت به برخی دیگر برتری دارند چنان که حضرت محمد(ص) خاتم پیامبران و برترین آنهاست و دین و شریعت او چون همۀ نیازهای بشر را در بر گرفته و برنامۀ حکومت جهانی عدل و قسط را به صورت کامل ارائه می دهد دین خاتم است.

بخش هایی که پررنگ کرده ام، به نظرم نباید در شناسه می آمدند. ضرورت نبوت، نبوت تبلیغی و تشریعی، ختم نبوت، اصول دین بودن نبوت از جمله مواردی هستند که می بایست در شناسه منعکس میشدند.

شروع شناسه را مناسب نمیبینم. پیشنهاد برای شروع: نبوت (فارسی: پیامبری) مقامی الهی است که خداوند به برخی انسان‌های شایسته داده است تا به عنوان واسطه، معارف الهی‌ که از طریق وحی دریافت کرده‌اند را به مردم ابلاغ کنند. به شخص دریافت کننده و ابلاغ کننده وحی، نبی (فارسی: پیامبر) گفته می‌شود. (صرفا پیشنهاد است و باید سرش تامل بشه ولی در کل شروع شناسه مناسب نیست)--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۵ (+0330)

وظایف پیامبران

با اینکه از جهتی میتوان مطالب این بخش را مربوط به مقاله نبوت دانست اما شاید بهتر باشد به این مسئله در مقاله پیامبران پرداخته شود. هر چقدر مطالب مقالات را شسته رفته تر و بدون به حاشیه رفتن بنویسیم، مقالات جذاب تر میشوند.--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۴ (+0330)

مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان

به نظر من، این بخش به طور کامل میبایست از این مقاله حذف شود. نهایتا شاید بتوان در بخش معناشناسی کلیتی از آن را در حد یکی دو خط نوشت.--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۸ (+0330)

تکثر نبوت

شاید اگر این بخش در مقاله پیامبران بیاید مناسب تر است. ضمن اینکه عنوان آن قابل خدشه است.--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۲ (+0330)

نکات ویرایشی

@Saqi: با توجه به تخصص شما در حوزه ویراستاری و ادبی اگر نکته یا نکاتی هست، لطفا بیان کنید تا علاوه بر نویسنده محترم، بنده و سایر کاربران نیز آنها را در سایر مقالات رعایت کنیم.--Amini (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۴ (+0330)

بررسی کاربرsaqi

سلام. من نگاهم معطوف به مباحث ویرایشی و نگارشی است؛ لذا نکاتی که هم بیان می‌شود در همین راستاست. در متن زیر هم در بخش هایی به صورت جزیی نکاتی بیان شده و هم به طور کلی درباره مقاله نکاتی بیان کردم. سعی کردم چند نکته ویرایشی هم برای آموزش بگم.

