آشنایی اجمالی

از نسب و نسبت وی جز آنکه او را از انصار دانسته و در شمار اهل مصر آورده‌اند [۱]، اطلاعی در دست نیست. مستند صحابی دانستن وی خبری است که از پسرش، عبدالرحمن، نقل شده است. براساس این خبر، عبدالرحمن از پدرش، نقل کرده است که عمرو بن سمرة بن حبیب بن عبدشمس خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا (ص)! من شتری از فلان قبیله سرقت کرده‌ام. آن حضرت شخصی را به آن قبیله فرستاد و آنان گفتند شتری از ما مفقود شده است. از این‌رو رسول خدا (ص) دستور داد دست عمرو را قطع کنند. ثعلبه می‌گوید: هنگامی که دست عمرو قطع شد و به زمین افتاد من به او نگاه می‌کردم و دیدم که (خطاب به دستش) می‌گوید: سپاس خدایی را که مرا از وجود تو پاک گرداند، تو می‌خواستی پیکر مرا وارد دوزخ کنی[۲]. ابن حجر[۳]، سپس گوید: «ابن عبدالبر» وی را ثعلبة بن عمرو بن محصن دانسته اما ابن ابی حاتم و طبرانی بین آن دو فرق گذاشته‌اند و همین درست است. مزی[۴]، نیز خبر یاد شده را ذیل عنوان «ثعلبة بن عمرو بن عبید بن محصن انصاری نجاری» آورده است که طبق نظر ابن حجر نمی‌تواند درست باشد و ثعلبه انصاری با ثعلبة بن عمرو یکی نیست[۵]. چنان که ذهبی[۶]، نیز به دلیل آنکه ثعلبه، والد عبدالرحمن در مصر ساکن شده است آن دو را یکی نمی‌داند. بر این اساس گزارش برخی منابع که خبر یاد شده مربوط به سرقت شتر را ذیل عناوین دیگری آورده‌اند[۷]، درست نیست.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۸۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۷۱؛ ابن حجر، الاصابه، الاصابه، ج۱، ص۵۲۴.
  2. نیز، ر. ک: ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن، ج۲، ص۸۶۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۶.
  3. الاصابه، ج۱، ص۵۲۴.
  4. مزی، ج۴، ص۳۹۶.
  5. نیز، ر. ک: ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۲۲.
  6. ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۶۸.
  7. برای نمونه، ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۷۳؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۷، ص۲۲؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۸.
  8. خانجانی، قاسم، مقاله «ثعلبه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۱۰ - ۳۱۱.