مقدمه

در نام او و پدرش اختلافی نیست. وی از بنی ثعلبه بود که او را ثعلبی دانسته‌اند، اما با توجه به وجود چند قبیله به نام بنی ثعلبه روشن نیست منظور کدام بنی ثعلبه بوده و در معرفی سلسله نسبش اختلاف است[۱]. وی را «ذبیانی» «غطفانی»[۲] و «عامری»[۳] نیز خوانده‌اند. مادرش را از نیکوکاران (خیرات) دانسته‌اند[۴]. از وی در شمار صحابه ساکن کوفه یاد شده است[۵].

حدیثی از وی چنین نقل شده است: روزی با رسول خدا (ص) بودم که جنازه‌ای را آوردند تا بر آن نماز گزارد. در این هنگام زنی نزدیک می‌آمد که ایشان دستور داد آن زن را دور کنند. چندبار او را دور کردند تا سرانجام پس از آنکه او پنهان شد، ایشان نماز گزارد [۶].

براساس گزارشی، وی در حجة الوداع همراه رسول خدا (ص) بوده و نقل کرده است که برخی می‌آمدند و درباره احکام حج از ایشان پرسش می‌کردند[۷]. نیز وی در حجة الوداع شاهد بوده است که گروهی آمدند و از بنی یربوع که شخصی را کشته بودند، نزد رسول خدا (ص) شکایت کردند و آن حضرت آنان را از اینکه انتقام بگیرند و به کسی آسیب رسانند، برحذر داشت[۸]. این روایت از کسانی دیگر نیز نقل شده است[۹].

وی روایاتی از رسول خدا (ص) درباره درمان داشتن دردها مگر پیری، رفع حرج و اینکه خوش اخلاقی، بهترین چیزی است که به انسان داده شده، نقل شده است[۱۰]. گفته‌اند چندین نفر از وی نقل حدیث کرده‌اند[۱۱]، اما در بیشتر منابع تنها نام زیاد بن علاقه آمده است [۱۲]. وی در حدود سال هفتاد هجری درگذشت[۱۳][۱۴]

منابع

پانویس

  1. برای اطلاع از اختلاف در نسب وی، ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۰۳.
  2. ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۰۳.
  3. ابن حبان، مشاهیر، ص۷۹.
  4. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۳.
  5. ابن سعد، ج۶، ص۱۰۳؛ ابن ابی‌حاتم، ج۲، ص۲۸۳؛ ابن حبان، تاریخ، ص۲۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۳؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۷.
  6. طبرانی، ج۱، ص۱۸۸.
  7. طبرانی، ج۱، ص۱۸۵.
  8. ابن حجر، ج۱، ص۲۰۳؛ و شکل کامل‌تر روایت را بنگرید: طیالسی، ص۱۷۷؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۷۷؛ ابن حزم، ج۱۱، ص۴۶.
  9. ر. ک: نسائی، ج۸، ص۵۳؛ بیهقی، ج۸، ص۳۴۵.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۷.
  11. مزی، ج۱، ص۵۲۲؛ ابن حبان، تاریخ، ص۲۸.
  12. ابونعیم، ج۱، ص۲۲۵.
  13. صفدی، ج۸، ص۳۷۵.
  14. خانجانی، قاسم، مقاله «اسامة بن شریک»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۴۰.