احمد بن محمد بن حسن فقیه

آشنایی اجمالی

احمد بن محمد بن الحسن الفقیه تنها در یکی از اسناد تفسیر کنز الدقائق، به نقل از کتاب تأویل الآیات الظاهرة وارد شده است:

«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْفَقِيهُ[۱] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ بْنِ نَاصِحٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ هُوَ يَأْكُلُ خُبْزاً وَ خَلًّا وَ زَيْتاً فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ[۲] فَمَا هَذِهِ الدَّابَّةُ قَالَ هِيَ دَابَّةٌ تَأْكُلْ خُبْزاً وَ خَلًّا وَ زَيْتاً»[۳].[۴]

شرح حال راوی

عنوان «أحمد بن محمد بن الحسن الفقیه» تنها در سند همین حدیث آمده و در اسناد دیگر دیده نشده است، ولی از ابوالنضر احمد بن محمد بن حسن فقیه طرایفی[۵] و احمد بن محمد بن حسن فقیه که از نوادگان امام سجاد(ع) شمرده می‌شود[۶]، در بعضی کتب یاد شده است.

دلیل روشنی بر اتحاد راوی با یکی از این دو نفر به دست نیامده است، اما از جهت طبقه می‌‌توان استظهار نمود که مراد از راوی در سند روایت تفسیر کنز الدقائق، «أبوالنضر أحمد بن محمد بن الحسن الفقیه الطرایفی»[۷] است؛ زیرا منبع اصلی روایتی تفسیر کنز الدقائق، تفسیر محمد بن العباس معروف به ابن ماهیار است[۸] و سند روایت به این صورت است: "محمد بن العباس، عن أحمد بن محمد بن الحسن الفتیه، عن أحمد بن عبید بن ناصح..."[۹].

محمد بن عباس، معروف به «ابن ماهیار» یا «ابن حجام»، در تاریخ ۳۲۸ ق زنده بوده و از تلعکبری سماع حدیث کرده[۱۰]، و ابوالنضر أحمد بن محمد بن الحسن الفقیه الطرایفی نیز در این سال وفات کرده است[۱۱]. بر این اساس، روایت ابن ماهیار از وی از جهت طبقه بلامانع است؛ چنان که روایت «ابوالنضر» از احمد بن عبید بن صبیح ممکن است و هیچ محذوری وجود ندارد؛ زیرا احمد بن عبید بن صبیح، معروف به «ابوعصیده» در سال ۲۷۳ و یا ۲۷۸ ق وفات کرده است[۱۲].

متأسفانه در کتب رجال و تراجم، گزارشی از شرح حال أبوالنضر أحمد بن محمد بن الحسن الفقیه نرسیده است؛ تنها سمعانی در کتاب الأنساب خود، ذیل عنوان «الطرایفی» از او یاد کرده و نوشته است: "من أهل نيسابور، سمع الحديث ثم تفقه علی كبر السن، رأى أبا العباس محمد بن إسحاق الثقفي، ثم سمع الحديث بعده من مثل أبي علي محمد بن عبدالوهاب الثقفي و طبقته. و توفى في شهر رمضان سنة ثمان و ستين و ثلاثمائة. حکى أبوالنضر الطرايفي عن أبي علي الثقفي أنه قال: يعجبني من أهل الحديث أن يدعو الخلاف في الطهارة و الصلاة، فيأخذوا بالشدة لا بالرخصة[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. نام راوی در بعضی نسخه‌ها، با وصف «القمی» ثبت شده است؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۲۹، ح۸۰۴۸.
  2. «و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند» سوره نمل، آیه ۸۲.
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۹، ص۵۹۳، به نقل از: تأویل الآیات الظاهرة، ص۴۰۰.
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۵۱۶.
  5. الأنساب، ج۴، ص۵۸.
  6. أحمد بن محمد بن الحسن الفقیه بن یحیی بن الحسین ذی الدمعة بن زید الشهید بن علی زین العابدین(ع)؛ الجریدة فی أصول أنساب العلویین، ج۱، ص۱۱۰، ش۳۸۷.
  7. هذه النسبة إلی بیع "الطرایف" و شرائها، و هی الأشیاء الملیحة المتخذة من الخشب؛ الأنساب، ج۴، ص۵۸.
  8. شیخ طوسی نوشته است: محمد بن العباس بن علی بن مروان، المعروف بابن الحجام، یکنی أبا عبدالله. له کتب، منها: کتاب تأویل ما نزل فی النبی و آله(ع)، و کتاب تأویل ما نزل فی شیعتهم، و کتاب تأویل ما نزل فی أعدائهم، و کتاب التفسیر الکبیر...؛ الفهرست (طوسی)، ص۲۲۸.
  9. تأویل الآیات الظاهرة، ص۴۰۰.
  10. محمد بن العباس بن علی بن مروان، المعروف بإبن الحجام، یکنی أباعبدالله، سمع منه التلعکبری سنة ثمان و عشرین و ثلاثمائة، و له منه إجازة؛ رجال الطوسی، ص۴۴۳.
  11. ر.ک: الأنساب، ج۴، ص۵۹.
  12. ر.ک: بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۳، ش۶۳۲.
  13. الأنساب، ج۴، ص۵۸.
  14. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۵۱۶-۵۱۸.