بحث:مقام حجت الهی
سید احمد خاتمی
در کتاب: در آستان امامان معصوم جلد یک
فراز «وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى...»
امامان معصوم عم؛ حجّتهای خداوند در دنیا و آخرت و ... در این قسمت از مباحث، پیرامون فرازی دیگری از «زیارت جامعه کبیره» سخن میگوییم که عبارت است از: «وَحُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ». «سلام بر شما امامان معصوم عم که حجّتهای خداوند بر اهل دنیا و اهل آخرت و هم در دنیا@جمله: «و هم در دنیا» تکرار نیست بلکه ترجمه واژه «والاُولى» است. شرح آن در قسمت آخر این بخش، بیان شده است.@ هستید و رحمت و برکات خداوند بر شما باد!».
معنای واژه حجّت و حج ابتدا باید معنای «حجّت» را پیگیریم، آنگاه بحث کنیم معنای این که «امامان معصوم عم حجّتهای خداوند بر اهل دنیایند» چیست؟ واژه «حج» - که «حجّت» هم برگرفته از آن است - معانی گوناگون دارد؛ معنای معروف آن «قصد» است. به حجّ خانه خدا هم که «حج» گفته میشود، بدین مناسبت است که قصد به خانه خدا برای انجام مناسک، در آن ملحوظ شده است. به راه روشن «محجّه» گفته میشود؛ چون «مقصود» است. «حجّت» هم برگرفته از همین معنا است؛ چون حجّت مورد قصد است و با آن میتوان به حقّ مطلوب رسید.@ معجم مقاییس اللغه: ۲۳۲.@ جوهری «حجّت» را به معنای «برهان» گرفته است؛ گفته میشود «حاجّه» به معنای آن است که: با حجّت بر او غالب شد».@ صحاح اللغه: ۱/ ۳۰۴.@ ««قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ...»».@ انعام: ۱۴۹.@ «بگو: برای خدا دلیل رسا و قاطع است (حجّت بالغه)». یعنی دلایل خداوند برای بشر بسیار روشن و رساست به گونهای که جای هیچگونه تردید برای افراد باقی نمیگذارد. از امام صادق ع سؤال شد: «معنای آیه چیست؟». حضرت فرمود: «خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش میگوید: بنده من! آیا میدانستی و گناه کردی؟ اگر بگوید: آری میفرماید: چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید: نمیدانستم، میگوید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ در این موقع، فرد میماند، این همان حجّت بالغه است».@ تفسیر نورالثقلين: ۱/ ۶۴۲.@ در زبان فارسی هم این واژه به این معنا تفسیر شده که: «آنچه با آن بتوان ادّعایی را اثبات کرد، دلیل، برهان».@ فرهنگ سخن: ۳ / ۲۴۷۱.@
اتمام حجّت، سنّت خداوند سنّت خداوند بر این است که «اتمام حجّت» کند؛ یعنی به صورت روشن راه را از چاه مشخص کرده و بگوید که راه سعادت کدام است؟ «قاعده لطف» - که از قواعد مسلّم علم کلام است - گویای همین مضمون است. این قاعده میگوید: «لطف، بر خداوند واجب است؛ یعنی باید با ارسال رسل و انزال کتب، زمینههای قرب بنده به خداوند و دوریاش را از نافرمانی او فراهم سازد؛ یعنی توسّط پیامبران، مردم را ارشاد نماید و سنّت حضرتش اجبار نیست. «لطف»، روشنگری و بیان صراط هدایت است. به تعبیر مرحوم شعرانی: «لطف به معنای الجا و اجبار مردم به طاعت نیست بلکه به معنای هدایت و تسهیل اسباب است تا اگر بنده خواست، به اختیار خویش اطاعت کند».@ اثبات نبوّت: ۹۶.@ خداوند از آغاز خلقت انسان، این «لطف» را بر انسان ارزانی داشته و تا قیامت هم خواهد داشت. خداوند برای انسان دو حجّت قرار داده؛ یکی «حجّت باطنی» که همان «عقل» است که او را دعوت به اطاعت از خداوند و بندگی او مینماید و حجّت دوم «انبیا»، رسل و امامان معصوم عم آنها هستند. حضرت امام کاظم ع فرمود: «یا هشام! انّ للَّه على الناس حجّتين حجّة ظاهرة وحجّة باطنة، فامّا الظاهرة فالرسل والانبياء والائمّة وامّا الباطنة فالعقول».@ اصول کافی: ۱ / ۱۶.@ «ای هشام! خدا بر مردم دو حجّت دارد؛ حجّت آشکار و حجّت پنهان، حجّت آشکار رسولان و پیغمبران و امامانند و حجّت پنهان عقلهای آنان است». مقصود از اینکه «عقل حجّت» است، هر برداشتی که معمولاً انسانها دارند و میگویند: «من با عقلم چنین میفهمم» نیست بلکه مقصود مستقلّات عقليّه است؛ یعنی عقل انسان ادراکاتی دارد که انبیا و امامان معصوم عم هم نمیبودند، آن ادراکات را داشت، مثل وجوب اطاعت از منعم، دفع ضرر محتمل، قبح عقاب بلا بیان و ... . و مقصود از حجّت بودن انبیا و امامان معصوم عم این است که راه سعادت را باید از آنان آموخت و آنان هستند که راهنمای مردم به قلّه رفیع سربلندی و سعادت انسان هستند. امام صادق ع فرمود: «مازالت الارض الّا وللَّه فيها الحجّة يعرّف الحلال والحرام ويدعو الناس إلى سبيل الله».@ اصول کافی: ۱ / ۱۷۸ / ح 3.@ زمین پیوسته حجّتی الهی را در خود دارد که حلال را از حرام میشناساند و مردم را به راه خداوند تبلیغ میکند».
