اکثم بن جون خزاعی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نسب اکثم چنین است: اکثم بن جون بن منقذ بن ربیعة بن أصرم بن ضبیس بن حرام بن حبشیة بن کعب بن عمرو بن ربیعه خزاعی[۱] نام پدرش «ابوالجون» نیز آمده است[۲]، چنان که برخی نام پدرش را «جون» و نام جدش را «ابوالجون» آورده‌اند[۳]. کنیه‌اش ابو معبد بود[۴] که به ابوسعید[۵] تصحیف شده است. با آنکه برخی با صراحت وی را همسر ام‌معبد خزاعی دانسته‌اند[۶]، ولی عده‌ای با تردید به این موضوع نگریسته[۷] و کسانی هم بدون اشاره به اینکه او همسر ام‌معبد است، روایت مشهوری را آورده‌اند که از حضور رسول خدا(ص) در خیمه‌ ام‌معبد هنگام هجرت به یثرب حکایت دارد و ابو معبد آن را روایت کرده است[۸].

بسیار شگفت است که بیشتر مورخان هنگام معرفی ابومعبد، همسر ام معبد، و نقل روایت او درباره هجرت رسول خدا(ص) به یثرب، نام ابومعبد را نیاورده‌اند، تنها برخی نام او را بیش گفته‌اند[۹]، شاید بدان سبب که اکثم را همان ابومعبد و همسر ام معبد نمی‌دانند. اما تفکیک بین آن دو، با توجه به اینکه روایت مربوط به هجرت رسول خدا(ص) از هر دو نقل شده و کنیه هر دو نیز ابومعبد است و برخی نیز همو را همسر ام معبد دانسته‌اند، بسیار دشوار می‌نماید. وی عموی سلیمان بن صرد خزاعی، رهبر توابین بود[۱۰].

درباره اکثم این روایت شهرت دارد که رسول خدا(ص) او را به «عمرو بن لحی» از همه شبیه‌تر دانست. اکثم از آن حضرت پرسید که آیا او از این شباهت ضرر می‌بیند. رسول خدا (ص) پاسخ داد: «تو مسلمان هستی، در حالی که عمرو بن الحی کافر بود و این شباهت به تو ضرر نمی‌رساند»[۱۱].

برخی به جای شباهت به عمرو بن لحی، شباهت به دجال را گفته[۱۲] و از سوی گروهی این سخن رد شده است[۱۳] و برخی دیگر شباهت به هر دو را آورده‌اند[۱۴]. در برخی روایات، معبد پسر اکثم به عمرو بن لحی شبیه دانسته شده است[۱۵] که با توجه به شهرت این روایت برای اکثم، شاید اشتباهی صورت گرفته باشد.

از زندگی اکثم اطلاعی در دست نیست، جز آنکه گفته‌اند او در جنگی شرکت داشت و بعد از آن برای رسول خدا(ص) از شخصی که تلاش فراوان در آن جنگ داشت سخن گفت، اما آن حضرت سرانجام آن شخص را دوزخی دانست. ابن حجر[۱۶] می‌گوید: چون این حادثه در جنگ خیبر رخ داده، می‌‌توان گفت اکثم در غزوه خیبر حضور داشته است. هیثمی[۱۷]، افزون بر روایت مزبور روایت دیگری با اندکی تفاوت با ذکر نام اکثم نقل کرده، ولی محل یا نام جنگ را مشخص نکرده است. وی روایت دیگری آورده است که در آن رسول خدا(ص) از جهنمی بودن شخصی که در جنگ حنین تلاش زیادی داشت، ولی پس از کثرت جراحاتش و درد ناشی از آن خودکشی کرد، سخن گفته است که در آن نامی از اکثم نیست [۱۸].

