موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی بغدادی از عالمان و متکلمان پُر آوازه معتزله و از مؤلفان شیعه گرای بغداد است. اصل او از سمرقند بود و چون پدر و مادرش او را از درس خواندن منع می‌‌کردند، در آغاز خیاطی می‌‌کرد. جعفر بن حرب که از بزرگان معتزله بود، اسکافی را به طلب علم کشاند و به جای پرداخت کمک هزینه به او، ماهیانه مبلغی به مادرش پرداخت می‌‌کرد. وی را با اوصافی چون عجیب الشأن در علم و هوش، بلندهمتی و صفای نفس تعریف کرده و گفته‌اند که معتصم عباسی شیفته او بود و او را گرامی می‌‌داشت و زمانی که سخن می‌‌گفت، مجلس ساکت می‌‌شد.[۱] ابن ابی الحدید که خود از معتزله بغداد است و معتزلیان بغداد امیرمؤمنان علیS را افضل از خلفای دیگر می‌‌دانند، می‌‌گوید: شیخ ما ابوجعفر اسکافی از دوستداران امام علیS بود و در تفضیل او مبالغه می‌‌کرد و اعتقادی خالص به آن حضرت داشت.[۲] حسین بن علی کرابیسی، متکلم شیعی با اسکافی مناظراتی داشته است.[۳] وقتی محمد بن عیسی برغوث که اسکافی در ردّ وی کتابی نوشته بود، از مرگ ابوجعفر مطلع شد، سجده کرد و خود نیز چند ماه پس از آن مرد.[۴] از عبدالجبار معتزلی نقل شده که اسکافی هفتاد کتاب در علم کلام نوشته است. [۵] فرقه اسکافیه را منسوب به وی می‌‌دانند.[۶] ابوجعفر در سال ۲۴۰هـ از دنیا رفت.

آثار وی عبارت‌اند از: فضائل علیS، المقامات فی تفضیل علیS، اثبات خلق القرآن، بیان المشکل علی برغوث، التمویه، نقض کتاب حفص النقض لکتاب الحسین النجار، الرّد علی من انکر خلق القرآن، اللطیف، البدل، الرّد علی المشبهه المخلوق علی المجبره، الشرح لاقاویل، المجبره، ابطال، قول من قال بتعذیب الاطفال، جمل قول اهل الحق، النعیم ما اختلف فیه المتکلمون، الاشربه، العطب، نقض کتاب ابن شبیب، فی الوعید کتاب علی هشام، کتاب علی الحسین (در موضوع استطاعت) و کتاب علی النظام (در اینکه یک فعل از دو طبیعت مختلف صادر نمی‌شود).[۷]

چنان که پیداست کتاب معروف المعیار و الموازنه که به نام ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی منتشر شده، در میان این کتاب‌ها نیست، بلکه الندیم آن را تألیف ابن الاسکافی جعفر بن محمد می‌‌داند.[۸] در نسخه چاپی المعیار و الموازنه نیز نسبت این کتاب به مؤلف به صورت علمی بحث نشده است.[۹] علاوه بر آنچه الندیم شمارش کرده، اسکافی کتابی هم در ردّ العثمانیه جاحظ نوشته و جاحظ گفته است که چه کسی جرأت کرده کتاب مرا نقض کند. از آن پس ابوجعفر از جاحظ فرار می‌‌کرد.[۱۰] این کتاب با استفاده از منقولات ابن ابی الحدید بازسازی، و دوباره چاپ شده است[۱۱].[۱۲]

منابع

  1.   جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الفهرست (الندیم)، ص۲۱۳.
  2. شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۳.
  3. تاریخ بغداد، ج۵، ص۴۱۶.
  4. سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۵۱.
  5. شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۳۳.
  6. اللباب فی تهذیب الانساب، ج۱، ص۵۷.
  7. الفهرست (الندیم)، ص۲۱۳.
  8. الفهرست (الندیم)، ص۲۱۳.
  9. المعیار و الموازنه فی فضائل الامام امیر المؤمنین علی بن ابی طالبS.
  10. شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۳۳.
  11. دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۴۳.
  12. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۶۵۸.