امامان معصوم عم؛ حجّتهای خداوند بر اهل دنیا ائمّه معصومین عم حجّتهای خداوند بر دنیای مردماند؛ یعنی سعادت دنیای مردم در گرو اطاعت از آنان است. آنان مفسّران قرآن و هدایتگران مردم به سوی بهترین زندگیها هستند: ««إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...»».@ اسراء: 9.@ این است معنای «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيا» لكن آنچه گفتنی است این است که شعار محبّت داشتن آنان اگرچه ارزشمند است اما به تنهایی کافی نیست، آنچه مهم است «تمسّک به آنان» است و بهعبارت دیگر، پیروی و رهروی از راهشان میباشد. اینکه در روایات، اهل بیت عم به «بیت الله» تشبیه شدهاند، گویای همین نکته است که باید سراغ «کعبه» رفت و آن را طواف کرد. پیامبر اکرم صل به مولا علی ع فرمود: «مَثَلکم یا علىّ مَثَلُ بيت الله الحرام».@ خصائص الائمه: ۷۷.@ «ای علی! مَثَل شما مَثَل خانه خداست». همچنین در روایات، اهل بیت عم به سر و جایگاه چشم در سر، تشبیه شدهاند بدین معناست که باید فرمانده کلّ قوای زندگی، اهل بیت عم باشند. پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «اجعلوا اهل بیتی منکم مكان الرأس من الجسد ومكان العينين من الرأس فانّ الجسد لايهتدي الّا بالرأس ولا يهتدى الرأس الّا بالعينين».@ اهل البيت فی الكتاب والسنّه: ۱۰۱؛ الأمالی (طوسی): ۲ - ۱ / ۴۸۲.@ «اهل بیتم را همانند سر در بدن و همانند دو چشم در سر قرار دهید، همانا جسد بی سر، راه به جایی نمیبرد و راهیابی سر هم با چشم است». و اینکه در روایات، اهل بیت عم به کشتی نوح تشبیه شدهاند؛ یعنی تنها کسانی از توفانهای گمراه کننده زندگی، جان سالم به در میبرند که سوار بر آن کشتی شوند اما کسی که از دور نشسته باشد و شعار دهد، از غرق شدن نجات نمییابد، آنکس نجات یافته است که سوار کشتی شود و سوار بر کشتی اهل بیت عم شدن؛ یعنی عمل به رهنمودهای آنان؛ یعنی زندگی را با آییننامه تدوین شده از سوی آنان که همان قرآن و سنّت است - اداره کردن. ابوذر میگوید از پیامبر اکرم صل شنیدم که فرمود: «الا انّ مَثَل اهل بيتی فيكم مَثَل سفينة نوح من قومه، من ركبها نجا ومن تخلّف عنها غرق».@ المستدرک علی الصحیحین: ۵ / ۱۷۷۳؛ اهل البيت فی الكتاب و السنّه: ۹۵.@ «آگاه باشید! که مَثَل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در قوم خویش است؛ هرکس سوار آن شود، نجات مییابد و آنکس که سوار نشود (تخلّف کند) غرق میشود». امیرمؤمنان علی ع فرمود: «من اتّبع امرنا سبق، من ركب غیر سفينتنا غرق».@ اهل البيت فی الكتاب والسنّه: ۹۶.@ «آنکس که مطیع امر ما باشد، پیشی میگیرد و آنکس که بر غیر کشتی ما سوار شود، غرق میشود». پیامبر اکرم صل فرمود: «الائمّة بعدی اثنا عشر تسعة من صلب الحسين ومنّا مهدی هذه الأمّة من تمسّك من بعدی بهم فقد استمسك بحبل الله ومن تخلّى منهم فقد تخلّى من الله».@ كفاية الأثر: ۹۴.@ «امامان بعد از من دوازده نفرند، نُه امام از فرزندان امام حسین و از ماست مهدی این امّت، هرکس بعد از من تمسّک به اینان داشته باشد، به ریسمان الهی چنگ زده است و هرکس از آنها کناره گیرد، از خدای کناره گرفته است». در روایاتی، اهل بیت عم اهل تقوا، اهل اصلاح، اهل ولایت و اهل بندگی را از خود نامیدهاند@ اهل البيت فی الكتاب والسنّه: ۵۳۴ - ۵۳۳.