بنا بر نقلی از انس، که ابن حجر[۱۹]، بخشی از آن را آورده است، رسول خدا(ص) به اکثم فرمود: «اغْزُ مَعَ غَيْرِ قَوْمِكَ يُحْسِنُ خَلْقِكَ »؛ ای اکثم با غیر خویشاوندانت بجنگ تا اخلاقت نیکو شود»[۲۰]. اما چون برخی منابع به جای «مَعَ غَيْرِ قَوْمِكَ»؛ «مَعَ قَوْمِكَ»[۲۱]؛ و نیز به جای «يُحْسِنُ خَلْقِكَ»؛ «بحْسِنُ خَلْقِكَ»[۲۲]؛ آورده‌اند ممکن است معانی دیگری مد نظر رسول خدا(ص) بوده باشد. به علاوه آنکه ابن ابی حاتم به نقل از پدرش، ابوسلمه عاملی را که در سلسله سند این خبر قرار دارد متروک و خبر را باطل دانسته است[۲۳].

به هر حال اگر این اکثم همان همسر ام معبد باشد، از او روایتی درباره مشخصات ظاهری و شمایل رسول خدا(ص) نقل شده است که وی آن را در جریان هجرت آن حضرت به یثرب، از همسرش ام معبد شنیده و به دنبال آن آرزو کرد که اگر رسول خدا(ص) را دریابد، در شمار یاران ایشان درآید[۲۴]. اگر این نسبت و روایت را بپذیریم، وی همان است که در منطقه «قدید»[۲۵] سکونت گزید و درگذشت او را در زمان حیات رسول خدا(ص) می‌دانند[۲۶]. با آنکه برخی تنها به اینکه اکثم از رسول خدا(ص) روایت نقل کرده است، اشاره کرده‌اند[۲۷]، چند روایت از رسول خدا(ص) به نقل از اکثم در منابع آمده است[۲۸].[۲۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، ج۱، ص۲۵۸.
  2. ابن سعد، ج۴، ص۲۱۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۴۰ و ۳۴۱.
  3. فاسی مکی، ج۳، ص۲۱۶.
  4. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۴۰.
  5. ر.ک: تاریخ الصحابه، ج۱، ص۳۹.
  6. بلاذری، ج۱، ص۳۰۹.
  7. ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱.
  8. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۳۹ و ۳۴۰.
  9. ابن اثیر، ج۶، ص۲۸۶.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۵۸.
  11. حاکم، ج۴، ص۶۰۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۸. عمرو بن لحی از رؤسای قبیله خزاعه در زمان حاکمیتشان بر مکه بود که نقش مؤثری در رواج بت پرستی در مکه و میان عرب داشت، ر.ک: ابن هشام، ج۱، ص۷۷ و ۷۹؛ أزرقی، ص۱۰۰.
  12. ابن سعد، ج۴، ص۲۱۹.
  13. ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۲۸.
  14. ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۱.
  15. حاکم، ج۴، ص۶۰۵.
  16. ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.
  17. هیثمی، ج۷، ص۲۱۴.
  18. هیثمی، ج۷، ص۲۱۳.
  19. ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.
  20. ابن ماجه، ج۲، ص۹۴۴؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴؛ بیهقی، ج۹، ص۱۵۷.
  21. ر.ک؛ صفدی، ج۹، ص۱۵۷.
  22. متقی هندی، ج۹، ص۱۸۱.
  23. ابن حجر، ج۱، ص۲۵۹.
  24. ابن سعد، ج۱، ص۱۷۸.
  25. مکانی در نزدیکی مکه، ر.ک: یاقوت حموی، ج۴، ص۳۱۳.
  26. ابن اثیر، ج۶، ص۲۸۶.
  27. ابن ماکولا، ج۲، ص۱۶۲ و ۵۸۲.
  28. برای نمونه، ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۲۹۶ و ۲۹۷؛ بیهقی، ج۹، ص۱۵۷.
  29. خانجانی، قاسم، مقاله «اکثم بن جون خزاعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۱۹-۱۲۰.