  1. درباره سرشناسه: سرشناسه آشفته هست و مشخص نیست چه توالی بین جملات وجود داره ضمن اینکه به نظر من زیاده و اینکه حضرت محمد(ص) برتری داره نسبت به پیامبران دیگر، نباید در سرشناسه بیاد. سرشناسه خلاصه خلاصه متن هست به‌طوری که مخاطب با خواندن آن ضمن آشنایی کلی با موضوع مقاله، هیچ ابهامی هم در ذهنش نیاد. شاید گفته شود مقداری تعلیق و مبهم گویی در سرشناسه خوب است چراکه باعث انگیزه‌ای برای مخاطب می‌شود که برود و مطالب را بخواند؛ اما این پندار درستی نیست تعلیق معنایش ابهام‌گویی نیست؛ ابهام در همه جا مضر است. لذا سرشناسه باید مفهوم باشد و خیلی کلی به موضوع پرداخته شود. چیزی که در اینجا ابهام دارد خودِ جملات نیست، بلکه توالی بین جملات مبهم و نادرست است که اصطلاحاً پَرِش موضوعی و مفهومی دارد.
  2. در بخش روابط معنایی: رابطۀ نبوت و وحی به درستی و کافی تبیین نشده است.
  3. بخش دلایل اثبات نبوت به لحاظ ساختار و چارچوب بندی خوب است هرچند در ادبیات نگارشی برای روان‌تر شدن نیاز به ویرایش دارد اما از حیث شکل و مختصر و مفیدگویی خوب است. فقط دلیل عرفانی کمی مبهم است و نیاز به تبیین بهتری دارد. ضمن اینکه دلیل یا نقلی است یا عقلی. دلیل عرفانی نداریم؛ دلیل عرفانی و... ناظر به نوعی مسیر شناخت برای فهم و ارتباط مسئله است نه اینکه دلیل باشد دلیل یا برهان عقلی است یا نقل از آیات و روایات.
  4. عنوانِ «راه‌های اثبات نبوت» فریبنده است؛ زیرا در بالای همین عنوان دلایل اثبات نبوت مطرح شد. بخش راه‌های اثبات نبوت ناظر به این است که مردم از چه راهی متوجه بشوند ادعای نبوت پیامبران درست است لذا باید عنوان مناسب این مضمون انتخاب شود. مثلا: راه‌های شناخت نبوت پیامبران.
  5. چیزی که جلب توجه می‌کند اختلاط مبحث نبوت با پیامبران است؛ این مدخل عنوانش نبوت به صورت عمومی هست لذا باید مباحث در ان راستا باشد این ویژگی پیامبران چیست ربطی به ان مدخل ندارد.
  6. درباره عناوین انتخابی: عناوین انتخاب در مجموع بد نیستند اما برخی نامناسب‌اند مثل مراتب انسان کامل یعنی انبیاء و رسولان؛ پیامبران و پیمان‌های الهی. عنوان انتخابی باید دست‌کم دو ویژگی داشته باشد: نخست: کوتاه و موجز بودن؛ دوم، شفاف و به‌راحتی قابل فهم بودن. عنوان روح عصاره کلی پارگراف بعد از خود است لذا باید با خِسّت زیادی انتخاب شوند.
  7. در قسمت مفهوم‌شناسی:
  • نکته اول: وقتی نویسنده قصد بیان مصادیقی برای یک کل دارد، آن مصادیق باید با ویرگول(،) از یکدیگر جدا شوند. من در زیر بخش نادرست و بخش درست را می‌نویسم؛ به تفاوت‌ها دقت شود:
    • نادرست: واژۀ نبوت در کتاب های لغت در چهار معنا به کار رفته است: خبر؛ ارتفاع؛ طریق؛ صوت خفی
    • درست: واژۀ نبوت در کتاب های لغت در چهار معنا به کار رفته است: خبر، ارتفاع، طریق و صوت خفی.
  • این فرم نوشتن اقتضادی ویرگول بین مصادیق دارد اما فرمی دیگری وجود دارد که آنجا باید ویرگول‌نقطه گذاشته شود؛ مثلاً: معانی نبوت در کتاب‌های لغت عبارت‌اند از:خبر؛ ارتفاع؛ طریق؛ صوت خفی.
  • نکته دوم : توالی عطف‌های زیاد با واو است که واقعا مخاطب را اذیت می‌کند و توی ذوق می‌زند. واو را بشمارید: «...در اصطلاح عبارت است از تلقى و گرفتن خبر از جانب خداوند از طریق وحی، به منظور هدايت مردم و نبى آن انسان والا مقامى است که حجت خدا و واسطۀ بین خدا و خلق است و از جانب خدا براى هدايت مردم بر انگيخته مى شود و مردم را به امر الهی هدایت می کند...» در این‌گونه مواقع باید جملات شکسته شوند تا خوانش بهتر و درک آن سریع‌تر شود
  • جمله ویرایش شده بالا: «...در اصطلاح به‌معنای تلقی و گرفتن خبر از جانب خداوند، به‌منظور هدایت مردم است. نبی انسان والامقامی است که حجت خدا و واسطه میان خدا و خلق است؛ او از جانب خدا برای هدایت مردم برانگیخته شده و مردم را به امر الهی هدایت می‌کند.» در این جمله ویرایشی بنده هم واو موجود است اما تفاوتش با قبلی در این است که من جملات را شکستم و مخاطب آرام آرام با مفاهیم آشنا می‌شود و مثل جمله اول میان نهاد و گزاره فاصله زیادی نیست. اصولا جملاتی که با واو قرار است عطف شوند بیشتر از یکی نباشد یعنی سعی شود فقط یک جمله آنهم با رعایت جملات قبل و بعد و توجه به آنها، عطف شود.--saqi (بحث)
بازگشت به صفحۀ پروژهٔ «جلسات ‌نقد و بررسی/۲۰۲۱/۹».