@ و از سوی دیگر، ذلّت پذیران و بیادبها؛ آنان که نه به بزرگترها احترام میکنند، نه کوچکترها را مورد مهر قرار میدهند؛ آنان که اهل خیانتاند، اهل مکر و فریباند، همسایهآزارند و... را از خود نفی کرده و فرمودهاند: «اینان از ما نیستند».@ اهل البيت فی الكتاب والسنّه: ۵۳۸ - ۵۳۵.@ امام صادق ع فرمود: «ليس من شيعتنا من وافقنا بلسانه وخالفنا فی اعمالنا و آثارنا».@ مشكاة الأنوار: ۱/ ۱۵۳؛ اهل البيت فی الكتاب والسنّه: ۵۳۷.@ «شیعه ما نیست آنکس که با زبان با ما همراه باشد، اما در اعمال و آثارمان با ما مخالفت کند». این مجموعه روایات -که حجم عظیمی میباشد- همگی گویای این است که آنچه در رابطه با اهل بیت عم تضمین کننده سعادت انسان است، رهروی راه آنان است، پس آنان حجّت خداوند بر اهل دنیا و برهان روشن سعادت هستند.
ائمّه معصومین عم؛ حجّتهای خداوند در آخرت امامان معصوم عم علاوه بر آنکه حجّت خدا بر اهل دنیایند، حجّت او در آخرت هم هستند؛ یعنی آنجا نیز آنانند که میزان اعمالند؛ آنان در این دنیا شاهد اعمال بندگانند: ««وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ...»».@ توبه: ۱۰۵.@ «در آن جهان نیز شاهدند؛ اینجا محلّ تحمّل شهادت است و آنجا محلّ ادای آن: ««فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا»».@ نساء: ۴۱.@ «حال آنان چگونه خواهد بود در آن روز که برای هر امّتی گواهی بر اعمالشان میطلبیم و تو را گواه این امّت قرار میدهیم». در ذیل آیه از امام صادق ع نقل شده که فرمود: «نزلت في امّة محمّد صلی الله علیه و آله خاصّة فی كلّ قرن منهم امام منّا شاهد عليهم ومحمّد شاهد علينا».@ اصول کافی: ۱ / ۱۹۰ / ح ۱.@ «این آیه شریفه به طور خاص درباره امّت محمّد صل نازل شده که در هر قرنی از این امّت، امامی از ما خواهد بود که گواه بر آنان است و محمّد صل گواه بر ماست».
معنای واژه «اَلْاُولَى» اینک سخن این است که مراد از «اَلْاُولَى» چیست؟ اگر مراد «دنیا» باشد که در فراز قبل بیان شده. برخی گفتهاند که «اَلْاُولَى» تأکید بر «دنیا» است، ولی با توجّه به این که کلام معصوم همانند وحی است، باید کلامشان را تا میتوانیم حمل بر «تأسیس» کنیم نه «تأكید»؛ گرچه تأكید بجا نیز با فصاحت و بلاغت سازگار است؛ براین اساس، برخی از شارحان زیارت جامعه چنین گفتهاند: «عوالم بهطور کلّی بر سه وجه است: عالَم امر، عالم خلق، عالم حساب و قیامت و به اصطلاح عالم آخرت، پس عالم امر را عالم اولی میگوییم؛ چون قبل از خلقت است و این همان عالم ذر است که خداوند قبل از ایجاد آنان در این عالم، از تمام ذرّات بر توحید، نبوّت و ولایت ائمّه پیمان گرفته و عالم آخرت، مقابل عالم امر است؛ چون همیشه آخر مقابل اول است و به همین جهت آن را آخرت میگویند؛ چون در آخر عوالم است و بین این دو عالم، دنیاست که موجودات در آن زندگی میکنند، پس معنای عبارت این است که: «شما اهل بیت عصمت و طهارت، حجّتهای الهی در هر سه عالم، عالم دنیا، عالم آخرت و عالم ذر هستید».@ شرح زیارت جامعه کبیره: ۱۲۵؛ الأنوار التالعة فی شرح الزيارة الجامعه: ۱۱۱.@
ص376