ذات الفضول در فقه سیاسی

مقدمه

ذات الفضول نام زره پیامبر (ص) بود. از آغاز هجرت رسول الله (ص) یهودیانبنی قینقاع” با مسلمانان قرارداد همزیستی و عدم خصومت بسته بودند؛ اما دیری نپایید که این قرارداد، توسط آنها نقض گردید. پس از نقض پیمان، پیامبر (ص) تصمیم گرفت به مقابلۀ با آنها بپردازد. “عبدالله بن ابی” - سرکرده منافقین - پیش پیامبر (ص) رفت و در حالی که زره حضرت را به دست گرفته بود گفت: “ای محمد! با دوستانم نیکی کن”. پیامبر (ص) اخم در هم کشید و پاسخ نفرمود. مجدداً تکرار کرد و پیامبر (ص) رویش را برگرداند تا سرانجام در اثر اصرار زیاد، پیامبر (ص) که از غضب رنگ چهره‌اش عوض شده بود با ناراحتی بر سرش فریاد کشید: “وای بر تو دست از من بردار!”؛ ولی او می‌گوید: “به خدا دست از تو برندارم تا با دوستانم نیکی کنی”. پیامبر (ص) فرمود: “آنان از آنِ تو”. آیات پنجاه و هفتم و شصت و یکم از سورۀ مبارکه “مائده”[۱] دربارۀ این واقعه نازل شد و از آن پس، به عبدالله بن ابی لقب “ذات الفضول” داده شد[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1.  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ  “ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی می‌گیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷؛  وَإِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَقَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا يَكْتُمُونَ  “و چون نزد شما آیند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم؛ در حالی که با کفر به درون آمده و با کفر بیرون رفته‌اند و خداوند به آنچه پنهان می‌داشتند آگاه‌تر است» سوره مائده، آیه ۶۱.
  2. المغازی، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۷؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۲۹؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۹۹ و ج۲۲، ص۵۰۱.
  3. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص۱۱۱.