ریطه بنت عمرو در قرآن

مقدمه

در منابع تاریخی، نام دو زن در طایفه بنی تیم به نام ریطه ثبت شده که نام پدر و همسرشان متفاوت است: ریطه دختر عمرو بن کعب بن سعد بن تیم، که همسر عبدالله بن عمر بن مخزوم (جد طایفه مخزوم) و مادر مغیره، عائد، اسد (ابوجندب)، خالد و عثمان بود.[۱] دیگری زنی با همان نسب، جز آنکه با افتادگی نام عمرو (پدر ریطه در روایت نخست)، به کعب بن سعد بن تیم نسبت یافته است. ریطه دختر کعب به حُظَیّا شهرت داشت و همسر عبدالعزی بن قصی، مادر دختری به نام عاتکه و پسری به نام اسد بود که طایفه بنی‌اسد از آن برآمد.[۲]شجره نسب این دو زن بسیار به هم نزدیک است، از این رو احتمال افتادگی نام پدر در برخی نسب نامه‌ها، در نتیجه یکی بودنشان فراوان است و تفاوت شوهران و فرزندان را نیز می‌توان به ازدواج‌های چندگانه او نسبت داد؛ به ویژه که با در نظر گرفتن شجره نسب همسران ریطه، چندان با یکدیگر و با خود او فاصله نسلی ندارند. (ریطه بنت عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مره عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مره و عبدالله بن عمر بن مخزوم بن یقظة بن مره) ریطه به روان پریشانی‌اش در میان قریش شناخته می‌شد. از صبح تا پایان روز همراه ندیمه‌های خود نخ می‌ریسید و شب هنگام دستور می‌داد آن را از هم بگشایند؛[۳] البته به نظر وی در آغاز چنین نبوده و بعدها بیمار شده است، زیرا ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده بود. از وی اطلاعات دیگری در دست نیست.

ریطه از زنان قریشی نسل‌های پیش از پیامبر (ص) است و به جهت روابط نزدیک میان طوایف قریش و شجره نسب مادری که کمتر در منابع ثبت شده، ریطه می‌تواند جده بسیاری از قرشیان دوران پیامبر (ص) به شمار آید. از آنجا که از بنی‌تیم بود، خواهر اجداد بسیاری از تیمیان از جمله طلحه و ابوبکر بود. خدیجه و زبیر از نوادگان او در میان بنی‌اسد، عمرو عاص از نوادگان دختری او عاتکه در بنی‌سهم و در صورت یکی دانستن دو ریطه، ابوجهل از نوادگان وی در بنی‌مخزوم بوده است. بخش دیگری از نوادگان او را نیز که امروزه کمتر شناخته شده‌اند، باید به این مجموعه افزود.

در منابع تفسیری به ریطه به روان پریشی [۴] یا وسواس [۵] نسبت داده شده است. خدا در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۶] به عدالت، نیکی و بخشش به خویشان امر و از کارهای زشت، ناپسند و ستمکاری نهی می‌کند؛ سپس در آیه ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ[۷] از مخاطبان می‌خواهد پیمان الهی را نگسلند. در آیه ﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۸] شکستن پیمان الهی به آنچه ریطه بدان شناخته می‌شد، تمثیل شده است. در این آیه از مخاطبان خواسته شده شبیه زنی مباشید که بافته‌هایش را پنبه می‌کرد. برخی مفسران، مصداق این تمثیل الهی را ریطه دانسته‌اند که پس از کوشش فراوان، حاصل کار خود را به هدر می‌داد[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۱۶۹.
  2. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۳؛ المحبر، ص ۳۸۱.
  3. انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۳؛ المحبر، ص ۳۸۱.
  4. تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۸۴.
  5. تفسیر سمعانی، ج ۳، ص ۱۹۷.
  6. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.
  7. «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفته‌اید مشکنید؛ بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.
  8. «و چون آن زن مباشید که پشم‌های رشته خود را پس از استوار بافتن پاره‌پاره وا می‌رشت؛ که سوگندتان را (دستاویز) نیرنگی میان خود گردانید (به این بهانه) که گروهی از گروهی دیگر افزون‌تر است؛ جز این نیست که خداوند شما را بدان می‌آزماید و به یقین در روز رستخیز آنچه را که در آن اختلاف می‌ورزیدید برایتان روشن می‌دارد» سوره نحل، آیه ۹۲.
  9. تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۸۴؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۲۸۹؛ التبیان، ج ۶، ص ۴۲۱.
  10. اخلاقی، سیده معصومه، مقاله «ریطه بنت عمرو»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.