کیفیة علم الإمام (مقاله)
کیفیة علم الإمام(ع) عنوان مقالهای است که به بررسی کیفیت علم امام میپردازد. این مقاله توسط محمد تقی برغانی (معروف به شهید ثالث) به زبان عربی نوشته شده و در کتاب علم امام (مجموعه مقالات) با گردآورى محمد حسن نادم به چاپ رسیده است.[۱]
کیفیة علم الإمام(ع) | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسنده | محمد تقی برغانی (معروف به شهید ثالث) |
موضوع | علم، علم امام |
مذهب | شیعه |
منتشر شده در | علم امام |
وابسته به | دانشگاه ادیان و مذاهب |
محل نشر | قم، ایران |
تاریخ نشر | ۱۳۸۸ |
چکیده مقاله
نویسنده علم امام به جمیع کائنات را در میان علمای تشیع اجماعی خوانده و اختلاف آنان را تنها در "حضوری و احاطی" یا "ارادی و حصولی" بودن آن دانسته است. آنگاه سی و شش دلیل عقلی و نقلی بر اثبات حضوری بودن علم امام آورده و مانند دیگر متکلمین، اولین دلیل خود بر اثبات حضوری و احاطی بودن علم امام را قاعده لطف دانسته، میگوید: اصل امامت بر اساس قاعده لطف واجب است و از آنجا که امام ریاست عامه امور دین و دنیای مردم را در دست دارد بایستی معصوم باشد تا فایده نصبش منتفی نشود. امام حافظ شرع و همه شوون مردم از امور دینی و دنیوی است پس برای اینکه به فایده مطلوب برسد بایستی از امور باطنی باخبر باشد. بعد این شبهه را مطرح میکند که گفتهاند: علم به تکلیفیات برای امام کافی است و علم به تکوینیات لازم نیست و در پاسخ میگوید: جمیع عوالم برای عبادت خدا خلق شدهاند و همه امور یا از مقدمات عبادتند یا عین عبادت یا فرع آنند و در عبادت نیاز به امام هست. سپس درباره فعلیت علم امام میگوید: لازم نیست امام به امور باطنی علم حضوری داشته باشد، علم ارادی برای او در این امور کافی است. امام حافظ شرع و راعی امت در این امور است، بایستی به همه امور شرعی در هر وقتی از اوقات عالم باشد وگرنه فایده از نصبش منتفی خواهد شد. وی در ادامه به ادله دوازدهگانه قائلین به علم حصولی و ارادی امام میپردازد و هر یک را نقد میکند و سرانجام نتیجه میگیرد که آیات، علامات، اخبار و حکایات دال بر حضوری و احاطی بودن علم امام آنقدر زیاد است که جای تردید و انکار باقی نمیگذارند»[۲].
فهرست مقاله
- مقدمه؛
- ادله کسانی که به علم حضوری و مسأله احاطه معتقدند؛
- ادله کسانی که به علم حصولی و مسأله اراده معتقدند.
دربارهٔ پدیدآورنده
آیتالله محمد تقی برغانی (معروف به شهید ثالث)؛ (متولد برَغان کرج)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: محمد باقر وحید بهبهانی، سید علی طباطبایی اصفهانی حائری، ابوالقاسم گیلانی قمی و جعفر کاشف الغطاء به اتمام رساند. او علاوه بر تدریس، چندین جلد کتاب و مقاله را به رشته تحریر درآورده است. «منهج الإجتهاد»، «عیون الأصول»، «ملخّص العقائد»، «مجالس المتقین»، «رسالهای در طهارت» و «رسالهای در نماز و روزه»برخی از این آثار است[۳].