مقدمه

وی منسوب به اشجع بن ریث[۱]، و صحابی است که به کنیه‌اش مشهور شده است[۲]. نام او را نعمان[۳] و رافع بن أشیَم گفته‌اند[۴]؛ از این‌رو، برخی از تراجم نویسان دو یا سه مدخل با نام‌های رافع، نعمان و کنیه (ابوهند) جداگانه آورده‌اند. گفته شده که نعمان بن اشیم مولای اشجع بود[۵]، وی از اصحابی است که در کوفه ساکن شد[۶]. ابوهند از پیامبر حدیث شنید[۷]. نعیم بن ابی هند گوید: همراه پدرم و عمویم حج کردم و آن دو به من گفتند: آیا آن صاحب شتر سرخ را که خطبه می‌خواند می‌بینی؟ او رسول خدا (ص) است[۸].

در سند این روایت، یک عبارت مبهم وجود دارد که خود منشأ شک در صحابی بودن ابوهند است؛ به این صورت که سلمة بن نبیط گوید: (حدثنی "ابی"، او "نعیم بن ابی هند، عن ابی" قال: حججت...)[۹] که اگر منظور از ابی را پدر سلمة بن نبیط بدانیم، در این صورت نمی‌توان ابوهند را صحابی دانست.

در گزارش دیگر نعیم بن ابی هند گوید: پدرم هنگام مرگ، آرام بود. وقتی جان کندن از بدن برایش سخت شد، گفت: ای فرزندم! می‌ترسم چیزی از من خارج شود. تختخواب مرا به گوشه خانه تغییر ده. ما این کار را انجام دادیم و پدرم درگذشت. سپس نعیم گوید: پدرم پیامبر را درک کرد[۱۰][۱۱]

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، اللباب، ج۱، ص۴۶.
  2. ابن حبان، ج۳، ص۴۵۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۵؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۵، ص۳۰۹ و ج۶، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۶۲.
  3. بخاری، ج۸، ص۷۴؛ ابن ابی‌حاتم، ج۸، ص۴۴۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۵۹؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۵، ص۳۰۹؛ ابن حجر، ج۶، ص۳۶۵.
  4. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۶۲.
  5. ابن اثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۳۱۶.
  6. بخاری، ج۸، ص۷۶؛ ابن ابی‌حاتم، ج۸، ص۴۴۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۳۵.
  7. ابن عبدالبر، ج۴، ص۵۹.
  8. ابونعیم، ج۵، ص۲۶۶۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۳۰۹.
  9. ر. ک: ابونعیم، ج۵، ص۲۶۶۲؛ ابن حجر، ج۶، ص۳۴۵.
  10. ابن حجر، ج۶، ص۳۴۵.
  11. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابوهند اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۶۱-۵۶۲.