جنگ فجار القرد در تاریخ اسلامی

مقدمه

  • مردی از کنانه، به مردی از بنی‌نصر بن معاویة بن بکر بن هوازن، مبلغی بدهکار بود و به علت فقر و نداری نتوانسته بود، آن را ادا کند. شخص طلبکار، میمونی را برای تحقیر آن کنانی و قومش به بازار عکاظ برد و اعلام کرد: "چه کسی در برابر‌ طلبی که من از فلان کنانی دارم او را به چیزی مثل این، به من می‌فروشد؟"[۱] در همین هنگام مردی از کنانه به او رسید و در حالی که به سبب حرف او خشمگین بود پس شمشیر کشید و میمون را کشت. سپس هر کدام از آنها، اطرفیان و مردم قبیله خود را به یاری‌ طلبیدند. سرانجام از هر دو قبیله، افرادی گرد آمدند و سخنان تندی بینشان ردّ و بدل شد؛ اما قبل از اینکه کار به جنگ بکشد به دعوای خود پایان دادند[۲][۳].

منابع

پانویس

  1. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۸؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۲.
  2. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۹.
  3. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۰۷.